اشعار و نوشته هاي عاشقانه

[naghmeirani]

مـــــن

نبودنت را ، تــــــاب می آورم

رفتنت را ، تحمـــــّل میکنم ...

فراموش شدنم را ، بــــاور میکنم...

امــــــا......

فــــــراموش کردنــــــت...دیگر...کـــــارِ مــــــن

نــــــیست ....!!!

 

[MehD1979]

هر صبحي كه نمازش ميان غفلت خمارآلودم پر پر مي شود و جان مي دهد غصه ام مي شود. به اين فكر مي كنم كه از اين "چيزي" كه در وجود من هست ،بالا خره خردكي هم بايد بماند براي اين كه به تو برسد.با اين اوضاع و احوال چيزي ازش مي ماند؟
.
.
.

 

[سمانه آسمونی]

.​

​

آشفته گیسو بردی قرارم​

​

بر شانه ی غم سر می گذارم​

​

چون زورق بشکسته در طوفان​

​

دل را به دریای دو چشمت می گذارم​

​

 

[امیر افشار]

دلخوش به سکوتم

 

[M@HYA-J00N]

[FONT=&quot] [/FONT]

[FONT=&quot]آدم خیلی حقیره بازیچه تقدیره[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]پل بین دو مرگه مرگی که ناگزیره[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]حتی خود تولد آغاز راه مرگه[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]حدیث عمر و آدم حدیث باد و برگه[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]آغاز یک سفر بود وقتی نفس کشیدیم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]با هر نفس هزار بار به سوی مرگ دویدیم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]تو این قمار کوتاه نبره هستی باختیم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]تا خنده رو ببینیم از گریه آئینه ساختیم[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]آدم خیلی حقیره بازیچه تقدیره[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]پل بین دو مرگه مرگی که ناگزیره[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]فرصت همین امروزه برای عاشق بودن[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]فردا می پرسیم از هم غریبه ای یا دشمن[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]ای آشنای امروز عشق منو باور کن[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]فردا غریبه هستیم امروز و با من سر کن[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]تولد هر قصه یه جاده کوتاهه[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]اول و آخر مرگه بودن میون راهه[/FONT][FONT=&quot]
[/FONT][FONT=&quot]اگرچه عازجانه تسلیم سرنوشتیم[/FONT][FONT=&quot][/FONT]​

[FONT=&quot]با هم بیا بمیریم شاید یه روز برگشتیم[/FONT]

 

[امیر افشار]

مثل آن پلنگ خسته‌ای که از روی بلندترین کوهی که می‌شناخت پرید تا ماه را در آغوش بگیرد و همه فکر کردند که پلنگ‌ها هم خودکشی می‌کنند!!

P . S : یه عمری جنون رو تحمل کنم، به دیوونگیم دل نبندی بری! *

 

[faranak68]

يه صندلي خالي كنار روياهام از آن توست.....
بنشيني يا بروي دوستت دارم.

 

[mani24]

یک نفر یک جایی تمام رویاهاش لبخند توست احساس مس کنه که زندگی واقعا باارزش
پس هر وقت احساس تنهایی کردی
به یاد داشته باش
یک نفر یک جایی درحال فکر کردن به توست

 

[سمانه آسمونی]

دیگر دانیال و یوسف و ابن سیرین و این و آن ندارد ... ، خودم را به خواب ِ آمدن ِ تو زده ام و بازهم ...
تعبیر ِ لعنتی اش ...
نیامدن ِ توست ...

 

[*زهره*]

خیس شدن با تو زیر باران را دوست دارم ,
من غصه خوردن بی تو را دوست دارم ,
من غرق شدن با تو درخیال سبزه زاران را دوست دارم ,
من با تو نفس کشیدن و دمیدن هوای عشق را دوست دارم ,
باتو بی خبر شدن از همه دنیا را دوست دارم ,
من نمیدانم کیم یا که چیم یا به کجا خواهم رفت ,
باورم اینست همین , که من نگاهت را دوست دارم ,
تو اگر بشنوی این قلب چه ها می گوید ,
نه نمیخواهد همین بی خبری را دوست دارم ,
تو مرا می فهمی من تورا می خواهم و همین ساده ترین قصه یک انسان است .
تو مرا می خوانی من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم و تو هم می دانی , تا ابد در دل من خواهی ماند​

​

​

 

