اخبار اقتصادی ایران و جهان

sajad 3000

کاربر فعال تالار اقتصاد ,
کاربر ممتاز
صف کشورها برای خرید محصولات پتروشیمی ایران

به گزارش مهر، همزمان با لغو تحریم صادرات محصولات پتروشیمی ایران به کشورهای عضو اتحادیه اروپا، رقابت در بین هند و کشورهای مختلف اروپایی برای خرید محموله‌های اوره و آمونیاک ایران بالا گرفته است. احمد مهدوی دبیرکل انجمن صنفی کارفرمایی پتروشیمی هم در گفتگو با مهر با بیان اینکه از لغو تحریم صادرات پتروشیمی به اروپا استقبال می‌کنیم اما هم اکنون ظرفیت مازاد برای صادرات در اختیار نداریم، گفت: از یک سو تامین بازارهای داخلی و از طرف دیگر افزایش تقاضا در بازار جهانی منجر شده حتی در شرایط تحریم یک تن محصول فروخته نشده پتروشیمی در اختیار نداشته باشیم.

در این بین اوره پتروشیمی یکی از محصولات استراتژیک سبد پتروشیمی ایران بوده که در کنار افزایش درآمدهای ارزی منجر به وابستگی امنیت غذایی و اقتصادی کشورهای مختلف به این محصول پتروشیمی شده است. از این رو از ابتدای برنامه پنجم توسعه با با بهره‌برداری از فاز دوم مجتمع پتروشیمی پردیس ظرفیت تولید اوره به بیش از ۴.۴ میلیون تن افزایش یافت و رسما ایران به باشگاه صادرکنندگان اوره جهان پیوست.

در حال حاضر ظرفیت صادرات اوره ایران سالانه بین ۲ تا ۲.۵ میلیون تن بوده که با توجه به اینکه مهمترین کاربرد کوده اوره پتروشیمی در صنایع غذایی و کشاورزی است، یکی از مهمترین مزیت‌های اقتصادی صادرات این محصول پتروشیمی بر خلاف سایر فرآورده‌ها، ایجاد وابستگی امنیت غذایی کشورهای مختلف است.

گزارش‌های رسمی حاکی از آن است که با افزایش صادرات کود اوره پتروشیمی، امنیت غذایی کشورهایی همچون چین، هند، بنگلادش، سریلانکا، پاکستان و عراق و تا حدودی ارمنستان، مالزی و چندین کشور آسیایی دیگر به صنعت پتروشیمی ایران وابسته شده است. این در حالی است که در سال‌های اخیر محموله‌هایی از کود اوره پتروشیمی ایران به کشورهای آفریقایی همچون موزامبیک، تانزانیا و شمال آفریقا هم صادر می‌شود و از این قاره سیاه هم به یکی از بازارهای جدید پتروشیمی ایران تبدیل شده است.

بهمن زمانی مدیرعامل پتروشیمی پردیس با اشاره به بهره برداری از فاز سوم طرح توسعه این مجتمع پتروشیمی تا دو سال آینده وارد مدار می شود، گفت: با بهره‌برداری از این طرح سالانه ۳۸۰ هزار تن آمونیاک، یک میلیون و ۷۰۰ هزار تن اوره به ظرفیت تولید کشور افزوده می‌شود. ‌این مقام مسئول با تاکید بر اینکه در طول چند سال گذشته بخش عمده صادرات اوره و آمونیاک این مجتمع پتروشیمی به هند انجام شده است، تصریح کرد: با این وجود اخیرا برخی از کشورهای آمریکای جنوبی و آفریقایی هم به لیست خرید اوره پتروشیمی پیوستند.

در حال حاضر ظرفیت تولید اوره پتروشیمی ایران حدود ۵ میلیون تن در سال بوده، در همین حال ساخت ۷ طرح تولید اوره و آمونیاک در برنامه پنجم توسعه قطعی شده و پیش بینی می‌شود در صورت تامین منابع مالی در مجموع طرحهای تولید اوره و آمونیاک مرودشت شیراز، لردگان یاسوج، زنجان، هرمز، هنگام و لاوان در مدار بهره‌برداری قرار بگیرند.

برآوردها نشان می‌دهد در مجموع با ساخت و راه اندازی طرحهای جدید نزدیک به ۸ میلیون تن به ظرفیت تولید کود اوره و آمونیاک افزوده شود که در این صورت ایران به بزرگترین تولیدکننده این محصول پتروشیمی تبدیل می‌شود.
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نرخ آزاد ارز و سکه  -   17:00 -   92/09/04
خریدفروش
دلار28752915
یورو39003930
درهم780795
لیر14201460
سکه قدیم-836,000
سکه جدید825,000835,000
نیم سکه425,000435,000
ربع سکه235,000245,000
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تورم نقطه به نقطه مهر 42 درصد شد


4 آذر 1392

طبق اعلام بانک مرکزی طی هفت ماه اول سال جاری شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی نسبت به دوره مشابه سال قبل 42درصد افزایش داشته است.

شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مناطق شهری ایران (شاخص تورم) در مهرماه 1392 به بعد 178/7 رسید که نسبت به ماه قبل 1/2 درصد افزایش داشت. این تغاییر از 1/7 درصد افزایش مربوط به شهریورماه، کمتر بوده است. شاخص مذکور نسبت به ماه مشابه سال قبل 36/6 درصد افزایش یافت.

طی هفت ماه اول سال جاری شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی نسبت به دوره مشابه سال قبل 42/0 درصد افزایش داشته است. میزان تورم در دوازده ماه منتهی به مهرماه 1392 نسبت به دوازده ماه منتهی به مهرماه 1391 معاد 40/4 درصد می‌باشد. شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی در مهرماه 1392 پس از حذف نوسانات فصلی نسبت به ماه قبل 1/2 درصد افزایش یافت.

شاخص کل بهای کالاها و خدمات مصرفی در مهرماه 1392 در تمام استان‌های کشور (به جز استان فارس که 0/1 درصد کاهش داشت) با افزایش همراه بود. بیشترین میزان افزایش متعلق به استانهای مرکزی و خراسان شمالی هر یک معاد 2/5 درصد و کمترین آن مربوط به استان یزد معادل 0/2 درصد بود. شاخص مذکور در استان تهران معادل 1/1 درصد افزایش داشته است.

* تغییرات یک ساله و یک ماه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها به روایت آمار

در مهرماه 1392 شاخص بهای گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها در مقایسه با ماه قبل معادل 0/9 درصد افزایش یافت. این افزایش بیشتر ناشی از بالا رفتن شاخص بهای تعدادی از اقلام و گروه‌ها مانند انواع خیار معادل 28/7 درصد، گوشت مرغ 5/5 درصد، انواع کره 19/1 درصد، فرآورده‌های شیر 1/8 درصد، گوشت دام 0/6 درصد، قند، شکر، مربا، عسل، شکلات و محصولات قنادی 1/6 درصد، فرآورده‌های سبزی 3/3 درصد، انواع شیر 1/1 درصد، سیب‌زمینی 2/9 درصد، کیوی 10/6 درصد، ماکارونی 4/5 درصد، کدو سبز 15/5 درصد آشامیدنی‌ها 0/7 درصد، بیسکویت، کیک و شیرینی خشک 1/4 درصد، گوجه‌فرنگی 1/3 درصد، نمک، ادویه، سس‌ها و چاشنی‌ها و ترکیبات خوراکی 2/1 درصد، کنسرو ماهی و انواع ماهی آب‌های داذخل هر یک 2/4 درصد، انواع ماهی آب‌های شمال 3/7 درصد، انواع کالباس 2/0 درصد و لوبیا سبز 15/4 درصد بوده است.

در این ماه شاخص بهای برخی از اقلام و گروه‌ها مانند مرکبات معادل 9/3 درصد، سیب درختی 4/1 درصد، انار 14/4 درصد، موز 5/2 درصد، تخم مرغ 3/4 درصد، انواع برنج 0/5 درصد، کاهو 5/6 درصد، حبوبات 2/4 درصد، هویج 14/0 درصد، پیاز 4/7 درصد و بادنجان 1/1 درصد کاهش داشت.

در مقایسه با ماه مشابه سال قبل شاخص بهای گروه خوراکی‌ها و آشامیدنی‌ها معادل 45/6 درصد افزایش نشان می‌دهد. در گروه مذکور شاخص بهای خوراکی‌ها معادل 45/5 درصد و آشامیدنی‌ها 46/3 درصد نسبت به ماه مشابه سال قبل افزایش داشته است. شاخص بهای گروه مذکور پس از حذف نوسانات فصلی نسبت به ماه قبل معادل 0/9 درصد افزایش داشت.

* دخانیات یک ساله 47.9 درصد گران شد

در ماه مورد بررسی، شاخص بهای گروه دخانیات نسبت به ماه قبل معادل 1/1 درصد کاهش یافت. این کاهش در اثر پایین آمدن شاخص بهای انواع سیگار خارجی معادل 1/0 درصد و انواع سیگار ایرانی 1/6 درصد بوده است. در مقایسه با ماه مشابه سال قبل شاخص بهای گروه دخانیات معادل 47/9 درصد افزایش داشته است.

* افزایش 52 درصدی پوشاک و کفش

در مهرماه 1392، شاخص بهای گروه پوشاک و کفش نسبت به ماه قبل معادل 2/6 درصد افزایش یافت. این افزایش بیشتر ناشی از بالا رفتن شاخص بهای گروه پوشاک آماده معادل 3/1 درصد بوده است. همچنین در این ماه شاخص بهای گروه‌های انواع کفش معادل 2/0 درصد، اجرات دوخت و شتشوی لباس 1/7 درصد و پارچه برای تهیه پوشاک 0/5 درصد افزایش داشت. شاخص بهای گروه مذکور نسبت به ماه مشابه سال قبل معادل 52/1 درصد افزایش داشته است.

* نوسانات قیمتی مسکن، آب، برق و گاز و سایر سوخت‌ها

براساس گزارش بانک مرکزی، در مهرماه 1392 شاخص بهای گروه مسکن، آب، برق و گاز و سایر سوخت‌ها نسبت به ماه قبل با افزایش معادل 1/0 درصد همراه بود. افزایش فوق در اثر بالا رفتن شاخص‌های ارزش اجاره مسکن شخصی و اجاره بهای مسکن غیرتخصصی هر یک معادل 1/0 درصد و تعمیرات و خدمت ساختمانی 2/1 درصد بوده است.

در مقایسه با ماه مشابه سال قبل شاخص بهای گروه مسکن، آب، برق و گاز و سایر سوخت‌ها 20/1 درصد افزایش داشته است.

* رشد 55 درصدی اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه

در ماه مورد بررسی، شاخص بهای گروه اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه نسبت به مال قبل معادل 0/5 درصد افزایش داشت. این افزایش بیشتر ناشی از بالا رفتن شاخص بهای گروه‌های ظروف و لوازم آشپزخانه و کالاها و خدمات مورد استفاده در خانه و خدمات خانگی هر یک معادل 1/2 درصد و منسوجات مورد استفاده در خانه 0/7 درصد بوده است. همچنین در این ماه شاخص بهای گروه‌های وسایل خانگی معادل 0/1 درصد و ابزار و وسایل برای خانه 0/4 درصد افزایش داشته باشد.

در ماه مورد گزارش نسبت به ماه مشابه سال قبل شاخص بهای گروه اثاث، لوازم و خدمات مورد استفاده در خانه معادل 55/8 درصد افزایش داشته است.

* بهداشت و درمان 41.2 درصد گران شد

در مهرماه 1392، شاخص بهای گروه بهداشت و درمان نسبت به ماه قبل با افزایشی معادل 2/1 درصد مواجه شد. افزایش فوق در اثر بالا رفتن شاخص بهای گروه‌های خدمات پزشکی، دندانپزشکی و پیراپزشکی معادل 2/4 درصد، هزینه بیمارستانی 2/6 درصد و دارو، لوازم و مواد طبی و درمانی 0/8 درصد بوده است.

در مقایسه با ماه مشابه سال قبل شاخص بهای گروه بهداشت و درمان معادل 41/2 درصد افزایش داشته است. شاخص بهای گروه مذکور پس از حذف نوسانات فصلی نسبت به ماه قبل معادل 1/9 درصد افزایش نشان می‌دهد.

* گرانی 34 درصدی حمل و نقل طی یک سال

در ماه مورد گزارش، شاخص بهای گروه حمل و نقل نسبت به ماه قبل معادل 0/3 درصد افزایش یافت. این افزایش بیشتر ناشی از بالا رفتن شاخص بهای گروه‌های کرایه مسافرت زمینی معادل 1/1 درصد و تعمیرات و سوخت وسایل نقلیه شخصی 0/4 درصد بوده است.

در مهرماه 1392 نسبت به ماه مشابه سال قبل شاخص بهای گروه حمل و نقل معادل 34/0 درصد افزایش داشته است. شاخص بهای گروه مذکور پس از حذف نوسانات فصلی نسبت به ماه قبل 0/1 درصد افزایش داشته است.

* ارتباطات؛ تفریح و امور فرهنگی

در مهرماه 1392، شاخص بهای گروه ارتباطات نسبت به ماه قبل بدون تغییر بود. در مقایسه با ماه مشابه سال قبل شاخص بهای گروه ارتباطات معادل 8/4 درصد افزایش داشته است.

بانک مرکزی در این گزارش ادامه داده در ماه مورد بررسی، شاخص بهای گروه تفریح و امور  فرهنگی نسبت به ماه قبل معادل 3/5 درصد افزایش داشت. این افزایش بیشتر در اثر بالا رفتن شاخص بهای گروه‌های کتاب، مطبوعات و نوشت‌افزار معادل 18/7 درصد، لوازم تفریح، بازی و ورزشی 1/4 درصد، خدمات تفریحی و فرهنگی 1/2 درصد و وسایل صوتی، تصویری، عکاسی و فیلم‌برداری و کامپیوتر 0/4 درصد بوده است. در این ماه شاخص بهای هزینه مسافرت با تور معادل 1/8 درصد کاهش یافت.

در مقایسه با ماه مشابه سال قبل شاخص بهای گروه تفریح و امور فرهنگی معادل 35/8 درصد افزایش داشته است.

* تحصیل

در مهرماه 1392، شاخص بهای گروه تحصیل نسبت به ماه قبل معادل 5/6 درصد افزایش یافت. این افزایش بیشتر در اثر بالا رفتن شاخص بهای شهریه مدرسه غیرانتفاعی معادل 21/3 درصد بوده است. همچنین در این گروه شاخص بهای شهریه کلاس‌های تقویتی معادل 3/3 درصد افزایش داشت. در مقایسه با ماه مشابه سال قبل شاخص بهای گروه تحصیل 15/6 درصد افزایش داشته است.

* رستوران و هتل 

در ماه مورد گزارش، شاخص بهای گروه رستوران و هتل نسبت به ماه قبل معادل 1/4 درصد افزایش یافت. این افزایش بیشتر ناشی از بالا رفتن شاخص بهای گروه هزینه غذای آماده در خارج از خانه معادل 1/6 درصد بود. همچنین در این گروه شاخص بهای غذای آماده جهت مجالس و مراسم معادل 0/9 درصد افزایش داشت.

در مقایسه با ماه مشابه سال قبل شاخص بهای گروه رستوران و هتل 38/2 درصد افزایش داشته است.

* کالاها و خدمات متفرقه

به گزارش تسنیم، در مهرماه 1392، شاخص بهای گروه کالا و خدمات متفرقه نسبت به ماه قبل با افزایش معادل 1/2 درصد مواجه شد. افزایش فوق بیشتر تحت تاثیر بالا رفتن شاخص بهای گروه‌های لوازم بهداشتی و آرایشی و خدمات شخصی معادل 1/2 درصد، هزینه‌های حقوقی و قانونی 5/2 درصد، کیف مدرسه 3/6 درصد و هزینه کفن و دفن 9/6 درصد (افزایش قیمت مربوط به شش ماه اول سال 1392) بوده است. در این ماه شاخص بهای اجرت ساخت طلای 18 عیار معادل 1/7 درصد کاهش داشت. شاخص بهای گروه فوق در مقایسه با ماه مشابه سال قبل معادل 55/7 درصد افزایش داشته است.
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تقویت 3 درصدی ریال ایران پس از توافق ژنو

4 آذر 1392

ارز ایران (ریال) در روز یکشنبه پس از اعلام خبر دستیابی به توافق هسته‌ای بیش از 3 درصد در برابر دلار آمریکا تقویت شد.


این مسئله موجب شده تا امیدواری ها به اینکه اقتصاد این کشور پس از تحریم های بین المللی بتواند روند بازیابی خود را آغاز کند، افزایش یافته است.

به گفته صرافان بازار تهران، هر 29 هزار ریال ایران در مقابل 1 دلار آمریکا معامله شد، پیشتر و قبل از رسیدن به توافق دیپلمات ها در ساعات اولیه روز یکشنبه، هر 30 هزار ریال ایران ارزشی برابر 1 دلار داشت، این مسئله نشان دهنده تقویت 3 درصدی ارزش ریال در برابر دلار آمریکا است.

نرخ بازار ارز آزاد به وسیله بیشتر مردم عادی و تجار ایرانی در دستیابی به ارزهای قوی جهان مورد استفاده قرار می گیرد.

به گزارش فارس به نقل از ورلد بولتن، نرخ ارز رسمی که به وسیله بانک مرکزی ایران اعلام می‌شود، از سوی برخی از شرکت های دولتی برای دسترسی به دلار مورد استفاده قرار می گیرد که در روز یکشنبه میزان این نرخ بدون تغییر در شاخص 24822 ثابت باقی ماند.

سال گذشته، ریال ایران به علت تحریم ها با از دست دادن دو سوم از ارزش خود در 18 ماه،نزدیک به 40 هزار واحد در برابر دلار آمریکا سقوط کرد.

پس از آن تا حدودی سقوط قیمتی خود را جبران کرد و پس از انتخاب شدن حسن روحانی به مقام ریاست جمهوری ایران در ژوئن امسال،در حدود 30 هزار واحد به ثبات رسید.

با کاهش احتمال اقدام نظامی علیه ایران و افزایش دورنمای لغو تحریم ها در آینده، پیمان ژنو ممکن است، به ایران در جلوگیری از فرار سرمایه به خارج از کشور و تقویت بهبود نسبی اقتصادی از طریق سرمایه گذاری داخلی کمک کند.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]ارزیابی 100 روز با روحانی[/h] روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۳ کد خبر: DEN-768881
علی میرزاخانی
دولت روحانی دیروز صدمین روز از دوره تصدی امور اجرایی کشور را پشت‌سر گذاشت. ارزیابی کارنامه این 100 روز کار آسانی نیست، اما برای عبور موفق از چالش‌های پیش رو، این ارزیابی ضروری است. برای این ارزیابی ناگزیر از تهیه فهرستی از ضعف‌ها و قوت‌ها هستیم که البته این ضعف‌ها و قوت‌ها جز با در نظر گرفتن محدودیت‌ها و امکانات، قابل‌اعتنا نیستند. واقعیت آن است که دولت روحانی میراث پرچالشی را به‌ویژه در حوزه اقتصاد و روابط خارجی به ارث برده است و برای مواجهه با این میراث نیز با امکانات و محدودیت‌های مختلفی مواجه است. میراث پرچالش روحانی در حوزه روابط خارجی به شکل تحریم‌های ظالمانه (یا به روایت غربی‌ها فلج‌کننده) و در حوزه اقتصاد به شکل بالاترین نرخ تورم جهان، رشد اقتصادی زیر صفر، کسری بودجه کم‌سابقه و نرخ بیکاری بالا به‌ویژه برای گروه سنی جوان (حالت بحرانی) بروز یافته است.
دولت روحانی برای مواجهه با این چالش‌ها با محدودیت‌های قابل‌ملاحظه‌ای نیز روبه‌رو است. حوزه روابط خارجی محدودیت‌های خاص خود را دارد که این محدودیت‌ها در سال‌های اخیر به‌شدت تقویت شده است و چند دوره مذاکره اخیر، ابعاد پنهان آن را آشکار کرد، ولی با مجاهدت‌های دیپلماتیک قابل‌تحسین، مسیر عبور از این محدودیت‌ها فراهم شد؛ اگرچه هنوز گام اول برداشته شده است. اما در حوزه اقتصاد، علاوه‌بر محدودیت شدید منابع مالی با برخی مقاومت‌های ناشی از ساختار رانتی اقتصاد ایران نیز مواجه هستیم که این ساختار در برخی از وجوه خود در سال‌های اخیر تشدید شده و هر گونه بی‌تدبیری در مواجهه با این مساله می‌تواند چالش‌های غیرقابل‌پیش‌بینی خاصی ایجاد کند که اصل مساله را تحت‌الشعاع قرار دهد. حال باید دید دولت روحانی در برابر این اوضاع پیچیده که نتیجه آن سر سفره مردم به شکل گران‌تر شدن و درعین حال کوچک‌تر شدن این سفره‌ها بوده است، چه امکاناتی دارد تا وضع را به آنچه مردم توقع دارند مبدل کند.
دولت روحانی در تأسی از اسمی که روی خود گذاشته است، باید بر دو بال «امید» و «تدبیر» تکیه کند و این تمام امکاناتی است که این دولت دارد. این همان اتفاقی است که در حوزه مذاکرات هسته‌ای امکان برداشتن یک گام بلند را فراهم کرد و چنانچه یکی از این دو بال غایب بود، برداشتن چنین گامی، تبلور عینی نمی‌ِیافت. اما اگر دوباره به حوزه اقتصاد رجوع کنیم؛ اگرچه اتفاقات مثبت متعددی را مشاهده خواهیم کرد که توقف روندهای منفی را نیز در دل خود دارد، اما با این سوال مواجه خواهیم بود که آیا این تحولات رو به جلو با به‌کارگیری دو بال امید و تدبیر میسر شده یا اینکه داستان به گونه‌ای دیگر است؟ شاید مروری بر وضعیت شاخص‌های علامت‌دهنده اوضاع اقتصادی و تغییرات آنها ما را به جواب دقیق‌تری هدایت کند. ریشه اصلی بدتر شدن وضعيت شاخص‌های اقتصادی در سال‌های گذشته، تغییر مسیر اقتصاد کشور از یک مسیر دارای چشم‌انداز روشن به مسیری مبهم و فاقد علائم هدایتگر بود که باعث شد فعالان اقتصادی دید کافی را نسبت به آنچه پیش‌رو دارند از دست بدهند. همین عامل، باعث شد تا فعالان اقتصادی سرمایه‌های خود را از حوزه مولد که حرکت در آن نیاز به اطلاعات کافی از چشم‌انداز بلندمدت دارد به حوزه سفته‌بازی ببرند که تزریق بی‌ضابطه نقدینگی نیز این حوزه را به بهشتی برای مال‌اندوزی تبدیل کرد. این همه اتفاقی بود که افتاد و سفته‌بازی به ارز و سکه و خودرو و مسکن نیز محدود نشد و عمده کالاها را در مواردی در بر گرفت.
با روشن شدن نتیجه انتخابات، شامه بازار دریافت که تغییر مسیر دیگري در راه است. شواهد، بازار را به این نتیجه رسانده است که خروج از مسیر مبهم حتمی است، اما پاسخ به این سوال که آیا اقتصاد کشور روی ریلی با چشم‌انداز روشن و قابل‌پیش‌بینی به حرکت خواهد افتاد، یا اینکه همانند ادوار پیشین هر عضو تیم اقتصادی مسیری خاص و متفاوت از اعضای دیگر را نشان خواهد داد، نیازمند سیگنال‌ها و علائم بیشتری است که فعالان اقتصادی با دقت مشغول رصد این علائم هستند.
اگر به عنوان یک ناظر بی‌طرف بخواهیم به این پرسش جوابی منصفانه دهیم، باید گفت: چنانچه فعالان اقتصادی نتیجه روشنی از علائم ارسال‌شده نگرفته باشند، بر آنها ملامتی نیست؛ اما از سوی دیگر، با این پرسش مواجه می‌شویم که چرا شاهد بهبود محسوس شاخص‌های اقتصادی هستیم و آیا این بهبود می‌تواند، دوام بیاورد؟ از جمله اینکه تورم نقطه‌ای که در خردادماه به 45 درصد صعود کرده بود، از همان لحظه رو به نزول گذاشت و اکنون به زیر 40 درصد در حال نزول است، در حالی که چنانچه با روند سابق به حرکت خود ادامه می‌داد، چه‌بسا هم‌اکنون مرز 50 درصد را نیز درنوردیده بود. یا اینکه نرخ دلار از مرز 4000 تومان به مرز 3000 تومان و پایین‌تر بازگشت؛ در حالی که روند سابق می‌توانست دلار را به پنج هزار تومان و بیشتر نیز پرواز بدهد یا رشد اقتصادی که باعث کوچک‌تر شدن 5/5 درصدی اقتصاد ایران فقط در سال 91 شد و حداقل به همین اندازه سفره‌های مردم را کوچک‌تر کرد، هم‌اکنون طبق برآوردهای مراکز بین‌المللی در حال خروج از زیر صفر است. از این مثال‌ها باز هم می‌توان زد که رازگشایی از علل این تحولات مثبت می‌تواند آنها را پایدار کند و برعکس، هر گونه توهمی درباره علل این پدیده‌ها می‌تواند وضعیت را به شرایط سابق بازگرداند. بی‌هیچ تعارفی باید گفت که برای تحقق این تحولات مثبت نیاز به «تدبیر» خاصی نبود و «امید» ایجاد شده در روزهای پس از انتخابات برای رقم زدن این وقایع کفایت می‌کرد؛ البته تمام سهم این امید نیز بلاتردید متعلق به روحانی است. به بیان دیگر باید پذیرفت که آنچه در 100 روز اخیر در حوزه اقتصاد به نام روحانی ثبت می‌شود، با بال امید رقم خورده است و پایدارسازی آن البته نیازمند به‌کارگیری بال تدبیر در کنار بال امید است. چه‌بسا چنانچه از بال تدبیر در 100 روز اخیر بیشتر استفاده می‌شد، با اعلام توافق تاریخی هسته‌ای در روز نود و نهم، اقتصاد ایران پرواز خود را با هر دو بال تدبیر و امید از همان روز صدم آغاز می‌کرد. اما اکنون باید گفت که برای آغاز این پرواز برخی تدابیر فوری غیرقابل‌اجتناب است؛ چراکه اگر فرصت تدبیر بر باد رود، نشانه‌گیری بال امید کار چندان سختی نیست و آن روز که زیاد هم می‌تواند دور نباشد، برای تدبیر دیر خواهد بود. دانستن اینکه چه تدابیری لازم است خیلی سخت نیست و تصمیم‌سازان اقتصادی نیز آن‌گونه که از گفته‌های آنها برمی‌آید، چندان بی‌اطلاع از این تدابیر نیستند. اقتصاد ایران نیازمند یک تدبیر هماهنگ در یک بسته منسجم برای سه‌گانه سیاست‌های پولی، ارزی و مالی است که باید تصمیم‌سازان اصلی اقتصادی متعهد به این بسته باشند و هیچ کدام سلیقه خود را بر این بسته ترجیح ندهند. آن گونه که ارزیابی 100 روز اخیر نشان می‌دهد، تصمیم‌سازان اقتصادی به سه گانه اصلاحات پولی (نرخ سود بانکی)، اصلاحات ارزی (تک‌نرخی سازی ارز) و اصلاحات مالی به‌ویژه برای کسری بودجه و کسری یارانه‌ها اشراف لازم را دارند. اما جسارت و اعتمادبه‌نفس لازم برای اتخاذ تصمیم‌ صحیح به صورتی که بال تدبیر را نیز به‌کار اندازد، ندارند، به متولیان محترم حوزه اقتصاد باید هشدار داد که گذشت زمان هیچ امکان جدیدی را برای تدبیر و اتخاذ تصمیم صحیح در اختیار آنها نمی‌گذارد و چه‌بسا امکانات آنها را محدودتر می‌کند.
برای عبور از این چالش فرساینده الگوگیری از آنچه در حوزه دیپلماسی اتفاق افتاد مي‌تواند راهگشا باشد. آنچه اتخاذ تدابیر اقتصادی را غیرممکن ساخته عدم‌وجود ویژگی‌هایی است که متولی اصلی دیپلماسی نشان داد که دارد و تصمیم‌سازان اقتصادی هنوز نشان نداده‌اند که آیا این ویژگی‌های پیش‌برنده را دارند یا نه؟ دو ابزار اصلی که در حوزه دیپلماسی به کار گرفته شد و شخص وزیر امور خارجه در بهره‌گیری از این دو ابزار نقش تعیین‌کننده‌ای برعهده داشت در مرحله اول عبارت از همسوسازی منافع اکثر تصمیم‌گیران و بازیگران کشور با منافع ملی و در مرحله دوم همراه‌سازی عموم مردم با استراتژی حداکثرسازی منافع ملي بوده است تا حدی که آقای وزیر در این مسیر در استفاده از تابوی فیس‌بوک نیز هراسی به دل راه نداد. این استراتژی پشتوانه قدرتمندی برای وصول به هدف فراهم می‌کند و حتی اگر نتواند عموم را هم با خود همراه کند، مخالفان را در حد اقلیتی به گوشه انزوا هدایت می‌کند و از امکان تاثیرگذاری آنان به شدت می‌کاهد. این همان چیزی است که موفقیت تصمیم‌سازان اقتصادی در اجرای اصلاحات اقتصادي را در گرو خود گرفته است. در غیبت این استراتژی که نیاز به تعامل وسیع با گروه‌های ذی‌نفع در اقتصاد کشور و نیز ترجمه واقعیت‌های اقتصاد به زبان عموم و انتقال پیام واقعی اقتصاد به مردم با دیپلماسی صحیح رسانه‌ای دارد نه تنها بیم آن می‌رود که اصلاحات اقتصادی به بار ننشیند؛ بلکه تصمیمات صحیح اقتصادی نیز چه‌بسا به موضوع برچسب‌های اتهامی تبدیل می‌شوند که شجاعت تدبیر را از کل دولت سلب خواهد کرد.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
اقتصاد بين‌الملل

