اشعار و نوشته هاي عاشقانه

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

بــودن یــا نبــودن


مــساله ایــن اســت ...!

هســــتــــم ...

میـــــروی ســــــراغِ دیگــــری !

نیـــــستــم ...

میـــــروی ســــــراغِ دیگــــری !

دیـــدنِ ایـــــن لحظـــه هــا

بــاور کُــــن زجـــرآور اســـت ,

فلســــفه ی بــودنِ مــــن ...

پــوچ اســـت انگــــار برای تو

!!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
انسانم آرزوست
خراب شود شهر خفتهي بخت من
كه بر سنگفرش آن
تو با ديگري نفس كشيدهاي و
آب از آب تكان نخورده است
مگر ذوق شاعرانه اي

بيچاره چشمهاي من
كه
دود سيگار شدي
برف يك روز گرم
سنگ گيج كهكشاني دور
بر سر شاعري كه سالهاي سال
تو را به شعر نوشته است

از زمستان پريده اي
از آغوش من
شكوفه كردهاي دست در دست ديگري
و من هنوز پاييزم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بویِ دود می آید . . .

به گمانم یک نفر . . .

پای دنیای مجــــازی . . .

می سوزاند . . .

« عمـــــ ـرِ » خویش را . . .
 

naghmeirani

مدیر ارشد
عضو کادر مدیریت
مدیر ارشد
بعضی از حرف‌ها را
قلب باید بگوید
بعضی از حرف‌ها را
چشم یا دست یا لب.

دوستت دارم
اما
ادعای کمی نیست
یا ازین حرف‌های دم دستی ِ کوچه بازار
گـفـتـنـش را
از تمام وجود خودت مایه بگذار.

::
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز


[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بهت نمي گم دوست دارم

[FONT=arial, helvetica, sans-serif] ولي قسم مي خورم دوست دارم [/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بهت نمي گم كه هر چي بخواي بهت مي دم[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif] چون همه چيزم تويي[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]
نمي خوام خوابتو ببينم
[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]چون تو خيلي خوش تر از خوابي[/FONT]
[FONT=arial, helvetica, sans-serif]

اگه يه روزي چشمات پر از اشك شده دنبال يه شونه گشتي كه گريه كني
صدام كن
بهت قول نمي دم كه ساكتت كنم منم پا به پات گريه مي كنم

اگه دنبال مجسمه سكوت مي گشي تا سرش داد بزني
صدام كن قول ميدم ساكت بمونم

اگه دنبال خرابه مي گشتي تا نفرت خودتو توش خالي كني

صدام كن
قلبم تنها

خرابه ي وجود توست
[/FONT]

[FONT=arial, helvetica, sans-serif]بهت نمي گم دوست دارم [/FONT]
[/FONT]
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در کتابی
که حافظه*ی من است...

در صفحه*ی نخست
فصلی* که اولین بار
تو را دیدم

کلمه*ای ظاهر می*شود...
این*جا زندگی تازه*ای آغاز می*شود

__________________

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مهربانم !

نگاهت را بارها دیدم بی آنکه چشمانم بی نور شده باشند ،

دستانم همچنان پر توان در دست توست ،

گامهایت بسویم از شماره خارج شده و من هنوز پایی دارم پویا و در حرکت ...

عاشقانه هایت تا لابیرنت های گوشم رسوخ کرده و من شنواتر از همیشه ام !