[الهام3]

به تو می اندیشم

به تو و تندی طوفان نگاهت بر من

به خود و عشق عمیقت در تن

به تو و خاطره ها

که چرا هیچ زمانی من و تو ما نشدیم

جام قلبم که به دست تو شکست

من چرا باز تو را می بخشم؟؟؟

به تو می اندیشم

به تو که غرق در افکار خودی

من در اندیشه افکار توام

قانعم بر نگه کوته تو

هر زمان در پی دیدار توام…

 

[الهام3]

نبسته ام به کس دل، نبســـــته کس به من دل

چو تخــــته پــاره بـــر موج رهـــا رهـــا، رهـــا من

ز مــــن هر آنکــه او دور،، چـو دل به سینه نزدیک

به مـــن هر آنکـه نزدیک، ازو جــــــدا، جــــدا من

نه چشــــم دل به ســـــویی، نه باده در سبویی

که تــــر کـــــنم گـلـــــــویی، به یاد آشنــــــا من

ســــــتاره هــــا نهـــــــفتم در آسمـــــان ابــــری

دلــــــم گرفته ای دوست، هـــــوای گریــه با من

نبسته ام به کس دل، نبســـــته کس به من دل

چو تخــــته پــاره بـــر موج رهـــا رهــــا، رهـــا من

 

[الهام3]

آه چه شام تیره ای، از چه سحر نمی شود

دیو سیاه شب چرا جای دگر نمی شود؟

سقف سیاه آسمان سوده شده ست از اختران.

ماه چه، ماه آهنی، این که قمر نمی شود

وای ز دشت ارغوان، ریخته خون هر جوان

چشم یکی به ماتم اینهمه تر نمی شودا

مادر داغدار من، طعنه تهنیت شنو

بهر تو طعن و تسلیت، گر چه پسر نمی شود

کودک بینوای من، گریه مکن برای من

باغ ز گل تهی شده، بلبل زار را بگو:

از چه ز بانگ زاغها، گوش تو کر نمی شود

ای تو بهار و باغ من، چشم من و چراغ من

بی همگان به سر شود، بی تو به سر نمی ش

 

[MehD1979]

کسی تو را خواهد برد آیا
به این همه میهمانی در شب ها وروزهای نایامده؟
تو در تصوف موریانه ها مستی بیش نیستی
که..شرابت کمی خونی خونین تر است

 

[tj88]

نبسته ام به کس دل، نبســـــته کس به من دل

چو تخــــته پــاره بـــر موج رهـــا رهـــا، رهـــا من

ز مــــن هر آنکــه او دور،، چـو دل به سینه نزدیک

به مـــن هر آنکـه نزدیک، ازو جــــــدا، جــــدا من

نه چشــــم دل به ســـــویی، نه باده در سبویی

که تــــر کـــــنم گـلـــــــویی، به یاد آشنــــــا من

ســــــتاره هــــا نهـــــــفتم در آسمـــــان ابــــری

دلــــــم گرفته ای دوست، هـــــوای گریــه با من

نبسته ام به کس دل، نبســـــته کس به من دل

چو تخــــته پــاره بـــر موج رهـــا رهــــا، رهـــا من

فکر کنم همایون رو با این کار شناختم
و اگر اشتباه نکنم شاعر کار خانم بهبهانی باید باشند
ممنون

 

[MOΣIN]

شعرو شرم و شوق و شرجی همه شاهدند که بودیم
لحظه های رو لحظه لحظه من و تو باهم می خوندیم

 

[mehryas]

مرا با درد خود تنها گذارید

مرا در تیرگی ها جا گذارید

دلم را که پر است از نا امیدی

به دست روشن گریه سپارید

مرا شاید کسی از من گرفته است

مرا به بی کسی ها وا گذارید

تمام هستی ام کابوس عشق است

ز قلبم قفل نفرت را گشایید

حصار آدمی بودن مرا کشت

مرا از این حصار تنگ رهانید

مرا شاید دگر هرگز ندیدید

مرا لطفاً به خاطر بسپارید

 

[MehD1979]

اول از عین شدم عاشق و تب کرده شبت
دوم از شین شدم شبنم بسته به لبت
سوم از قاف شدم قله سخت قدمت
آخر از هیچ شدم قطره عشق صنمت​

 

[maryam_22]

بلندترین شبِ چشم‌هات استْ یلدا

تا صبح هم نگاه‌شان کنم

وقت کم می‌آورم

 

[MehD1979]

هیچ چیز غیر ممکن نیست،

محالی در عالم نیست،

همه چیز شدنی ست،

جز یک چیز...