[h=1]رای منفی سوئیسی‌ها به كاهش درآمد مدیران[/h] روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۳ کد خبر: DEN-768859
گروه بین‌الملل- اکثریت مردم سوئیس روز یکشنبه به سه موردی که در این کشور به همه پرسی گذاشته شده بود، رای منفی دادند.
به گزارش یورونیوز، یکی از این موارد، محدود کردن حقوق پرداختی روسای شرکت‌ها بود که بر اساس آن، قرار بود میزان درآمد مدیران شرکت‌ها با درآمد پایین‌ترین حقوق‌بگیر در آن شرکت تنظیم شود.
در حال حاضر فاصله حقوقی میان مدیران و روسای شرکت‌ها با پایین‌ترین حقوق، حدود ۱۲ برابر بیشتر است.
در این همه پرسی همچنین به مورد دیگری درباره کاهش مالیات خانواده‌هایی که فرزندانشان را تحت نظارت خود بزرگ می‌کنند نیز رای منفی داده شد.
در حال حاضر، تنها خانواده‌هایی که فرزندان خود را به مهد کودک‌ها می‌سپارند در مواردی از تخفیف مالیاتی برخوردار هستند.
سوئیسی‌ها روز یکشنبه به افزایش بهای عوارض بزرگراه‌ها برای خودروهای خارجی از ۴۰ فرانک کنونی به ۱۰۰ فرانک نیز رای منفی دادند.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]تحولات 100 روزه با طعم اقتصاد و ديپلماسي[/h] روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۳ کد خبر: DEN-768868
رضا كاظمي دينان
طي حدود صد روزي كه از آغاز فعاليت رسمي و عملي دولت يازدهم سپري شده، دو حوزه ديپلماسي و اقتصادي بيش از ساير عرصه‌ها دستخوش تحولات و در كانون توجهات بوده است. اين اتفاق البته كاملا قابل پيش‌بيني بود؛ چرا كه اين دو حوزه طي سال‌هاي اخير پرتنش‌ترين دوران خود را گذرانده بودند و طبيعتا بسياري از مشكلات كشور نيز در اين دو بخش و از اين دو ناحيه به وجود آمده بود و به همین دلیل هم تقريبا تمامي نامزدهاي انتخابات رياست‌جمهوري، تمركز برنامه‌هاي خود را حل و فصل چالش‌هاي ديپلماسي و اقتصاد كشور عنوان مي‌كردند.
گذشته از اين پيش‌بيني و اتفاق نظر در مورد اولويت رفع چالش‌ها در اين دو بخش ميان نامزدهاي رياست‌جمهوري، نكته قابل تامل، شباهت‌هاي فراواني است كه ميان چالش‌هاي ديپلماتيك و اقتصادي كشور از جنبه‌هاي مختلف به ويژه علل پيدايش و فرآيند كاهش وجود دارد. بررسي چالش‌هاي موجود در ديپلماسي و اقتصاد كشور به روشني نشان مي‌دهد كه فاصله گرفتن از نگرش كارشناسانه و اقدام براساس رويكردهاي عوام‌گرايانه با محور قرار دادن شعارهاي هزينه‌زا و غيرقابل تحقق در هر حوزه، كشور را طي هشت سال اخير گرفتار چالش‌هاي فراواني در بخش سياست خارجي و اقتصاد كرده است. اگر در حوزه سياست خارجي طرح بي‌مورد و ناپخته مساله هولوكاست زمينه جولان تبليغاتي رژيم و كانون‌هاي لابي‌گري صهيونيستي را عليه كشورمان فراهم آورد، كاغذپاره خواندن تحريم‌ها و عدم تدبير به‌هنگام و درست براي مديريت پيامدهاي اين محدوديت‌ها نيز در حوزه اقتصاد، دامنه و عمق اثرگذاري آنان را افزون‌تر كرد. اگر در عرصه سياست خارجي و حضور در مجامع بين‌المللي شعار مديريت جهان با هدف پروپاگاندا براي جلب توجه افكار عمومي ناآگاه مطرح شد، شعار و وعده كاهش دستوري نرخ سود بانكي، ثروتمند شدن فقرا با سهام عدالت و يارانه نقدي و برخورد با مافياهاي تخيلي به عواملي براي سرگرم كردن مردم و از آن بدتر تخريب بنيان‌هاي اقتصادي كشور مبدل شده بودند. در مقوله فرآيند كاهش مشكلات نيز شباهت‌ها ميان شرايط حوزه‌هاي ديپلماسي و اقتصادي، كم نيستند؛ شباهت‌هایی که باعث شده اند، يكي از اساسي‌ترين و كليدي‌ترين اقداماتي كه بايد انجام شود، آگاه ساختن افكار عمومي نسبت به حساسيت‌ها و پيچيدگي‌هاي موضوعات اين دو بخش است. واقعیت این است که حساسيت‌ها و پيچيدگي‌هاي موجود، كار كارشناسي و تخصصي به دور از فشاری را مي‌طلبد که نیازمند پرهیز از هیاهو و رویکردهای سطی و تبلیغاتی است. از این رو لازم است مردم كشور ما درك كنند و بپذيرند كه تصميم‌گيري در بسياري از مقولات خصوصا در حوزه ديپلماتيك و اقتصادي نمي‌تواند و نبايد به خوش‌آمد و بدآمد و از آن مهم‌تر به سليقه‌هاي متنوع واگذار شود. نمونه بارز اين مساله را در مورد مذاكرات هسته‌اي اخير شاهد هستيم؛ گروهي به صلاحديد و انتخاب ریيس‌جمهوري به عنوان كارشناسان و مذاكره‌كنندگان كشورمان مسووليت دفاع از حقوق ملت را بر عهده گرفته‌اند و سعي دارند از تمامي حقوق مردم ايران در عرصه‌هاي مختلف هسته‌اي، اقتصادي و... در برابر زياده‌خواهي برخي كشورهاي استعمارگر حراست كنند.
اين مذاكره‌كنندگان براي پيشبرد اهداف كلان نظام و حفظ منافع ملي نيازمند پيگيري يك راهبرد هوشمندانه هستند كه طبيعتا و قانونا با نظر تمامي نهادها و مراجع قانوني كشور تدوين و دنبال مي‌شود. از اين‌رو انتظار منطقي اين است كه چه مردمي كه به ریيس‌جمهوري منتخب راي داده‌اند و چه آناني كه دكتر حسن روحاني به حكم قانون و با تنفيذ مقام معظم رهبري اكنون ریيس‌جمهوري آنها نيز به‌حساب می‌آید، به تيم منتخب وي اعتماد كنند و بپذيرند كه عرصه عمومي و محافل اجتماعي محل تصميم‌گيري درباره سياست‌هاي كلان خارجي نيست. به نظر مي‌رسد با حمايت‌هاي مقام معظم رهبري و ابراز اعتمادي كه ايشان به دولت و مذاكره‌كنندگان داشتند، خوشبختانه اين نگرش به باور عمومي تبديل شده است. با توجه به نتایج مثبت این رفتار در قبال مذاکرات هسته‌ای، بايد در مورد مسائل اقتصادي نيز رویه مشابهي را در پيش گرفت؛ چراكه پيچيدگي‌ها و دشواري‌هاي موجود در اين بخش نيز كمتر از حوزه ديپلماتيك نيست و نمي‌توان تصميم‌گيري در مورد راهبردها و حتي تاكتيك‌هاي كلان اين حوزه را تحت فشار افكار عمومي، خواسته‌هاي بخشي و تبليغات رسانه‌اي اتخاذ كرد. تجربه ناموفق چند سال اخير در مورد لمپنيزه كردن سياست‌هاي اقتصادي به خوبي گواه صدق اين گفته است.
مخالفت‌هاي اوليه با سخنان ریيس كل بانك مركزي در مورد قيمت دلار در بازار تازه‌ترين اين موارد است. گذشت زماني نه چندان طولانی نشان داد كه راهبرد بانك مركزي در مورد قيمت دلار كه در سخنان چند ماه قبل ریيس كل اين بانك اشاره‌اي به آن شد، راهبردي كاملا درست بود و بانك مركزي توانست با استفاده از همين شيوه، قيمت دلار را طي حدود سه ماه اخير تقريبا ثابت نگه دارد؛ در حالي كه اتفاقات اين چند ماه در حوزه های مختلف كاملا اين استعداد را داشت كه بازار ارز را به شدت دچار نوسان كنند. جامعه ايران امروز نتيجه اعتماد به بانك مركزي را مي‌بيند در صورتي‌كه در زمان بيان آن جملات از سوي ریيس كل بانك مركزي مجال تشريح علل اتخاذ آن راهبرد به وي داده نشد و تندترين انتقادات توسط برخي رسانه‌ها و چهره‌هاي سياسي به وي وارد شد. در اين ميان متاسفانه برخي رسانه‌ها و به ويژه صدا و سيما نيز عجولانه و ناپخته رفتار كردند و بر آتش اين تنور دميدند. امروز اما مي‌توان با اطمينان گفت رسانه‌ها و در رأس آنها رسانه ملي بايد بپذيرند كه خيابان‌ها محل مناسبي براي تعيين سياست‌هاي ارزي كشور نيست. سياست‌گذاران خبري صدا و سيما بايد قبول كنند كه گرفتن ميكروفن جلوي مردم عادي كوچه و خيابان و جويا شدن نظر آنان در مورد نرخ دلار، آزادي بيان، توجه به افكار عمومي و كمك به اتخاذ تصميم درست از سوي نهادهاي مسوول نيست! چنان‌كه تاكنون هم اين‌گونه نبوده است.
زمان آن رسيده است كه چهره‌هاي مرجع و شاخص، رسانه‌ها، افراد مطلع و... اين باور را در ميان جامعه بپرورانند كه مردم بايد به مسوولان اقتصادی اعتماد كنند و اجازه دهند راهكارهاي صحيح را براي برون رفت از شرايط دشوار فعلي پيدا و تدوين كنند.
اگرچه دولت نيز بايد از نقد كارشناسانه، تخصصي و دلسوزانه رسانه‌ها، ناظران و فعالان بخش خصوصي و... استقبال كند و هر انتقادي را شنوا باشد.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]بازار بعد از ژنو[/h] روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۳ کد خبر: DEN-768880
علی دادپی
دوره جديدي در اقتصاد ايران آغاز شده‌است. موافقتنامه‌ای که در ژنو در ساعات اولیه صبح روز یکشنبه به امضا رسید، اولین گام در راه حذف تحریم‌ها و بازکردن راه تجارت خارجی و مشارکت تمام عیار در اقتصاد جهانی برای کشور عزیزمان است.
درخصوص آثار اقتصادي اين توافقنامه، به‌نظر می‌رسد ایران 2/4 میلیارد از درآمدهای نفتی ذخیره شده اش را دریافت ‌کند. ایران می‌تواند 5/1 میلیارد دلار از نفت خود را صادر کند. تحریم‌های طلا، فلزات گرانبها و بیمه حذف می‌شود. آمریکا اجازه به اجرا درآمدن تراکنش‌ها و مبادلات انسان‌دوستانه بین دو کشور را خواهد داد. بنا به گفته‌های وزیر امورخارجه آمریکا، درآمدهای نفتی ایران در ماه‌های آینده همچنان بلوکه خواهد شد. صحبتی از مکانیسم بانکی نیست، هنوز معلوم نیست که آیا ایران می‌تواند به سیستم نقل و انتقالات بین‌المللی بانکی برگردد یا نه؟ با این حال اولین اثر این توافق و به‌ویژه حذف تحریم فلزات گرانبها در 2 بازار مهم در تهران احساس خواهند شد: طلا و ارز.
بازار طلا: اول فراموش نکنیم قیمت طلا در بازارهای جهانی در حال کاهش است. حذف تحریم‌ها به معنای افزایش عرضه طلا و کاهش هزینه مبادلات فلزات گرانبها در بازار خواهد بود. این یعنی حجم بیشتری در بازار وجود خواهد داشت. در نتیجه می‌توانیم شاهد کاهش شدید قیمت طلا در بازارهای داخلی باشیم. بسیاری از خانواده‌ها ممکن است پس‌اندازهای خود را در روزهای افزایش قیمت طلا به سکه تبدیل کرده باشند. سقوط قیمت طلا می‌تواند آنها را به فروش موجودی طلای خود در بازار ترغیب کند. در نتیجه عرضه بیشتر افزایش پیدا می‌کند؛ در حالی که تقاضای خرید طلا کاهش پیدا می‌کند. این سقوط می‌تواند بهمن وار شود و کاهش شدید و تاریخی قیمت طلا را به‌دنبال داشته باشد. با این‌حال فراموش نکنید که پس‌انداز کاری است برای افق چند ساله و نه چند ماهه. قیمت‌های جهانی طلا می‌توانند بعد از مدتی افزایش پیدا کنند و به‌دنبال ثبات پیدا کردن بازار و مشخص شدن افق اقتصادی، تقاضا برای پس‌انداز به طلا افزایش پیدا کند. در نتیجه، بهترین کار برای حفظ ارزش پس‌اندازتان صبر در روزهای آینده است. نوسان در بازار طبیعی است. شاید بد نباشد به خرید طلا بیشتر فکر کنید تا فروش آن.
بازار ارز: بسياري از ما باور داریم که نرخ برابری دلار و ریال در بازار ارز ایران تابعی از انتظارات بازار است. این قرارداد مهمی است و افق اقتصادی بهتر شده است؛ ولی فراموش نکنیم دسترسی اقتصاد ما به ارزهای خارجی افزایش محدودی پیدا کرده است و به‌نظر می‌رسد تحریم‌های بانکی هنوز برقرار هستند. این تحریم‌ها دسترسی به تمام سپرده‌های ارزی و درآمدهای نفتی را دشوار می‌کند. تسهیلات ارزی که تا الان فراهم شده است محدود هستند، ولی توانایی دولت را در تامین نیازهای اولیه افزایش می‌دهد. شاید فکر کنید بخشی که می‌تواند به بازار ارز کمک کند تسهیل مبادلات انسان‌دوستانه است، اما این مبادلات برای ایران بیشتر به معنای افزایش واردات تجهیزات پزشکی و دارویی خواهد بود که خود ارزبر است و برای کشور ارزی تولید نخواهد کرد. امیدی که به آینده ایجاد شده است می‌تواند در ماه‌های آینده باعث افزایش سرمایه‌گذاری و تولیدات داخلی شود. این افزایش تولید می‌تواند افزایش صادرات و در نتیجه ارزش پول ملی را به‌دنبال داشته باشد. در نتیجه احتمال کاهش نرخ برابری تعادلی ارز در آینده وجود دارد، ولی همراه با این فعالیت‌ها، تقاضا برای ارز هم افزایش پیدا خواهد کرد. در نتیجه به‌نظر می‌رسد آنچه در بازار ارز شاهد باشیم بیشتر کاهش قیمت ناشی از کاهش موقتی عرضه توسط صاحبان پس‌انداز خرد و توقف معاملات است. در نتیجه هر کاهشی در بازار ارز فعلا موقتی خواهد بود تا افزایش صادرات یک روند دائمی افزایش ارزش ریال را رقم بزند.
اما اثر واقعی این موافقت نه در بازار ارز و طلا، بلکه در فعالیت‌های اقتصادی ما خواهد بود. این اولین گام به معنای تحقق پایان تحریم‌ها نیست، بلکه به معنای آغاز راه پایان دادن به تحریم‌ها است. راه دائمی کردن این تغییرات افزایش اعتماد و استفاده از این فرصت است. مبادلات انسانی راه خوبی برای گسترش تماس‌های اقتصادی با نیت انسان‌دوستانه با جامعه آمریکا است. این گسترش می‌تواند به افزایش ارتباطات و معرفی پتانسیل‌های اقتصادی ایران به شرکا و سرمایه‌گذاران بالقوه منجر شود. کار فعالان اقتصادی و شرکت‌کنندگان در جنبش ضد تحریم تازه شروع شده است. این توافق اجازه فعالیت علیه تحریم‌ها در جوامع کشورهای حامی تحریم‌ها است. ژنو به ما نشان می‌دهد با‌ تخصص، تعهد و استفاده از دانش روز همراه با رعایت اصول بین‌المللی می‌توانیم از چنین تلاش‌هایی نتیجه بگیریم. هدیه اصلی ژنو باور همدلی ملی موجود در جامعه ایرانیان، در ایران و سراسر جهان است؛ این سرمایه‌ای است که قیمت ندارد و الان آماده بهره‌برداری است.
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نرخ آزاد ارز و سکه  -   14:20 -   92/09/05
خریدفروش
دلار29152945
یورو39403970
درهم800810
لیر14251455
سکه قدیم-868,000
سکه جدید859,000869,000
نیم سکه437,000447,000
ربع سکه242,000252,000
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
زمزمه عدم افزایش دستمزد 93 کارگران

5 آذر 1392

در سالهای گذشته با وجود افزایش 9 تا 25 درصد حداقل دستمزدهای کارگران و مشمولان قانون کار در هر سال، تناسب خوبی بین هزینه و درآمد آنها ایجاد نشده است و این وضعیت با جابه جا شدن قیمت‌ها و افزایش یکباره آن در بازار، بدتر نیز شده است.

این در حالیست که اگر در نیمه اول دهه 80 خانوار کارگری می‌توانست از طریق دریاقت حداقل دستمزد ماهانه، تا 50 درصد از هزینه‌های خود را تامین کند، این نسبت رفته رفته در بعد از سال 86 و به ویژه با آغاز دهه 90 کاهش یافته است و کارشناسان بازار کار معتقدند، دستمزدهای مصوب شورای عالی کار در هر سال چیزی حدود 30 درصد از نیازهای ماهانه یک خانوار کارگری را تامین می‌کند و در این بخش 70 درصد کسری وجود دارد.

 این مسئله در سال گذشته با توجه به افزایش هزینه‌ها و نبود ثبات قیمتی افزایش یافته است به گونه ای که  هنوز مدت زمان کوتاهی از تعیین دستمزد 92 کارگران نگذشته بود که  کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران در اعتراض به نحوه تعیین دستمزد سال 92 کارگران به دیوان عدالت اداری شکایت کرد اما متاسفانه این شکایت تا کنون بی نتیجه مانده است.

اما این وضعیت تا جایی ادامه داشت که رئیس جمهور در وعده انتخاباتی خود صحبت‌هایی را از پرداخت ما به التفاوت نرخ تورم و دستمزد کرد اما تا کنون این وعده هم محقق نشده و حتی نمایندگان کارگری نامه‌ای را خطاب به رئیس جمهور مبنی بر اینکه وعده جبران مابه‌التفاوت نرخ تورم و دستمزد کارگران چرا محقق نشده است ارسال کردند و در آن نامه بیان کردند افزایش دستمزد 92کارگران برخلاف مواد 41، 48، 49 و 167 قانون کار بود.

اکنون در حالی که برخی از تشکل‌های کارگری به دنبال تشکیل کمیته‌های استانی برای بررسی وضعیت معیشت خانوار کارگری هستند و تلاش می‌کنند سناریو امسال را به نحوی تدوین کنند که مشکلات جامعه کارگری برطرف و خلاف سال گذشته افزایش دستمزد در راستای نرخ تورم و ماده 41 قانون کار باشد واکاوی خبرنگار تسنیم از مسئولان مرتبط با تعیین دستمزد برای سال جاری از زمزمه عدم افزایش دستمزد هم خبر می دهد.

 به نظر می‌رسد دولت تدبیر و امید افزایش دستمزد را امری در جهت افزایش نرخ تورم می‌داند و معتقد است که به جای افزایش دستمزد باید نرخ تورم کاهش و سطح توانمندی افراد افزایش یابد.

* یا افزایش دستمزد منتفی است یا بر اساس بهره‌وری است

یک مقام مسئول در وزارت کار هم درباره راه‌کار دولت یازدهم در تعیین دستمزد 93 کارگران با اعتقاد بر اینکه دولت تدبیر و امید هدفش کاهش نرخ تورم و حفظ قدرت خرید جامعه کارگری است به تسنیم می‌گوید: یکی از مباحثی که همواره تشکل‌های کارگری به آن معترض بودند عدم رعایت سه جانبه‌گرایی در تعیین دستمزد کارگران است که این دولت اعتقاد راسخی به اصل سه جانبه گرایی و یکسانی حقوق کارگر و کارفرما در روابط کار دارد.

وی با اشاره به اینکه اگر سه جانبه گرایی به معنای واقعی رعایت شود وحدت وهم‌دلی افزایش و در تصمیم‌سازی اقتصادی نقطه نظرات مشترکی بر اساس آن تصمیم اقتصادی لحاظ خواهد شد.

 این مقام مسئول با تاکید بر اینکه سه جانبه گرایی در سال‌های گذشته بی فایده بوده است بیان می‌کند:  تا شاخص‌های کلان اقتصادی اصلاح نشود تصمیم‌گیری درباره دستمزد‌ها به نتیجه مطلوب نمی‌رسد به همین دلیل هدف اصلی دولت یازدهم در تعیین دستمزد 93 افزایش نیست بلکه این دولت قصد دارد تمام انرژی خود را در کاهش نرخ تورم و رشد اقتصادی، ارتقای بهره‌وری ، قدرت رقابت پذیری اقتصاد به کار گیرد.

وی با تاکید بر اینکه اگر بخواهیم افزایش دستمزد را در راستای نرخ تورم محاسبه کنیم به اقتصاد کشور لطمه دوباره ای وارد خواهد شد بیان می‌کند:نمی‌توان بر مبنای افزایش40درصد دستمزد تعیین کرد چرا که  مجددا به اقتصاد کشور لطمه وارد می‌شود.به همین دلیلاولین و مهمترین کار این است در تصمیم سازی‌های اقتصادی سیاست‌هایی را به کار بگیریم تا تورم تک رقمی  و رکود تبدیل به پویایی اقتصاد  و  سرمایه گذاری در  مسیر تولید  هزینه شود.

وی در این وزارتخانه می افزود:فرمولی در حال بررسی در وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است که در راستای آن دستمزد افزایش نمی‌یابد و فرمولی تدوین می‌شود که هم کارگر راضی باشد و هم کارفرما.

این مقام مسئول ادامه می‌دهد: اگر این روش برای افزایش دستمزد به نتیجه نرسد یعنی مسئولان به این نتیجه نرسند که مزد افزایش نیابد به گونه ای مزد افزایش می‌یابد که لطمه‌ای به جامعه وارد نشود و در کنار افزایش دستمزد رشد تولید و سرمایه گذاری حتما در نظر گرفته خواهد شد و همچنین در این فرمول برای افزایش سایر لایه‌های مزدی که رقم‌های بالایی را تشکیل می‌دهند افزایش بر اساس بهره‌وری نیروی کار باشد که به نوعی فرمول جدید در طبقه بندی مشاغل است.

مهمترین قانون در تعیین دستمزد کارگران که معمولان هیچ‌گاه به آن عمل نشده است ماده 41 قانون کار است که علاوه بر نرخ تورم نمایندگان کارگران، کارفرمایان و دولت باید با لحاظ کردن معیشت یک خانوار 4 نفره با توافق یا در نهایت رای‌گیری میزان افزایش نرخ دستمزد را تعیین کنند که این روش در سال‌های گذشته نتیجه مثبتی را نداشته چرا که همواره مبلغی از سوی دولت به شرکای اجتماعی تحمیل می‌شود و آنها نیز به ناچار این میزان افزایش را به عنوان مصوبه شرکای اجتماعی شورای عالی کار اعلام می‌کنند.

در حال حاضر، با وجود اینکه بیش از نیمی از کل شاغلان کشور را مشمولان قانون کار و کارگران تشکیل می دهند، اما این گروه ها همواره از ارقام پایینی در دستمزدها بهره مند بوده اند و این موضوع با آغاز دهه 90 و اجرای قانون هدفمندی یارانه ها، افزایش یکباره قیمت ها و خروج بازار و قیمت ها از کنترل دولت؛ بدتر نیز شده و قدرت خرید خانوار کارگری افت شدیدی را تجربه کرده است،و کارگران که قشر ضعیف جامعه را به خود اختصاص داده‌اند، پس از ظهور دولت تدبیر و امید  منتظر کاهش مشکلات دستمزدی خود بودند.

*70درصد کسری درآمد

متاسفانه در حداقل یک دهه گذشته نمایندگان کارگران نیز نتوانستند آنچنان که باید به خواسته‌های خود در نشست‌های تعیین حداقل دستمزد سالانه برسند و همه سالها بنا به مصلحت‌هایی حداقل دستمزد با نظر دولت و کارفرمایان تعیین و اعلام شده است.

تعیین حداقل دستمزدهای دستوری و معمولا فاصله‌دار با نظرات جامعه کارگری باعث شده است که آنها نتوانند در سالهای دهه 80 و بعد از آن در آغاز دهه 90 میزان هزینه‌ها و خواسته‌های خانوار خود را با دریافتی پایان ماه مطابقت دهند.

برای تعیین حداقل دستمزد سال 92 نیز کارگران پیشنهاداتی به مراتب بالاتر از 487هزار تومان مصوبه شورای عالی کار داشته‌اند و ارقامی بیش از 800 هزار تومان و حتی تا 1 میلیون را به عنوان حداقل دستمزد مطرح می‌کردند اما هرگز به آن نرسیدند.

آنها همواره مطرح کردند که درست است نمی‌توان به حداقل دستمزدهای مطلوب جامعه کارگری به علت کمبود نقدینگی و ناتوانی بنگاه‌ها در تامین هزینه‌ها دست یافت اما این مسئله نمی‌تواند آنها را از انجام کار کارشناسی بر روی تغییرات سبد معیشت خانوار و همچنین قیمت‌ها باز دارد و حداقل می‌توان واقعیت‌ها را اعلام کرد.

هم اکنون هزینه مربوط به اجاره و یا خرید مسکن از جمله مهم‌ترین اقلام در سبد معیشت خانوار کارگری تلقی می‌شود که 25 تا 30 درصد از کل هزینه‌های کارگران را در ماه تشکیل می‌دهد.
علاوه بر آن اقلام کلیدی دیگری نیز در سبد هزینه‌های کارگران مطرح است که می‌توان به هزینه‌های مربوط به تامین اقلام خوراکی، پوشاک، حمل و نقل، بهداشت و درمان، تحصیل خود و فرزندان در مراحل بعدی مسافرت‌های تفریحی و زیارتی و مواردی از این دست اشاره کرد.

*عدم افزایش دستمزد امکان پذیر نیست

حمید حاج اسماعیلی، کارشناس بازار کار درباره میزان افزایش دستمزد سال 93 به تسنیم می گوید: اینکه مزد افزایش نیابد امکان پذیر نیست چرا که ماد ه41 قانون کار صراحت قانونی است برای افزایش دستمزد و اگر بخواهد فرمولی جدید مبنی بر عدم افزایش دستمزد به کار گرفته شود جو جامعه متشنج خواهد شد. 

وی ادامه می‌دهد: ملاک اصلی کشورهای توسعه یافته در تعیین دستمزد نرخ بهره‌وری است و اگر ثبات اقتصادی در کشور ایجاد شود می‌توان از این روش بهره‌بری اما در وضعیت فعلی که ثبات اقتصادی در کشور وجود ندارد افزایش دستمزد بر اساس نرخ بهره‌وری روش مناسبی نیست.

 حاج اسماعیلی بیان می‌کند: در صورتی که حداقل دستمزد در کشور تضمین شده باشد افزایش نرخ دستمزد بر اساس بهره‌وری روش بسیار مطلوبی است اما متاسفانه در کشور ما همواره این اختلاف بین شرکای اجتماعی وجود داشته است و هیچ گاه کارگران از میزان حداقل دستمزد خود رضایت نداشته‌اند.

این فعال حوزه کار می‌افزاید: گروهی معتقدند که افزایش دستمزد باعث افزایش تورم می‌شود ولی این از بحثهای انحرافی این حوزه است و این مقوله باعث شده است که ما هر سال از دستمزد واقعی کارگران دورتر شویم.

وی از عوامل موثر در دستمزد کارگران را بهره‌‌وری می‌داند و می‌گوید: دستمزد و بهره‌وری دارای ارتباطی منطقی هستند. در جایی که سود متکی به بازرگانی است این بهره‌وری مدنظر کارگران نیست. بهره‌وری مدنظر کارگران متکی بر تولید است، چرا که سودی که از راه تجارت می‌آید قطعاً به اندازه سود حاصل از تولید نیست. در برنامه چهارم توسعه قرار بود یک سوم رشد اقتصادی کشور از طریق افزایش بهره‌وری تامین شود متاسفانه این کار اتفاق نیافتاده است.

حاج اسماعیلی نیروی انسانی را مدار تولید  می‌خواند و بیان می‌کند: دولت و کارگران باید به مؤلفه‌های بهره‌وری توجه کنند.مؤلفه دیگر مبحث آموزش است. کیفیت کار نیروی کارگر نیاز به آموزش مستمر دارد .عامل دیگر در تعیین دستمزد باید ابزار و تکنولوژی باشد. کیفیت مسئله دیگری است  که همواره باید مد نظر قرار گیرد.که زمانی به جایی برسیم که رقابت بین محصولات به وجود آید . تا زمانی که ما به سمت تک‌محصولی حرکت می‌کنیم رقابت حاصل نمی‌شود.

*کاهش نرخ تورم بهتر از افزایش دستمزد

اما نشانه‌ها حکایت از این موضوع دارد که  نمایندگان کارگران هم نیز در صورت کاهش نرخ تورم به دنبال افزایش دستمزد نیستند و شاهد این کلام این است که علی بیگی،رئیس هیئت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور می‌گوید: حفظ قدرت خرید کارگران و تقویت معیشت آنها هدف اصلی در شورای عالی کار است اما از آنجایی که نرخ تورم هر ساله در حال افزایش است اعضای شورای عالی کار چانه‌زنی بسیاری برای تعیین حداقل دستمزد می‌کنند.

وی می‌گوید: اگر دولت بتواند به صورت واقعی تورم افسارگسیخته را مهار کند و اجازه افزایش نرخ تورم را ندهد، دیگر نیازی نیست هر ساله برای جبران افت قدرت خرید کارگران بر سر افزایش دستمزدها چانه زنی کرد.

رئیس هیئت مدیره کانون عالی شوراهای اسلامی کار کشور بیان می‌کند: دولت باید مهار نرخ تورم را در دستور کار خود قرار بدهد تا مزدی که برای کارگران تعیین می‌شود قدرت خرید آنها را افزایش دهد.

تعیین دستمزد کارگران موضوعی است که همه ساله در فصل زمستان مطرح می‌شود و در مقطعی زمانی 3ماهه آخر سال نیز بحث‌های آن به اوج خود می‌رسد تادر نهایت شورای عالی کار رقم حداقل دستمزد سال آینده کارگران  تعیین و پس از امضای نمایندگان کاگران، کارفرمایان و دولت برای اجرا در بنگاه‌ها ابلاغ کند. باید دید آیا در تعیین دستمزد 93 کارگران چه روشی مد نظر است؟
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
سالانه 50 میلیارد دلار رهاورد لغو تحریم

5 آذر 1392

به گزارش معاونت برنامه‌‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور، برآوردها نشان می‌دهد که اگر شرایط موجود استمرار یابد و سازمان تحریم‌های ناعادلانه و غیر منطقی برچیده شود، هر سال افزون بر 50 میلیارد دلار به اقتصاد کشور سرازیر می‌شود.

محمدباقر نوبخت معاون برنامه‌‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور که به مناسبت گرامیداشت هفته بسیج مستضعفان در جمع مدیران و کارکنان این معاونت، معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس‌جمهور و سازمان‌های تابعه سخن می‌‌گفت، با اعلام این خبر افزود: معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور به‌عنوان متولی نظام برنامه‌ریزی کشور باید سمت و سوی اقتصاد کشور را به مسیری هدایت کند که بتوانیم کشور را بدون نفت اداره کنیم.

معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور با اشاره به روند تحریم‌ها که بیش از 30 سال بر اقتصاد کشور چنگ زده است، گفت: به همان اندازه که برنامه‌ریزی در اقتصاد مقاومتی حایز اهمیت است، به همان اندازه نیز در صورتی که آثار عملی لغو تحریم‌های غیرانسانی و غیرعادلانه در اقتصاد کشور هویدا شده و منابع و امکاناتی وارد اقتصاد کشور شود، ضرورت دارد که در هزینه‌کرد آن اهتمام و درایت لازم به‌عمل آید.

وی با استناد به آیاتی از سوره مبارکه انفال و یوسف اظهار داشت: تردید نمی‌توان کرد که همه مساعی جهان به‌کار گرفته شده بود که در مقابل پیروزی انقلاب اسلامی ایران مانع و رادع ایجاد کرده و جلوی پیروزی آن را بگیرند، اما به یاری خداوند و با تدبیر امام خمینی(ره) و مقاومت ملت بزرگوار ایران، انقلاب اسلامی به اهداف خود رسید.

نوبخت خاطرنشان کرد: برای عبور از گردنه‌های سخت باید تدبیر مناسب اندیشه کرد.

وی با اشاره به روند مقاومت رزمندگان اسلام در طول سال‌های دفاع مقدس، اظهار داشت: ارتش عراق با دوازده لشکر مکانیزه و مجهز و با تحریک و پشتیبانی قدرت‌های بزرگ به ایران حمله کرد، اما نتوانست این انقلاب را شکست دهد و در نهایت این خداوند رحمان بود که جنگ تحمیلی را خاتمه داد.

معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور در ادامه سخنان خود خطاب به بسیجیان این معاونت، گفت: نوع مأموریت شما بسیجیان با رویکرد نظامی و سازندگی متفاوت است و شما در عرصه مدیریتی و برنامه‌ریزی باید بتوانید الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت را متناسب با نیازها و شرایط کشور طراحی کنید.

وی در خاتمه اظهار داشت: معاونت برنامه‌‌ریزی و نظارت راهبردی رئیس‌جمهور به عنوان مسئول برنامه‌ریزی کشور باید بتواند برای سناریوهای مختلف پیش‌ آمده، برنامه لازم را طراحی و در اختیار دیگر دستگاه‌ها بگذارد، تا از این رهگذر به رشد و توسعه متوازن نایل شویم.
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وضعیت صادرات نفت با کاهش تحریم‌ها

5 آذر 1392

سطح فروش نفت ایران به مشتریان حفظ شود، اعلام کرد: نفتکش ایران رایزنی‌ با دست‌اندرکاران حمل و نقل دریایی ملی، بین‌المللی و اجرای سیاست‌های وزارت خارجه را در دستور کار قرار می‌دهد.

علی اکبر صفایی با استقبال از توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 در ژنو، گفت: بر اساس توافق‌های انجام شده برای یک دوره 6 ماهه برخی از تحریم‌های موجود نفتی لغو و تحریم‌های جدید نفتی به ویژه در حوزه حمل و نقل دریایی نفت خام و محصولات پتروشیمی علیه ایران اعمال نخواهد شد.

مدیرعامل شرکت ملی نفتکش ایران افزود: از این رو پیش بینی می‌شود پس از مذاکرات ژنو، سطح فروش نفت ایران به مشتریان فعلی و صادرات نفت کشور حفظ شود.

این عضو هیات مدیره شرکت ملی نفتکش ایران با اشاره به کاهش برخی از تحریم‌ها و محدودیت‌های اعمال شده بیمه، سرویس‌های حمل و نقل نفت و لغو کامل صادرات محصولات پتروشیمی ایران به اتحادیه اروپا، اظهار داشت: با این وجود در متن پیش نویس توافق ایران و گروه 1+5، درباره لغو تحریم‌های حاکم بر کشتیرانی جزئیاتی منتشر نشده است.

وی با یادآوری اینکه در حال حاضر یکی از ماموریت‌های شرکت ملی نفتکش ایران ارائه خدمات حمل و نقل دریایی در سطح بین‌المللی است، تصریح کرد: بر این اساس شرکت ملی نفتکش ایران از هرگونه توافق عملی برای تسهیل ارائه خدمات کشتیرانی به ویژه در حوزه حمل و نقل نفت خام استقبال می‌کند.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از مهر، صفایی با تاکید بر اینکه شرکت ملی نفتکش ایران انجام رایزنی‌های گسترده با تمامی دست‌اندرکاران حمل و نقل دریایی ملی، بین‌المللی و پیروی از سیاست‌های وزارت امور خارجه را در دستور کار قرار خواهد داد، خاطرنشان کرد: با مجموعه این اقدامات شرکت نفتکش تلاش می‌کند گام‌های مؤثری در زمینه اجرایی شدن مفاد توافق هسته‌ای ژنو، بردارد.
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حمایت بانک‌مرکزی از کاهش نرخ ارز

6 آذر 1392

بروز نوسانات ارزی در سال‌های اخیر، فعالان اقتصادی ، مردم و سیاستگذاران کشور را با نااطمینانی‌هایی روبرو ساخت و از دیدگاه آگاهان، تداوم این بی ثباتی ها بیش از هر چیز، مخل فضای کسب وکار، فعالیت های تولیدی و ثبات اقتصادی کشور بوده است.