پایه های تخت پادشاهیت را بر بیکرانه دلم استوار کرده ای و من هنوز دلم را تقدیمت نکرده ام !!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]دوست داشتن یعنی اینکه با تموم وجودت قبولش کنی....[/SIZE][/SIZE][/SIZE]
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]دوست داشتن یعنی اینکه امید داشته باشی که یه روزی بهش میرسی ..[/SIZE][/SIZE][/SIZE]
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]حتی اگه اون روز توی قصه ها و افسانه ها باشه....[/SIZE][/SIZE][/SIZE]
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]دوست داشتن یعنی اون لحظه هایی که روبه روش نشستی و داری نگاش می کنی [/SIZE][/SIZE][/SIZE]
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]و یواشکی اشک میریزی تا اون متوجه نشه ولی می بینی اون اصلا حواسش بهت نیست [/SIZE][/SIZE][/SIZE]
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]و داره کار خودش رو می کنه ...[/SIZE][/SIZE][/SIZE]
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]دوست داشتن یعنی اینکه هر لحظه از خدا بخوای اونو بهت بده....[/SIZE][/SIZE][/SIZE]
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]دوست داشتن یعنی وقتی اونو میبینی دست و پات سست بشه وقلبت تند تند بزنه نتونی بگی سلام ....[/SIZE][/SIZE][/SIZE]
[SIZE=+0][SIZE=+0][SIZE=+0]دوست داشتن یعنی جلوت با یه پسر (دختر)دیگه بگه وبخنده وتو فقط نگاش کنی و.......[/SIZE][/SIZE][/SIZE]
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دوستت دارم
واژه تازه ای نیست
تنها
بدان تو در قلب من
حکمرانی
و من کنارت هستم
تنها بدان
هر لحظه و هر دقیقه
در ارزوی با تو بودن به سر میبرم
که گفته با دیگری
هستم
باز حرف
ادمهایی را
گوش دادی
که هرگز اشکهایم را ندیدی
اخر هر کسی لیاقت ندارد
اشک یک عاشق را ببیند
انقدر قضاوتم کرده اند
انقدر
سیلی به گونه های
تب کرده ام زده اند
که گاهی دلم پر میشود
از بی کسی
برای همین
ترجیح میدهم
دیگر به یاد اننا
که این کار را با من کردند نیفتم
و عشقمان را
برای همچین کسانی نشان ندهیم
پس بدان
هستم
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
اشـكاتو پاك كن همسفر
گاهـــي بايد بازي رو بـاخت
امـــــــا اينــــــــــو يــادت باشه
بـاز مـــــــيشه زندگي رو ساخت


 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز






زنـدگــی انـگــار
تـمــام ِ صـبــرش را بـخـشـیـده اسـت بـه مـن !!
هـرچــه مـن صـبــوری میکـنـم او بــا بـی صـبـری ِ تـمــام
هـول میزنــد
بـــرای ضـربــه بـعــد .... !
کـمـی خـسـتــگـی در کــن ، لـعـنـتـــی ...
خـیــالـت راحـت !!....
خـسـتـگــی ِ مــن
بـه ایـن زودی هــا دَر نـمـی شـود ...
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
همه چی آرومه تو به من دل بستی..
این چقدر خوبه که تو کنارم هستی..
همه چی آرومه....غصه ها خوابیدن..
همه چی آرومه من چقدر خوشحالم..
پیشم هستی حالا به خودم می بالم..
تو به من دل بستی از چشات معلومه..
من چقدر خوشبختم همه چی آرومه..
تشنه چشماتم منو سیرابم کن..
منو با لالایی دوباره خوابم کن....
بگو این آرامش تا ابد پابرجاست..
حالا که برق عشق تو نگاهت پیداست..
همه چی آرومه من چقدر خوشحالم..
پیشم هستی حالا به خودم می بالم..
تو به من دل بستی از چشات معلومه..
من چقدر خوشبختم همه چی آرومه..
همه چی آرومه تو به من دل بستی ..
این چقدر خوبه که تو کنارم هستی.
همه چی آرومه غصه ها خوابیدن..
شک نداری دیگه تو به احساس من
همه چی آرومه من چقدر خوشحالم
پیشم هستی حالا به خودم می بالم

دانلود آهنگ همه چي آرومه
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چــــه سخـــــت اســــــــت

تــــشییــــــــــــع عـــــــــــــــــــشق

روی شـــانـه هــــــای فـــرامــــــــــوشی

وقـــتی مـیدانـــــی پـنجشـــــنبـــه ای نــــــــــیست

تا

رهــــــگذری بـــر بـــــــــــــی کـــــسیت فاتــــحه بخــــــــــواند . . .
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

نیت کرده ام به " بی خیالی " ....
تا " فراموشی " عادت ِ روزمرگی هایم شود !
اما باز ، وقتی ، خیس ِ" خاطره ی ِ خیالت " می شوم
....بی شعورانه....
" پرسه های بی خیالی " را ،
...به جرم ِ یادت ، دار می زنم!
و دوباره وصله می شوی به سرم !
با طعمی تلخ!!!
تلخ مزه ای ِ تو ،روحم را می جود ...
و تلخ مزه ای ام ، سکوتت را بالا نمی آورد​
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

گاهی اوقات ؛

مجبوریم بپذیریم :

که برخی از آدمها

فقط میتوانند در قلبمان بمانند !