زندگی بی تو!!!

 

[MehD1979]

اسم هردویمان را در گینس ثبت میکنند

تو در دروغ گفتن رکورد زدی...

من در باور کردن.....!!
.
.
.
داغونی ام از آنجا شروع شد که فهمیدم .....

از میان این همه "بود"

من در آرزوی یکی ام که " نبود "
.
.
.
خدایا !!!!

خط ونشان دوزخت را برایم نکش...

جهنم تر از نبودنش جایی را سراغ ندارم......................................

 

[MehD1979]

هنوزم


از بازی کلاغ پر میترسم !


میترسم بگویم " تو "...


و آرام بگویی


پر...!

 

[MehD1979]

ذهن را درگیر با عشقی خیالی کردو رفت
جمله های واضح دل را سوالی کرد ورفت

چون رمیدنهای آهو، ناز کردنهای او
دشت چشمان مرا حالی به حالی کردو رفت

کهنه ای بودم برای اشکهای این وآن
هرکسی ما را به نوعی دستمالی کردورفت!

ابر هم در بارشش قصد فداکاری نداشت
عقده در دل داشت؛روی خاک خالی کردورفت

آرزویم با تو بودن بود،کوشیدم،ولی
واقعیت را به من تقدیرحالی کردورفت​

 

[mani24]

موج عشـق تو اگر شعله به دل‌ها بکشــــد

رود را از جــگر کوه به دریـــــــــا بکشــــــــد

گیســوان تو شبیــه‌است به شـــــب اما نه

شب که اینقـــــــدر نباید به درازا بکشــــــد

خودشناسی قدم اول عاشــق شدن است

وای بر یوســـف اگر ناز زلیـــــــخا بکشــــــد

عقل یکدل شده با عشــق، فقط می‌ترسم

هم به حاشا بکشـد هم به تماشا بکشــد

زخمی کینه‌ی من این تو و این سینه‌ی من

من خودم خواستـــه‌ام کار به اینجا بکشـــد

یکی از ما دو نفر کشته به دست دگریست

وای اگـر کار من و عشــق به فردا بکشــــد

 

[الهام3]

ما با نفس سلامت ای دوست ، خوشیم
از گرمی هر کلامت ای دوست ، خوشیم
هرچند که افتخار دیدارت نیست
با زنگ خوش پیامت ای دوست ، خوشیم​

 

[mani24]

چقدر دلم برايت تنگ شده
آنقدر که فقط نام زيباي تو در آن جاي مي گيرد
عزيز من ، قلب من
اي کاش مي شد اشک هاي طوفاني ام را قطره قطره جمع کرد
تا تو در درياي غم آلود آن غروب چشمانم را نظاره کني
اي کاش مي شد فقط يک بار
فرياد بزنم
دوستت دارم
و تو صدايم را مي شنيدي
نمي دانم چطور ، کجا و چگونه بايد به تو برسم؟
اي کاش به جاي عکس زيبايت
وجود نازنينت پيش رويم بود
و حرف هاي نا گفته ام را مي شنيدی
به راستي که تو اولين عشق راستينم هستي
شايد در گذشته هرگز اينچنين عاشق نشده بودم
اما؛
حال خوب مي دانم که فقط با شنيدن نام زيبايت
چشمانم بي اختيار مي بارد
اي اميد آخرينم
بدان که هر روز ، هر ساعت و هر لحظه
به در گاه آفريدگار تو دعا مي کنم
تا فقط يک بار بتوانم
چشمانم را زنداني نگاهت کنم

 

[كندو]

باز امشب غزلی کنج دلم زندانی است

آسمان شب بی حوصله ام طوفانی است

هیچ کس تلخی لبخند مرا درک نکرد

های های دل دیوانه من پنهانی است...!​

 

[MehD1979]

مژده ای دل که مسیحا نفسی میاد

که از انفاس خوشش بوی کسی می اید....