وقوع رویدادهای پیش‌گفته، بیش از پیش اهمیت انجام وظایف ذاتی و قانونی بانک مرکزی را مشخص کرده است. لذا این بانک در برهه کنونی ، در راستای حفظ و صیانت از ارزش پول ملی و تقویت آن به مقولاتی چون استقرار انضباط پولی و کاهش انتظارات تورمی توجه جدی داشته و ثبات‌بخشی به فضای اقتصاد کلان و ایجاد ثبات قیمت‌ها را در سرلوحه سیاست‌های پولی و ارزی خود قرار داده است. امید می‌رود به یاری خداوند متعال و تلاش‌های دولت تدبیر و امید در زمینه تنش زدایی و التزام عملی به رعایت انضباط مالی، مجموعه این اقدامات به بهبود شرایط کسب و کار و معیشت مردم منجر شود.
بر این اساس ،پایگاه اطلاع رسانی بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران با ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی در ارتباط با تحولات اخیر بازار ارز  گفتگویی انجام داده است که در ادامه از نظر می گذرانید.
جناب آقای رییس کل ،لطفاً توضیح فرمایید که نرخ ارز چرا برای بانک مرکزی اهمیت دارد؟ آیا صحبت های شما در چند ماه گذشته را می توان به عدم تمایل بانک مرکزی به کاهش نرخ ارز تعبیر کرد؟
نرخ ارز به عنوان یکی از متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان نقش مهمی در تخصیص منابع، ایجاد تعادل در بازارها و حفظ پایداری درونی و بیرونی اقتصاد کشور ایفا می کند. این کارکردهای گسترده موجب شده بانک مرکزی به منظور ایفای صحیح وظایف ذاتی و قانونی خود توجه ویژه‌ای به تحولات این بازار داشته باشد. بر این اساس؛ حفظ آرامش در بازار ارز، حداقلسازی نوسانات نرخ ارز و تناسب سطح و تغییرات آن با عوامل بنیادین اقتصادی، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.
به طور طبیعی مردم ، فعالان و سیاستگذاران اقتصادی کشور همواره از یک بازار ارز پویا که ضمن حفظ ارزش پول ملی بتواند موازنه مطلوب و پایداری را میان اقتصاد داخلی و خارجی بر قرار سازد و به سرمایه‌گذاری و تولید در کشور کمک نماید، استقبال نموده و بی ثباتی در بازار، جهش های هیجانی و تلاطم‌های سفته‌بازانه را نامطلوب و مخل فضای اقتصادی جامعه و فعالیت‌های سرمایه‌گذاری و تولید می دانند. بانک مرکزی نیز که حسب وظیفه قانونی، عهده دار حفظ ارزش پول ملی در کشور می‌باشد،  حفظ و صیانت از ارزش پول ملی را همواره مد نظر داشته و تقویت ارزش پول ملی را در فضایی بادوام و چارچوبی سازگار با عوامل بنیادین  و مصالح اقتصاد ملی، مطلوب می‌داند.
مواضع بانک مرکزی در قبال برخی تحولات بازار ارز طی ماه‌های اخیر نیز از این منظر قابل ارزیابی است و نباید نظر این بانک بر لزوم ثبات‌بخشی و حفظ آرامش در بازار ارز را به اشتباه به  عدم حمایت از کاهش نرخ ارز تعبیر نمود.
آیا ادبیات نظری و تجربی  هم بحث های شما را حمایت می کند؟
مسلما" مبانی علمی و تجربیات عملی گذشته کشور و دیگر اقتصادها در این خصوص نیز حکایت از اهمیت هدایت صحیح نرخ ارز در مسیری متناسب با اقتضائات اقتصاد کلان و عوامل بنیادین تعیین و حمایت‌کننده از نرخ پایدار ارز دارد. در همین راستا، از بانک مرکزی به عنوان نهاد سیاستگذار پولی و ارزی انتظار می‌رود تمامی مساعی خود را برای هدایت تحولات بازار ارز در مسیری صحیح و سازگار با بنیان‌های اقتصاد کلان بکارگیرد و اقتصاد را از تبعات نوسانات ناپایدار و فاقد پشتیبانی کافی از سوی عوامل بنیادین، مصون دارد. بر این اساس، انعکاس آثار تحولات مثبت، پایدار و متناسب با اقتضائات کلان کشور در بازار ارز مسلماًّ از حمایت‌های بانک مرکزی برخوردار خواهد بود.
با گذشت بیش از سه ماه از شروع به کار دولت جدید و دستاوردهای اخیر در مذاکرات ، نظر شما راجع به تحولات روزهای اخیر در بازار ارز چیست؟
خوشبختانه طی ماه‌های اخیر فضای کلی تحولات کشور به گونه‌ای بوده که از شدت تلاطم‌های بازار ارز تا حد زیادی کاسته و روند اصلاحی را در این بازار موجب شده است که درنتیجه نااطمینانی‌های پیشروی فعالان واقعی اقتصاد و بازار ارز را به‌طور معنی‌داری تقلیل داده است. به‌تبع این تحولات مثبت،میزان فعالیت‌های سفته‌بازانه در بازار ارز به شدت کم‌رنگ شده است.
بانک مرکزی نیز در تلاش بوده است با استقرار انضباط پولی و تقویت فضای کاهش انتظارات تورمی- که خود را در  روند نزولی تورم نقطه به نقطه نشان داده و احتمالاً در ماههای آتی به کاهش تورم منجر خواهد شد- در جهت ثبات‌بخشی به فضای اقتصاد کلان گام بردارد. اثر بخشی این گام‌ها در مبارزه با تورم  با التزام دولت یازدهم به رعایت انضباط مالی تقویت خواهد شد.
بدیهی است به موازات این تلاش‌ها،افزایش دسترسی به ذخایر خارجی، زمینه‌های تقویت بیشتر عرضه ارز در بازار و تثبیت بیش‌از پیش روندهای مثبت مشاهده شده را  فراهم خواهد ساخت. خوشبختانه، نتایج موفقیتآمیز مذاکرات اخیر در جهت تنش‌زدایی از روابط خارجی و حرکت به سمت رفع کامل تحریم‌های ناعادلانه بین‌المللی نیز افق مناسبی را در جهت تقویت منحنی عرضه ارز و افزایش انعطاف‌پذیری آن فراهم کرده است.
بر این اساس ، تحولات روزهای اخیر بازار ارز، متناسب با افق ترسیم شده و پیشرفت‌های نسبی حاصل شده در عوامل اقتصادی و غیراقتصادی موثر در تعیین نرخ ارز بوده و بالطبع، این روند مورد حمایت بانک مرکزی به عنوان نهاد مسئول و متولی این بازار نیز می‌باشد.
لازم به توضیح است در سال جاری کلیه عملیات ارزی بانک مرکزی از طریق اتاق مبادلات ارزی صورت پذیرفته و تلاش‌های این بانک بر تعمیق و گسترش این بازار در تامین نیازهای ارزی کشور متمرکز بوده است. در نتیجه این تلاش‌ها طی ماه‌های اخیر، شاهد ثبات در بازار غیررسمی ارز بوده‌ایم بدون این‌که هیچ گونه مداخله‌ای از سوی این بانک صورت پذیرفته باشد.
رویکرد بانک مرکزی در قبال بازار ارز و تحولات آن چگونه خواهد بود؟
بدیهی است بانک مرکزی از روند تقویت باثبات و پایدار ارزش پول ملی متناسب با عوامل بنیادین و اقتضائات تعادل عمومی اقتصاد استقبال نموده و همچون گذشته از یک بازار ارز با ثبات، پویا و به دور از نوسانات هیجانی و سفته بازانه حمایت می‌نماید.
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ارزان فروشی نفت ایران ممنوع شد

6 آذر 1392

همزمان با توافق هسته‌ای ژنو و کاهش تحریم‌ها، ایران برای بازگشت به بازار نفت با چالش‌هایی همچون افزایش فروشندگان، کاهش خریداران، ورود نفت‌های غیرمتعارف روبرو است و .

در این بین کارشناسان هشدار می‌دهند که ارزان فروشی نفت و ایجاد جنگ قیمتی تاکتیک مناسبی برای بازگشت ایران به بازار نفت نیست.

گزارش موسسات معتبر بین‌المللی حاکی از آن است که در 100 روز نخست فعالیت دولت تدبیر و امید صادرات نفت ایران کاهشی حدود 200 تا 250 هزار بشکه ای را تجربه کرده است.

آژانس بین‌المللی انرژی و اوپک در گزارش‌های جداگانه‌ای از کاهش صادرات نفت ایران در مهر ماه سالجاری خبر داده و IEA تاکید کرده است: همزمان با کاهش صادرات نفت ایران به چین، کره جنوبی، هند و ژاپن، حجم صادرات روزانه نفت ایران مهر ماه با کاهشی 45 درصدی به 715 هزار بشکه در روز کاهش یافته است.

در این بین اوپک هم با انتشار گزارش جداگانه ای تولید نفت ایران در مهر ماه سالجاری را حدود دو میلیون و 651 هزار بشکه در روز اعلام کرده است.

از این رو حجم صادرات طلای سیاه ایران از حدود یک میلیون بشکه در مرداده ماه هم اکنون به سطح 715 هزار بشکه کاهش یافته است.

با این وجود پس از توافق بزرگ هسته‌ای ایران و گروه 1+5 در ژنو، محدودیت‌های پیش روی صادرات نفت ایران کاهش یافته به طوری‌که برخی از مشتریان سابق نفت ایران همچون تایوان، سریلانکا و آفریقای جنوبی خواستار آغاز مذاکرات به منظور از سرگیری واردات نفت شده اند.

مطابق با پیش نویس توافق نامه ژنو، مقرر شده است که برخی از محدودیت‌های بیمه ای، تامین کشتی‌های نفتکش، نقل و انتقال ارز از طریق برخی از بانک ها برداشته شود اما با وجود لغو این تحریم ها ایران برای بازگشت به بازار باید با کشورهایی همچون عربستان، عراق، روسیه، ونزوئلا و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس رقابت کند.

فروشنده زیاد و خریداران کاهش یافتند

غلامحسین حسن تاش درباره مهمترین مشکلات پیش ایران برای بازگشت به بازار جهانی نفت، گفت: هم اکنون بازار نفت در شرایط اشباع به سر می برد و به دلیل بحران اقتصادی حاکم بر منطقه یورو تقاضا برای خرید طلای سیاه در پائین ترین سطح قرار دارد.

رئیس اسبق موسسه مطالعات بین‌المللی انرژی با تاکید بر اینکه هم اکنون تقاضای نفت توسط کشورهای نوظهور اقتصادی جهان همچون هند، برزیل، چین و برخی از کشورهای آسیایی هم متاثر از بحران اقتصادی امریکا و اروپا در سطوح پائینی قرار دارد، اظهار داشت: بر اساس گزارش آژانس بین‌المللی انرژی در سال 2014 میلادی تنها عرضه نفت توسط کشورهای غیر اوپک حدود 1.7 میلیون بشکه افزایش می یابد.

این کارشناس اقتصاد انرژی با یادآوری اینکه همزمان با رشد عرضه نفت توسط کشورهای عضو و غیر عضو اوپک در سال 2014 تقاضا بریا خرید نفت تنها 1.1 میلیون بشکه افزایش می یابد، بیان کرد: به عبارت دیگر سال آینده بازار با شرایط فعلی با رشدی روزانه 700 هزار تا یک میلیون بشکه‌ای عرضه روبرو است.

وی با اعلام اینکه در صورت افزایش تولید نفت لیبی و نیجریه و اجرای طرح‌های جدید افزایش تولید نفت عراق، وضعیت برای بازگشت ایران به بازار نفت مشکل تر هم خواهد شد، افزود: در این بین پیشنهاد می‌شود وزارت نفت برای برای بازگشت به بازار از ظرفیت‌های وزارت خارجه و صنعت، معدن و تجارت هم استفاده کند.

حسن تاش در پاسخ به این سوال که آیا ارزان فروشی نفت می تواند تاکتیک مناسبی برای ایران به منظور تصاحب بازارهای از دست رفته باشد؟ توضیح داد: قطعا ارزان فروشی نفت موفق نخواهد بود و شرکت ملی نفت ایران باید از ظرفیت اوپک برای بازگشت به بازار نفت استفاده کند.

رئیس اسبق موسسه مطالعات بین المللی انرژی خاطرنشان کرد: ایران با دیپلماسی باید در بین اعضای اوپک برای رعایت سهمیه‌ها و کنترل عرضه اعضا اقدام کند.

ارزان فروشی نفت ممنوع است

جواد یارجانی رئیس اسبق امور اوپک با بیان اینکه شرایط فعلی برای فروش نفت قطعا از شرایط جنگ تحمیلی بدتر نیست که حتی یک روز هم صادرات نفت ایران متوقف نشد، تبیین کرد: سیاست های باید به گونه ای باشد که این پیام را بدهیم که دنیا از نفت ایران نباید بی نیاز شود.

این دیپلمات اسبق وزارت نفت با تاکید بر اینکه در طول چند سال گذشته بخشی از پالایشگاه‌های جهان نفت سایر کشورها را جایگزین نفت ایران کرده اند، گفت: با این وجود شرکت ملی نفت ایران باید تاکتیک‌ها و روش‌های جدید و مبتکرانه ای را برای افزایش صادرات نفت در دستور کار قرار دهد.

یارجانی درباره احتمال ارزان فروشی نفت برای تصاحب بازارهای از دست رفته هم توضیح داد: ارزان فروشی نفت قطعا روش مناسبی نیست زیرا رقبا هم می توانند به راحتی قیمت نفت خود را پائین بیاورند از این رو این تاکتیک مناسبی برای افزایش صادرات نفت نخواهد بود.

3 چالش برای بازگشت ایران به بازار نفت

سید محمدعلی خطیبی نماینده سابق ایران در اوپک هم در گفتگو با مهر با یادآوری اینکه بازگشت ایران به بازار جهانی نفت زمان بر خواهد بود، تصریح کرد: هم اکنون پائین بودن تقاضا، افزایش عرضه و ورود نفت از ذخایر نامتعارف همچون شیل اویل‌ها از مهمترین چالش‌های پیش روی ایران برای بازگشت به بازار جهانی نفت است.

مدیر سابق امور بین الملل شرکت ملی نفت ایران با بیان اینکه تا چند سال گذشته آمریکا واردکننده نفت بود اما امروز به صادرکننده این کالا تبدیل شده است، بیان کرد: با این مشکلات بازگشت ایران به بازار نفت به زمان نیاز دارد.

وی همچنین در خصوص پرداخت تخفیف به مشتریان برای فروش نفت هم توضیح داد: شرکت ملی نفت ایران حتی در دوران تحریم ها هم هیچگونه تخفیفی به مشتریان ارائه نمی کرد و فقط بحشی از هزینه های خریداران از محل تحریم که منجر به افزایش هزینه حمل و نقل، نقل و انتقال پول و بیمه می شد توسط شرکت ملی نفت پرداخت شده است.

خطیبی با بیان اینکه ارزان فروشی نفت و یا راه انداختن جنگ قیمتی فقط به سود مصرف کنندگان خواهد بود، خاطرنشان کرد: باید یکسری از مذاکرت در سطح بالا توسط وزارت امور خارجه برای افزایش صادرات نفت انجام شود.
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نرخ آزاد ارز و سکه  -   17:00 -   92/09/06
خریدفروش
دلار29602980
یورو40054045
درهم800815
لیر14301493
سکه قدیم-875,000
سکه جدید865,000875,000
نیم سکه435,000445,000
ربع سکه245,000255,000
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]گزارش صد روزه و استراتژی‌های اقتصادی[/h] روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۵ کد خبر: DEN-769507
زهرا کاویانی
رییس‌جمهور روز سه‌شنبه گزارش صد روزه عملکرد دولت یازدهم را ارائه کرد. این گزارش در حالی ارائه شد که بسیاری از افراد، مردم عادی، فعالان بازار و عاملان اقتصادی امید زیادی به بهبود اوضاع اقتصادی در آینده، با توجه به تغییرات رخ داده در فضای دیپلماسی و سیاسی کشور، دارند. گزارش صد روزه رییس‌جمهور از جنبه‌های بسیاری دارای اهمیت بوده است.
در حالی که دولت یازدهم از ابتدا، اجرای برخی از امور را در صد روزه اول وعده داده بود و در حالی که امید به بهبود اوضاع با روی کار آمدن دولت یازدهم، مجددا در جامعه ایجاد شده بود، چگونگی تحقق وعده‌های داده شده و به خصوص وعده‌های اقتصادی و همچنین ارائه چشم‌اندازی از آینده برای فعالان اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است.
با بررسی عملکرد دولت در صد روزه اول، می‌توان گفت عمده‌ترین موفقیت دولت در عرصه دیپلماسی خارجی و سیاست‌ خارجی بوده است. هرچند در زمینه‌های اقتصادی نیز دولت تلاش كرده تا برخی موانع را برطرف سازد، اما به نظر می‌رسد توافق هسته‌ای که روز نود و نهم از فعالیت دولت یازدهم صورت گرفت، مهم‌ترین دستاورد دولت یازدهم بوده است.
هرچند از آنجا که سیاست‌های اقتصادی نیاز به زمان دارند، تا تاثیر خود را بر متغیرهای اقتصادی نشان دهند و از این رو انتظار نمی‌رفت که در صد روزه اول کاری دولت یازدهم، تغییرات محسوسی در متغیرهای اقتصادی کشور مانند نرخ تورم و نرخ بیکاری و.. رخ دهد، اما به نظر می‌رسد جای برخی موارد اقتصادی در گزارش صد روزه دولت یازدهم خالی بود که از مهم‌ترین این موارد ارائه یک استراتژی کلی اقتصادی از سوی دولت برای فعالان اقتصادی است.
در حالی که به نظر می‌رسد فضای سیاست خارجی کشور به سمت ثبات و بهبود اوضاع پیش می‌رود، فعالان اقتصادی نیازمند آن هستند تا به طور مشخص از استراتژی اقتصادی دولت مطلع شوند، تا با در نظر گرفتن این اطلاعات، برنامه‌ریزی برای سرمایه‌گذاری، راه‌اندازی کسب‌و‌کارهای جدید یا سایر موارد را انجام دهند.
عدم ارائه استراتژی‌ مشخص از سوی دولت در بازارهای مختلف، نا اطمینانی را در بین فعالان اقتصادی افزایش می‌دهد. به عنوان مثال، لازم است تا مشخص شود آیا با برداشته شدن تحریم‌ها، بازار ارز مجددا با نوسانات زیاد و بی‌ثباتی روبه‌رو خواهد بود؟ یا در بازار اعتبارات، آیا با کاهش احتمالی نرخ ارز، نرخ سود بانکی مجددا کاهش خواهد یافت؟ یا اینکه آيا نرخ سود بانکی به علت همخوانی با تورم با افزایش مواجه خواهد بود؟ همچنین در سایر موارد نیز ارائه یک استراتژی مشخص، به تصمیم‌گیری فعالان اقتصادی کمک بسیاری خواهد کرد. به عنوان مثال، سیاست‌های دولت در زمینه تنظیم بازار، می‌تواند از اهمیت بالایی برخوردار باشد. اینکه آیا دولت معتقد به تنظیم بازار از طریق واردات یا سازمان تعزیرات حکومتی هست، یا خیر. مثلا آیا دولت در زمینه تنظیم بازار شب عید، با ورود به بازار و واردات میوه‌های ارزان قیمت اقدام به تنظیم قیمت‌ها خواهد کرد؟ اعلام چنین استراتژی‌هايي می‌تواند بر حجم فعالیت‌های کشاورزان و ديگر فعالان بازار تاثیرگذار باشد.
بنابراین در حالی که شاید بتوان گفت، ثبات در بازارها و سیاست‌های اقتصادی و به طور کلی محیط اقتصاد کلان از مهم‌ترین عوامل رشد اقتصادی محسوب می‌شود، افزایش رشد اقتصادی کشور از منفی به صفر درصد همانطور که در گزارش صد روزه رییس‌جمهور ارائه شده بود، نیازمند ارائه یک استراتژی مشخص اقتصادی از سوی دولت و همچنین التزام دولت به پایبندی به آن در مرحله بعد است.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]نگاه جزيره‌اي، عامل كاهش بهره‌وري در كشور است[/h] روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۵ کد خبر: DEN-769472

