من چون خواهر ندارم و دخترای فامیلمون هم زیاد نمی بینم (کلا ارتباطی با خانم ها ندارم) واسه همین اولین بار که با یه دختر حرف زدم دست و پامو گم کردم.یادمه اون موقع ترم یک بودم که یکی از دخترا جلوی دانشگاه اومد جلوم و ازم جزوه خواست منم از خجالت خندم گرفت بعد دیدم اون دختره هم شروع کرد به خندیدن و منم جزوه رو بهش دادم و خلاصه همکلاسی هام که داشتن این صحنه رو میدیدن بهم شک کردن و گفتن این دختره چقدر باهات صمیمی شده کلک!!!،منم گفتم بابا جزوه می خواست منم خندم گرفت همین.دفعه بعد که دختره رو دیدم ، بهم علاقه مند شده بود و میخواست باهام دوس شه و خیلی سعی کرد مخ منو بزنه ولی من به روی خودم نمی آوردم آخه اصلا بلد نبودم !