بچه ها میشه نصیحتش نکنین؟؟؟؟
الان تو شرایطی نیس که نصیحت گوش کنه.....
اینجور وقتا آدم به آرامش احتیاج داره
به افتخارآبجی پری گل
بچه ها میشه نصیحتش نکنین؟؟؟؟
الان تو شرایطی نیس که نصیحت گوش کنه.....
اینجور وقتا آدم به آرامش احتیاج داره
بچه ها میشه نصیحتش نکنین؟؟؟؟
الان تو شرایطی نیس که نصیحت گوش کنه.....
اینجور وقتا آدم به آرامش احتیاج داره
با عرض معذرت از همه دوستان
چرا انقدر ساده به این موضوع تن دادی؟
خدارو شکر به اینجا ختم شد
به این ثصویر نگاه کن این عاقبت لعتماد بود که بد بخت مجبور به خودکشی کرد
چرا اینقدر بهش اعتماد داشتی؟چرا همه اینطوری فکر میکنید اخه؟؟؟؟؟؟؟
اون خودشم به من گفته بود من جنسیت شما برام مهم نیس میدونم که الان دارم با یک انسان حرف میزنم نه یک خانوم.....
آره منم فکر میکنم خونه خودشون بودهاون خانوم زنش بوده به نظرتون؟؟؟؟؟؟
حالا داره هزار تا فکر میکزنه به سرم بخدا.....میگم اصلا شاید خونه خودش بوده هان؟؟؟؟؟؟؟؟
بچه ها دارم دیونه میشم.....این اولین تجربه من بود
عزیزم همه تو زندگیشون اشتباه می کنن ولی باید حواسمون باشه آیندمون به خطر نیفته...مرسی ابجی بخدا انقدر حالم بده...میدونم اشتباه کردم...اما فکر نمیکردم اینطوری بشه...
اون خانوم زنش بوده به نظرتون؟؟؟؟؟؟
حالا داره هزار تا فکر میکزنه به سرم بخدا.....میگم اصلا شاید خونه خودش بوده هان؟؟؟؟؟؟؟؟
بچه ها دارم دیونه میشم.....این اولین تجربه من بود
داشتم ميخوندم همش فكر ميكردم اخرش شايد بگي داستان واقعي نبوده ولي ..
من به جاي تو اينور چنان استرسي گرفتم كه فقط دوست داشتم آخر ماجرا به خير تموم بشه برات
عزیزم کاریه که شده ،خوب تو قلبت پاک بوده فکر نمی کردی طرز فکر نفر مقابلت چیه که ،اشتباه بزرگی بود ولی دیگه خودتو ملامت نکنباورتون میشه بچه ها حس میکردم دارم خواب میبینم....بعدش رفتم امام زاده تا تونستم زار زدم همه بهم نگاه میکردن فکر میکردن دیونه شدم....
خودمم نمیدونم چطوری از اون خونه دور شدم...وقتی فکر میکنم که احتمال داره اون خانوم زنش باشه حالم از خودم بهم میخوره که حتی باهاش حرف زدم...