سومین میزگرد تخصصی بررسی مشکلات و تنگناهای بهره‌وری در ایران با محور بررسی عملکرد نیروی انسانی برگزار شد. دکتر غلامرضا خاکی مدرس دانشگاه، دکتر محمدعلی محمدی مدرس دانشگاه و سیدحسن هفده تن معاون روابط کار وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این میزگرد به بیان دیدگاه‌های خود پرداختند.
یکی از نکات کلیدی که در این میزگرد مورد تاکید قرار گرفت؛ بررسی عملکرد نیروی انسانی کشورمان در مقایسه با دنیای توسعه یافته بود. در پاسخ به این سوال که چه اتفاقی افتاده که بهره‌وری نیروی کار پایین آمده است حاضران در میزگرد تاکید کردند که طی سال‌های گذشته حاکمیت در حوزه بهره‌وری عمدتا به صورت جزیره‌ای عمل کرده است و به اجماع واحدی در تصمیم ‌سازی‌های کلان نرسیده است. اگرچه بنگاه‌ها از تکنیک‌های بهره‌وری استفاده کرده‌اند، اما به گفته آنان هنگامی که برنامه‌های دوم و سوم و چهارم مورد بررسی قرار می‌گیرد به روشنی پیداست که تکنیک‌ها به صورت بسیار کمی در بنگاه‌ها تاثیر گذاشته و در اقتصاد کلان تاثیر بسیار ناچیزی بر جای گذاشته‌اند. متن این میزگرد که توسط هوشیار فقیهی كارشناس بهره‌وري اداره شد، درپی می‌آید:
***
فقیهی: بررسی سوابق تاریخی در حوزه توسعه منابع انسانی نشان می‌دهد که به جرات یکی از کشورهای پیشرو در خاورمیانه در راستای دموکراسی‌خواهی و قرارگیری در مدار توسعه بوده‌ایم. مروری بر تحولات از دوران مشروطیت تاکنون نشان می‌دهد که اگرچه جهش‌هایی صورت گرفته است، اما در نهایت این حرکت‌ها به توسعه کشور منجر نشده است. به عنوان مثال در سال 1900 یک کارخانه برق در ایران داشته‌ایم و اكنون در سال 2013 حدود 43 هزار مگاوات برق تولید می‌شود. تعداد مدارس ما در همان سال حدود 21 مدرسه بوده که امروز این رقم به 42 هزار و 537 مدرسه رسیده است. تعداد دانش‌آموزان ما در دوران مشروطیت 2 هزار نفر بوده که امروز به 12 میلیون نفر رسیده است. درصد باسوادی پنج درصد بوده و امروز به بیش از 70 درصد رسیده است. دختران 13 تا 15 سالی که تحت پوشش آموزشی قرار داشتند، آن زمان صفر بوده که امروز به بیش از80 درصد رسیده است. تعداد دانشجویان صفر بوده که امروز به 4 میلیون و 400 هزار نفر رسیده است. این حرکت‌ها اگرچه در حوزه منابع انسانی انجام شده است، اما آیا توانسته‌ایم به تولید ارزش در کشور برسیم؟ نرخ مشارکت مردم در تولید ارزش به‌طور میانگین در دنیا 44 درصد جمعیت است که این رقم در کشور ما 35 درصد گزارش می‌شود. این رقم نشان می‌دهد که در حوزه منابع انسانی خلا‌هایی به‌وجود آمده به طوری که نتوانسته‌ایم منابع انسانی را به گونه‌ای جا بیندازیم که در کشور تولید ارزش کند. مرحوم دکتر عظیمی در سال 81 پژوهشی را انجام داد که بر مبنای آن کل اقتصاد کشور به دلار محاسبه شد. حاصل این گزارش در مقایسه با میانگین 20 کشور صنعتی دنیا نشان داد که به ازای هر ساعت کار در ايران 7/1 دلار ارزش حاصل شده این درحالی است که میانگین کشورهای صنعتی 42 دلاربوده است. این گزارش نشان می‌دهد فاصله زیادی بین ایران با کشورهای صنعتی وجود دارد. در مباحث اقتصاد کلان تاکید شده که نقش منابع در تولید ثروت از طریق دانش و سرمایه انسانی موثر است و در همین رابطه در رتبه خوبی در دنیا قرار نداریم. به عنوان مثال، سهم سرمایه انسانی در تولید ناخالص داخلی کشوری مثل ژاپن 80 درصد است درحالی که در کشور ما این رقم 34 درصد است. با وجود پیشرفت‌هایی که در 100 سال گذشته داشته‌ایم، نتوانسته‌ایم به پیشرفت‌های درخور توجه در تولید ارزش برسیم. در پژوهشی که در سال 84 در 6 استان کشور انجام شد، بهره‌وری نیروی کار شاغل دارای تحصیلات عالی سیر نزولی داشته است. سوال این است که علت این کاهش چیست؟ در حالی که براساس دانش فنی و تجاربی که داشته‌اند باید شاهد افزایش بهره‌وری باشیم. بنابراین لازم است واکاوی انجام شود که واقعا چرا باید این اتفاق بیفتد و علت آن چیست؟ در فاز اول لازم است بررسی شود که نیروی انسانی چه مشخصاتی را برای ارتقای بهره‌وری و تولید ارزش در کشور باید داشته باشد؟
خاکی: هنوز در ادبیات مدیریت در کشور وقتی به بحث بهره‌وری در حوزه انسانی می‌رسیم، به نظر می‌رسد همچنان تحت تاثیر پارادایم‌های انقلاب صنعتی هستیم و همواره بهره‌وری نیروی کار در اداره کشور مطرح می‌شود و در تبصره‌ها و ماده‌های قانونی مربوط به بهره‌وری در برنامه‌های توسعه در کنار بهره‌وری آب، باد، انرژی و خاک بهره‌وری نیروی انسانی هم مطرح می‌شود و این نشان می‌دهد روح حاکم بر ادبیات و متون بهره‌وری هنوز سنجش نقش فیزیکی انسان‌ها است یعنی اگر ارزش افزوده بخش‌های مختلف را با هم جمع بزنیم و به تعداد شاغلان تقسیم کنیم، بهره‌وری نیروی انسانی معلوم می‌شود. به نظر من باید در جهت اهداف توسعه‌ای نگاه دوباره‌ای به آن موضوع داشته باشیم تا جلو برویم. اگر به این مساله عام‌تر نگاه کنیم، به این سوال می‌رسیم که چه باید کرد که انسان‌ها در ساختار اجتماعی، سازمان‌های کشور و در ساختار خانواده‌ها از آنچه دارند خوب استفاده کنند. این غفلتی بوده که همواره داشته‌ایم. یعنی توان فیزیکی انسان‌ها، توان روانی و ذهنی آنها بررسی شود. مثلا اگر در یک جامعه‌ای ترافیک شدید باشد، انسان‌ها عصبی شده و ضریب خطای آنها بالا می‌رود. توان ذهنی به فقر اطلاعاتی نیز مرتبط است. ممکن است شخصی اطلاعات بالایی داشته باشد، اما به لحاظ ذهنی ضعیف باشد. درست مثال همان خلبان افسرده‌ای است که به دلیل فوت یکی از بستگانش دچار افسردگی شده و درحالی که توان ذهنی‌اش از بین نرفته، اما توان روانی اش از دست رفته است. بنابراین باید بررسی کرد که بهره‌وری نیروی کار، بهره‌وری نیروی انسانی، منابع انسانی و سرمایه انسانی مفاهیمی در یک راستا هستند یا خیر؟
فقیهی: اگر امکان دارد بحث را روشن‌تر کنیم؛ وقتی بهره‌وری نیروی کار را در سیستم یا کشوری بررسی می‌کنیم، عامل فیزیکی و روانی در آن مستتر است. زیرا مولفه‌هایی وجود دارند که در روند امور تاثیرگذارند. در کشوری که عقلانیت و علم حاکم نباشد نمی‌توان انتظار داشت که نیروی کار برخلاف جهت اصلی کشور حرکت کند.در بررسی بهره‌وری نیروی کار کدام یک از عوامل یاد شده تاثیرگذار است؟
محمدی: اینکه بخشی از نتايج عملکرد نیروی انسانی قابل سنجش نیست، حرف کاملا درستی است. اما در اين خصوص كه انسان توسعه یافته در یک بازه زمانی چه میزان توسعه یافته است، قابل سنجش نیست. وقتی در دنیا می‌خواهند بهره‌وري نیروی انسانی را بررسی کنند، از ملاک‌های قابل سنجش استفاده می‌کنند. ما هم قبول داریم که این معیارها کامل نیستند، اما اگر قرار بر ارزیابی باشد، ناچاریم عملکرد‌ها را قابل سنجش کنیم. به همین دلیل فکر می‌کنم به جای اینکه به تفاوت‌های ماهوی در بحث بپردازیم، بهتر است بپذیریم که عملکرد نیروی انسانی ما در مقایسه با دنیای توسعه یافته قابل قبول نیست. بنابراین باید عوامل موثر در بهره‌وری در بنگاه‌ها و اقتصاد کلان را موردتحليل و ارزیابی قرار دهیم، و به یک جمع‌بندی برسیم. زیرا تعریف ما از منابع انسانی، مبتني برسرمایه انسانی نیز هست. اما جیمز کالينز می‌گوید: «سرمایه انسانی بعضی از انسان‌ها هستند انسان‌هايی كه شایسته هستند.» بنابراین، اگر با این دیدگاه بررسی کنیم می‌توان ابعاد بهره‌وری نیروی انسانی را بیشتر روشن کرد.
خاکی: اگر مبنای قضاوت بهره‌وری نیروی کار است باید بررسی شود که چه اتفاقی افتاده که بهره‌وری نیروی کار پایین آمده است؟ آیا منظور از بهره‌وری قدرت تولید ثروت است؟ ارزش آفرینی در کدام بخش است؟ اگر آمارها را بررسی کنید، می‌بینید که در کلان بحث درآمد ملی ناشی از نفت به گونه‌ای در بخش‌های دیگر اقتصاد خود را می‌نمایند. شاید این تعبیر در رویکرد اقتصاددانان به بهره‌وری نیروی کار معنا شود، اما بهره‌وری معانی گوناگونی دارد. از دیدگاه مهندسی، یا از زاویه مالی، یا رفتاری و غیره معنای دیگری مطرح است.
فقیهی: البته فکر می‌کنم در حوزه علوم تجربی آن دیدگاه که براساس ذهنیت‌هایی که می‌توان در انسان‌ها به وجود آورد که تفکر خلاقانه داشته باشند یا در حوزه علوم معنوی، اقتصادی یا فلسفی همگی بر این نکته تاکید دارند که چقدر ارزش‌آفرینی در این راستا صورت گرفته است. من فکر می‌کنم یکی از مشکلات ما در این حوزه این است که اصالت تولید برای نیروی کار ملاک قرار نگرفته است. همیشه حوزه علوم معنوی را در حوزه علوم نظری درگیر کرده‌ایم. همین مساله باعث می‌شود که در سال 1975 با 2850 دلار درآمد سرانه از کره با درآمد 2500 دلاری جلو باشیم، اما در سال 2005 درآمد سرانه ما به 7 هزار دلار برسد و کره‌ای‌ها به 22 هزار و 700 دلار.
خاکی: چرا این اتفاق باید بیفتد؟
فقیهی: وقتی بحث بهره‌وری نیروی انسانی را مطرح می‌کنیم باید بر موضوع توان نیروی کار در تولید ارزش متمرکز شویم.
خاکی: اگر این فرمایش جنابعالی را مبنا قرار دهیم، بهره‌وری نیروی کار در کشور ما پایین است. اما بايد مشخص باشد در چه فضایی این موضوع بررسی می‌شود؛ در فضای داخلی یا بین‌المللی؟ باید این پدیده مورد کالبد شکافی قرار بگیرد. در این حوزه ما انواع آمارها را داریم؛ ارزش افزوده نیروی انسانی در بخش‌های مختلف را در اختیار داریم.
هفده تن: من هم با بحث‌های مطرح شده کاملا موافقم؛ زیرا منابع انسانی به معنای این است که افراد را بتوان به لحاظ ذهنی و روانی توانمند کرد. زیرا آنها تبدیل به سرمایه‌های انسانی می‌شوند و با توانمند کردن افراد است كه ارزش آفرینی ایجاد می‌شود. اگر این ارزش معنوی باشد، به تحول ثانویه می‌انجامد. یا مستقیما انسان را به لحاظ تکنیک‌های انسانی مجهز می‌کند. اگر بهره‌وری را متناسب با مقیاس‌های جهانی سنجش کنیم ناچارا باید از شاخص‌های جهانی استفاده کنیم. در طول همه برنامه‌های توسعه راجع به بهره‌وری صحبت کرده‌ایم. در اين برنامه‌ها مقرر شد تا میزان 5/2 درصد یا 3 درصد از 8 درصد رشد اقتصادی کشور از طريق ارتقاء بهره‌وري حاصل شود. درحالی که ما در زمینه بهره‌وری تنها به ذکر مصیبت اکتفا کرده‌ایم. لازم است کالبد شکافی کنیم که کجای کار ما اشکال دارد؟ کشوری با این ظرفیت عظیم منابع طبیعی و انسانی چرا نتوانسته متناسب با ظرفیت‌هایش ثروت‌آفرینی و ارزش آفرینی کند. اولین و مهم‌ترین نکته‌ای که باید مطرح کنیم این است که مردم را با بهره‌وری یعنی گنجینه پنهانی که در وجود انسان‌ها است، اما محل آن را نمی‌شناسند، آشنا کنیم. یعنی به انسان‌ها نشان دهیم که گنجینه‌ای در سال به ارزش 300 میلیارد دلار در آنها وجود دارد. این گنجینه باید توسط گنج‌یاب‌های علمی کشف شود. در بررسی زیرساخت‌ها اصالت و کرامت انسان‌ها حائز اهمیت است. اگر زیرشاخه‌های بهره‌وری را بررسی کنیم و توسعه انسانی را مورد کالبد شکافی قرار داده و ضعف‌هایی را که در توسعه منابع انسانی داریم، مورد بررسی قرار دهیم، در جامعه‌ای که حاکمیت آن برپایه روابط ایدئولوژیک بوده و الگوهای آن ائمه‌اطهار هستند، نباید شاهد اتلاف منابع باشیم. در هیچ اقتصادی نمونه انسانی متکاملی مثل الگوی دینی اسلام طراحی نشده است. نمونه اعلی اخلاق‌گرایی و اجماع‌گرایی هستیم. وقتی درآمد سرانه افزایش می‌یابد، در همه بخش‌ها تاثیر می‌گذارد. برای سنجش میزان بهره‌وری سه شاخص وجود دارد که اگر به این سه شاخص توجه شود و ارتقا یابند همه بخش‌های اقتصادی کشور رشد می‌کنند. اولین شاخص، رقابت‌‌پذیری است. کشوری که قدرت رقابت‌ ندارد، بهره‌وری آن پایین است. شاخص دیگر کیفیت و استاندارد زندگی مردم است. یعنی زمانی که کیفیت و استاندارد زندگی مردم پایین است، بهره‌وری نیز پایین است. شاخص سوم رضایت شغلی است. درجامعه ای که رضایت شغلی وجود ندارد، بهره‌وری پایین است. آمارهای زیاد دیگری وجود دارد که اهمیت بهره‌وری را نشان می‌دهد. رشد بهره‌وری با رشد GDP نسبت خطی مستقیم دارد. مثلا میانگین رشد بهره‌وری در آمریکا حدود 7/7 درصد است. رشد درآمد سرانه برحسب برابری قدرت خرید ppp نیز تقریبا همین میزان است. رشد درآمد سرانه در ژاپن 3/6 درصد است و میزان رشد بهره‌وری این کشور 5/5 درصد است. رشد درآمد سرانه کره‌جنوبی 6/4 درصد است. رشد بهره‌وری این کشور نیز 9/3 درصد است. این ارقام نشان می‌دهد که به همان نسبت که بهره‌وری در کشوری افزایش می‌یابد، تولید ناخالص ملی نیز افزایش می‌یابد و از آن سو هر یک درصد رشد اقتصادی 6/0 درصد اشتغال را بالا می‌برد. از همین رو معتقدم که باید اهمیت این دو مقوله به صورت فرهنگ برای جامعه بازگو شود. زیرا تا به معجزه بهره‌وری ایمان پیدا نکنیم، نمی‌توانیم وارد حوزه عمل شویم. برحسب اظهارات آقای دکتر خاکی اگر بخواهیم این موضوع را کالبد شکافی کنیم، این نتیجه به‌دست می‌آید که ما به صورت جزیره‌ای عمل کرده‌ایم. یعنی به هیچ اجماع واحدی در تصمیم‌سازی‌های کلان نرسیده‌ایم. اگرچه بنگاه‌ها از تکنیک‌های بهره‌وری استفاده کرده‌اند، اما وقتی برنامه‌های دوم و سوم و چهارم را بررسی می‌کنیم، آن تکنیک‌ها بسیار کم در بنگاه‌ها تاثیر گذاشته‌اند و در اقتصاد کلان تاثیر بسیار ناچیزی برجای گذاشته‌اند. فکر می‌کنم تا زمانی که یک رویکرد یکپارچه سیستمی اتخاذ نشده باشد و به اجماع واحدی نرسیده باشیم، به یک آسیب‌شناسی در اقتصاد کلان که منجر به نتیجه شود، نمی‌رسیم. بعد از این مرحله است که الزامات بهره‌وری آشکار می‌شود. در غیر این‌صورت در مقابل زلزله‌های دنیا نمی‌توان ایستادگی کرد و با یک تکانه‌ای کل عمارت ویران می‌شود. بنابراین اگر می‌خواهیم عوامل موثر بر بهره‌وری را شناسایی کنیم، باید در الزامات و زیرساخت‌های بهره‌وری مشکلات را بررسی کرده و سپس نسخه بپیچیم، تا تکلیف دستگاه‌ها معلوم شود. بررسی شاخص‌های بهره‌وری در سال 79 و 80 میلادی در انگلستان و فرانسه نشان دادکه اگر شاخص بهره‌وری را در تغذیه بررسی کنیم، یک نیروی کار در دهک آخر تغذیه‌اش درحدی نیست که بتواند کار کند. در دهک‌های بعدی به اندازه سه ساعت کار سبک و نیم‌ساعت کار سنگین است. نتیجه این پژوهش موجب شد که دولت‌ها برنامه‌اي برای سیستم تغذیه و بهداشت کشور ارائه کنند. این برنامه سبب شد تا در سال 1380 حدود 30 درصد از افزایش درآمد سرانه دو کشور انگلستان و فرانسه با برنامه تغذیه افزایش یابد. در واقع این پژوهش 21 مولفه کار و بهره‌وری را مورد بررسی قرار داد. از همین رو اگر در بحث زیرساخت‌ها و الزامات، سمفونی هماهنگي در کشور به راه نیفتد و در فضای اقتصاد خرد، بنگاه‌ها و در برنامه‌های عملیاتی به اجماع نرسیم، نمی‌توان شاهد افزایش بهره‌وری در کشور بود و همان مشکلات دوباره تکرار می‌شوند. الان رقابت‌پذیری اقتصاد مهم‌ترین مشکل کشور است. اگر در این زمینه به اجماع برسیم، می‌توان عوامل تاثیرگذار را که پایه و بنیان است مبنا قرار داده و به تولید ارزش پرداخت و نهایتا می‌توان اشکالاتمان را در سامانه تولید انسانی پیدا کنیم.
فقیهی: با این بحث‌ها تقریبا مواردی مطرح می‌شود از قبیل آشنا نبودن جامعه به مفاهیم بهره‌وری و مشکلات سیاست‌گذاری در حوزه اقتصاد کلان برای ارتقای بهره‌وری. در این راستا آیا با توجه به رشد تعداد شاغلان تحصیلکرده، بهره‌وری ارتقا پیدا می‌کند؟ نتیجه پژوهشی نشان می‌دهد که در سال‌های 52 تا 57 تعداد 9/2 درصد شاغلان ما تحصیلکرده بودند. این میزان در برنامه اول توسعه تبدیل به 16 درصد شده است که رقم قابل توجهی است. این قشر تحصیلکرده قاعدتا باید با مفاهیم بهره‌روی آشنا باشند. در برنامه چهارم هم سند ویژه ارتقای بهره‌وری را در قوانین توسعه‌ای تصویب کردیم و قرار بود اجرایی شود، اما به سرانجام نرسید. چرا با توجه به این اتفاقات برای حوزه تولید ارزش در نیروی کار ما اتفاق میمونی واقع نشده است؟
محمدی: من فکر می‌کنم باید بحث را به گونه‌ای هدایت کنیم تا کسانی که نتايج بحث‌هاي اين ميزگردرا مطالعه می‌کنند، تا آخربحث به مطالعه رغبت پیدا کنند. بنده معتقدم که نقطه شروع تغییر و تحول در يك سازمان و ارتقا بهره‌وری، اثبات ناکارآمدی وضع موجود است. شما باید همواره در هر موردی وضع موجود را زيرسوال ببريد. به این دلیل که وقتی می‌خواهید افراد را به تغییر و تحول تشویق کنید، اولین سوالی که مطرح می‌شود، این است که مشکل اصلی ما چیست؟ سپس به سوی سوالات دیگر می‌توان رفت. ارائه آمار و اطلاعات برای تبيين برخی واقعيات، لازم و خوب است. ما نیاز به تحول در بهره‌وری نیروی انسانی داریم. اعتقاد دارم که اگر قرار است تحولی رخ بدهد، نیاز به چکاب کلی و آسیب‌شناسی داریم. مهم تشخیص درست مسائل و مشكلات است. بهره‌وری منابع انسانی در سطح کلان تابع چندعامل مهم است یکی از این عوامل میزان توسعه‌یافتگی سياسي و دیگری توسعه‌یافتگی اقتصادی و سپس اجتماعی است. هرچه یک جامعه از این سه بعد توسعه یافته باشد، افراد جامعه احساس عدالت، رفاه و مشارکت بیشتری می‌کنند. در چنین شرایطی است که می‌توان انتظار داشت انگیزه انسان‌ها برای فعالیت و تلاش افزایش یابد. از سوی دیگر میزان توسعه‌یافتگی جامعه بر پارامتر دیگری موثر است که آرزوها و اهداف جامعه است. وقتی جامعه توسعه یافته‌تر می‌شود، اهداف و ارزش‌های مردم ارتقا می‌یابد. مردم مالزی 10 سال پیش را با امروز مقایسه کنید؛ هرچه جامعه توسعه‌یافته‌تر شود، آرزوها، باورها و اعتقادات آنها بر روند توسعه اثرگذارتر است. امیدداشتن به آینده بحث مهمی است. این امید داشتن موجب می‌شود که افراد به شکل متفاوتی در اداره جامعه مشارکت کنند و تلاش کنند، به اهداف متعالی در آینده برسند. بحث دیگر شرایط سازمان‌ها و محیط کاری است. به این ترتیب هرچه جامعه از ابعاد سیاسی، اجتماعی و اقتصادی توسعه یافته تر شود، احساس بهتری به مردم جامعه دست می‌دهد و از آن سو انسان‌ها متعالی‌تر فکر می‌کنند. به این ترتیب روی انگیزه‌هایشان اثر گذار است. انگيزه‌ها روي عملكرد افراد و از آنجا بر بهره‌وري منابع انساني موثر است.
فقیهی: آقای دکتر محمدی بحث توسعه‌یافتگی در حوزه‌ها سیاسی و اجتماعی را مطرح کردند، لازمه تحول و دگرگونی برای هر کشوری که می‌خواهد به توسعه‌یافتگی برسد، ایجاد بسترهای مناسب برای جامعه است. به عنوان مثال مالزی با یک تحول وسیع در همه حوزه‌ها به توسعه رسید که منجر به جهش و توسعه‌یافتگی آنها شد.فکر می‌کنید با این پارامتر‌ها می‌توان به بهبود بهره‌وری نیروی کار دست یافت؟
خاکی: بنده هم معتقدم این بحث را باید در سه سطح مورد بررسی قرار داد؛نخست چیستی بهره‌وری نیروی کار است.این چیستی دو بعد دارد؛ اول فلسفی و دیگری شناخت چرایی موضوع است. این چرایی دو بعد دارد؛بعد اول شناسایی عوامل تئوریک است. باید مشخص شود که در ادبیات مدیریت، عوامل موثربر بهره‌وری نیروی کار کدام است ؟ این عوامل در قلمرو مورد بررسی ما چه وضعیتی دارند؟ مرحله دیگر بررسی چگونگی مساله است که سطح کاربرد نام دارد. این چگونگی در بهره‌وری در حوزه راهکارها است. حال این سوال مطرح است که تکنیک‌های موجود در حوزه بهره‌وری نیروی کار کدامند و کدامین تکنیک‌ها در قلمرو بحث ما می‌توانند، نقش‌آفرینی کنند؟ در بین این مجموعه، داروهایی وجود دارند که می‌توانند مشکلات بیمار را درمان کنند. می‌توان بخش‌های مختلفی از بهره‌وری شامل نیروی انسانی، بهره‌وری نیروی شاغل در بخش کشاورزی، بهره‌وری یک خانواده در یک گروه کاری و... به عنوان چیستی مفروض کنیم و این یک گام به جلو است. به این چرایی‌ها باید در سطح اقتصاد کلان پرداخت. امروز بسیاری از اقتصاددانان جهان اقتصاد را پوزیتیويستی نمی‌دانند، در حالی که در گذشته چنین اعتقادی داشتند. در مرزبندی‌های گذشته تجربه چندان جایگاهی نداشت. وقتی متغیری را دریک بنگاهی جابه‌جا می‌کنیم و به دنبال این جابه‌جایی بهبودی رخ می‌دهد، نمی‌توان گفت ضرورتا براساس این تغییر بهبود صورت گرفته است، چون ممکن است پدیده همزمانی رخ داده باشد، بنابراین اصطلاح شبه تجربی برای آن مطرح می‌شود. در مطالعات جدید بهره‌وری این نکته مطرح است که اصولا بالارفتن بهره‌وری با شاخص‌های توسعه چگونه قابل داوری است. در سال‌های شکل‌گیری سازمان بهره‌وری که هنوز عصر فراصنعتی به شکل امروز جدی نشده بود، این سوال مطرح بود که آیا باید ابتدا توسعه‌یافتگی اتفاق بیفتد یا بهره‌وری انسان‌ها در سطح ملی و بنگاهی بالا برود؟ به نظر می‌رسد این تفکر خطی امکان‌پذیر نیست. چون انسان توسعه‌یافته در فرآیند توسعه‌یافتگی شکل می‌گیرد، در حالی که نمی‌توان چنین حکمی داد ما با یک پدیده خطی مواجه هستیم که به اصطلاح مرحوم دکتر عظیمی از آن به عنوان مدارهای توسعه‌نیافتگی یاد می‌كرد؛ یعنی پدیده‌ها حجم دارند تا سطح. وقتی پدیده‌ها حجم داشته باشند می‌توان گفت به عنوان یک پدیده مارپیچی اولویت دارند. در شرایط فعلی اعتقادم بر این است که ابتدا توسعه اقتصادی صورت بگیرد تا انسان توسعه‌یافته شود. فرهنگ یکی از مغلطه‌هایی است که در این چند سال بزرگنمایی شد. گروهی توسعه فرهنگی را بزرگنمایی کردند و گروه دیگری توسعه اقتصادی را مورد توجه قرار داد. درحالی که توسعه یک پدیده چند وجهی غیرقابل تفکیک است؛ بنابراین معتقدم انسان توسعه‌یافته و توسعه‌یافتگی باید در جریان تعاملی با مدارهای کاهنده و فزاینده اتفاق بیفتد. ما اکنون در راستای اظهارات آقای دکتر محمدی با این سوال مواجه هستیم که کدامین مدار توسعه‌یافتگی را می‌توان مبنای قضاوت در مورد رفتار انسان توسعه‌یافته قرار دهیم؟ اگر تعداد تخت‌های بیمارستان را روزگاری توسعه‌یافتگی تعریف می‌کردیم، آیا آن آمارها اکنون برای نشان دادن توسعه کافی هستند؟ اگر خانواده شاخص‌ها را در این راستا در دستور کار قرارندهیم دچار غفلت می‌شویم. در بحث اندازه‌گیری بهره‌وری لازم است مسائل جزئی مثل اطلاعات، انرژی یا سرمایه سنجیده شود تا بتوان درست قضاوت کرد. درست مثل مساله سلامت است که برای اندازه‌گیری آن لازم است از تمام آزمایش‌ها بهره گرفته شود تا بتوان نسخه درست و دقیق پیچید. در بهره‌وری نیز ما به خانواده‌ای از شاخص‌ها نیاز داریم. اگرچه در تمام مواد قانونی و تبصره‌ها صحبت از بهره‌وی نیروی کار کردیم، اما به‌مجموعه‌ای از شاخص‌ها که با هم بتوانند واقعیت بهره‌وری نیروی انسانی را نشان بدهند، دست نیافتیم. بهره‌وری نیروی کار انسان ایرانی ممکن است در یک شاخص نهایی خود را نشان دهد، اما در بحث راهکارها دچار کلی‌نگری شده‌ایم. شما از تمام صاحب نظران در حوزه فرهنگ بهره‌وری سوال کنید به جز همایش و سمینار آیا ایده دیگری دارند؟
فقیهی: آقای دکتر شما معتقدید شاخص‌های جهانی که در حوزه انسانی تعریف شده‌اند، با آنها نمی‌توان به دنبال راه حل برای بهبود بهره‌وری باشیم؟ يعني شما یکی از خلا‌های موجود در نظام بهره‌وری کشور عدم دسترسی و یا عدم توان دسترسی به این اقلام اطلاعاتی برای اندازه‌گیری این شاخص‌ها می‌دانید؟
خاکی: در نظر بگیرید اکثر کارشناسان مدیریت وقتی با بهره‌وری انسانی مواجه می‌شوند می‌پذیرند که بهره‌وری در کشور شرایط خوبی ندارد، اما باید با شاخص‌های جزئی‌تر به سوی مساله بیاییم تا بدانیم آنچه در حوزه بهره‌وری انسانی اتفاق می‌افتد، از زوایای مختلف در چه وضعیتی قرار دارند.
فقیهی: منظور این است که این شاخص‌ها را باید در سطح بنگاه‌ها و به صورت‌ جزئي بررسی کرد؟
محمدی: دو نکته را لازم می‌دانم متذکر شوم؛ نخست آنکه تفکر علت و معلولی مطرح نيست، زیرا هم توسعه‌يافتگي جامعه‌ بر انگيزه و عملكرد و سپس بهره‌وري منابع انساني اثرگذار است و هم میزان توسعه‌یافتگی جامعه با میزان توسعه‌یافتگی انسان ارتباط مستقیم دارد. بی‌تردید محور توسعه انسان است؛ نكته ديگر اينكه سهم مدیریت در بهره‌وري سازمان، بالاتر از همه سطوح قرار مي‌گیرد. اگر این دو را به عنوان فرض بپذیریم، توسعه اقتصادی و ساير توسعه‌ها، شامل سياسي، فرهنگي و اجتماعي، با هر تعریفی بر عملکرد انسان‌ها تاثیر دارند.
فقیهی: من به دنبال این هستم که بدانم با توجه به این 2 عامل، راهکارهایی که بتوان در حوزه اقتصاد کلان برنامه‌ریزی كرد و در نهایت بهره‌وری افزایش یابد، کدامند؟
هفده تن: میزان توسعه‌یافتگی در سه بعد قابل بررسی است، انسان توسعه‌یافته باعث توسعه‌یافتگی می‌شود. اینها رابطه دو سویه دارند. هر دو تاثیرگذار و تاثیرپذیر هستند. همان‌گونه که امارتیاسن انسان محوری را در توسعه مطرح می‌کند و می‌گوید انسان هم ابزار توسعه و هم هدف توسعه است، با هر تعریفی این ایده قابل قبول و نقطه اجماع است، اما در جامعه ما تعریف از انسان توسعه‌یافته با نگاه‌های مختلف، متفاوت می‌نماید. انسان توسعه یافته در نگاه غربی یک تعریف دارد، در نگاه امانیستی که امارتیاسن عنوان می‌کند یک تعریف دارد و در نگاه قرآنی و انسانی یک تعریف دیگر دارد. اگر ما با نگاه اسلامی توسعه انسانی را مورد توجه قرار دهیم. انسان‌هایی که در مکتب و نظام ما توسعه می‌یابند، باید بهره‌وری شان بیشتر از افرادی باشد که در سایر مکاتب رشد می‌کنند. حالا چه عاملی باعث شده که ما به بهره‌وری معمولی که در سطح جهانی است، نمی‌رسیم این جای بحث دارد.
خاکی: باید این چند تعریف مثل داویر متداخلی بدانیم که چند نقطه مشترک دارند.
هفده تن: در حوزه اقتصاد کلان لازم است تاکید کنم که اساس بهره‌وری اندیشیدن و تعقل است که به بهره‌وری می‌انجامد. در فضای اقتصاد کلان مهم‌ترین موضوع این است که سیاست‌های برنامه چیست؟ برنامه‌های اول، دوم، سوم و چهارم چه مشکلاتی دارند که در فضای اقتصاد کلان نمی‌توان پیوندی بین تلاش‌های شرافتمندانه انسان‌ها با میزان بهره‌‌مندی مادی و معنوی آنها یافت؟ کجای سیاست‌های ما می‌لنگد که در عمل نمی‌توانیم این پیوند را ایجاد کنیم. وقتی یک استاد دانشگاه از بام تا شام زحمت می‌کشد و منابع درآمدی‌اش A ریال است و در مقابل یک نفر دیگر بدون زحمت از طرق دیگر ده‌ها برابر به دست می‌آورد، آیا این نشانه بهره‌وری در اقتصاد است؟ مادامی که این اتفاق می‌افتد، کسی به بهره‌وری ایمان نمی‌آورد. بنابراین ما در فضای اقتصاد کلان نیاز داریم که سیاست‌ها و سیاستمدارانمان این مسائل را مورد توجه قرار دهند که شرایطی فراهم شود بین تلاش‌های واقعی و ارزش‌آفرینی‌های واقعی با میزان بهره‌مندی ایجاد شود تا زمانی که این ارتباط ایجاد نشود، بهره‌وری ایجاد نمی‌شود. ما اگر واقعا بین تلاش انسان براساس آیات قرآن پیوند ایجاد کنیم، اعتقاد و ایمان ایجاد شود یک قدم به جلو برداشته‌ایم. نتیجه تحقیقاتی که در فضای اقتصاد خرد و کلان کشور انجام شده نشان می‌دهد که 85 درصد مشکلات بهره‌وری در حوزه سازمان‌ها به مدیریت برمی‌گردد. امحای تبعیض و ایجاد فرصت‌های برابر نکته دیگری است که در ارتقای سطح بهره‌وری بسیار موثر است. فضای غیررقابتی سبب می‌شود که اصلا رقابتی شدن در عرصه اقتصاد شکل نگیرد. هرچند که در این فضا ثبات سیاسی، تعامل منطقه‌ای و بین‌المللی و ثبات اقتصاد کلان بسیار مهم است اما همزمان باید توسعه یکپارچه و سیستمی در حوزه منابع انسانی صورت بگیرد. ما امروزه در توسعه علم به شاخص‌های بالایی دست یافته‌ایم، اما در زمینه توسعه منابع انسانی مشکل داریم و لازم است از پایه شروع کنیم. از مهدکودک‌ها کار باید آغاز شود. مادامی که به اساسی‌ترین سازه‌های بهره‌روی توجه نمی‌شود، در فضای اقتصاد خرد هم از بهره‌وری خبری نیست.
فقیهی: مباحثی که آقای هفده تن مطرح کردند، بسیاری از مواد مغفول برنامه چهارم توسعه بود. در واقع سهم دستاوردها و مسائل متناسب‌سازی تلاش‌ها با دستمزدها در فضای عمومی بنگاه‌ها را مورد تاکید قرار می‌داد که در این ارتباط متاسفانه گام مثبتی در برنامه چهارم توسعه برداشته نشد. در طول برنامه به‌رغم آنکه اطلاعات آماری دقیقی نداریم، اما شواهد موجود نشان می‌دهد که اتفاق خاصی رخ نداده است. با توجه به این مسائل به نظر شما چه راهکاری می‌توان ارائه کرد که ایده‌آل‌ها به ظهور برسند؟
محمدی: من فکر می‌کنم موضوع ساده است، اما تحلیل آن ساده نیست؛ لازم است سه بخش برای اینکه کاری انجام شود به کار گرفته شود: برنامه‌ریزی، اجرا و کنترل و ارزیابی. اگر هرکدام از این سه بخش به درستی انجام نشود، انتظار واهی است که تصور کنید به نتیجه می‌رسید. هر چند مقدمه این اهداف باید اعتقاد و باور باشد. سوال ساده این است که آیا همه مسلمانان می‌دانند که غیبت کردن گناه کبیره است؟ در قرآن داریم که غیبت کردن به مثابه خوردن گوشت برادر مرده است. واقعا چند نفر را می‌شناسید که می‌دانند و عمل مي‌كنند؟ بنابراین دانستن نشانه اعتقاد نیست. خیلی چیزها را می‌دانیم اما لزوما عمل نمی‌کنیم. نشانه اعتقاد عمل است. ایمان را با عمل باید بشناسیم. ممکن است ایده‌های بسیاری در این رابطه مطرح شود، اما چه زمانی اجرایی می‌شود؟ وقتی به آن عمل کنیم. به این ترتیب ما در اجرا دچار ضعف هستیم. مطمئنا آنچه می‌گوییم، ولي به آن عمل نمي‌شود، نشان مي‌دهد كه اعتقاد نداریم. درحالی که همواره برنامه‌ریزی می‌کنیم، اما بزرگ‌ترین مشکل ما نظام ارزیابی و کنترل است. در کشور ما نظام ارزیابی و کنترل بسیار ضعیف است، حتی اگر کاری را نیم بند شروع می‌کنیم، بی‌تردید هیچ سیستمی اجراها را رصد نمی‌کند که چرا به نتیجه نمی‌رسند. بنابراین خیلی چیزها در حد برنامه خوب است، اما به مرحله اجرا نمی‌رسند، حال آنکه اگر اجرایی شوند، نتیجه آن برای جامعه بسیار مثبت است. ضعف اصلی در سازمان‌هاي کشور ما در مرحله اجرا و کنترل است. اگر این دو عامل برای توسعه تقویت شده و پشتوانه کسانی شوند که می‌خواهند به توسعه کشور کمک کنند، باور و اعتقاد قلبی به برنامه داشته باشند، قطعا به اهدافی که در برنامه مورد اشاره قرار گرفته دست خواهیم یافت.
فقیهی: در حوزه برنامه‌ریزی به این اتفاق نظر رسیده‌ایم که باید 5/2 درصد از رشد اقتصادی کشور از طریق ارتقای بهره‌وری به‌دست آید، اما چرا در بنگاه‌ها حرکتی در زمینه افزایش بهره‌وری اتفاق نیفتاد، تا حداقل سیاست‌های کلان کشور را اجرایی کنند؟ نهایتا قبول دارید که به دلیل آنکه مدیریت کلان کشور اعتقادی به تحقق این رشد از طریق بهره‌وری نداشت، استفاده بهینه از منابع برای تولید ارزش صورت نگرفت؟
محمدی: عوامل موثر بر افزایش بهره‌وری در سطح بنگاه دو دسته هستند؛ عوامل بیرونی غیرقابل کنترل و عوامل درونی قابل کنترل. دسته اول عوامل بیرونی موثر در بنگاه طبیعتا عوامل اقتصادی سیاسی، اقتصادي واجتماعي هستند. هرچه در یک محیط عوامل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فناوری پیشرفته و مناسب باشد، بهره‌وری تحت تاثیر آن سطح بالاتري پيدا مي‌كند. در واقع این عوامل بیرونی در كنترل بنگاه نیستند. دسته دیگر عوامل درون بنگاهی هستند. بخشی از مشکلاتی که چرا بنگاه‌ها به سوی افزایش بهره‌وری حرکت نکردند، به عوامل بیرونی مثل شرایط رقابتی مرتبط می‌شود. احساس نیاز به رقابت سبب می‌شود که بنگاه مجبور شود برای افزایش تولید توانمندی خود را اثبات کند. زیرا اگر در شرایطی باشید که با هر قیمت و کیفیتی تولید کنید و بفروشيد، لزومی ندارد که به بهره‌وری توجه کنید. عامل ديگر عوامل محیطی اجتماعی است. اگر در باورهای جامعه این موضوع نهادینه شده باشد که افرادی یک شبه به همه چیز می‌رسند به این ترتیب انسان‌ها تلاشی نمی‌کنند که در مسیر رشد و توسعه قرار بگیرند. بحث دیگر میزان بلوغ مدیریت برای رهبری و مدیریت منابع انسانی است. بعضی از مدیران ما در بخش خصوصی و دولتی از منابع انساني خود به درستی استفاده نمی‌کنند. این شرایط در نتیجه چند عامل است: نخست اينكه، به باور نرسیده‌اند و دوم اينكه بالغ نشده‌اند که درک ارزش و اهمیت نیروی انسانی را داشته باشند، سوم مدیریت سرمایه انسانی را یاد نگرفته‌اند. پیچیده‌ترین بخش مدیریت، مدیریت منابع انسانی است. به ویژه اگر بخواهد بعد رهبری پیدا کند و از همه مهم‌تر شکوفاسازی انسان‌ها است. مدیریت امانت‌دار منابع انسانی است. پشتوانه توسعه منابع انسانی تفکر شکوفایی منابع انسانی است. به عبارت دیگر، مدیریتی که یاد بگیرد چگونه پتانسیل‌های منابع انسانی را از بالقوه به بالفعل برساند و قابلیت‌ها را به ظهور رسانده و توانمندی توسعه انسانی را شکوفا کند می‌تواند در زنجیره ارزش‌آفرینی انسانی موثر باشد. اغلب مدیران ما این مهارت را ندارند.
فقیهی: آیا واقعا مشکل حاد ما در حوزه عوامل داخلی مدیریت بنگاه‌ها است یا تاثیرات بسیار شگرف حوزه عوامل بیرونی است که تاثیرگذار بوده است؟ مهاجرت بخش متخصص ما به کشورهای دیگر و بررسی جایگاه و توانمندی آنها در آن کشورها نشان می‌دهد که آنها منجر به تولید ثروت در کشور مقصد شده‌اند، درحالی که همین نیروی انسانی وقتی در کشور بودند، نتوانستند قابلیت‌های خود را نشان بدهند.
خاکی: مساله رابطه بین دو واژه عملکرد و بهره‌وری است. یکی از آشفتگی‌هایی که در نظام فکری مدیران وجود دارد، این است که مدیریت بهره‌وری با مدیریت عملکرد ارتباط چندانی ندارد. هر نوع ارتباطی که باشد، عملکرد حاصل دو نکته است؛ ظرف و ساختار مناسب و مظروف متناسب که همان رفتار متناسب است. اصولا به علت پیشینه نگاه حیدری- نعمتی در ساختار نگاه ایرانی گروهی رفتارگرایانه درباره بهره‌وری نیروی انسانی قضاوت می‌کنند و گروهی دیگر هم به صورت ساختارگرایانه تحلیل می‌کنند. غافل از آنکه آنچه در ساختار بهره‌وری رخ می‌دهد حاصل تعامل بین رفتار و ساختار است. اگر بهره‌وری در سطح بخشی و بنگاهی پایین است، نباید در رفتار و ساختار مشکل را جست‌وجو کرد. باید به گونه‌ای با هم تعامل داشته باشند که این بهره‌وری مثبت باشد.وقتی پدیده‌ای را بررسی می‌کنیم، ممکن است به این نتیجه برسیم که وجه ساختاری آن پدیده گاهی شدیدتر از وجه رفتاری آن باشد.برخی‌ها تمام مسائل حوزه نیروی کار را مسائل روانشناسی می‌دانند. برخی دیگر که تشکیلات روشی و نگاه مهندسی صنایع دارند، دیدگاه دیگری دارند.به نظر من عملکرد هر انسانی در ساحت کلام بخشی، مثل ظروفی است که درون هم هستند. در هر بنگاهی ساختار کلان آن حائز اهمیت است. بحث موضوع در بافت آن است که در این ساختار نمی‌تواند بازی کند. مثل یک فوتبالیست حرفه‌‌ای در زمین ناهموار نمی‌تواند بازی کند. به نظر من چهار عامل در حوزه بهره‌وری منجر به تعامل انسان‌ها می‌شوند. این چهار عامل عبارتند است از: نخست دانش. البته مدرک از این ماجرا خارج است. در بررسی این موضوع می‌توان به وضوح دید که طی سال‌های گذشته در تولید انبوه مدارک و بالا بردن ستون‌های که بگوییم تعداد تحصیل‌کرده‌ها افزایش یافته، بسیار اهتمام شده است در حالی که این غفلت تاریخی است. دومین مورد، بینش یا نگرش یا همان دانش درونی شده است. بر این باورم اکثر ایرانی‌ها هنوز نپذیرفته‌اند که بهره‌وری آنها پایین است و آثار آن را تحمل می‌کنند. وقتی پشت میز خسته می‌شوند، نمی‌پذیرند که علت آن ورزش نکردن است. مورد سوم توان یا مهارت است. فرد می‌خواهد کاری کند اما نمی‌تواند، این نتوانستن ممکن است وجه انگیزشی باشد. نکته دیگر منش است. همین زیاده‌روی‌ها در مصرف مواد غذایی یک مثال روشن است. تردیدی نیست که اصلی‌ترین تجربه هر انسانی حس نامنی‌اش بوده است. انسان به دلیل داشتن حس ناامنی اهل کار بلند مدت کردن نیست.
چنین احساس نا امنی سبب شده تا انسان‌ها فرصت طلب و فردگرا شوند. ضرب‌المثل‌های ما این موضوع را به وضوح نشان می‌دهد. تعریف ما از بهره‌وری پایه ژاپنی دارد. بهره‌وری متداول عبارت است از استفاده بهینه از امکانات موجود و بهره‌وری سرمایه‌گذاری برای افزایش بهره‌وری را بهره‌وری نمی‌دانیم. دلیل آن نگاه کاریزمایی به این موضوع وجود دارد. اصلا اساس سازمان بهره‌وری این‌گونه بنا شده است. اگر قرار است تحولی در این زمینه اتفاق بیفتد، لازم است که بهره‌وری منابع انسانی با نگرش خود انتقادی آغاز شود. یعنی باید بپذیریم هر که هستیم و در هر درجه از موفقیت، سهمی از این زشتی را بر عهده داریم. درحالی که ما در ناکامی‌ها همواره به دنبال مقصر می‌گردیم. نگرش کنونی انسان ایرانی متناسب با رویکرد بهره‌وری مبتنی بر قانون توسعه‌اش نیست. ژاپنی و آلمانی ناسیونالیست بعد از جنگ جهانی دوم در بهبود توسعه کشورش نقش ایفا کردند. در قوانین برنامه و چشم‌انداز رشد 8 درصدی را مورد تاکید قرار داده‌ایم و گفته‌ایم تمام سرمایه‌گذاری‌های جدید را بهره‌وری نمی‌دانیم. بلکه بهره‌وری را استفاده بهینه از منابع موجود فرض می‌کنیم. درحالی که اگر قرار است بهره‌وری افزایش یابد، نیاز به چهار عامل دارد: نخست نداشتن روحیه موکولی. مساله بعدی خلاق بودن است.
عامل بعدی مثبت‌اندیشی نه خوش‌بینی است. نباید بدبین و خوش‌بین مفرط بود زیرا هر دوی آنها خطرناک است... مثبت‌اندیشی پزشک است که بیماری‌ها را می‌بیند و برای بهبود آنها نسخه می‌پیچید. نگرش بعدی براین نکته تاکید دارد که افراد را متوجه کنیم که آنچه رنجشان می‌دهد، ناشی از کم‌کاری آنها است. مشکل دیگر ما این است که غرب به عقلانیت ابزاری رسیده اما در ایران متاسفانه به این دلیل که افراد فنی وارد بحث‌های بهره‌وری شدند و بحث‌های زیربنایی مطرح نشده است. در واقع عقلانیتی که غربی‌ها به آن رسیدند، عقلانیت نظری است. تناسب میان ادعا و مدعا است. عقلانیت نظری یعنی اینکه تا چه حد پرسش‌ها با پاسخ‌ها هماهنگی دارند. مساله بعدی عقلانیت عملی است تناسب میان روش با هدف است. این مسائلی بود که به نظر من به لحاظ توسعه‌یافتگی بسیار قابل توجه است. کشورهایی وجود دارند که به لحاظ توسعه‌یافتگی دیرتر از ما شروع کرده‌اند، اما به دستاوردهایی رسیده‌اند که ما هنوز به آنها دست
نیافته‌ایم.
محمدی: بحث من در سطح بنگاه بود، آقای دکتر خاکی به عوامل درون فردی اشاره کردند. بی‌تردید عوامل موثر در بحث فردی به عوامل درون سازمانی و بیرون سازمانی مرتبط است. مثل شیوه مدیریت و فناوری که در اختیار فرد است.
فقیهی: آقای دکترخاکی به ژاپنی ناسیونالیست اشاره کرد. ژاپنی‌ها یک برنامه 10 ساله برای تغییر نگرش را از سال 1950 آغاز کردند که یک برنامه مدون و سیستماتیک براساس علوم نظری بود. آیا فکر می‌کنید در این رابطه ما نقص داریم؟ مرتب تاکید می‌شود که مثل کشورهای پیشرفته نیستیم و نیازمند یک برنامه جامع برای اصلاح فرهنگی در نیروی کار هستیم. آیا به نظر شما می‌توان با برنامه‌هایی که امروز داریم، به مقصد برسیم؟
محمدی: به نظر من موضوع بحث عوض شد. بهتر بود بحث می‌کردیم که چرا بازدهي منابع انسانی در سازمان‌ها رو به بهبود نگذاشته است تا هم عملکرد بهتر مشخص شود و هم بهره‌وری نیروی انسانی نمایان شود، بخشي از عوامل موثر در بهره‌وری یک سازمان عوامل درون فردی است. معتقدم اول باید بحث باورها، ارزش‌ها و نگرش مطرح شود. مساله بعدی دانش و مهارت است. نکته سوم انگیزش است و در نهایت منش بسیار حائز اهمیت است. اینها عوامل درون فردی موثر بر بهره‌وری هستند که تحت تاثیر عوامل بیرونی قرار دارند. درخصوص عوامل بیرونی رشد بهره‌وری، همان‌طور که عرض کردم شیوه و سبک مدیریت حائز اهمیت است که می‌تواند به انسان‌ها کمک کند تا از توانمندی‌هایشان استفاده کنند و به توسعه برسند. آیا مدیریت انسان را در کنار سایر عوامل تولید می‌گذارد يا محور می‌کند؟ بحث دیگر ساختار و نیروی انسانی است كه انسان‌های درست در جای درست قرار گیرند. مثال چيدن مهره‌ها توسط شطرنج باز است. اگر انسان‌ها را در جای درست خود قرار ندهیم، واضح است که بهره‌وری افزایش نمی‌یابد. يكي از مشکلات این است که اجازه نمی‌دهیم انسان‌ها از خلاقیت خود استفاده کنند. انسان‌ها را باید روی ریل توسعه قرار داد. در فرهنگ یک سازمان روابط و ارزش‌های سازمان باید مناسب باشد. آیا در بنگاه‌ها و سازمان‌های ما تبادل تجربه وجود دارد؟ آیا افراد سطوح بالادر یک سازمان با افراد سطح پایین ارتباط مناسب دارند؟ متاسفانه بررسي‌ها نشان می‌دهد که فرهنگ سازمانی در اغلب سازمان‌هاي ما نامناسب است. موضوع دیگر فناوری است. در سازمان‌های توسعه یافته، افراد از چه فناوري براي پيشرفت كارها استفاده می‌کنند؟ مثلا از سیستم اتوماسیون اداری؟ اینها عوامل درون سازمانی است. بی‌تردید باید در مدیریت یک سازمان از سیستم‌ها و روش‌های درست استفاده کرد اگر افراد بیشتر و هوشمندانه‌تر کار کنند و بهره‌وری آنها افزایش یابد سیستم باید به گونه‌اي آن را جبران كند. اگر افراد بیشتر زحمت بکشند و راندمان کاری بالا رود، سیستم پاداش بايد جبران كند. در حالی که اگر فرد ببیند که حاصل کار او به خودش برنمی‌گردد، تلاش نمی‌کند که به افزایش بهره‌وری سازمان کمک بینجامد. ارتباط بین عملکرد و جبران خدمات در کنار فرهنگ‌سازی و تقویت انگیزه‌های فردی می‌تواند به بهره‌وری سازمان کمک شایانی کند.
فقیهی: اکنون بحث را به درون سازمان آوردیم؛ آقای دکتر محمدی عواملی را مطرح کرده و بحث سیستماتیک و نقش مدیریت را در حوزه سازمان‌ها موثر عنوان کردند. ما تجربه به‌کارگیری ابزارهای غربی را در بنگاه‌هایمان داشته‌ایم. شما فکر می‌کنید که چه اتفاقی افتاده که وقتی این ابزارها در فضای بنگاهی ما قرار می‌گیرند، کارکرد خود را از دست می‌دهند؟
هفده تن: به نکته مهمی اشاره کردید؛ بحث بهره‌وری همانطور که آقای دکتر خاکی اشاره کرد به نوعی بحث عاشقی هم هست. بهره‌وری با سودآوری متفاوت است. ما مدیریت بنگاه‌ها را در این رابطه خیلی مقصر نمی‌دانیم. در حالی که نقش مدیریت را در ارتقای بهره‌وری موثرترین پارامتر می‌دانیم، اما مدیران بخش خصوصی را در کاهش بهره‌وری کشور مقصر نمی‌دانیم .عوامل درون بنگاهی و درون فردی، تغییر نگرش‌ها، تغییر رویکردها و تغییر افراد سازمانی همه از عوامل بیرونی تاثیرگذار بر بنگاه‌های اقتصادی هستند. مادامی که در فضای اقتصاد کلان نتوانیم سیاست‌گذاری درست انجام بدهیم، هرچند که از بهترین ابزارها و مکانیزم‌ها استفاده کنیم، بهره‌وری حاصل نمی‌شود. حتی نوآوری که بیشترین نقش را در ارتقای بهره‌وری دارد، در اقتصادی مثل آمریکا که قوی ترین اقتصاد دنیاست، بررسی میزان بهره‌وری نیروی کار در یک دوره 10 ساله که خروجی کار بر مبنای دلار در ساعت با مبنای 100 دلارمحاسبه شده، نشان می‌دهد در پایان 5 دوره، بهره‌وری از محل سرمایه و نیروی کار 200 دلار بوده که در این میان نقش نوآوری 180 دلار و سرمایه 20 دلار بوده است. بُعد امنیت در بهره‌وری عامل دیگری است که تاثیر آن در اقتصاد کلان سبب می‌شود بهره‌وری نیروی کار افزایش یابد.
ابعادی مثل امنیت برای: سرمایه‌گذاری، تولید، مالکیت، حقوق مالکیت، مالکیت نوآوری، امنیت شغلی برای کارگر، امنیت فردی و اقتصادی و... بنابراین معتقدم که نمی‌توان خلاقیت را به عنوان یک خصیصه فردی در افراد ایجاد کرد. بلکه برای اینکه بتوانیم عوامل تاثیرگذار را در سطح مدیریت خرد و بنگاه‌ها کارساز کنیم اثربخشی بیشترین حجم را در بهره‌وری خواهد داشت.اگر بخواهیم در بنگاه‌ها براساس بهره‌وری عمل کنیم، باید دید بهره‌وری نیروی کار چقدر رشد ایجاد کرده است تا بتوان مزد و سود سالانه‌اش را براین اساس تقسیم کرد. در حساب بهره‌وری سرمایه هم به همین نسبت باید عمل کرد. یعنی در واقع باید بخشی از هزینه‌ها به سرمایه‌گذار برگردد .اگر به دنبال ظهور واقعیت‌ها در درون بنگاه‌ها و افراد هستیم، نظم‌پذیری و اطاعت پذیری بروز خلاقیت، باید ابتدا سیاست‌ها درست تدوین و اجرا شود. وقتی به سطح بنگاه‌ها می‌آییم مهم‌ترین عامل در سطح هر بنگاه‌ها مدیریت است که حرف اول را می‌زند. در کشورما رابطه بین شاغلان و کارفرما نباید رابطه انسان و مدير باشد.
مدیران باید بتوانند رابطه کاریزمایی ایجاد کنند و رابطه مزد بگیری به رابطه عاشقی تبدیل شود. وقتی در یک بنگاهی در ژاپن در حمایت از کارفرمای ورشکسته خودسوزی می‌شود، این رابطه عاشقی است. باید کاری کنیم که به تبع از فرهنگ مذهبی رابطه مدیریت بین پرسنل چنین ارتباط صمیمانه‌ای باشد. یعنی کارگر به مدیر صرفا به شکل یک كارفرما نگاه نکند. براساس تحقیقی که در دانشگاهی در کانادا انجام شد در سال 2005 تنها 6 درصد از عملکرد بنگاه‌ها به انگیزه و مهارت کارگر مرتبط بوده و 9درصد عملکرد بنگاه به تعهد کارکنان برمی گردد. 85 درصد از موفقیت سازمانی به مدیریت سازمانی مرتبط می‌شود. در واقع این مدیریت‌ها هستند که می‌توانند رفتار و نگاه افراد را تغییر بدهند. نظم پذیری و مسوولیت‌پذیری را تغییر بدهند. ضمن اینکه عوامل بیرونی هم تاثیرگذار است. یعنی اگر رشد 2 درصدی تبدیل به رشد 40 درصدی شده، باید بررسی کرد که چگونه این اتفاق افتاده است. وقتی درآمد کارگر پاسخگوی کرایه مسکن او نیست،چگونه می‌توان انتظار داشت که انگیزه عامل اصلی بهره‌وری در بنگاه شود. در حالی که در اروپا 25 درصد از حقوق یک کارگر صرف کرایه مسکن می‌شود و هرساله افزایشی ندارد. اما در کشور ما 53 تا 75 درصد از درآمد یک کارگر و شاغل صرف هزینه مسکن می‌شود. تا زمانی که مهارت محوری در کشور براساس مدرک‌گرایی طراحی شده و به کار توجهی نمی‌شود اصلا کار تبدیل به ثروت نمی‌شود. تا زمانی که مدرک‌گرایی را در سطح آموزش اصلاح نکنیم و نظام طبقه‌‌بندی مشاغل را در کارخانه‌ها و بنگاه‌ها براساس نظام بهره‌وری تنظیم نکنیم، کسی به دنبال مهارت و ارزش‌آفرینی نخواهد بود. در یک کلام پیاده‌سازی نظام کارمزدی به جای وقت مزدی است که می‌تواند راهگشا باشد و کارگر باید بداند براساس ارزشی که ایجاد کرده مزد می‌گیرد؛ در چنین شرایطی است که انگیزه موجب افزایش بهره‌وری می‌شود. این انگیزه را مدیریت ایجاد می‌کند. بنابراین گام اول در تغییر شیوه مدیریت در سازمان‌ها و بنگاه‌ها این است که ابتدا باید کارکنان را با خود همراه کرده و سپس انگیزه‌‌های لازم را در آنها ایجاد کنید. بیش از 22 عامل در سطح بنگاه‌ها بسیار تاثیرگذارند.
فقیهی: نقدی که بر حرکت بهره‌وری در کشور وارد است، به حوزه مهندسی مرتبط می‌دانند. یعنی منتقدان می‌گویند در حرکت‌های بهره‌وری تفکرات انتزاعی فنی وارد شده و همه نگاه‌های ما متمرکز به ابزارهای ژاپنی است. منتقدان تاکید دارند که این ابزارها کاربردی نیستند. شیوه برخورد ما با بهره‌وری نیروی کار و اثربخش کردن این ابزارها چگونه بوده است؟ در بررسی که سال 81 انجام شد در مقایسه با شرکت‌هایی که در ایران و ژاپن مدرک ایزو گرفته بودند، مشخص شد که تعداد ایزوهای ما 75 و در ژاپن 25 هزار ایزو بوده است. در صورتی که شرکت‌های ایرانی نه تنها بهره‌ورتر نشده بودند، بلکه کارآیی خود را از دست داده بودند، شما علت را در چه می‌بینید؟
خاکی: در جزوه‌های کوچکی که در زمان تشکیل سازمان بهره‌وری در وزارت صنایع سنگین منتشر شد کتابی درباره productivity movement بود و تجربه‌های حرکت بهره‌وری به عنوان یک پدیده مشخص از سوی آسیایی‌ها مطرح شده بود بحث بهره‌وری گسسته شد نه جریانی پیوسته. یکی از گرفتاری‌هایی که ما داشتیم و داریم این است که مدیران ما با این سوال مواجه شدند که آیا فعالیت‌های بهبود مدیریتی آنها با فعالیت بهبود بهره‌وری در تعارض و تضاد بوده یا خیر؟ اصولا این فعالیت‌ها چه نسبتی با هم داشته‌اند. خاطرم هست در آن زمان با این پرسش بسیار مواجه می‌شدیم که باید در ساختار و تشکیلات بنگاه‌ها اصلاحاتی صورت بگیرد. اما آیا این اصلاحات در راستای تلاش برای بهره‌وری بوده؟ متاسفانه ما این موضوع را به معنای جریان جدا طرح کردیم و در آغاز بحث بهره‌وری را چنان جلوه دادیم که یک جریان جدید و یک تئوری جدید کشف شده است. غربی‌ها درست از همین نقطه کار را شروع کردند آنها بهره‌وری را از طریق تکامل علم مدیریت دنبال کردند. آسیایی‌ها چون تاخیر تاریخی داشتند، نوع ورودشان به این مساله متفاوت بود. ما این تفاوت‌ها را در نظر نگرفتیم؛ در حالی که تلاش برای بهبود نظام اقتصادی ایران پیش از این داستان سابقه داشته است. متاسفانه در فضای مدیریت و در همایش‌هایی که برگزار می‌شود تقاضا این است که بحث‌ها کاربردی شود وقتی مدیران سازمان‌ها قائل به سنجیده شدن نیستند، چگونه می‌توان چرخه بهبود بهره‌وری را آغاز کرد وگفت حرکت‌ها رو به جلو است. نکته دیگر باید پذیرفت کاربردی بودن دانش مدیریت درست مثل دارو است. تمام داروهای یک داروخانه بالقوه کاربردی هستند، اما زمانی می‌توانند بیماری را بهبود ببخشند که این داروها و بیمار، در اختیار پزشک قرار بگیرد. این پزشک است که با مهارت تشخیص خود می‌تواند دارو تجویز کند. پس بنابراین در علم مدیریت، فی‌البداهه و به صورت بالفعل هیچ چیز کاربردی نداریم همه چیز بالفعل قابلیت کاربردی شدن دارد. همانطور که ژاپنی‌ها علوم مدیریت را گرفتند و بومی کردند، علم مدیریت نیز می‌تواند در کاربرد بومی شود. این کار نیاز به دو وجهه دارد؛ نخست مفهومی، نظری و تئوریک و دیگری ابزاری است. ابزارها هم در علم مدیریت از جنس مفاهیم هستند. یک مجموعه مفهوم هستند که در قالب یک شبکه به هم پیوند خورده‌اند. برخلاف تصور برخی‌ ابزارها از جنس مفهوم هستند. اما مفهومی که به سطح عمل نزدیک‌تر شده است. وقتی تعریفی از یک نظریه می‌دهید یعنی از سازه مفهوم عملی یا کاربردی می‌سازیم. در همایش‌های بهره‌وری همیشه سخنانی می‌گوییم که آنها هورا بکشند و برای به هیجان آوردن خلق سخن گفته‌ایم. پس بنابراین علم مدیریت مجموعه‌ای از تئوری‌ها است. تئوری به ما کمک می‌کند که شرایط را توصیف علمی کنیم و براساس این توصیف امکان پیش‌بینی پیدا کنیم. یعنی تئوری‌هایی در حوزه عوامل دخیل در منابع انسانی به ما کمک می‌کند ابزارهایی بسازیم که این ابزارها بتوانند به توسعه منجر شوند. جامعه مثل یک انسان است، گاهی نیازهای او عاریتی و گاهی حقیقی است. هر جامعه‌ای 2 گونه زمان دارد؛ تقویمی و تکاملی. زمان تقویمی یعنی اینکه کسی در انگلیس امروز سررسید خود را باز می‌کند و همان روزی را نشان می‌دهد که برای من و شما است. اما زمان تکاملی جوامع با یکدیگر فرق می‌کند به همین دلیل است که توصیه می‌کنند در علم مدیریت در سطح آموزش بر سطح زمان تقویمی حرکت کنیم و در سطح مشاوره مدیریت بر سطح تکاملی. به همین دلیل هم بود که بخش زیادی از توصیه‌ها در زمان ما نتوانست پاسخ مورد نظر را بدهد. کارگران ژاپنی هر روز صبح خود را با فحش مشخص به شرکت GM آغاز می‌کنند و این تنفر را کانونی برای رقیب خود می‌دانند. یک مدیر ژاپنی گفته بود ما انتقام هیروشیما را در بازار از آمریکایی‌ها گرفته‌ایم. ما همیشه مسائل را آنقدر در تاریخ عقب می‌بریم که می‌گوییم این بن‌بست تاریخ است. فرهنگ ما نیز دو لایه دارد عناصر بالقوه و بالفعل. کشورهایی پیشرفته در حقیقت توانسته‌اند عناصر منفی فرهنگشان را کمرنگ کرده و از آنها حمایت نکنند. در مقابل عناصر مثبت فرهنگ‌شان را بالا ببرند. بنابراین در پاسخ به این پرسش می‌توان گفت که سیرتکاملی ابزارها طی نشده است. حقیقت این است که مساله مدیریت از مدیران متفاوت است ما یک نظام مدیریت و اشخاص مدیر داریم که این اشخاص مدیر بازیگران در این فرهنگ هستند.
فقیهی: تقویم تکاملی‌مان را در به کارگیری ابزارها به کار نگرفتیم به همین دلیل صحبت از ایرانی شدن ابزارها می‌کنیم. آیا می‌توانید راهکاری برای این مشکل ارائه دهید؟
هفده تن: یکی از مشکلات ما در حوزه بهره‌وری این است نتوانسته‌ایم فرهنگ‌سازی کنیم. مشکل قهرمان‌سازی است. دراین رابطه به افراد جایزه می‌دهیم که این کار هرگز باعث رشد بهره‌وری آنها نمی‌شود. در حالی که جایزه را باید به کارکرد سازمانی، کارهای گروهی و مدیریت مشارکتی داد. این کار باعث رشد بهره‌وری می‌شود. باید از قهرمان پروری به سمت گروه‌گرایی، اجماع‌گرایی، مشارکت‌گرایی و مدیریت مشارکتی تغییر مسیر بدهیم.
فقیهی: در اقتصاد کلان کشور آیا این نظام طراحی نشده یعنی ابزارهایی که منجر به توسعه مدیریت بهره‌وری شود؟
خاکی: در ماده 79 قانون برنامه پنجم تاکید شده است که باید برنامه جامع بهره‌وری تدوین شود، اما امروز چند متخصص برنامه‌ریزی برای بهره‌وری در سطح ملی داریم؟
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
دولت روحانی رسما منتشر کرد

