الان چه حسي داري؟

[eterno]

حس خری که تو گل گیر کرده

بخاطر به‌هم ریختگی خونه؟

 

[آیدا..]

بخاطر به‌هم ریختگی خونه؟

آره تا شنبه همینه

 

[eterno]

آره تا شنبه همینه

حالا من برم خونه کلی باید شستشو کنم، توی عید رفته بودیم تهران، رادیاتورها روشن بود لباس‌های استفاده شده رو میشستم و میزاشتم روی رادیاتور چند ساعته خشک میشد، این سری خشک‌شدن طول میکشید منم حوصله نکردم که بشورم لباس‌ها رو، همه رو نگه داشتم ببرم گرگان تا بشورم، فکر کنم دو سه تا ماشین باید لباس بشورم

 

[آیدا..]

حالا من برم خونه کلی باید شستشو کنم، توی عید رفته بودیم تهران، رادیاتورها روشن بود لباس‌های استفاده شده رو میشستم و میزاشتم روی رادیاتور چند ساعته خشک میشد، این سری خشک‌شدن طول میکشید منم حوصله نکردم که بشورم لباس‌ها رو، همه رو نگه داشتم ببرم گرگان تا بشورم، فکر منم دو سه تا ماشین باید لباس بشورم

چقدر ما گناه داریم 🫤

 

[naghmeirani]

حس انتظار داداشم اینا توی جاده شمالند

 

[eterno]

حس تفکر نسبت به بازی پیمان معادی توی افعی تهران

 

[ALIREZA.F.1988]

خسته شدم ، کلی علف چیدم
فردا صبح باید دوباره برم

 

[eterno]

خواب

 

[yas87]

حس میکنم جون کسی در خطره

 

[naghmeirani]

حس کلافگی از خواب

 

[آیدا..]

حس لم دادن و تنبلانه