نــــه در زنــــدگیمــــان!!

__________________
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عاشق شدن چیز ساده ایست ….

آنقدر که همه ی انسانها توان تجربه کردن آن را دارند !

مهم عاشــــــــق ماندن است ؛

بی انتــــــــــها بی زوال تا ابــــــد ؛

بی منـــــت …!


 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
هوای فاصله سرد است
اما من از کلاف دلم برایت خیالی گرم می بافم ....


 

IRANIAN VOCAL

عضو جدید
کاربر ممتاز
ای از عشق پاک من همّیشه مست ... من تورا آسان نیاوردم به دست

بارها این کودک احساس من ... زیر باران های اشک من نشست

من تو را آسان نیاوردم به دست ...
 

shatel5000

عضو جدید
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]از واقعیت فرا تری ،در وهمی[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]یعنی که برون ز حد درک و فهمی[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]یک کاسه خالی از محبت دارم[/FONT]
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]از مهر تو میرسد به من هم سهمی؟[/FONT]
 

shatel5000

عضو جدید
[FONT=times new roman, times, serif]من در کشوري زندگي مي کنم که[/FONT][FONT=times new roman, times, serif]دويدن سهم کساني است که هرگز نمي رسند[/FONT][FONT=times new roman, times, serif]و رسيدن سهم کساني که هرگز نمي دوند...[/FONT][FONT=times new roman, times, serif]ارزش مردگانش چندين برابر زندگانش است..[/FONT][FONT=times new roman, times, serif]در سرزمين من مردمانش با نفرت بيشتري به بوسيدن دو عاشق نگاه مي کنند [/FONT][FONT=times new roman, times, serif]تا صحنه ي اعدام يک انسان[/FONT][FONT=times new roman, times, serif]در سرزمين من. . . [/FONT]​
 

shatel5000

عضو جدید
[FONT=times new roman,times,serif]نشسته ماه بر گردونه عاج [/FONT][FONT=times new roman,times,serif]به گردون مي رود فرياد امواج [/FONT][FONT=times new roman,times,serif]چراغی داشتم، كردند خاموش[/FONT][FONT=times new roman,times,serif]خروشی داشتم، كردند تاراج[/FONT]​
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
به قلب عاشق خویش
رحم کنید
وگرنه
هیچ ادمی حتی خود معشوق هم رحم نمیکند
و تنها میخواهد
نیازتان را ببیند
و از این نیاز لذت ببرد
 

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
چترها را بگشاییم
که امشب همه جا باران است

باید آرام قدم برداریم


قاب شب چند ترک داشت به خود
نکند باز ترک بردارد
نکند دست در گریبان سکوت اندازیم
یا نهیم پای به مرز مهتاب
یاد دارم روزی شاعری جان می داد
و در آن لحظه مرگ شبحی نی می زد
کودکی با تپش پنجره ها
نقشی از بودن را
بر زمین حک می کرد...


 
آخرین ویرایش:

shabnam111

عضو جدید
کاربر ممتاز
سکوتم را مکن باور

من آن آرامش سنگین پیش از قهر طوفانم


من آن خرمن
من آن انبار باروتم
که با آواز یک کبریت
آتش می شوم یک سر
هزاران شعله سرخ کنار هم


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

ایـــن روزهـــآ

احســـآس مے کنــــــم

وقتـــے مــــــــــے نویســـم

خدآ چشمهـــآیش رآ مـــے گیـــرد …

وقتـــے مــــــــے خـــــوآنــــم

گوشهـــآیش رآ …

صـــادقـــآنـــہ بگــــویــــم ،

فکــــر مـــے کنـــم

خــــدآ هــــم از ســـادگـــے ِ مـــن

و حـــرفهـــآے ِ تکـــرآرے ام

خستـــہ شــــده استـــــــــــــــــــ !!!
 

Similar threads

بالا