[h=1]متن کامل سند اقتصادی 100 روزه[/h] روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۶ کد خبر: DEN-769646

دنياي اقتصاد- وب‌سایت ریاست‌جمهوری، گزارش عملکرد صد روز اول دولت روحانی در بخش اقتصادی را منتشر کرد. حسن روحانی که پیش از این نیز قول این گزارش را داده بود، عنوان کرده است که اهداف مختلفی را از این گزارش دنبال می‌کند؛ اما روی هم رفته گزارش او، پس از ارائه تصویری از وضعیت فعلی اقتصاد ایران در بخش‌های مختلف و حتی برخی از متغیرهای اقتصادی مانند تورم و بیکاری، از برنامه‌های دولت برای بهبود شرایط نیز رونمایی می‌کند؛ برنامه‌هایی که حداقل در بخش یارانه‌ها و توزیع درآمدها، نقطه مقابل دولت پیشین است.
روايت اقتصادي روحاني از 100 روز اول
همزمان با گفت و گوي تلويزيوني حسن روحاني در مورد گزارش عملكرد دولت در صد روز اول آغاز به كار، گزارش عملكرد دولت يازدهم در بخش هاي مختلف نيز روي وب سايت رياست جمهوري قرار گرفت. «دنياي اقتصاد» متن كامل اين گزارش را در «بخش اقتصادي» منتشر مي كند.
***
دولت، بنا به تعریف، نهادی است در خدمت مردم و اصل وجودی و درجه اهمیت آن، با میزان تاثیر بر زندگی مردم و ارتقای کیفیت زندگی آنان، مورد سنجش و ارزیابی قرار می‌گیرد. هر آنچه دولت در فعالیت‌های خود انجام می‌دهد دارای اثر مستقیم و غیرمستقیم بر زندگی آحاد مردم است. بنابراین ضروري است رییس‌جمهور به عنوان بالاترین مقام اجرایی کشور، به طور مستمر و در فواصل زمانی مناسب، مردم را در جریان فعالیت‌های خود قرار دهد. بدیهی است با توجه به حجم و تنوع بسیار زیاد فعالیت‌های دولت، گزارش بنده محدود به مهم‌ترین موارد است و سایر مقامات دولتی گزارش‌های مربوط به خود را ارائه خواهند داد.
از آنجا که از زمان شروع به کار دولت، این اولین گزارش جامع بنده به مردم است، لازم می‌دانم قبل از ورود به بحث اصلي، در درجه اول به تشريح اهدافی که از ارائه این گزارش دنبال می‌کنم بپردازم و پس از آن، يك نکته مقدماتی مهم را نیز ذکر کنم.
بنده چهار هدف مشخص را از اولین گزارش خود دنبال می‌کنم:
اول، مایلم در مورد اینکه دولت مسوولانه کار می‌کند و جدیت در حل مشکلات دارد و در اصطلاح، اینکه دولت خوب کار می‌کند، به جامعه احساس آرامش بدهم. دوم، به جامعه اين اطمینان را بدهم که این دولت توان حل مسائل را دارد، آنها را درست اولویت‌‌بندی می‌کند و شیوه مناسبی را برای حل مسائل به کار می‌گیرد. می‌خواهم اطمینان بدهم که دولت نه فقط خوب کار می‌کند، بلکه کار را هم خوب انجام می‌دهد. هدف سوم و مهم من آن است که با مردم به تحلیل‌ها و پیش فرض‌های مشترک دست پیدا کنم. مردم ما معمولا راجع به مسائل مختلف کشور و چرایی آنها تحلیل دارند و همه روزه در اتوبوس، تاکسی، محل کار و محافل خانوادگی و دوستانه، راجع به اوضاع و احوال با یکدیگر گفت‌وگو می‌کنند. دولت مي‌تواند با ارائه اطلاعات صحیح و بهنگام به جامعه باعث تصميم‌گيري منطقي‌تر مردم شود و از اين طريق به حل مسائل كلان كشور كمك كند. هدف چهارم من از ارائه این گزارش، مشارکت‌‌طلبی نخبگان و اصحاب فکر و اندیشه و قلم است تا از طریق نقد نگاه و رویکرد دولت، رفتار ما را تصحیح کنند تا در این فرآیند، حلقه ارتباطی میان دولت و نخبگان جامعه که در سال‌های اخیر گسستی غیرقابل قبول پیدا کرده، مجددا شکل بگیرد و مسیر رشد متقابل را هموار سازد.
پیش از ورود به گزارش، ذکر یک نکته مقدماتی را نیز ضروری می‌دانم. بنده برای آنکه بتوانم مسیر آینده را از نگاه دولت ترسیم کنم، ناچار خواهم بود از تبیین وضع موجود یا به عبارت دقیق‌تر، از تحلیل وضعیتی شروع کنم که دولت کار خود را آغاز کرده است. من در این تحلیل، صریح و دقیق خواهم بود و به ویژه از آنجا که می‌خواهم بر «راه‌حل‌ها» متمرکز شوم، به ناچار توجه خاص خود را بر «مشکلات» معطوف خواهم کرد. همان طور که یک پزشک، در مواجهه با بیمار، منحصرا بر مشکل اصلی او متمرکز می‌شود و به سایر حوزه‌هایی که او در آنها از سلامتی برخوردار است نمی‌پردازد، من هم عمدتا مشکلات را مورد توجه قرار می‌دهم.
در اینجا در بیان صریح و دقیق مشکلات، دو ملاحظه مطرح می‌شود:
ملاحظه اول آن است که کشور ما در مقطع حاضر، تحت تحریم‌های سنگین اقتصادی از جانب برخي از كشور‌هاي خارجي است و ممكن است اين تلقي وجود داشته باشد كه بیان مشکلات به معنی پذیرش اثربخشي تحریم‌ها است و بنابراین منجر به کاهش قدرت چانه‌زنی در مذاکرات هسته‌ای ‌شود. در این زمینه، لازم است توضیح دهم چنین نیست؛ زیرا جدای از اطلاعات محرمانه که بیان آنها به مصلحت نیست، ذکر آمار و اطلاعات دقیق، اولا از گسترش شایعات جلوگیری می‌کند، ثانیا باعث تقویت اعتماد به دولت می‌شود که انسجام ملی را در پی دارد و از طریق بهره‌گيري از همراهي مردم با دولت و سرمايه اجتماعي كه در انتخابات رياست‌جمهوري متجلي شده، به عملکرد بهتر اقتصاد کمک می‌کند. به علاوه، مردم حداقل در عرصه اقتصاد، وضعیت را در زندگی جاری خود لمس می‌کنند و انتظار دارند در بیان مسوولان، نشانه‌های درک واقعیت‌ها را مشاهده کنند. این دولت با شعار راستگویی وارد عرصه خدمت‌رسانی شده و خود را ملزم می‌داند که مردم را در جریان وضعیت کشور آنگونه که هست قرار دهد. از طرف ديگر در دنياي امروز هيچ كشوري نمي‌تواند مشكلات داخلي خود را از ديد ديگران پنهان نگه دارد. امروز همه جهانيان مي‌دانند كه كشوري مثل يونان با چه مسائلي مواجه است. همه مي‌دانند اقتصاد آمريكا چه مشكلاتي دارد و اختلافات ميان كنگره و دولت چه بحران‌هايي را برای این کشور ايجاد كرده بود.
اما در ارتباط با مذاکرات، اساسا رویکرد ما این نیست که اثرات تحریم را انکار کرده و از این طریق، کشورهای تحریم‌کننده را به اتخاذ اقدامات سختگیرانه‌تر تشویق کنیم. ما می‌گوییم تحریم‌ها، نیازهای حیاتی و اساسی مردم، مانند دارو، تجهیزات پزشکی، کالاهای اساسی و غذایی و سایر نیازهای اولیه را نشانه گرفته و
فاجعه ساز و غیرانسانی و خلاف چارچوب‌هاي حقوق بشري است. ما می‌گوییم تحریم‌ها و شیوه‌های به کار گرفته شده، حتما یک بازی باخت- باخت است. کشورهای تحریم‌کننده، در عمق جامعه ما، مشکل می‌کارند و نفرت درو می‌کنند. ما این پیش فرض
قطعی را هم می‌‌دانیم که مردم، مسلما به هیچ تصمیم‌گیرنده‌ای اجازه نمی‌دهند که به خدشه‌دار شدن غرور ملی آنها رضایت دهد. نه تنها تجربه ما، بلکه تجربیات مشابه تاریخی هم نشان داده که وارد آوردن فشارهای اقتصادی، معمولا اثر عکس داشته است. ما همان طور که در عمل هم نشان داده‌ایم، به کشورهای تحریم‌کننده اعلام کرده‌ایم که تنها راه‌حل، مذاکره سازنده و زمان‌دار است. از طرف ديگر، هرچند تحريم‌ها فشار سنگيني را به كشور وارد مي‌كند، اما بنده به هیچ وجه اعتقاد ندارم که عنصر «مسلط» در به وجود آوردن شرایط نابسامان اقتصادی موجود، تحریم‌ها است. همان‌طور که در ادامه توضیح خواهم داد، ما اگر تحریم‌ها را هم نمی‌داشتیم با مسائل بزرگ اقتصادی مواجه می‌شدیم و هم اینک هم اگر تحریم‌ها برداشته شود، اما سیاست‌ها اصلاح نشود، برخی از مسائل همچنان پابرجا خواهد بود. البته همان‌طور که می‌دانید ما در جهت ایفای رسالت خود و بهبود اوضاع كشور رفع تحریم‌ها را با جدیت دنبال کرده و در همین مدت کوتاه هم به نتایج رضایت‌بخشی دست یافته‌ایم، اما با جدیتی بسیار بیشتر، به اصلاح امور داخلی می‌پردازیم و در رفع موانع ناشی از سوء تدبیر داخلی مصمم هستیم.
ملاحظه دوم آن است که بنده در ترسیم مسیر آینده دولت، «ناگزیر» از پرداختن به گذشته خواهم بود. پرداختن به گذشته می‌تواند با یکی از دو رویکرد متفاوت صورت گیرد. رویکرد اول آنکه دولت با بیان مشکلات به ارث رسیده، از مسوولیت خود در بهبود امور و رفع مشکلات سر باز زند و تقصیرات را متوجه گذشتگان بداند، اما در رویکرد دوم، با نگاهی مسوولانه و اميدوارانه و در جهت رفع مشکلات، به آسیب‌شناسي آنها پرداخته و از موضع ارائه راه‌حل، گذشته و وضع موجود را مورد بررسي نقادانه قرار دهد. موضع بنده، رویکرد دوم است. همچنین فکر می‌کنم، بسیار ضروری است نوع رویکرد و نتايج عملكردي دولت‌های گذشته و به ویژه دولت قبل، در عرصه‌های مختلف، در دانشگاه‌ها، مطبوعات، صدا و سیما و غیره، از جهت یادگیری و جمع‌بندی تجربی در مورد نگرش‌های مختلف به اداره کشور، با دعوت از مسوولان قبلی و صاحبنظران به بحث گذاشته شود.
شناخت وضعیت موجود در بدو تشکیل دولت بنده و علت‌های آن، از این جهت اهمیت دارد که براساس نظرات کارشناسی، به استثنای دو سال اول پس از پیروزی انقلاب اسلامی که به اقتضای شرایط طبیعی آن دوران، به عنوان سال‌های بسیار نامطلوب در عملکرد اقتصاد کشور محسوب می‌شوند، مقطع حاضر، «بدترین» وضعیت اقتصادی از نظر رکود همراه با تورم، در کل تاریخ ثبت شده بیش از پنجاه سال عملکرد گذشته کشور است.
در این مسیر ناهموار به شما مردم عزیز اطمینان ‌می‌دهم که دولت تدبیر و امید، زمان را تلف نخواهد کرد و هیچ ظرفیت انسانی و مدیریت قابل‌استفاده‌ای را رها نخواهد کرد. کار ما بسیار دشوار، اما عزم ما نیز در رفع مشکلات استوار است و توان انسانی و مدیریتی خوبی را برای این کار تجهیز کرده‌ایم. از طرف دیگر، نگاه ما به انجام وظایفمان، این‌گونه نیست که دولتی فعال و مردمی تماشاچی بخواهیم. ما زمانی خود را مفید و موثر می‌دانیم که مردم را در عرصه‌های مختلف فعال و موثر ببینیم و نقش اصلی خود را در راه‌اندازی این حرکت تعریف کنیم. معتقدم شرط لازم همراهی مردم با دولت، صداقت دولتمردان در بیان مشکلات ملموس و واقعی آنان است و به همین دلیل بنده مشابه این گزارش، در هر مقطع مشکلات حل شده را در کنار مشکلاتی که باقی مانده برای شما مردم عزیز توضیح خواهم داد.
چه تحویل گرفته‌ایم و از کجا شروع کرده‌ایم؟
دولت به عنوان اولین اقدام، به موازات استقرار مدیران جدید، به شناسایی وضعیت موجود کشور و آسیب‌شناسی دقیق شرایط پرداخت.
لازم بود مهم‌ترین مسائلی را که باید به حل آنها اهتمام ورزیم با دقت کافی فهرست کرده و آنها را بر حسب درجه اولویت، مانند میزان تاثیر بر زندگی مردم و سرعت به نتیجه رسیدن مرتب کنیم. برخی مسائل هستند که بسیار مهمند، اما دیر به نتیجه می‌رسند و برخی مسائل هستند که از اهمیت کمتری برخوردارند اما نتیجه آنها را در زندگی مردم می‌توان با سرعت مشاهده کرد و برخی مسائل هستند که مانند بیماری‌های پنهان، در آینده سرباز می‌کنند. بر این اساس موفق شدیم تا فوری‌ترین و مهم‌ترین مسائل روز و مهم‌ترین مسائل آینده را شناسایی کرده و ریشه‌ها و راه‌حل‌ها را به دست آوریم.