 

[m sadeq]

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تورا دیدمو بیمار شدم
فارق از خود شدمو کوس اناالحق بزدم
همچو منصور خریدار سر دار شدم

 

[MehD1979]

وﻗﺘﻲ دﺳﺘﺎم ﺧﺎﻟﻲ ﺑﺎﺷﻪ
‫وﻗﺘﻲ ﺑـﺎﺷـﻢ ﻋـﺎﺷﻖ ﺗﻮ
‫ﻏﻴﺮ دل ﭼﻴﺰي ﻧﺪارم
‫ﻛﻪ ﺑـﺪوﻧـﻢ ﻻﻳـﻖ ﺗﻮ

‫دﻟـﻤـﻮ از ﻣـﺎل دﻧـﻴـﺎ
‫ﺑﻪ ﺗﻮ ﻫﺪﻳﻪ داده ﺑﻮدم
‫ﺑـﺎ ﺗﻤـﻮم ﺑـﻲ ﭘﻨﺎﻫﻲ
‫ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﻜﻴﻪ داده ﺑﻮدم

‫ﻫـﺮ ﺑـﻼﻳـﻲ ﺳﺮم اوﻣﺪ
‫ﻫﻤﻪ زﺟﺮي ﻛﻪ ﻛﺸﻴﺪم
‫ﻫﻤﻪ رو ﺑﻪ ﺟﻮن ﺧﺮﻳﺪم
‫وﻟـﻲ از ﺗـﻮ ﻧـﺒـﺮﻳـﺪم
‫ﻫﺮﺟﺎ ﺑـﻮدم ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮدم
‫ﻫﺮﺟﺎ رﻓﺘﻢ ﺗﻮ رو دﻳﺪم
‫ﺗﻮ ﺳﺒﻚ ﺷﺪن ﺗﻮ روﻳﺎ
‫ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ رﺳـﻴﺪم


‫اﮔﻪ اﺣﺴﺎﺳﻢ و ﻛﺸﺘﻲ
‫اﮔﻪ از ﻳـﺎد ﻣـﻨﻮ ﺑﺮدي
‫اﮔﻪ رﻓـﺘﻲ ﺑـﻲ ﺗﻔﺎوت
‫ﺑﻪ ﻏﺮﻳـﺒﻪ ﺳـﺮ ﺳﭙﺮدي

‫ﺑﺪون اﻳـﻨﻮ ﻛﻪ دل ﻣـﻦ
‫ﺷﺪه ﺟﺎدو ﺑﻪ ﻃﻠﺴﻤﺖ
‫ﻳـﻜﻲ ﻫـﺴﺖ اﻳﻨﻮر دﻧـﻴـﺎ
‫ﻛﻪ ﺗﻮ ﻳﺎدش ﻣﻮﻧﺪه اﺳﻤﺖ

‫ﻫـﺮ ﺑـﻼﻳـﻲ ﺳﺮم اوﻣﺪ
‫ﻫﻤﻪ زﺟﺮي ﻛﻪ ﻛﺸﻴﺪم
‫ﻫﻤﻪ رو ﺑﻪ ﺟﻮن ﺧﺮﻳﺪم
‫وﻟـﻲ از ﺗـﻮ ﻧـﺒـﺮﻳـﺪم

‫ﻫﺮﺟﺎ ﺑـﻮدم ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮدم
‫ﻫﺮﺟﺎ رﻓﺘﻢ ﺗﻮ رو دﻳﺪم
‫ﺗﻮ ﺳﺒﻚ ﺷﺪن ﺗﻮ روﻳﺎ
‫ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ رﺳـﻴﺪم

‫اﮔﻪ اﺣﺴﺎﺳﻢ و ﻛﺸﺘﻲ
‫اﮔﻪ از ﻳـﺎد ﻣـﻨﻮ ﺑﺮدي
‫اﮔﻪ رﻓـﺘﻲ ﺑـﻲ ﺗﻔﺎوت
‫ﺑﻪ ﻏﺮﻳـﺒﻪ ﺳـﺮ ﺳﭙﺮدي
‫ﺑﺪون اﻳـﻨﻮ ﻛﻪ دل ﻣـﻦ
‫ﺷﺪه ﺟﺎدو ﺑﻪ ﻃﻠﺴﻤﺖ

ﻳـﻜﻲ ﻫـﺴﺖ اﻳﻨﻮر دﻧـﻴـﺎ
‫ﻛﻪ ﺗﻮ ﻳﺎدش ﻣﻮﻧﺪه اﺳﻤﺖ