فقط این پست رو میزنم ودیگه نظری نمیدم
ببین الان داری باحرفات خودتو قانع میکنی اما باید واقع بین باشی ببین عقل چی میگه الان زمونه طوری شده تو نمیتونی به چشمات اعتماد کنی به حرف آدما که جای خود داره
یه جورایی درکت میکنم ومیفهمم الان چه حسی داری
هرچی میخوای به خودت بقبولونی نمیتونی گیج شدی انگار توهم زدی
برای من هم پیش اومده که هرچی در مورد یکی بد میگفتن باور نمیشد یه جورایی میشه گفت تو ی عمق قلبم بااینکه فراموشش کردم یه نقطه ی ریزی برای باور نکردن حرفای دیگران وجود دارهاین امید که اون خوب بوده
اما ازیه طرف به خودم هی میزنم ومیگم بهت ثابت کرده خودش اون نقطه ریز دیگه برای چیته
آدماخیلی راحت حرف میزنند
نمیخوام بی احترامی کنم لطفا کسی به دل نگیره
اما بنظرم پسراقدرت دروغ گوییشون بیشتر
یکی ازپسرای کلاسمون جلوی هممون یه حرفی رو زد بعد اون حرف علیهش تموم شد جلوی هممون به استاد دروغ گفت
برای من هم طی یه ماجرایی که اتفاق افتاداین مطلب ثابت شد بهمون راحتی که بهت حرفای خوب خوب میزنند بهمون راحتی هم میزنن زیر حرفاشون
ببین حالا همه چی به خوبی گذشته وبرای اینکه بفهمی که اون شخص کی بوده میتونی ازطریق برادرت اقدام کنی
این برا ت یه تجربه شد به فکرخودت باش ببین اون موقعی که تو خیابون فرار میکردی وگریه چه حالی داشتی یه جورایی شکستی .نشکستی؟
پساینو بدون همه ی ما انسان ها چه پسر وچه دختر اونقدرارزشمندیم که نباید بزاریم دیگران مارو له کنند مارو بشکنند نباید بذاریم عزتمون زیر سوال بره
قوی باش مثل همه ی کسایی که به من همینو گفتن منم به حرفاشون گوش دادم به حرف ماها گوش بده
ناراحتیتو تو یه برگه کاغذ بنویس برای خدا بنویس گریه کن ازش بخواه کهآرومت کنه به مولا آرومت میکنه
سعی کن زودتر ازاین ماجرا بیای بیرون تا بیشتراذیت نشی
یه راه اینکه بی خیال بشی اینه که به هرچی مربوط به اون فکرنکنی وسراغش نری
ببخشید طولانی شد موفق باشی
همه میگن چرا باهاش رفتم خونه...اخه میدونید ما شهرمون کوچیکه ....طوری که همه همدیگرو میشناسنم میترسیدم برم بیرون باهاش حرف بزنم کسی مارو ببینه....
این عالیه... فک میکنم این جوابی باشه به دوستان دیگه که فکر میکنن شما بیگدار به اب زدین!!!!من از خانواده ایشون شناخت داشتم میدونم خیییییییییلی مذهبی بودن واصلا نمیتونستن اینجور چیزا رو تحمل کنن...
من فکر نمیکنم همینجوری و بدون مثلا مطلع کردن کسی رفته باشن اونجا! منم وقتی میخوام برم پیش دوستایی که خونواده نمیشناسن،(پسر!) شمارهی خونه و مبالیشون رو روی یه کاغذ اچار مینویسم و میگم تاریخ فلان، این بابا بهم زنگ زد برم پیشش....واقعا این کار رو میکنم چون هیچکس نمیدونه چی میخواد بشه....لیلا خاونم به نظر من یک دختر نباید به هیچ فردی اعتماد کنه !! اینو یادت باشه حتی اون فرد خیلی نزدیک باشه !!!
از دیگری پرسیده بودین منم یه چی بگم:مرسی .....تو راست میگی.....میدونی چیه؟من سرکار میروم با این اقا همکارم....چیکار کنم؟
من فکر اینم که اگه اون زنش بوده الان چه حالی داره واقعا ....درمورد من ی فکر میکنه...حتما زندگیشون بهم میخوره نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟وای یعنی من این کارو کردم؟؟؟؟؟؟
خودت ناراحت نکن اگه زنش باشه شوهرش میشناسه بعدشم هر فکر دلش میخواد بکنه تو که خودت میشناسی پس وجدان درد نداشته باش
اشتباه کردی اونم از رو سادگی و بی تجربگیت
دور بر ما زیاده اینجور مسایل هم چیز نباید تجربه بشه از دوربرت و دیده ها و شنیدهات پند بگیر
-بعدشم اینقدر فکر و خیال نکن خودت مقصر ندون
اگه زندگیش بهم بخوره تقصیر خودشونه نه شما-شما هیچ کار با زندگی اونا نکردی
Thread starter | عنوان | تالار | پاسخ ها | تاریخ |
---|---|---|---|---|
هشت نوع دوست مورد نیاز خانمها | تالار مشاوره | 0 | ||
من به راهنمایی شما نیاز دارم | تالار مشاوره | 0 | ||
M | نیاز فوری به همفکری دارم !!!!!!!!!!!!!!!!!!! | تالار مشاوره | 5 | |
M | نیاز فوری به همفکری دارم !!!!!!!!!!!!!!!!!!! | تالار مشاوره | 7 |