مهم‌ترین مسائل اقتصادی پیش‌روی دولت

1 - اشتغال و بیکاری
از نظر درجه اهمیت، این دولت مهم‌ترین مساله کشور در سال‌های نزدیک آینده را بیکاری جوانان و به ویژه جوانان تحصیلکرده می‌داند. طی دوره 1384 تا 1391 حدود 7 میلیون نفر به جمعیت در سن کار اضافه شده (به طور متوسط سالی یک میلیون نفر) که از این تعداد بیش از 6 میلیون نفر هنوز به بازار کار وارد نشده و افراد مشغول به تحصیل در مقطع آموزش عالی نیز به رقم بی‌‌سابقه 5/ 4 میلیون نزدیک شده است. بخش قابل‌توجهی از این تعداد که قاعدتا باید طی سال‌های گذشته به بازار کار وارد می‌شدند، مسلما در جست‌وجوی شغل به بازار کار وارد خواهند شد. این در حالی است که بر اساس آمارهای موجود طی سال‌های 1384 تا 1391 به طور متوسط در هر سال 81 هزار نفر به شاغلان کشور افزوده شده و نرخ بیکاری جوانان در پایان سال 1391، 5/ 24 درصد و نرخ بیکاری زنان جوان بیش از 38 درصد بوده است. اقتصاد ما باید آنچنان خود را تجهیز کند که نه تنها برای کسانی که طبق روال طبیعی سنی وارد بازار کار خواهند شد، بلکه برای انبوه جوانانی که طی سال‌های گذشته به جای بازار کار وارد آموزش عالی شده‌اند هم کار پیدا کند. عدم توجه به مساله ایجاد شغل درآمدزا و بروز بحران بیکاری در پی آن می‌تواند عواقب اجتماعی جدی از جمله افزایش طلاق، جرم و اعتیاد و بحران‌های خانوادگی و فقر را در پی داشته باشد.
2 - رکود همراه با تورم
دغدغه افزايش بیکاری سال‌های آینده آن‌گاه جدی‌تر می‌شود که به وضعیت اقتصاد کشور طی سال‌های 1391 و 1392 توجه عمیق‌تری بکنیم. نقطه شروع به کار این دولت، شرایط رکود تورمی بسیار جدی بوده است. سال 1391 از نظر شدت افت تولید، بعد از سال 1365 از ابتدای دهه 1360 دارای دومین رکورد است. از حیث شدت تورم نیز سال 1392 بعد از سال 1374 دومین مقام را دارد. به‌جز دو سال اول حین و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بدترین سال از نظر شدت رکود، سال 1365 با رشد اقتصادی منفی 1/ 9 در اوج جنگ تحمیلی بوده است، اما در این سال تورم حدودا 23 درصدی داشته‌ایم. در سال 1374 نیز با اینکه تورم 49 درصدی داشته‌ایم، اما رشد اقتصادی نزدیک به 3 درصد بوده است؛ بنابراین بروز همزمان رکود و تورم طي 2 سال متوالي در ابعادی که اقتصاد ایران در شرایط کنونی با آن روبه‌رو است، در تاریخ اقتصاد کشور بی‌نظیر و منحصر به فرد است. بنابراین رکود اقتصادی همراه با تورم، بزرگ‌ترین مشکل «کنونی» و بیکاری پنهان جوانان تحصیل‌کرده، مهم‌ترین معضل «آتی» این اقتصاد است.
درک این نکته که چه علل و عواملی چنین عملکرد تاسف بار و غیر‌قابل‌دفاعی را برای اقتصاد کشور رقم زدند مسیر خروج از این شرایط را هم مشخص می‌کند. مردم ما طی 2 -3 سال گذشته با طیف متفاوتی از تحلیل‌ها در مورد ریشه‌های شرایط نابسامان اقتصادی از نظر میزان اثرگذاری سیاست‌های داخلی و میزان اثرگذاری تحریم‌ها مواجه بوده‌اند. در مورد آثار تحریم بر اقتصاد کشور نیز از بی‌اثر خواندن کامل تا منتسب کردن همه مسائل موجود به تحریم را شنیده‌اند. برای دریافتن اینکه در شرایط رکود تورمی فعلی اقتصاد ایران، سیاست‌های داخلی و تحریم‌ها چه نقشی داشته‌اند، ابتدا به تشریح شرایط رکودی و علل بروز آن در اقتصاد کشور می‌پردازم و برای این منظور گزارشی از وضعیت کلی سه بخش مهم اقتصاد کشور یعنی بخش‌های نفت و گاز، کشاورزی و صنعت ارائه می‌کنم، سپس شرایط تورمی کشور و علل آن را تشریح می‌کنم.


رکود و علل آن
مسائل بخش نفت و گاز
همانطور که می‌دانیم، طی دهه‌های گذشته، یکی از موتورهای اصلی تحرک اقتصاد کشور بخش نفت بوده که در سال‌های اخیر با مشکلات فراوانی مواجه شده است. تولید نفت خام از سال 1380 تا سال 1384 با روندی افزایشی از حدود 5/ 3 میلیون بشکه در سال 1380 به بیش از 4 میلیون و 100 هزار بشکه در روز در سال 1384 رسید، ولی از سال 1384 کاهش سرمایه‌گذاری در اکتشاف و تولید نفت باعث شد تولید روندي نزولی پيدا كند. صادرات نفت نیز به دلیل افزایش تحریم‌ها با محدودیت‌های زیادی مواجه شد؛ بنابراین یکی از اولویت‌های مهم کنونی دولت بازگرداندن تولید و صادرات نفت به ارقام سال‌های قبل از 1384 است.
متاسفانه، طی چهار سال گذشته به‌رغم نياز جدي كشور به انرژي و اولويت بسيار بالاي بهره‌برداري از ميادين مشترك هیچ‌یک از میدان‌های گازی جدید به بهره‌برداری کامل نرسیده‌‌اند و در حال حاضر کشوری که از نظر حجم ذخاير گازی در مرتبه دوم جهانی قرار دارد، برای تامین انرژی داخلی خود نزدیک به 40 میلیارد مترمکعب کسری دارد. از طرفی روابط مالی شرکت ملی پالایش و پخش و شرکت ملی گاز با خزانه و سازمان هدفمندی یارانه‌ها شفاف نبوده و برداشت از حساب این شرکت‌ها برای اجرای طرح هدفمندی یارانه‌ها، این شرکت‌ها را با موانعی در تامین منابع مواجه کرده است.
در چنین شرایطی کنار گذاشتن نیروهای با سابقه و متخصص بخش نفت و حذف پيمانكاران بخش خصوصي، حل مشکلات این بخش را هم پیچیده‌تر كرده است. علاوه بر این، اعمال تحریم‌ها منجر به عدم دریافت بخش قابل‌توجهی از درآمد حاصل از فروش نفت خام طی 2 سال گذشته و کاهش سرمایه‌گذاری‌های خارجی شده است.

مسائل بخش کشاورزی
در بخش کشاورزی که به لحاظ ماهیت فعالیت، همواره از سیاست‌های حمایتی دولت برخوردار بوده سوءمدیریت دولت می‌تواند اثرات مخرب زیادی در این بخش داشته باشد. طی سال‌های 1379 تا 1384 به‌طور متوسط سالی 1 میلیون تن به خرید تضمینی گندم افزوده و حدود 1 میلیون تن از میزان واردات کاسته شده بود و این مسیر رو به جلو باعث شد در سال 1383 در تولید گندم به خودکفایی برسیم. در این دوره خرید تضمینی از 5/5 میلیون تن در سال 1380 به بیش از 11 میلیون تن در سال 1384 و واردات گندم از 6/8 میلیون تن در سال 1379 به 105 هزار تن در سال 1383 رسید. ولی طی دوره 1384 تا 1391 این مسیر تغییر کرد و به‌طور متوسط سالی 1 میلیون تن از خرید تضمینی گندم کاهش و حدود يك میلیون تن به میزان واردات افزوده شد. میزان خرید تضمینی گندم از 11/4 میلیون تن در سال 84 به 2/2 میلیون تن در سال 1391 کاهش پیدا کرد و در همین دوره واردات گندم از 105 هزار تن در سال 84 به حدود 6/8 میلیون تن در سال 91 افزایش یافت و پیش‌بینی می‌شود واردات گندم در سال 1392 بالغ بر 7/2 میلیون تن باشد. واردات محصولات کشاورزی نیز طی سال‌های 84 تا 91، از 3.3 میلیارد دلار در سال 1384 به 14/3 میلیارد دلار در سال 91 رسیده که به معنی افزایشی 4 برابری است. تفاوت صادرات و واردات بخش کشاورزی و مواد غذایی کشور طی دوره 1384 تا 1391 از منفی یک میلیارد دلار در سال 84 هشت برابر شده و به منفی 8 میلیارد دلار در سال 1391رسیده است.


مسائل بخش صنعت
بخش صنعت کشور از سال 1390 به دلیل پدیدار شدن آثار اجرای مرحله اول هدفمندی یارانه‌ها درکنار تشدید تحریم‌ها و بروز مشکلات برای تامین ارز واردات کالاهای واسطه‌ای و سرمایه‌ای بسیار تحت تاثیر قرار گرفته است. نتیجه موانع مذکور باعث شده رشد سرمایه‌گذاری در سال 1391 به منفی 9/ 21 درصد کاهش يابد و رشد بخش صنعت نیز به منفی 9/9 درصد برسد.
وابسته‌تر شدن صنعت به واردات طی سال‌های منتهی به 1390 باعث شد صنعت ما در مقابل تحریم‌ها بسیار آسیب‌پذیر شود، به عنوان مثال موانع ورود کالاهای واسطه‌ای سبب کاهش شدید تولید خودرو و صادرات صنعتی در 5 ماهه اول امسال شد. از طرفی نحوه اجرای قانون هدفمندسازی یارانه‌ها و معطوف شدن توجه اصلی در این طرح به سهم پرداختی خانوارها، به تولید و به‌طور خاص صنایع صدمه جدی وارد کرد.
مساله تامین مالی فعالیت‌های اقتصادی و نظام چند نرخی و بی‌ثباتی بازار ارز در کنار تورم بالا و ورود دولت در عرصه قیمت‌گذاری از دیگر موانع پیش‌روی صنعت کشور در سال‌های اخیر بوده‌اند. علاوه بر این، واگذاری‌های بدون مطالعه بنگاه‌های صنعتی و اجراي طرح‌هایی مانند سهام عدالت منجر به تسلط نهادهای عمومی غیردولتی و بخش شبه خصوصی بر این بنگاه‌ها شد که در نتیجه آن رقابت‌پذيري و محیط کسب و کار بیش از پیش با مشکل مواجه شد.


آسیب‌پذیر شدن اقتصاد داخلی در مقابل تحریم‌ها
باید توجه کرد که اوضاع نابسامان توضیح داده شده در سه بخش مهم اقتصادی کشور، در شرایطی به وجود آمده که طی سال‌های اخیر اقتصاد ایران از نعمت رشد زیاد درآمدهای ارزی بهره‌مند بوده است. در طول تاریخ اقتصادی کشور، در 2 مقطع 1356 - 1352 و 1390 - 1383، اقتصاد ایران از نعمت افزایش درآمدهای ارزی سرشار برخوردار شده که در هر دو دوره هم، از آزمون این وفور ناموفق بیرون آمده و بخش اصلی درآمد تنها صرف افزایش شدید واردات شده و به توليد و اشتغال ضربه وارد كرده است. واردات کالایی ایران طی سال‌های 1383 تا 1389 در حدود دو برابر شده و از 38 میلیارد دلار سال 83 به 75 میلیارد دلار واردات سال 1389 رسیده است. در واقع 2 مسیر واگرا از سال 84 تا 91 در عرصه اقتصاد داخلی و سیاست خارجی کشور پیگیری شده است: از یک سو، در سیاست خارجی رویکرد تهاجمی اتخاذ شد و موضوعاتی که به جز ایجاد هیجان و تنش در روابط خارجی هیچ دستاوردی نداشت، مطرح شد. از سوی دیگر در عرصه اقتصاد داخلی، وابسته کردن تولید و مصرف به واردات و کنترل قیمت کالاهای مصرفی به کمک واردات و ارز ارزان در دستور کار قرار گرفت. درست در زمانی که هر روز موضوع تنش‌زای جدیدی در عرصه روابط بین‌الملل از طرف ما مطرح می‌شد، میزان واردات کشور با اتکا به درآمدهای نفتی افزایش‌های جهشی پیدا می‌کرد.
در نتیجه رونق درآمدهای نفتی منجر به وابستگی بیشتر سبد خانوار ایرانی به کالاهای خارجی شده است. (افزایش واردات در صورتی که از محل افزایش صادرات تامین شود، مشکلی ندارد. ولی افزایش واردات دوره اخیر از محل افزایش درآمدهای نفتی حاصل شده است.) نکته مهم تمایز میان دوره اخیر افزایش درآمدهای نفتی در مقایسه با دوره اول وفور آن است که در دوره اخیر، وابستگی اقتصاد به واردات بدون توجه به مسائل بین‌المللی و تعارض با غرب صورت گرفت. درنتیجه با ایجاد محدودیت برای درآمدهای ارزی در اثر تحریم‌ها، نرخ ارز افزایش و واردات در سال‌های 1391 و بخصوص ابتدای 1392 دچار کاهش شد و از این نظر، رفاه خانوارهای ایرانی که تحت تاثیر واردات زیاد قرار داشت دچار افت شدیدی شد. ارزش پول کشور، از اواخر سال 1390 تا اوائل سال 1392 نزدیک به یک سوم کاهش پیدا کرد. نوسانات شدید نرخ ارز نیز با ایجاد فضای بی‌ثبات در اقتصاد منجر به بروز اختلال در تعهدات بانک‌ها و اخلال در تجارت خارجی شد. در سال 1391 درآمدهای حاصل از فروش نفت تقریبا نصف شده و واردات نیز در حدود 10 میلیارد دلار کاهش یافته است (کاهش 15 درصدی). در هفت ماهه ابتدای سال 1392 نیز واردات کالا 25 درصد نسبت به 7 ماهه سال 1391 کاهش یافته است. در نتیجه افزایش واردات طی سال‌های قبل نه شغلی ایجاد کرد و نه منجر به رشدهای اقتصادی بالا شد و بالعکس اقتصاد ایران را دچار رشدهای آسیب‌پذیر کرد که حاصل آن رشد منفی بالای سال 1391 بود.
در شرایطی که تنگ شدن حلقه‌های تحریم بر بدنه نظام بانکی و صنعت نفت کشور از مدت‌ها قبل قابل‌پیش‌بینی بود، افزایش مستمر واردات ارزان قیمت و هضم شدن تولید داخلی در درون اقتصاد بین‌الملل با اتکای به ذخایر بانک مرکزی و درآمدهای آسيب پذير نفتی بسيار غيرمحتاطانه بوده است. اقتصاد ايران مي‌توانست در دوره وفور نفتي فرصت را غنيمت شمرده و از اين شرایط استثنايي براي انبوه متولدان دهه 60 شغل ايجاد كند؛ در حالي كه طي اين مدت ما سخاوتمندانه برای اقتصاد كشورهايي كه از آنها واردات انبوه داشتيم، شغل ایجاد کردیم.
در واقع سياست‌هاي وارداتي طی سال‌های 1384 تا 1390 كشور را در شرايطي قرار داد که غرب بتواند با ایجاد موانع برای فروش نفت و مبادلات بانکی، بیشترین لطمه را وارد کند. تحریم نفتی کشور، ارز مورد نیاز برای تامین واردات را محدود کرد و تحریم بانکی، فعالان اقتصادی و بدنه تولید را برای تامین نیازهای تولید در مضیقه سنگین قرار داد؛ بنابراین اگرچه «ایجاد رکود» به تحریم بانکی و نفتی برمی‌گردد، ولی «شدت» رکود نتیجه سوء‌تدبیرها و سیاست‌های اعمال شده است. به هر حال همان‌طور که توضیح دادم، رکود نتیجه اولیه و مستقیم اعمال تحریم‌های ظالمانه علیه جمهوری اسلامی بوده، اما به‌طور قطع، «شدت رکود» را می‌توان به نحوه سیاست‌گذاری نسبت داد.


تورم و علل آن
علاوه بر نقش غیر قابل‌انکار سوءتدبیر در تشدید آثار تحریم بر تولید کشور و شدت رکود، بخش اصلي تورم شتابان کشور در سال‌های گذشته که متاسفانه در نیمه اول امسال به اوج خود رسید، ریشه در شیوه سیاست‌گذاری دارد. نرخ تورم در سال‌های اخیر از سال 1389 به بعد به طور متوسط هرسال در حدود 9واحد درصد افزایش پیدا کرده و اینک متاسفانه ایران یکی از بالاترین تورم‌های جهان را دارد.
تحول عمده نامطلوب دیگری که در اقتصاد ما کاملا تازگی دارد، بالاتر بودن 8 تا 10 واحد درصدی تورم روستایی در مقایسه با تورم بالای شهری از سال 1390 به بعد است که بیانگر وارد آمدن فشار سنگین‌تر تورمی بر خانوارهای روستایی است! مساله‌ای که اثر منفی تورم را برای مردم ملموس تر کرده، بالا بودن تورم اقلام مصرفی خانوارها است که افزایش قیمت آنها بسیار بالاتر از سایر گروه‌ها بوده است. تورم گروه کالایی خوراکی و آشامیدنی در 12 ماه منتهی به شهریور 92: 51 درصد، تورم گروه کالایی پوشاک در 12 ماه منتهی به شهریور 92: 1/ 60 درصد، تورم گروه کالایی بهداشت و درمان در 12 ماه منتهی به شهریور 92: 3/ 43 درصد محاسبه شده است. ارقام بالای رشد قیمت این‌گونه نیاز‌های اولیه، نشان دهنده وارد آمدن فشار بالاتر بر خانوارهای کم درآمد است.
علت اصلی تورم کشور ما، رشد بالای حجم نقدینگی است. حجم نقدینگی از حدود 68 هزار میلیارد تومان در سال 1383 به 473 هزار میلیارد تومان در خرداد ماه سال 1392 رسیده که نشانگر حدود 7 برابر شدن آن طي این دوره است. عامل اصلی رشد نقدینگی در دوره 91 -1386 رشد بالای بدهی بانک‌ها به بانک مرکزی بوده است. 77 درصد این بدهی مربوط به بدهی بانک مسکن به بانک مرکزی است که ناشی از ارائه خطوط اعتباری طرح مسکن مهر به این بانک است. بر همین اساس است که کارشناسان، بخش قابل‌ملاحظه‌ای از تورم کنونی را به تامین مالی مسکن مهر از محل منابع بانک مرکزی نسبت می‌دهند. وقتي دولت از طریق چاپ پول براي بخشي از جامعه مسكن تهيه مي‌كند در واقع با ایجاد تورم و کاهش قدرت خرید 75 میلیون ایرانی احداث مسكن را تامين مالي كرده است. بنده هرچند به کار نیمه تمام انجام شده توسط دولت قبل به ناچار به چشم یک تعهد جدی دولت خود نگاه می‌کنم، اما مايلم مردم عزيز به كار دشوار دولت درتامين مالي مسكن مهر در كنار اولويت بالاي كنترل تورم براي كاهش فشار به زندگي آنان توجه داشته باشند.
عامل دیگر بی‌انضباطی مالی و رشد نقدینگی، کسری بودجه ناشی از طرح هدفمندسازی یارانه‌ها است. دولت هر ماه 3500 میلیارد تومان به حساب خانوارها واریز می‌کند که نزديك 1000 میلیارد تومان از محل بودجه عمومي به آن اختصاص پیدا می‌کند و علاوه بر آن باز هم در هرماه با کسری بین 300 تا 500 میلیارد تومان مواجه است. معنای دقیق این ارقام آن است که یارانه‌های پرداختی به خانوارها دارای کسری حدودا 45 درصدی است. این کسری تا کنون با استقراض 5700 میلیارد تومان از بانک مرکزی و فشار مضاعف بر شرکت‌های نفت و گاز، تامین شده است.
علاوه بر کسری ناشی از هدفمندسازی یارانه‌ها، بدهی دولت به سیستم بانکی شامل بانک مرکزی، بانک‌‌ها و نیز بدهی به سازمان‌ها و پیمانکاران مقدار قابل‌توجهی است. به عنوان مثال، بدهی دولت به سیستم بانکی (بانک مرکزی و بانک‌‌ها) حدود 74 هزار میلیارد تومان است که معادل 3 برابر این رقم در سال 1384 است. در کنار بدهی به سیستم بانکی، برآوردهای اولیه نشان می دهد که بدهی دولت به صندوق‌های بازنشستگی و تامین اجتماعی، بیش از 60 هزار میلیارد تومان است. به این رقم می‌توان بدهی دولت به پیمانکاران و سایر صندوق‌ها را هم اضافه کرد. بدهی دولت در حد مبالغ ذکر شده، به‌رغم برخورداری کم‌نظیر از 600 میلیارد دلار درآمد نفتی است. مساله بدهی‌های دولت یکی از دغدغه‌های جدی بنده از بدو تشکیل دولت بوده که از معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی خواسته‌ام تا اولا ارقام دقیق آن را به تفکیک استخراج کند و ثانیا ساز و کارهای شکل‌گیری و افزایش آن را شناسایی کرده و این پدیده را تحت کنترل درآورد. همان طور که ملاحظه می‌کنید این بخش از مشکلات واقعا ارتباطی به تحریم‌ها ندارد و وضعیت تورمی کشور می‌توانست در حال حاضر به مراتب بهتر از شرایط دشوار موجود باشد. لازم است به مساله بدهی‌های دولت، تعهدات دولت بابت طرح‌های نیمه تمام به مبلغ حدود 300 هزار میلیارد تومان را نیز اضافه کنیم.


مسائل مهم دیگر پیش‌روی دولت
در کنار مشکلات اقتصادی سال‌های اخیر، مسائل دیگری هم کیفیت زندگی ایرانیان را متاثر کرده است. مسائل زیست محیطی یکی از این مشکلات است. مصائب موجود محیط زیست، گستره بسیار وسیعی دارد و دامنه آن، آلودگی هوای کلانشهرها، قطع درختان، پدیده ریزگردها، معضل پسماند در کلانشهرها، ورود فاضلاب‌ها به دریای خزر و بالاخره خشک شدن فاجعه بار برخی از دریاچه‌ها (بالاخص دریاچه ارومیه) را شامل می‌شود. به هم خوردن زیر ساخت‌های زیست محیطی، می‌تواند فاجعه‌های بزرگی بیافریند و دولت یازدهم در این زمینه راهی بسیار دشوار پیش رو دارد. برطرف کردن هریک از مشکلات زیست محیطی موجود کاری دشوار و نیازمند زمان و منابع فراوان است.
از مسائل دیگری که نیاز به اهتمام جدی درآن داریم مشکلات آب است. متوسط بارندگی سالانه کشور ما یک سوم متوسط بارندگی جهانی است، الگوی نامناسب مصرف آب و قیمت‌گذاری غیر واقعی آن باعث شده مصرف سرانه آب در ایران که جزو مناطق خشک و نیمه خشک به حساب می‌آید، از کشوری مانند ترکیه که جزو کشورهای دارای منابع آب کافی است، بیشتر باشد. از سوی دیگر راندمان آبیاری در ایران بسیار پایین و حتی کمتر از کشورهایی همچون افغانستان، پاکستان و عربستان است. همچنين عدم كنترل بر آب‌هايي كه از كشور خارج مي‌شود نيز بر مشكلات بخش آب افزوده است.
در صنعت برق نیز ایران بزرگ‌ترین صنعت برق منطقه و چهاردهمین صنعت برق جهان را دارد، ولی بالابودن هزینه‌های تولید برق و کاهش میزان بهره‌برداری از ظرفیت نیروگاه‌ها و عدم پرداخت منابع حاصل از اجرای طرح هدفمندی به نیروگاه‌ها، بخش برق را با چالش مواجه کرده و موجب افزایش بدهی دولت به پیمانکاران این بخش شده است.
موضوع مهم دیگر مسائل بهداشت و سلامت خانواده‌ها است که به‌جز مسائل قبلی، تحولات نرخ ارز و تحریم دارو به این مسائل دامن زده است. در برنامه پنجم مقرر شده بود که 10 درصد از خالص کل وجوه حاصل از اجرای هدفمندی به اعتبارات بخش سلامت افزوده شود که عملا این موضوع نادیده گرفته شده است. همچنین سیاست هدفمندسازی موجب افزایش هزینه تمام شده دارو برای کارخانه‌های تولیدکننده شده که محل جبرانی برای آن در نظر گرفته نشده است. افزایش قیمت دارو در کنار افزایش نرخ ارز منجر به افزایش قاچاق داروهای بی‌کیفیت به داخل شده است. از طرف دیگر، فرسودگی زیرساخت‌های فیزیکی بخش سلامت مانند تعدد بیمارستان‌های بالای 50 سال و خانه‌های بهداشت و مراکز بهداشتی درمانی بالای 30 سال دیگر مشکل این بخش است. یکی از مهم‌ترین مشکلات مردم در حوزه بیمه‌های درمانی است. کم‌درآمدترین اقشار جامعه در طول دوران اشتغال حق بیمه خود را پرداخت می‌کنند؛ ولی دقیقا در دورانی که بیشترین نیاز به دارو و مراقبت‌های پزشکی دارند، سطح پوشش بیمه‌ای ناچیزی نصیب آنها می‌شود و این اوج بی‌عدالتی است که بیماری که تنها مرجعش دولت است در چنین شرایطی به حال خود رها شود.
آنچه را که تا به اینجا ذکر کردم شرایط آغاز به کار دولت را تصویر کرد. بنده زمانی که نامزدی در انتخابات ریاست‌جمهوری را بررسی می‌کردم و با افراد مختلف در این زمینه مشورت‌هایی را به عمل می‌آوردم، همه طرف‌های مشورت اتفاق نظر داشتند که دولت یازدهم با دشواری‌های بسیار زیادی مواجه خواهد بود و کار سختی را پیش رو خواهد داشت. اینجانب نیز در زمان انتخابات، با در میان گذاشتن مسائل با مردم و معرفی رویکردی که در حل مسائل خواهم داشت مورد اقبال قرار گرفتم و دولت یازدهم بر این اساس تشکیل شد. اینک با گذشت 100 روز از فعالیت دولت و دسترسی به اطلاعات بیشتر، گزارشی از اینکه چه تحویل گرفتیم و از کجا شروع کردیم را ارائه کردم. حال لازم است به طور مختصر رویکرد دولت در برخورد با مسائل و حل آنها را توضیح دهم.
3. رویکرد دولت در حل مسائل چیست؟
• به عنوان یک رویکرد کلی، دولت در هر سه عرصه اقتصاد، فرهنگ و سیاست، قائل به اعتماد به مردم و در نظر گرفتن جایگاه دولت به عنوان پشتیبان و فراهم آورنده زیرساخت است.
• در عرصه بين‌المللي در چارچوب منطق و احترام به حقوق بين‌الملل، مواضع اصولي جمهوري اسلامي و منافع ملي را پي مي‌گيريم. مشي ما در اين زمينه همان است كه مقام معظم رهبري تحت عناوين عزت حكمت و مصلحت تعيين كرده‌اند.
• محور اصلی مواجهه ما با مشکل تورم، کنترل قیمت‌ و اعمال راه‌حل‌های موقتی نیست. این شیوه کار بارها تجربه شده و نادرستی خود را ثابت کرده است. ما برای کاهش تورم، راه‌حل اصولی یعنی کاهش رشد نقدینگی و تقویت بنیان‌های تولیدی کشور را دنبال می‌کنیم.
• نقش دولت را در بازارهای انحصاری و شبه‌انحصاری، شکستن انحصارات و گشودن فضای رقابتی و قاعده‌‌گذاری در شرایط غیر رقابتی می‌دانیم.
• برای حل مشکل بیکاری، به دنبال تکرار طرح‌های ناموفق مقطعی، مانند اعطای وام به بنگاه‌های زودبازده (بدون بازده) نخواهیم بود و حل این مساله را در چارچوب شرایط مساعد اقتصاد کلان و رفع مشکلات پایه‌ای اقتصاد در تولید و سرمایه‌گذاری تعقیب می‌کنیم.
• قائل به تعامل سازنده با دنیا هستیم و بهره‌گیری از ظرفیت‌های موجود در جهان را برای افزایش تولید و اشتغال ضروری می‌دانیم.
• در زمینه نقش و جایگاه دولت در فعالیت‌های اقتصادی، سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی را در زمینه بنگاهداری و حوزه‌های مالکیتی، فصل‌الخطاب می‌دانیم. بخش خصوصی در فضای رقابتی و متعامل با جهان، دارای بهره‌وری به مراتب بالاتر از دولت است و لازم است دولت بنگاه‌های تحت مالکیت خود را به بخش خصوصی واقعی واگذار کند.
• در امور حاکمیتی مانند دفاع، امنیت و نظم عمومی، بهداشت و نیز حوزه سیاست گذاری، دولت را به عنوان تنها بازیگر می‌شناسیم و منابع آن را از محل درآمدهای عمومی تامین می‌کنیم.
• در حوزه‌های اجتماعی مانند درمان و آموزش، مشارکت بخش غیردولتی را در تامین آنها ضروری می‌دانیم و بالاخص در حوزه درمان گسترش خدمات بیمه‌ای را دنبال می‌کنیم.
• اعتقاد داریم که اقتصاد کشور، دوران گذار از اقتصادی دولتی و دستوری به اقتصادی مبتنی بر ساز و کار بازار و بخش خصوصی را طی می‌کند. دوران گذار در اقتصاد کشور از پایان جنگ تحمیلی تا کنون به درازا کشیده و مسیر سعی و خطا در آن بیشتر بر مدار خطا و عدم وفاق چرخیده است. ما خود را در اعمال اصلاحات اقتصادی پایبند به اعتدال، انجام بررسی‌های کارشناسی، پرهیز از اعمال شوک به اقتصاد و توجه ویژه به آثار اصلاحات اقتصادی بر معیشت مردم می دانیم.
• برای حل مسائلی همچون رشد اقتصادی منفی و بیکاری بالا و کاهش فقر، رویکرد دولت اعتماد به مردم و اطمینان به بخش خصوصی واقعی با تکیه بر چارچوب‌ها، سیاست‌های کلی اصل 44 قانون اساسی و سیاست‌گذاری برای بهبود فضای کسب و کار است.
• به طور کلی و به عنوان یک رویکرد فراگیر، تاکید دولت بر نگاه کارشناسی به مسائل و اجتناب از اتخاذ رویکردهای هیجانی و تبلیغاتی است.
• رسالت اصلي خود را کاهش فقرو بهبود وضع معیشت فقیرترین فقرا و گسترش عدالت اجتماعی مي‌دانیم.
• توسعه کشور از نظر ما به‌وسیله میزان توانمند شدن مردم در زمینه‌های مختلف و هرچه کمتر وابسته شدن آنها به دولت سنجیده می‌شود.
• دولت باید کمک کند مردم روی پای خود بایستند. من دولت توزیع‌کننده نیستم.
• ما دولتی نیستيم که مردم چشم به دستش بدوزند. این دولت است که باید به مردم وابسته باشد و چشم به دست مردم داشته باشد، تا کار کنند و درآمد ایجاد کنند و دولت هم با مالیاتی که آنها می‌دهند، خدمات ارائه کند و نفت را هم تبدیل به سرمایه کند.
در چارچوب رویکردهایی که ذکر کردم به مشکلات نگاه می‌کنیم و راه‌حل‌ها را پیدا می‌کنیم.
4. نگاه مثبت به آینده
دولت تدبیر و امید با اشراف به مشکلات بزرگ و پیچیده کشور در شرایط خاص کنونی، اطمینان دارد با رویکردهای خود می‌تواند بر آنها غلبه کند و مسیر را هموار سازد. ایران جزو معدود کشورهایی است که از پتانسیل‌های بالایی برای رشد و تعالی برخوردار است و می‌تواند، با تکیه بر این ظرفیت‌های خدادادی و اتخاذ سیاست‌های صحیح و استفاده حداکثری از توان کارشناسان داخلی، آینده بهتری را برای همه ایرانیان رقم بزند.
- ايران دومين کشور دارنده ذخاير گاز طبيعي و چهارمين کشور دارنده ذخاير نفت خام در جهان است.
- ايران با 60 نوع محصول معدني متفاوت در بين كشورهاي جهان در رتبه پانزدهم كشورهاي داراي منابع معدني غني قرار گرفته است.
- از ديگر مزيت‌هايي که اقتصاد ايران را نسبت به ساير اقتصادهاي منطقه متمايز مي‌سازد، موقعيت جغرافيايي آن است. ايران در مسير تاريخي جاده ابريشم قرار گرفته که شرق آسيا را به اروپا متصل مي‌سازد؛ به طوري‌که مسير عبوري از ايران، از کوتاه‌ترين مسيرهاي اتصال کشورهاي آسياي شرقي به اروپا است.
- وجود کشورهاي محصور در خشکي در همسايگي ايران (مانند افغانستان) که تنها راه دسترسي آنها به آب‌هاي بين‌المللي از طريق ايران ميسر است، باعث شده تا ظرفيت ترانزيتي و کسب درآمد از طريق عبور کالاهاي صادراتي و وارداتي کشورهاي همسايه براي ايران ايجاد شود.
- برخي كشورهاي همسايه ايران به لحاظ اقتصادي و سياسي داراي شرايط ويژه‌اي هستند كه مي‌توانند شرايط مناسبي را به لحاظ صادرات ايران به اين كشورها فراهم سازند. (رشد اقتصادی بالا در کشورهای همسایه و کشورهای آسیای میانه).
- ايران به عنوان کشوري که روند صنعتي شدن را تقريبا پيش از تمامي کشورهاي منطقه آغاز کرده، داراي تجربه انباشته‌اي در زمينه ايجاد سد، نيروگاه و خدمات پيمانکاري است که در حال حاضر کشورهاي آسياي ميانه به علت قرار گرفتن در فرآيند رشد، به چنین ظرفیتی احتياج مبرم دارند.
- ايران به لحاظ تنوع اقليم آب و هوايي و اكوتوريستي در بين پنج كشور اول دنيا قرار گرفته و به لحاظ جاذبه‌هاي تاريخي و تعداد سايت‌هاي ميراث جهاني طبيعي، رتبه دهم را در جهان دارا است.
- موقعیت جغرافیایی ایران مزیت‌های طبیعی بسیار مناسبی برای تولید انرژی‌های غیرفسیلی (بادی، خورشیدی، زمین گرمایی و ...) ایجاد کرده است.
- ایران دارای نيروي کار جوان و تحصيلکرده است و در منطقه بزرگ اطراف خود، اولین کشوری است که اقدام به تاسیس دانشگاه کرده است.
اگر به فهرست ذکر شده، انسجام ملی و اعتماد عمومی به دولت پس از حماسه سیاسی مورد انتظار مقام معظم رهبری در انتخابات 24 خرداد را هم اضافه کنیم، می‌توانیم امیدوار باشیم که مجموعه پتانسیل‌ها و قابلیت‌های ایران و شرایط مساعد اجتماعی و سیاسی داخلی موجود، به گونه‌ای است که بتوان با تکیه بر هریک از آنها، بر مشکلات غلبه کرده و بر مبنای آنها تصویر امیدوارکننده‌ای را از آینده ترسیم کرد.
5. تعهدات، توقعات و اقدامات 100 روزه دولت
اینجانب با نگاه به ظرفیت‌های فراوان کشور به تصویری روشن از آینده می‌رسم و از سوی دیگر با نگاه به مشکلات موجود، به دشواری راهی که در پیش رو داریم، می‌اندیشم. بنده اقتصادی را تحویل گرفته‌ام که دو مشکل سنگین آن را از نفس انداخته است: رکود شدید و تورم شتابان. هرچند در مضیقه قرار گرفتن تولید و رکود اقتصادی ثمره تحریم است، اما شدت اثر گذاری تحریم بر تولید و تعمیق رکود، ریشه در سیاست‌گذاری دارد. از سوی دیگر، در خصوص تورم، انگشت اتهام متوجه سیاست‌گذار است. ابعاد گسترده و وقوع همزمان این دو پدیده شوم با این شدت در اقتصاد کشور منحصر به فرد است. در کنار دو مشکل پیش گفته امروز اقتصاد، چند میلیون جوان تحصیلکرده ایرانی نیز دیر یا زود روانه بازار کار شده و جویای فرصت شغلی مناسب خواهند بود. بنابراین اقتصاد باید هرچه زودتر به مسیر رشد اقتصادی غیرتورمی، برون‌گرا و اشتغال آفرین هدایت شود.
الف)راهکارهای اصلی خروج از شرایط رکودی
1 -کاهش تحریم‌ها
دولت اینجانب دو راهکار مرتبط ولی مستقل را برای خروج از شرایط رکودی در پیش گرفته است. به عنوان راهکار اول، کاهش فشار تحریم، ماموریتی است که به تیم دیپلماسی دولت یازدهم سپرده‌ام که با تمام توش و توان در سطحی بسیار فراتر از ظرفیت متعارف دستگاه دیپلماسی کشور، شبانه روز به این مهم مشغول است. گزارش‌هایی که مردم عزیز ایران جسته و گریخته از رسانه‌های رسمی و غیر رسمی درباره این تلاش عظیم می‌شنوند، بخش کوچکی از این جهاد عظیم است که قابل‌اطلاع رسانی عمومی است. ارزیابی اینجانب به عنوان فردی که طی سه دهه دیپلماسی کشور را از نزدیک رصد کرده، آن است که تلاش دو ماه گذشته در عرصه پیگیری منافع ملی در حوزه سیاست خارجی طی دوره بعد از پایان جنگ تحمیلی بی‌نظیر است. رجای واثق دارم که بعد از رفع معذوریت‌هایی که اطلاع‌رسانی در خصوص دستاوردهای این تیم را امکان‌پذیر می‌کند، مردم شریف و فرهیخته ما در این ارزیابی با اینجانب همداستان خواهند بود. در همین مرحله مقدماتی از کار، دستيابي به توافق درمذاكرات اخير دستاوردي بسيار ارزشمند تلقي مي‌شود كه از يك‌طرف حق دستيابي به انرژي صلح‌آميز هسته‌اي را براي كشورمان به رسميت شناخته و از طرف ديگر فشار تحريم‌ها را در روندي نزولي قرارداده است. بر قرار شدن آرامش نسبی در نگاه نگران آحاد مردم و فعالان اقتصادی به آینده را که منجر به شکل‌گیری ثبات در بازار ارز و سایر دارایی‌ها شده، مي‌توان به عنوان نتيجه اوليه اين شرايط قلمداد كرد.
2 - اصلاح فضای کسب‌و‌کار
راهکار اساسی دوم ما برای رونق بخشی و ایجاد تحرک در اقتصاد که ماهيتي زمان برتر دارد، ولی همزمان با راهکار دیپلماتیک دنبال می‌شود، اصلاح فضای کسب و کار برای توسعه فعالیت اقتصادی بخش خصوصی است. اعتراف می‌کنم که تولیدکنندگان وطن‌دوست و سختکوش ما سال‌های سختی را گذرانده‌اند. نگاه بسته و دولتی به اقتصاد را بلای تولید و کارآفرینی می‌دانم و معتقدم که نامساعد بودن فضای اقتصاد کلان، مقررات سخت گیرانه، انبوه مجوزهایی که تولید‌کنندگان باید از نظام دیوانسالاری کشور اخذ کنند و سهم نامتوازن و غالب بانک‌ها در تامین مالی از مشکلات تولیدند. بر همین اساس، ضمن آنکه تغییرات فوری دیوانسالاری امور تولید را در یکماه اول شروع به کار دولت تصویب کردیم، از وزیر امور اقتصادی و دارایی خواسته‌ام که با همکاری وزارتخانه‌های تولیدی، حداقل مجوزهایی را که کارآفرینان باید از دولت اخذ کنند، تعیین کرده و تعهدات دیوانسالاری کشور برای رفع تنگناهای تولید را به ایشان اعلام کند. همچنین سهم بسیار ناچیز بازار سرمایه در تامین مالی تولید را با ارائه یک برنامه عملی زمان بندی شده، تا پایان سال آتی به سطح قابل‌قبولی برساند.
تلاش پیگیر همکاران من در دولت آن بوده و هست که سرمایه‌های کوچک و بزرگ مالی شما مردم خوب، به جای آنکه صرف خرید دارایی‌های غیر مولد شود، به کمک راه اندازی چرخ‌های تولید بیاید و در ایجاد شغل برای فرزندان جوان شما به کار گرفته شود. از اینکه در راستای همین هدف، بازار دارایی‌ها به ثبات نسبی رسیده و بازار سرمایه شتاب گرفته خوشحالم. ما باید بتوانیم کانون همه افت و خیزها و نوسانات را از زندگی روزمره مردم به بازار سرمایه منتقل کرده و این بازار را به اهرمی برای تامین مالی بنگاه‌های بزرگ تبدیل کنیم، تا از فشار بر روی بانک‌ها کاسته شود. دستاوردهای این مرحله را پاس می‌دارم و برای برداشتن گام‌های بعدی اقدام خواهم کرد.
ب) تعهدات دولت در میان‌مدت
به موازات این دو راهکار که با جدیت در حال پیگیری است، دولت تعهدات میان‌مدت دیگری نیز برای خود تعریف کرده است که اقدامات اولیه آن در 100 روز ابتدایی دولت شروع شده است.


اجراي صحيح سیاست‌های کلی اصل 44
تعهد دیگر اینجانب، اجرای درست، دقیق و کامل سیاست‌های کلی اصل 44 ابلاغی از سوی مقام معظم رهبری است. امروز یک اجماع کارشناسی وجود دارد مبنی بر اینکه اولا سیاست‌های ابلاغی فراهم آورنده فرصتی استثنایی برای اقتصاد کشور است و ثانیا اینکه این سیاست‌ها به درستی اجرا نشده و سهم بخش خصوصی واقعی از واگذاری‌های انجام شده ناچیز بوده است. از وزارت امور اقتصادی و دارایی خواسته‌ام برنامه‌ای جامع برای بهبود شیوه‌های واگذاری و اصلاح نابسامانی‌های ایجاد شده تهیه کند. طرح سهام عدالت که 40 درصد از سهام بنگاه‌های دولتی را اسما به مردم واگذار کرده و عملا در اختیار دولت قرارداده باید دگرگون شود.
در مقابل این تعهد، از تولیدکنندگان عزیز انتظار دارم با اعتماد به رویکرد تحرک آفرین دولت، رشد اقتصادی فراتر از 3 درصد را با هدف تحقق حماسه اقتصادی مورد انتظار رهبر معظم انقلاب، به‌رغم مشكلات بزرگ موجود برای سال آتی رقم بزنند. شتاب‌دهی رشد پایدار اقتصادی برای دستیابی به محدوده فراتر از 6 درصد، دیگر ماموریت این دولت است که تحقق آن برای سال‌های بعد از 1394 برنامه‌ریزی شده است.


حوزه پول و بانک
تعهد اینجانب در حوزه پولی و بانکی، ارائه یک برنامه زمان‌بندی شده برای کنترل تورم با هدف تداوم جدي کاهش آن است. برای نیل به این مهم، بانک مرکزی را موظف کرده‌ام برنامه عملی کاهش تورم را ارائه دهد. رییس کل بانک مرکزی در مقاطع سه ماهه پیشرفت دستگاه تحت امر خود را در کاهش مستمر تورم تا پایان سال آتی گزارش خواهد داد. به علاوه از بانک مرکزی خواسته‌ام با همکاری دستگاه‌های ذی‌ربط، کاهش تورم مواد غذایی و اجاره مسکن را تسریع کند. تکلیف دیگر بانک مرکزی روان‌سازی بازار ارز و ارائه یک برنامه مرحله‌بندی برای یکسان‌سازی نرخ تا پایان سال آتی است.
در مقابل این تعهدات، از مردم شریف توقع دارم پاسخ درخوری به برنامه‌ای که بانک مرکزی برای جذب ارزهای نگهداری شده توسط برخی از خانوارها ارائه خواهد داد، بدهند. تعهد دیگر بانک مرکزی، انضباط بخشی به نهادهای غیر بانکی فعال در بازار پول است. دولت اینجانب، آشفتگی و بی‌انضباطی در بازارهای مالی را تحمل نمی‌کند. در همین جا از قوای محترم مقننه و قضائیه می‌خواهم که پشتیبان اقتدار بانک مرکزی برای مبادرت به برخی جراحی‌های لازم در این عرصه باشند. از اعضای محترم شورای پول و اعتبار نیز می‌خواهم دست بانک مرکزی را در انتظام بخشی به بازار پول و اعتبار باز بگذارند.


احیای سازمان مديريت و برنامه‌ريزي
نظام آمار و اطلاعات، نظام به‌کارگیری کارشناسان درون دولت و نخبگان جامعه برای تصمیم‌سازی و نظام سیاست‌گذاری و نظارت در درون قوه مجريه در سال‌های گذشته دچار تخریب جدی شده و همه محتاج بازسازی و مرمت هستند. ماموریت معاونت برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی اینجانب، احیای سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی برای راهبری این بازسازی است.


ثبات رفتار مالی دولت
از این معاونت خواسته‌ام تا قاعده‌ای با ثبات برای رفتار مالی دولت تهیه کند تا دولت از طریق بودجه‌های نوسانی، خود به عاملی در بی‌ثباتی اقتصادی تبدیل نشود. رفتار دولت در حوزه مالی متاسفانه تفاوتی با کشاورزان دیم‌کار ندارد که هرگاه باران ببارد (قیمت نفت افزایش پیدا کند) اوضاع بر وفق مراد است و هرگاه خشکسالی شود (کاهش درآمد‌های نفتی) از ارائه خدمات خبری نیست. از این سازمان همچنین خواسته‌ام به تعهدات مالی دولت سروسامان بدهد و بدهی‌های دولت به پیمانکاران را در نزدیک‌ترین زمان ممکن تسویه کند. ما بر رفتار باثبات و منضبط مالی دولت اصرار داریم.
تعیین تکلیف طرح‌های عمرانی و نیمه تمام
تعیین تکلیف طرح‌های عمرانی و نیمه‌تمام در اقصی‌نقاط کشور دیگر تعهد من به شماست. در حالی که به‌عنوان مثال هم‌اکنون تنها از حدود 35 درصد آب پشت سدها بهره‌برداری می‌کنیم. به جای افزایش بهره‌برداری از سدهای موجود همچنان سدهای جدید را کلنگ می‌زنیم. رییس‌جمهور شما به جای شروع طرح‌های عمرانی جدید طرح‌های نیمه تمام را به اتمام خواهد رساند. در مقابل این تعهد، توقع من از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی است که همان‌گونه که انتظار می‌رود، دست همکاری دولت را در سامان بخشیدن به طرح‌های عمرانی بفشارند و دولت را یاری کنند.
برای آنکه شرط صداقت و امانت را با شما به جا بیاورم، تعهدات و توقعات خود را با شما در میان گذاشتم و این اطمینان را به ملت شریف ایران می‌دهم که دولت تدبیر و امید، با درک عمیق از سازوکار ایجاد وضعیت کنونی، قدرت و توان برون‌رفت از مشکلات را داشته و آینده‌ای سرشار از امید و بهروزی را به ولی نعمتان خود بشارت می‌دهد. گواه اینجانب بر این ادعا، تجربه گران‌سنگ وزرا و بقیه اعضای کابینه است که تمام آبروی حرفه‌ای خود را برای تحقق این خواسته به میدان آورده‌اند.
ج) اطلاع‌رسانی درخصوص آینده طرح‌های هدفمندسازی یارانه‌ها و مسکن مهر
ما برای آنکه بتوانیم این کارهای بزرگ را انجام دهیم باید از دو مانع به جا مانده از قبل عبور کنیم. مانع اول، شکل موجود اجرای قانون هدفمندی یارانه‌هاست. ما باید در سال جاری بر مشکل کسری بودجه یارانه‌ها فائق آییم. تداوم وضع موجود قابل‌قبول نیست و «باید» اصلاح شود. ستاد هدفمندسازی یارانه‌ها و کمیته‌های زیرمجموعه آن، راه‌حل‌های مختلفی را پیشنهاد کرده‌اند که در حال بررسی آنها هستیم. ما می‌خواهیم هدفمندسازی یارانه‌ها به‌گونه‌ای اجرا شود که علاوه بر اصلاح قیمت‌ها به تحقق هر چه بیشتر عدالت اجتماعی نیز نائل شود و درنتیجه می‌خواهیم با حداقل تبعات اجتماعی وضع موجود را اصلاح کنیم. مردم ما مطمئن باشند تا زمانی که هر تغییری اعمال شود، یارانه‌ها به شیوه موجود پرداخت خواهد شد و هر تغییری در نظر گرفته شود به‌طور مجزا و قبل از اجرا توضیحات لازم داده خواهد شد. ما البته مراحل بعدی هدفمندسازی یارانه‌ها را به شیوه‌ای متفاوت طراحی كرده و با حداقل عوارض جانبی آن را اجرا خواهیم کرد.
مشکل دوم که به‌عنوان تبعات تصمیمات قبلی با آن مواجه هستیم مسکن مهر است. مسکن مهر جدای از نارسایی‌های فنی و اجتماعی آن، از نظر احداث مسکن انبوه بدون در نظر گرفتن محل تامین منابع زیرساخت‌ها و خدمات عمومی و مشکلات مربوط به مکان‌یابی و مسائل بلندمدت مالکیتی، تاثیر قابل‌توجهی در سطح اقتصاد کلان از نظر ایجاد تورم داشته است. تامین منابع این طرح حدود 50 هزار میلیارد تومان به عهده بانک مرکزی (به‌معنی چاپ پول) گذاشته شده بود که حدود 43 هزار میلیارد تومان آن تا کنون پرداخت شده است. این به معنی آن است که 43 درصد از پایه پولی موجود در نتیجه مسکن مهر ایجاد شده است. از آنجا که عزم ما در کاهش تورم جدی است باید به دنبال شیوه‌هایی بگردیم که ضمن ایفای تعهدات دولت به مردمی که نقشی در این تصمیم غلط نداشته‌اند و برنامه زندگی خود را بر این اساس تنظیم کرده‌اند، مسیر این تصمیم نادرست اصلاح شود. برنامه دولت آن است که تا پایان آذرماه تکلیف این دو طرح مشکل‌آفرین قطعی شود.
د) اقدامات فوری 100 روزه
مسلما برای تحقق تعهدات و اهداف ذکرشده لازم بوده طی 100 روز ابتدایی دولت برخی اقدامات کلیدی انجام شود. بخش مهمی از اقدامات 100 روز ابتدایی دولت به ترمیم و اصلاح فرآیندهای مخدوش‌شده تصمیم‌سازی در وزارتخانه‌ها و معاونت‌های ریاست‌جمهوری اختصاص یافته است. از جمله اصلی‌ترین مسائل درون دولت در شروع کار، گسست ایجادشده در ارتباط با نخبگان و کارشناسان بخش‌های مختلف، منحل یا مختل شدن فرآیندهای تصمیم‌گیری در شوراهای عالی سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها و وجود پاره‌ای از مصوبات غیرکارشناسی و مغایر قانون بوده است؛ بنابراین احیای شوراهای عالی تصمیم‌گیری مانند شورای‌عالی حفاظت از محیط زیست، شورای عالی رفاه و تامین اجتماعی، شورای اقتصاد، شورای عالی ورزش و...، برگزاری جلسات هم‌اندیشی با نخبگان و کارشناسان برای دریافت راه‌حل‌های مناسب درخصوص مسائل فوری کشور (مانند مساله دریاچه ارومیه و مسائل حوزه فرهنگ) و انتخاب مدیران شایسته و توانمند که بتوانند منجر به عملی شدن تعهدات و وعده‌های دولت شوند، اولین گام‌های دولت در 100 روز گذشته بوده است.
در کنار احیا و اصلاح فرآیندهای تصمیم‌سازی در سطوح بالای دولت و شناسایی نارسایی‌ها و مطالعه وضع موجود کنونی که گزارش آن را خدمت شما دادم، دولت اقدامات عینی و عملی خود را نیز در دو سطح اجرایی کرده است. سطح اول مربوط به اقدامات فوری درخصوص مشکلاتی بوده که تداوم آنها منجر به بروز بحران‌هایی در برخی بخش‌ها می‌شد. از جمله این اقدامات فوری در 100 روز گذشته می‌توان به اين موارد اشاره كرد:
- اولویت‌دهی به تخصیص منابع ریالی و ارزی مرتبط با کالاهای اساسی و دارو برای کاهش آسیب‌های تحریم‌های ظالمانه،
- ایجاد سهولت در رویه‌‌های گشایش اعتبار بخش‌های صنعتی و كاهش پيش‌دريافت گشايش اعتبار اسنادی از 130 درصد به حداکثر 30‌ درصد و رفع مشکلات گمرکی ترخیص کالا برای حل سریع موانع تحرک صنعت و تجارت،
- افزایش قیمت‌های تضمینی خرید از کشاورزان برای ایجاد جاذبه بیشتر برای زارعین و حمایت از تولید کالاهای اساسی کشاورزی.
در سطح دوم مسائل فوری‌ قرار دارند که حل آنها نیازمند کار کارشناسی بیشتری است. تاکید دولت در این امور عدم اتخاذ تصمیمات هیجانی و بعضا غیرکارشناسی است. توالی اقدامات در این زمینه‌ها به‌گونه‌ای طراحی شده که شرایط برای اقدامات پایه‌ای‌تر و اصلاحات اساسی بلندمدت اشاره شده فراهم شود.


بازار ارز
با توجه به هدف نهایی دولت در یکسان‌سازی نرخ ارز، برای حصول به موفقیت در این کار مهم اجتناب از بروز نوسانات بزرگ در بازار ارز بررسی‌های کارشناسی لازم به عنوان پیش‌نیاز اولیه شکل گرفته است. مدیریت تقاضای ارز در داخل و تلاش‌های دیپلماتیک در جهت بهبود فضای بین‌المللی در خارج سبب شد، نرخ ارز با طی روندی نزولی به حدود 3000 تومان در مهرماه تنزل یابد و دامنه نوسانات آن نیز محدود شود. تداوم چنین وضعیتی می‌تواند نویدبخش ثبات اقتصادی و رونق تولید داخلی باشد.


بودجه
دولت در حالی شروع به‌کار کرد که بخش قابل‌توجهی از درآمدهای پیش‌بینی شده در بودجه سال جاری قابل‌تحقق نبود و در صورت اجرای آن با کسری بودجه‌ای بیش از 70 هزار میلیارد تومان مواجه می‌شد؛ بنابراین دولت به‌عنوان یک اولویت اجرایی و برای ایجاد انضباط مالی و کنترل تورم، اقدام به ارائه اصلاح بودجه سال 1392 به مجلس محترم شورای اسلامی برای کاهش سقف مصارف بودجه از 210 هزار میلیارد تومان دولت تا 171 هزار میلیارد تومان و اختصاص 6 درصد از سهم صندوق توسعه ملی (7/ 2 میلیارد دلار) به بودجه سال 1392جهت تقویت تولید داخلی و افزایش توان وام‌دهی بانک‌ها و تسریع در اجرای طرح‌های عمرانی کرد.


کاهش رشد نقدینگی و قیمت‌ها
نرخ رشد نقدینگی در 6 ماهه منتهی به شهریور ماه سال جاری 8/ 2 در واحد درصد در مقایسه با دوره زمانی مشابه سال قبل کاهش یافت. متعاقب کنترل رشد نقدینگی، نرخ تورم ماهانه نیز از 2/ 2 درصد متوسط 5 ماه اول سال جاری به
2/ 1 درصد در مهر ماه کاهش یافته است. ثبات در بازار ارز و دارایی‌ها (سکه و طلا) در کنار خوش‌بینی فعالیت اقتصادی نسبت به سیاست‌های اقتصادی و خارجی دولت منجر شد. رشد بازار سرمایه در سال‌جاری تداوم یابد و شاخص کل بورس از اوایل مرداد ماه تاکنون رشد حدود 40 درصدی را تجربه کرده است.


بخش نفت
در نهایت با توجه به رویکرد بلندمدت دولت در جهت ثبات درآمد‌های ارزی کشور و تقویت صندوق توسعه ملی به‌عنوان ابزاری مناسب برای تامین منابع مالی پروژه‌‌های عمرانی کشور، طی 100 روز گذشته اقدامات موثری برای افزایش تولید نفت و گاز و در نتیجه افزایش منابع ارزی کشور انجام شده است. اولويت‌بندي اتمام طرح‌هاي گازی نیمه تمام به ویژه فازهای پارس جنوبی و بازنگری در قراردادهای نفتی با هدف جذب فناوری و سرمایه از اهم این اقدامات است. همچنین برای ترمیم بازارهای صادراتی از دست رفته نفت، اقدام به ایجاد شورای سیاست گذاری و بازاریابی فروش در جهت خنثی‌سازی تحریم‌های بین‌المللی شده است.
آنچه از اقدامات 100 روزه توسط بنده بیان شد درواقع خلاصه‌ای از اهم اقدامات انجام شده توسط دولت بود و گزارش‌ جزئیات اقدامات وزرا و معاونت‌های رییس‌جمهور طی 100 روز گذشته به صورت مکتوب و در سخنرانی‌ها به سمع و نظر مردم خواهد رسید.


سخن آخر
مردم عزیز، آنچه را که به‌عنوان نگاه به آینده مطرح کردم حاوی تعهدات بنده و دولتم به شما و توقعات من از شما بود. من بر عهدم با شما استوارم. تلاش من و همکارانم، با معیارهای صداقت، شفافیت، تلاش و عقل و علم راه خود را در پیش گرفته است، اما در این چارچوب ما نیازمند تلاش‌های شما خواهیم بود. ما به جامعه‌ای پرتلاش نیاز داریم. دست کارآفرینان را می‌فشارم و با تواضع، خود را در خدمت آنان می‌دانم تا برای جوانان این مرز و بوم شغل پایدار همراه با درآمد ایجاد کنند. من تنها در صورتی شب با آرامش سر بر بالین خواهم گذاشت که زردی و بی‌رنگی ناشی از فقر چهره کودکان محروممان در هر کجای این سرزمین، جای خود را به سرخی گونه‌هایشان داده باشد. خدای متعال را برای فرصت بی‌نظیری که برای ایفای نقش موثر در زندگی مردم به بنده و همکارانم عطا کرده، خاضعانه شکر می‌کنم و از حضرت اباعبدالله‌الحسین (ع) برای استواری و پایمردی خود و همکارانم در حل مشکلات مدد می‌طلبم.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]چالش‌های برآورده کردن انتظارات آماری دولت درشناسایی دهک‌ها[/h] روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۶ کد خبر: DEN-769737

دنياي اقتصاد- رییس مرکز آمار ایران با بیان اینکه این مرکز در شناسایی دهک‌های هدفمندی هیچ‌گونه دخالتی نخواهد داشت، گفت: « ما نمی‌توانیم مصادیق مدنظر دولت را از طرح هزینه درآمد خانوارها پیدا کنیم.» به گزارش ايسنا، عادل آذر در مورد اینکه آیا حضور رییس مرکز آمار در جلسه مشترک مجلس و دولت با محوریت بررسی نحوه اجرای هدفمندی به معنای حضور این مرکز در شناسایی دهک‌های درآمدی است، تاكيد کرد: «خیر، ما هیچ نقشی در این طرح نداریم و این جلسه در ارتباط با بررسی لایحه بودجه بود که یکی از شاخه‌های آن نیز برآورد هزینه‌های یارانه‌ها بود؛ اما من هیچ گونه گزارشی در این مورد ارائه نکردم.»
او همچنین در پاسخ به این سوال که چرا با وجود تاکید مرکز آمار بر دخالت نكردن در موضوع هدفمندی، معاون برنامه‌ریزی، فقدان آمارهای صحیح و دقیق را از چالش‌های پیش روی تصمیم‌گیری در هدفمندی عنوان می‌کند، بیان کرد: « در حالی دهک‌بندی از مهم‌ترین شاخه‌های تصمیم‌گیری در حوزه هزینه‌ها و میزان هزینه تامین یارانه خانوارها است که مرکز آمار می‌تواند بانک اطلاعاتی جامعی را در این زمینه در اختیار دولت قرار دهد.»
آذر با بیان اینکه اطلاعات مورد نظر دولت باید از اطلاعات ثبتی خارج شود، گفت: «این در حالی است که کامل نبودن نظام آمارهای ثبتی از چالش‌های مرکز آمار است؛ به عبارتی دیگر دستگاه‌ها باید اطلاعات خود را به‌گونه‌ای به این مرکز متصل کنند که بتوان با کنار یکدیگر قرار دادن آنها، میزان درآمد، دریافتی و هزینه خانوارها را محاسبه کرد؛ اما در حال حاضر چنین امکانی به‌طور کامل فراهم نشده است. او با بیان اینکه دولت از مرکز آمار انتظار دارد تا برای تصمیم‌گیری در مورد هدفمندی مصادیق را از طرح هزینه در آمد در اختیار او قرار دهد تاکید کرد: «با امکانات موجود، ما تنها طرح هزینه درآمد خانوار را که مبنای دهک‌بندی است، نمونه‌گیری می‌کنیم پس این امکان برای ما وجود ندارد که بتوانیم آنچه را که دولت می‌خواهد، پیدا کرده و ارائه کنیم.»
رییس مرکز آمار ایران در پایان تاكيد کرد: «در حالی که دولتمردان از مرکز آمار خواهان مشخص شدن مصادیق در هزینه درآمد خانوارها هستند ما نیز خواستار فراهم شدن امکاناتی نظیر بودجه و سخت افزار، همچنین اتصال بانک اطلاعاتی سایر دستگاه‌‌ها به مرکز آمار هستیم تا بتوانیم انتظارات را برآورده کنیم.»
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]رشد تورم در ژاپن[/h] روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۶ کد خبر: DEN-769732
گروه بین‌الملل - در ماه اکتبر درپی افزایش قیمت سوخت قیمت مصرف‌کننده در ژاپن بیشترین افزایش را طی 15 سال گذشته داشت. این مساله نشان می‌دهد شینزو آبه، نخست‌وزیر ژاپن، در فرونشاندن تنزل قیمت‌ها پیشرفت داشته است.
به گزارش بلومبرگ، در ماه اکتبر نسبت به سال گذشته قیمت‌ها به‌جز قیمت مواد غذایی تازه و انرژی 3/0 درصد رشد کرده است. این در شرایطی است که اقتصاددانان شرکت‌کننده در نظرسنجی بلومبرگ رشد 2/0 درصدی تورم را پیش‌بینی کرده بودند.
ارقام تورم برای نخستین‌بار از اکتبر سال 2008 به محدوده مثبت بازگشته است و با سریع‌ترین آهنگ از اوت 1998 تاکنون رشد کرده است. تورم بدون در نظر گرفتن قیمت مواد غذایی تازه نسبت به سال گذشته 9/0 درصد رشد کرده است که پنجمین ماه متوالی افزایش محسوب می‌شود. هیدنوبو توکودا، اقتصاددان مرکز تحقیقاتی میزوهو، می‌گوید: «این آمار نشان می‌دهد سومین اقتصاد بزرگ جهان در جهت پایان دادن به تنزل قیمت‌ها پیشرفت کرده است. انتظار داریم نرخ تورم بدون در نظر گرفتن قیمت سوخت و مواد غذایی تا پایان امسال به یک درصد برسد و در سال آینده بیشتر رشد کند.» بانک مرکزی ژاپن هدف نرخ تورم را 2 درصد تعیین کرده است.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
قتصاد بين‌الملل استاندارد اند پورز انجام داد
[h=1]ارتقای چشم‌انداز اعتباری اسپانیا[/h] روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۶ کد خبر: DEN-769731
گروه بین‌الملل - موسسه رتبه‌بندی استاندارد اند پورز با ذکر آغاز رشد اقتصادی اسپانیا چشم‌انداز اعتباری این کشور را از منفی به پایدار ارتقا داد. این مساله احتمال تنزل رتبه اسپانیا به بی‌ارزش را کاهش داد.
به گزارش بلومبرگ، موسسه رتبه‌بندی استاندارد اند پورز اما رتبه اعتباری هلند را از AAA به+AA کاهش داد. این موسسه چشم‌انداز رشد ضعیف اقتصادی را علت این مساله عنوان کرد. به این ترتیب تعداد کشورهایی که از طرف سه موسسه رتبه‌بندی عمده دارای رتبه سه A هستند به 10 کشور رسیده است و کشورهای آلمان،لوکزامبورگ و فنلاند تنها کشورهای حوزه یورو هستند که رتبه AAA خود را نزد موسسه استاندارد اند پورز حفظ کرده‌اند. استاندارد اند پورز همچنین رتبه اعتباری قبرس را از -B به+CCC افزایش داد.
موسسه استاندارد اند پورز ضمن تایید رتبه- BBB،کمترین رتبه سرمایه‌گذاری، برای اسپانیا در بیانیه‌ای اعلام کرد: «با توجه به بازگشت تدریجی رشد اقتصادی به اسپانیا، شاهد بهبود وضعیت خارجی این کشور هستیم.» اقتصاد اسپانیا پس از 9 فصل رکود در دوره ژوئیه تا سپتامبر 1/0 درصد رشد کرد و این کشور به طور رسمی از رکود خارج شد. ماریانو راخوی،نخست‌وزیر اسپانیا، امیداوار است رشد اقتصادی به کاهش بدهی‌های این کشور کمک کند. در حال حاضر بدهی‌های اسپانیا 92 درصد از تولید ناخالص داخلی است.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]در صد روز چه می‌‌شد برای اقتصاد کرد؟[/h]

دکتر حسین عباسی*
جواب کوتاه: هیچ؛ فقط حرف.
جواب بلندتر («امّا»ی قضیه): امّا سرنوشت چهار سال (یا هشت سال) آینده از همان حرف‌ها برمی‌آید. حرف‌هایی که از مسوولان دولت در صد روز اول منتشر شده است، حرف‌هایی که نشان از جهت‌گیری تصمیمات آینده دولت است، کارنامه قابل قبولی دارد. در این نوشته به اختصار به جهت گیری دولت در زمینه تورم، رکود و بیکاری، بازار ارز و هدفمندی یارانه‌ها می‌پردازم.
تورم: کنترل هزینه‌ها
مدت زمان زیادی نمی‌گذرد از دورانی که روزنامه‌ها پر بودند از خبرهای ریز و درشت مقابله «قاطع» با عاملان تورم. به علاوه، دهه‌ها است که بسیاری از سیاستمداران و حتی گروه‌هایی از اقتصاددانان، «گرانفروشان» را عامل تورم معرفی می‌کردند و مجازات آنها را راه‌حل کنترل تورم می‌دانستند. خوشبختانه در گفته‌های مسوولان دولت فعلی، خبری از این روایت‌های غیراقتصادی نیست. دولت به روشنی پذیرفته است که تورمی در حد و اندازه‌های تورم ایران، ریشه پولی دارد و عامل اصلی آن هزینه‌های هنگفتی است که دولت بر اقتصاد تحمیل می‌کند. در سال‌های اخیر یارانه گسترده‌ای که دولت بدون در نظر گرفتن میزان درآمدش به مردم داد، به همراه هزینه‌های سخاوتمندانه دولت در پروژه‌های بدون نتیجه، سبب افزایش نقدینگی و رشد تورم شده است. همین که دولت این واقعیت را می‌پذیرد و علنا به آن اذعان می‌کند، قدم بزرگی در حل مشکل تورم است. چنین اقراری به مسوولیت مستقیم دولت در ایجاد تورم، کار دولت را در آینده مشکل می‌کند؛ چرا که دیگر نمی‌تواند انگشت اتهام را به سوی دیگران دراز کند. انضباط مالی، پرهیز از پروژه‌های بزرگ و بی‌سرانجام و تاکید بر اتمام پروژه‌های موجود که به درستی مورد تاکید دولت است، راه‌های اصلی کنترل هزینه‌ها است.
رکود: توسعه بازارهای مالی و «خصوصی‌سازی واقعی»
دولت در مقابله با مشکل تورم می‌تواند با قاطعیت به راه‌حلی یگانه متوسل شود، ولی در زمینه مقابله با رکود باید محتاط باشد و مجموعه‌ای از سیاست‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت را اجرا کند. رکود اقتصادی به سادگی رفع و اشتغال به راحتی ایجاد نمی‌شود. هسته مرکزی سیاست‌های ناظر به رشد اقتصادی را باید در ایجاد انگیزه سرمایه‌گذاری و تولید و همزمان با آن کاهش هزینه‌های غیرمولد تولید جست‌وجو کرد. سیاست‌هایی که انگیزه آحاد اقتصادی را برای فعالیت تحریک و تقویت نکند، شاید بتواند محبوبیت سیاستمداران را افزایش دهد، ولی نه رکود را رفع می‌کند و نه اشتغال می‌آفریند.
در این زمینه، دو عاملی که مورد تاکید دولت قرار گرفته است، یعنی پررنگ کردن بازار سرمایه در تامین مالی بنگاه‌های تولیدی و نیز کاستن از مشکلات فعالیت اقتصادی می‌تواند مفید باشد. همچنین تاکید دولت بر اجرای «خصوصی‌سازی واقعی» جای امیدواری دارد. هر چند به دلیل پیچیدگی فرآیند خصوصی‌سازی و مشکلات اقتصادسیاسی که در مسیر وجود دارد، اقتصاددانان همواره در مورد اجرای درست سیاست خصوصی‌سازی بدبینی‌هایی دارند، اما دو دلیل را می‌توان برای این بدبینی‌ها برشمرد.
اول اینکه اقتصاد ایران همواره دولتی بوده است. این امر به این معنی است که گروه‌های زیادی حیات اقتصادی و سیاسی خود را مدیون رانت‌های دولتی هستند و به هر اقدامی دست می‌زنند که خصوصی‌سازی «واقعی» اتفاق نیفتد. برای روشن شدن میزان پیچیدگی مساله کافی است نگاهی به ساختار شرکت‌های دولتی و شبه‌دولتی و نیز قوانین ناظر بر فعالیت آنها بیندازیم. ساختار و قوانین ناظر بر شرکت‌های دولتی و شبه‌دولتی انحصاری برای آنها ایجاد کرده‌اند که راه یافتن به آنها و تغییرشان به سادگی ممکن نیست. به‌خصوص که تصویب و اجرای سیاست‌های اصلاحی از مسيري می‌گذرد که ذی‌نفعان اصلی اقتصاد دولتی درآن حضور دارند.
دلیل دوم این است که حتی بخش خصوصی واقعی، یعنی بنگاه‌هایی که هیچ‌وقت دولتی نبوده‌اند و همواره توسط بخش خصوصی و با انگیزه‌های فردی فعالیت می‌کرده‌اند، از دست‌اندازی قانونی و فرا قانونی بخش‌های مختلف بوروكراسي مصون نبوده‌اند. ساده‌ترین و قانونی‌ترین نوع این دست‌اندازی‌ها، تغییر مداوم قوانین و مقررات است. انواع پیچیده این دست‌اندازی همان است که در اشکال مختلف نقض حق مالکیت به ظهور می‌رسد و تمامی فعالان اقتصادی به نوعی با آن درگیرند.
خصوصی‌سازی واقعی و دستیابی به رشد قابل توجه و ادامه‌دار، رفع این موانع را الزامی می‌کند. چنین کاری هم همکاری دولت با سایر قوا و گروه‌های ذی‌نفوذ را طلب می‌کند و هم بر پیچیدگی‌های مساله می‌افزاید.
نرخ ارز: نکته درخشان اقتصاد در این صدروزه
سیاست ارزی دولت در این صد روزه نقطه درخشان سیاست‌های اقتصادی‌اش بوده است. دولت و به‌خصوص بانک مرکزی در مقابل وسوسه کاهش نرخ ارز که از محبوب‌ترین سیاست‌های بسیاری از اقشار جامعه است، مقاومت کرد و اجازه نداد حتی توافق هسته‌ای بازار را متزلزل کند. هر چند به نظر می‌رسد هرازگاهی مسوولان در مقابل فشارهای وارده از سوی گروه‌های مختلف برای کاهش نرخ ارز به سمت تسلیم حرکت می‌کنند. به‌علاوه انتظار می‌رفت که دولت سریع‌تر در جهت حذف بازار موازی ارز و مدیریت نرخ ارز متناسب با شرایط تورمی اقتصاد ایران اقدام کند. تورم حدود سی‌و‌پنج درصدی به این معنی است که اگر نرخ اسمی ارز با نرخی در این حدود رشد نکند، طولی نمی‌کشد که بحران ارزی به اقتصاد کشور باز می‌گردد.
هدفمندی یارانه‌ها: هدف شفاف و بلندمدت
گفته‌های مسوولان دولت نشان از عدم اطمینان در مورد سرنوشت برنامه هدفمندی یارانه‌ها دارد. این نبود اطمینان قابل‌درک است، هر چند چیزی از مسوولیت دولت در مدیریت آن نمی‌کاهد. از یک سو به دلیل دخیل بودن تمامی مردم ایران و شرایط سخت اقتصادی مردم قطع یارانه‌های نقدی در کوتاه مدت تقریبا غیر ممکن است. از سوی دیگر، بار مالی ادامه برنامه از مهم‌ترین عوامل مشکلات اقتصاد ایران است. برگرداندن آن به آنچه در ابتدای طراحی آن مورد تایید اقتصاددانان بود، یعنی تصحیح قیمت‌های کالاهای یارانه‌ای و استفاده از منابع آن برای پیشگیری از مشکلات پیش آمده، تقریبا محال است. تنها راهی که به نظر می‌رسد ادامه آن در کوتاه‌مدت و طراحی جایگزینی کم‌هزینه و قابل اجرا برای آن است، اینکه این جایگزین چه خواهد بود، هنوز به روشنی مشخص نیست و به همین دلیل، نمره دولت در این زمینه کمتر از زمینه‌های دیگر است. سیاست‌های حمایت از اقشار کم درآمد ادبیات روشن و تجربه شده‌ای دارد. حتی اگر طراحی این سیاست‌ها در چند ماه ممکن نباشد، طراحی، اجرا و تصحیح خطاهای ناگزیری که در اجرا پیش می‌آید باید هدف روشن و اعلام شده دولت برای یک دوره چند ساله باشد.
نمره قبولی برای حرف‌های این صد روزه
نمره قبولی که دولت در این صد روزه در اقتصاد می‌گیرد، نمره او در اولین امتحان است. دادن نمره قبولی باعث نمی‌شود چشم بر نکات منفی که گهگاه در گفته‌های مسوولان به چشم می‌خورد ببندیم، هر چند این نکات را می‌گذاریم برای زمانی که سیاست‌ها طراحی و اجرا شوند. دولت راه درازی در پیش دارد، پیش از آنکه در پایان دوره‌اش هم نمره قبولی در کارنامه‌اش داشته باشد. هر راهی که دولت پیش بگیرد، از یک نکته گریزی ندارد و آن اینکه اگر از اشتباهات دیگران درس نگیرد، مردود خواهد شد.
* استاد اقتصاد دانشگاه بلومزبرگ- پنسیلوانیا
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
مرکز آمار براي آبان اعلام كرد

[h=1]روند كاهشي تورم سالانه[/h] روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۷ کد خبر: DEN-769984
گروه خبر- مرکز آمار ایران در جدیدترین گزارش خود نرخ تورم آبان‌ماه را اعلام کرد. بر اساس گزارشی که عصر روز گذشته بر روی خروجی سایت مرکز آمار ایران قرار گرفت، نرخ تورم نقطه به نقطه در پایان آبان‌ماه (آبان 92 نسبت به آبان 91) 8/29 درصد اعلام شد.
همچنین نرخ تورم در دوازده ماه منتهی به آبان سال 92 نسبت به دوره مشابه سال قبل به 9/35 درصد رسید که نسبت به تورم مهرماه 3/0 درصد کاهش نشان می‌دهد.
این گزارش می‌افزاید، شاخص گروه عمده «خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات» در این ماه به رقم 6/216 رسید که نسبت به ماه قبل 2/1 درصد افزایش نشان می‌دهد. همچنین شاخص گروه اصلی «خوراکی‌ها» در ماه مورد بررسی به عدد 3/214 رسید که نسبت به ماه قبل 3/1 درصد افزایش داشته است.
در این گزارش آمده است، شاخص گروه اصلی «خوراکی‌ها» نسبت به ماه مشابه سال قبل 0/41 درصد افزایش داشته و نرخ تورم دوازده ماهه این گروه 0/51 درصد است. «شاخص گروه عمده خوراکی‌ها، آشامیدنی‌ها و دخانیات» نسبت به ماه مشابه سال قبل 0/41 درصد افزایش نشان می‌دهد و درصد تغییرات این گروه در دوازده ماه منتهی به آبان‌ماه 92 نسبت به دوره مشابه سال قبل 5/52 درصد بوده که نسبت به تورم دوازده ماه منتهی به مهرماه 1392 (7/53) کاهش یافته است.
بنابراین گزارش، شاخص گروه‌ عمده «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» در آبان‌ماه 92 به رقم 2/161 رسیده که 8/1 درصد نسبت به ماه قبل افزایش نشان می‌دهد. میزان افزایش شاخص گروه عمده «کالاهای غیرخوراکی و خدمات» نسبت به ماه مشابه سال قبل 3/25 درصد بوده و نرخ تورم دوازده ماه منتهی به آبان‌ماه سال 1392 نسبت به دوره مشابه سال قبل این گروه 5/29 درصد بوده که نسبت به تورم دوازده ماهه منتهی به مهرماه سال‌جاری (6/29) کاهش یافته است.
مرکز آمار ایران در حالی نرخ تورم نقطه به نقطه را زیر 30 درصد اعلام کرده که هنوز بانک مرکزی به عنوان دیگر مرجع اعلام نرخ تورم در این باره گزارش جدید خود را منتشر نکرده است. بر اساس آخرین آمار بانک مرکزی نرخ تورم نقطه به نقطه مهرماه سال‌جاری6/36 درصد بوده است.
چندی پیش عادل ‌آذر، رییس مرکز آمار گفته بود بر اساس قانون نرخ تورمی که مرکز آمار اعلام می‌کند باید به عنوان مرجع رسمی شاخص‌های اقتصادی قرار گیرد. اغلب آمارهای تورمی که مرکز آمار اعلام می‌کند، درصدي از آمارهای اعلام شده بانک مرکزی کمتر است که این به دلیل تفاوت در سبد کالایی مورد محاسبه نرخ تورم در این دو مرجع است.
چندی پیش سخنگوی دولت در جمع خبرنگاران اظهار کرده بود که دولت در نظر دارد با برنامه‌های دقیق و آینده‌نگر خود نرخ تورم 4/40 درصدي فعلی را به 25 درصد برساند. از نظر نوبخت بودجه سال 93 باید مشخصاتی داشته باشد که قادر به کاهش نرخ تورم تا پایان سال 93 شود.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
[h=1]نرخ بیکاری بالا و تورم پایین در منطقه یورو[/h] روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۷ کد خبر: DEN-769978
گروه بین‌الملل- نرخ بیکاری در منطقه یورو به مراتب بالاتر از نرخ هدف‌گذاری شده بانک مرکزی اروپا و نرخ تورم در کشورهای عضو این منطقه پایین‌تر از نرخ هدف‌گذاری شده گزارش شده است.
به گزارش یورو نیوز، معضل بیکاری در میان جوانان اروپایی رو به گسترش است. در ماه اکتبر نرخ بیکاری در میان جوانان به 4/24 درصد افزایش یافت و تعداد جوانان بیکار به سه میلیون و 577 هزار نفر رسید. این در شرایطی است که نرخ بیکاری در میان جمعیت فعال دراروپا اندکی کاهش یافت و به 1/12 درصد رسید. به این ترتیب نوزده میلیون و 298 هزار نفر در این منطقه بیکارند. نرخ هدف‌گذاری شده از سوی بانک مرکزی اروپا برای بیکاری در منطقه یورو ده درصد است.
این در شرایطی است که نرخ تورم در سال‌جاری تاکنون به نه دهم درصد رسید، اندکی بیشتر از نرخ تورم در ماه اکتبر که تنها هفت دهم درصد و به مراتب پایین‌تر از دو درصد نرخ تورم هدف‌گذاری شده از سوی بانک مرکزی اروپا بود.
بانک مرکزی اروپا با اجرای سیاست‌های پولی انبساطی در تلاش است ضمن کاهش نرخ بیکاری به کشورهای بحران‌زده منطقه یورو برای خروج از بحران و به حداقل رساندن کسری بودجه‌شان یاری رساند و رشد اقتصادی را به منطقه بازگرداند. سیاستی که به اعتقاد کارشناسان، در مورد مهار روند رو به رشد بیکاری چندان موفق عمل نکرده‌اند.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
اقتصاد بين‌الملل

مودیز اعلام کرد
ارتقاي رتبه اعتباری یونان

روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۷ کد خبر: DEN-769977
گروه بین‌الملل- آژانس رتبه‌گذاری «مودیز»، روز جمعه رتبه یونان را با دو درجه افزایش به «caa3» رساند که این به معنای بهبود شرایط اقتصادی و مالی اولین کشور بحران زده منطقه یورو محسوب می شود.
به گزارش یورو نیوز، این در شرایطی است که همزمان گزارش‌ها از تاخیر سفر نمایندگان اتحادیه اروپا، بانک مرکزی اروپا و صندوق بین‌المللی پول به یونان حکایت دارد.
ناتوانی دولت یونان در اجرای اصلاحات اقتصادی دلیل تاخیر این سفر که برای هفته جاری پیش‌بینی شده بود، عنوان شده است.
بنابراین گزارش، اتحادیه اروپا پس از اجلاس 10 روز آینده وزرای دارایی کشورهای عضو منطقه یورو، در مورد پرداخت یا نپرداختن مرحله بعدی کمک‌ها به یونان تصمیم گیری خواهد کرد.
این در شرایطی است که اعتراضات مردمی به تشدید تدابیر ریاضتی دولت همچنان ادامه دارد.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
گزارش

واکنش نوبخت به خبر قیمت تعادلی دلار
[h=1]با بانک مرکزی اختلاف نداریم[/h] روزنامه دنیای اقتصاد - شماره ۳۰۷۷ کد خبر: DEN-769987

گروه خبر- معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رییس‌جمهور با اشاره به برداشت نامناسبی که از اظهارات او درباره تعیین قیمت دلار شده است به بیان توضیحاتی پرداخت.
محمد باقر نوبخت روز گذشته در حاشیه مرام تودیع و معارفه رییس سازمان نقشه برداری کشور در پاسخ به سوال «دنیای اقتصاد» درباره اینکه منظورش از رسیدن به قیمت تعادلی دلار چیست، گفت: اینکه برخی تحلیل کرده‌اند منظور بنده از رسیدن به قیمت تعادلی همان دلار 2500 تومانی است، برداشت درستی نیست.
وی گفت: قطعا باید قیمت ارز واقعی و متناسب با اقتصادمان باشد. از بنده پرسیده شد پیش‌بینی شما درباره قیمت دلار چیست؟ من هم پاسخ دادم با توجه به اینکه هم منابع ارزی قابل توجهی در اختیار بانک مرکزی قرار دارد و هم توافق ژنو صورت گرفته است، این منابع می‌تواند در اختیار اقتصاد ایران قرار گیرد. بنابراین با توجه به اینکه از طرف عرضه دلار مشکلی وجود ندارد، نیازهای ارزی با پشتوانه بیشتری تقویت می‌شود.
نوبخت افزود: در طرف تقاضا هم قطعا کسانی که دارای نقدینگی هستند می‌دانند در شرایط فعلی بازار ارز لزوما بازاری پربازده‌ای برای آنان نیست به همین جهت سرمایه‌گذاری آنها به سمت بازار سرمایه رفته که از نظر بنده تشخیص درستی برای این نوع سرمایه‌گذاری صورت گرفته چون بازدهی در این بازار بیشتر است و نقدینگی‌ها می‌تواند در راستای تولید قرار گیرد و تقاضای غیر واقعی از بازار ارز دور شود.
وی گفت: با توجه به اینکه از طرفی برای عرضه ارز مشکلی وجود ندارد و از طرفی دیگر تقاضا برای خرید دلار کمتر شده و به سمت بازار سرمایه رفته در چنین فضایی نباید انتظار داشت قیمت انواع ارز به صورت غیرمنطقی افزایش داشته باشد، بلکه می‌توان امیدوار بود ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها تقویت شود و با نزدیک شدن قیمت دلار بین آنچه قیمت غیررسمی می‌گویند با قیمت مبادله‌ای بتوانیم روند یکسان‌سازی نرخ ارز را در سال 93 شاهد باشیم.
نوبخت در پاسخ به این پرسش که آیا این اظهاراتش نافی نظر مدیران بانکی مرکزی نیست، گفت: این نظر دقیقا با نظرات رییس کل بانک مرکزی یکسان است و صحبت بنده با دکتر سیف درباره قیمت ارز هیچ تفاوتی ندارد و سیاست‌های واحدی اجرا می‌شود.
معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی افزود: قرار نیست ما در تعیین قیمت دلار مداخله کنیم و بهترین روش این است، بگذاریم بازار کار خود را انجام دهد.
یکسان‌سازی قیمت ارز در بودجه 93
نوبخت همچنین صبح روز گذشته در حاشیه مراسم تودیع و معارفه رییس سازمان ملی بهره‌وری، از برنامه دولت برای یکسان‌سازی نرخ ارز در سال 93 خبر داد و با اعلام اینکه لایحه بودجه سال آینده را به موقع تقدیم مجلس می‌کنیم، گفت: «اجرای فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها در بودجه سال 93 منعکس شده است.»
وی در خصوص نزدیک شدن نرخ دلار در بازار آزاد و نرخ ارز مبادله‌ای اظهار کرد: «رویکرد دولت در بودجه سال 93 حرکت به سمت تک نرخی شدن ارز است. قطعا نرخ دلار در بازار غیررسمی و نرخ دلار مبادله‌ای تفاوت چندانی در بودجه سال آینده نخواهند داشت، اما یکسان‌سازی نرخ ارز طبق برنامه دولت به یکباره انجام نخواهد شد، بلکه یکسان‌سازی به تدریج توسط دولت اجرا می‌شود.»
سخنگوی دولت در خصوص زمان تقدیم لایحه بودجه گفت: «لایحه بودجه 93 در وقت قانونی تقدیم مجلس می‌شود. این در حالی است که در تنظیم لایحه بودجه 93 از وزرای دولت نظرخواهی شده است، البته بودجه امسال نه انبساطی است و نه انقباضی بلکه به صورت واقعی تنظیم شده است.»
وی با اشاره به اینکه بودجه سال آینده بدون کسری تقدیم مجلس می‌شود، پیش‌بینی کرد که کمک‌ها و منابع لحاظ‌شده در بودجه تا پایان سال آینده در بودجه بدون کسری محقق شود و بودجه بدون کسری باشد.
انعکاس فاز دوم هدفمندی در بودجه 93
معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی رییس‌جمهور درباره انعکاس فاز دوم هدفمندی یارانه‌ها در بودجه 93 گفت: «به منظور اجرای قانون هدفمندی، اجرای فاز دوم در بودجه 93 منعکس‌شده که به‌زودی اجزای لایحه بودجه دولت را برای خبرنگاران تشریح خواهم کرد.»
نوبخت درباره برنامه دولت برای تحویل دو سبد کالایی به اقشار آسیب‌پذیر بر اساس وعده رییس‌جمهور در هفته گذشته گفت: «زمان دقیق ارائه دو سبد کالایی توسط مسوولان اعلام می‌شود، اما طبق برنامه‌ریزی‌ها در بهمن ماه و اسفندماه امسال دو سبد کالایی به اقشار آسیب‌پذیر ارائه خواهد شد.»
وی در ادامه گفت: «معاونت برنامه‌ریزی و معاونت راهبردی رییس‌جمهور تامین‌کننده منابع مالی دو سبد کالایی است و این معاونت منابع را تامین و در اختیار دولت قرار داده است.»
سخنگوی دولت اظهار کرد: «این منابع از اعتبارات مرتبط اعداد و ارقام متناسب با قیمت‌های کالاها توسط این معاونت تامین شده، اما وزارت صنعت، معدن و تجارت فراهم‌کننده کالاهای این دو سبد کالایی است و در جلسه با این وزارتخانه ساز و کار را به تصویب رسانده‌ایم.»
وی تاکید کرد: «هیچ مشکلی برای تامین کالا و منابع ریالی این دو سبد کالایی نداریم؛ از آنجا که سقف بودجه 92 از 210 هزار میلیارد ریال به 170هزار میلیارد ریال کاهش یافته و اصلاحاتی در لایحه بودجه 92 انجام شده است مشکل تامین کالاهای اساسی مثل گندم رفع شده و منابع مورد نظر به دو برابر افزایش یافته است.»
در دو مراسمی که روز گذشته با حضور نوبخت برگزار شد «رویا طباطبایی»، به عنوان رییس جدید سازمان ملی بهره‌وری و «علیرضا آزموده اردلان»، به عنوان رییس جدید سازمان نقشه‌برداری کشور معارفه شدند.
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
مصرف روزانه 68میلیون لیتر بنزین در کشور

10 آذر 1392

در هشتمین ماه سال در مجموع بیش از ۲ میلیارد و ۳۷ میلیون لیتر بنزین در سراسر کشور به مصرف رسید که این رقم از رسیدن متوسط مصرف روزانه بنزین کشور به مرز ۶۸ میلیون لیتر حکایت دارد.

مجموع مصرف بنزین در آبان ماه سال جاری در سراسر کشور رقم 2 میلیارد و 37 میلیون و 100 هزار لیتر را ثبت کرد. این رقم از رسیدن متوسط مصرف روزانه بنزین کشور به 67 میلیون و 903 هزار لیتر حکایت دارد.

با توجه به اینکه متوسط مصرف روزانه بنزین در ایران در هفتمین ماه سال به 68 میلیون و 937 هزار لیتر رسیده بود، به گزارش تسنیم مقایسه مصرف بنزین در دو ماه متوالی مهر و آبان، نشان می دهد مصرف بنزین در کشور با شیبی ملایم و با وجود نوسانات روزانه، با کاهش 1.5 درصدی همراه بوده است.

در هشتمین ماه سال، بیشترین مصرف روزانه بنزین در کشور در روز بیست و یکم آبان با ثبت رقم 84 میلیون و 400 هزار لیتر رقم خورد و کمترین مصرف روزانه این فرآورده استراتژیک نفتی در روز بیست و سوم آبان به میزان 45 میلیون و 600 هزار لیتر به ثبت رسید.
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
نرخ آزاد ارز و سکه  -   17:00 -   92/09/10
خریدفروش
دلار29352955
یورو39704010
درهم800810
لیر14301475
سکه قدیم-875,000
سکه جدید866,000876,000
نیم سکه432,000442,000
ربع سکه253,000263,000
 

zahra.71

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اختصاص‌ هدیه‌ ویژه‌ دولت به 16میلیون‌ کارگر


10 آذر 1392

نمایندگان کارگران می‌گویند دولت تدبیری کند تا 5 میلیون کارگر فاقد بیمه و کدشناسایی که اتفاقا از اقشار ضعیف و از مشمول ترین گروه‌های اجتماعی نیز هستند، حتی قبل از کارمندان بتوانند از این نوع کمک حمایتی برخوردار شوند.

رئیس جمهور در روزهای اخیر در پی ارائه گزارش 100 روزه اقتصادی دولت اعلام کرد: در ماه های بهمن و اسفند امسال دو سبد ویژه کالای حمایتی به همه اقشار ضعیف جامعه و کارگران واگذار خواهد شد.

با وجود فعالیت سازمان های حمایتی مانند کمیته امداد، سازمان بهزیستی، حتی وزارت تعاون، کار و رفاه و سازمان تامین اجتماعی برای شناسایی کارگران، دکتر روحانی ساز و کار دقیق شناسایی اقشار ضعیف را اعلام نکرد، اما عنوان شد برای انجام این اقدام حمایتی مشکلی وجود ندارد و در زمان پیش بینی شده صورت خواهد گرفت.

سبد ویژه دولت تقدیم به اقشار ضعیف

رئیس جمهور همچین اعلام کرد منابع مورد نیاز برای اختصاص سبد کالا به اقشار ضعیف تامین شده و در این بخش نیز کار با مانعی مواجه نخواهد بود، با این حال انجام این کار در بخش کارگری کشور که حجم وسیعی از نیروهای شاغل در کشور را که اتفاقا عموما از اقشار ضعیف نیز هستند، کار دشواری خواهد بود.

در موضوع واگذاری سهام عدالت که دولت سابق آن را پیگیری می کرد، یکی از دلایل قرار گرفتن کارگران در آخرین گروه از مشمولان دریافت سهام عدالت که البته هنوز هم سهامی دریافت نکردند و احتمالا دیگر هم دریافت نخواهند کرد، نامشخص بودن تعداد واقعی کارگران، ناتوانی در شناسایی مشمولان واقعی، رشته های شغلی و موانعی از این دست بود.

با اینکه حدود 12 میلیون نفر در کشور مشمول قانون کار هستند و کارگر خوانده می شوند، اما در این بین گروه های بسیار زیادی هستند که در سطوح مدیریتی فعالیت دارند و یا اساسا از دریافتی های مناسبی برخوردارند، اما طبق قانون کار کارگر خوانده می شوند. قطعا منظور دولت از واگذاری سبد ویژه کالایی به کارگران، این گروه ها نخواهند بود و قائدتا از آمار میلیونی کارگران مشمول دریافت حمایت دولت کاسته خواهد شد.

دستکم در 10 سال گذشته کارگران هیچگونه کمکی را در قالب بن و یا سبد حمایتی از دولتها دریافت نکرده اند و همه آنچه که در این بخش انجام شده، از سوی کارفرمایان بوده است. یکی از انتقادات کارگران در سال‌های اخیر کمرنگ شدن نقش دولت به عنوان یکی از شرکای اصلی کارگران در مواردی مانند اختصاص سبد حمایتی بوده است.

همواره نمایندگان کارگران از اینکه دولتها به صورت کلی خود را از موضوع لزوم حمایت از کارگران و تقویت معیشت آنها کنار کشیده بودند، انتقاد داشتند. در عین حال، نقش دولت‌ها در سال های گذشته تنها به دخالت در امور کارگران به ویژه تعیین دستمزد سالیانه برای آنها در حالی که کارفرمایان خصوصی باید آن را می پرداختند و همچنین تاثیرگذاری در انتخابات کانون های عالی کارگری و کارفرمایی و مسائلی از این دست بوده است.

هادی ابوی با بیان اینکه حمایت واقعی دولت از معیشت کارگران از خواسته های جامعه کارگری کشور بوده و هست، گفت: با قطع اختصاص بن خرید کالا به کارگران و همچنین افزایش سطح عمومی قیمت‌ها در سبد هزینه های کارگران، به همراه تورم افسارگسیخته؛ افت شدیدی در معیشت خانوار کارگری اتفاق افتاده است.

تقدیر کارگران از اقدام ارزنده رئیس جمهور

عضو هیئت مدیره کانون عالی انجمن های صنفی کارگران ایران اظهارداشت: در گذشته که اختصاص بن به صورت امروز به شکل نقدی نبوده و کالا به کارگران اختصاص می یافت، امکان سوء استفاده های کمتری وجود داشت، اما بعد دولت ها اعلام کردند اشکالاتی در این کار وجود دارد و باید بن به صورت نقدی پرداخت شود.

ابوی خاطرنشان کرد: در زمان دولت‌های سابق نیز بر لزوم اختصاص بن به کارگران تاکیدات فراوانی را داشتیم، چون اعتقاد داریم بن کالایی می تواند به سفره کارگران وارد شود. از نظر جامعه کارگری دستور اخیر رئیس جمهور بسیار ارزنده و در خور تقدیر است.

این مقام مسئول کارگری کشور افزود: یکی از نگرانی هایی که در این بخش وجود دارد، این است که شاید امکان واگذاری سبد حمایتی دولت برای همه کارگران فراهم نشود. ما می خواهیم که دولت به نحوی برنامه ریزی داشته باشد که سبد کالایی به همه کارگران چه آنهایی که فعلا از بیمه بیکاری استفاده می کنند و چه آنهایی که بیمه ندارند و در مشاغلی هستند که امکان ورود آنها به آمارهای رسمی تاکنون فراهم نشده است، برسد.

سخنگوی کانون عالی انجمن های صنفی کارگران ایران تصریح کرد: همچنین از دولت تدبیر و امید می خواهیم تا ترتیبی اتخاذ شود سبد کالایی مستقیما به دست خود کارگران برسد. قطعا این توان در کانون های عالی کارگری وجود دارد که بتوانند در این بخش به دولت کمک کنند.

نگرانی 5 میلیون کارگر مشمول دریافت کمک

به گفته ابوی، کانون های عالی کارگران می توانند توزیع سبد کالایی را در بین کارگران انجام دهند. اگر دولت به دنبال دریافت اطلاعات واقعی از کارگران به ویژه در آن بخش هایی که شناخته شده نیستند، باشد، بهترین اقدام استفاده از ظرفیت کانون های عالی کارگری کشور است.

عضو هیئت مدیره کانون عالی انجمن های صنفی کارگران ایران تصریح کرد: برآوردها نشان می دهد تنها 3 میلیون کارگر در بخش ساختمان هستند که بیمه ندارند و به صورت کلی می توان گفت 5 میلیون نفر در کشور به صورت کارگری فعالیت دارند، اما به دلیل فقدان بیمه در آمارها وارد نشده اند و این نگرانی وجود دارد که دولت نتواند موفق به شناسایی این گروه ها و اختصاص سبد کالایی به آنها که اتفاقا از مشمول ترین گروه ها هستند، شود.

وی خاطرنشان کرد: بسیاری از گروه های کارگری کشور حتی انجمن صنفی نیز ندارند. یکی از این گروه ها، کارگران باربری در شهرها هستند که از مظلوم ترین و در عین حال ناشناخته ترین گروه های کارگری کشور محسوب می شوند که ما هم اکنون به دنبال تشکیل انجمن صنفی برای این گروه ها هستیم.

ابوی با تاکید بر اینکه این گروه ها نیز فاقد بیمه هستند و دولت می تواند مانند کارگران ساختمانی، این کارگران را نیز بیمه کند، گفت: اگر دولت به دنبال حمایت از اقشار ضعیف و کارگران است مواظب باشد 5 میلیون کارگری که در اینگونه گروه ها قرار دارند از قلم نیافتند و در محاسبات حذف نشوند که از مشمول ترین گروه ها هستند.

دولت مواظب باشد کارگران واقعی از قلم نیافتند

این مقام مسئول کارگری کشور اظهارداشت: البته اخباری نیز داریم که دولت از یک‌ماه پیش بررسی هایی را در اینگونه موارد از طریق وزارتخانه هایی مانند صنعت و کار آغاز کرده است. با توجه به اینکه معیشت کارگران در حال حاضر مناسب نیست، انتظار می رود دولت در سبدهای خود حتما اقلامی مانند گوشت، برنج و روغن را قرار دهد.

به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از مهر، وی با تاکید بر اینکه این اقلام هزینه های بسیار زیادی را برای کارگران و خانوار آنها دارند، تاکید کرد: متاسفانه کارگرانی هستند که چندماه است نتوانسته اند در سبد غذایی خود اقلامی مانند گوشت را داشته باشند و دولت در واگذاری سبدهای ویژه خود به این اقشار توجهات بسیار بالایی را داشته باشد و راهی انتخاب شود که اطمینان حاصل شود حتما کمک دولت به این گروه ها خواهد رسید.
 
بالا