آیا کوچ اجباری میلیون ها ایرانی برایتان نگران کننده است؟

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
ما ایرانی ها کلا دیر به فکر ی چیزی می افتیم!!

این مسئولین هم خو از ماها هستن دیگه!!:D

باینکه ادعا داریم مسلمونیم ولی قدر خیلی چیزایی رو ک داریمو نمی دونیم وبرای نگه داشتنشم تلاش نمیکنیم!!

در به وجود امدن بحران ابی همه مقصرن!!مردم و مسئولین!!
اون از وضع کارخونه هاشون ک باید روش نظارت میکردن ک حالا مشکل ساز نشن برای طبیعت!!
اون از ذخایر زیرزمینی که درست استفاده نکردن!!یجورایی همشون دارن نابود میشن!!
یسری ابهامون ک کلا دارن نمکزار میشن هیچ فکریم براش نکردن!
اینم از مردم ک 10پیش باید میفهمیدن باید اب رو درست مصرف کنن!!حالا یادشون افتاده باید فرهنگ سازی کنن!!ک ای داد بیداد بدووویین ک داریم بی اب میشیم!
 
  • Like
واکنش ها: EECi

Ice Dream

عضو جدید
کاربر ممتاز
همونطور که می دونید ایران در منطقه گرم و خشک واقع شده ، دریاچه ها و رودخانه و چاه ها در حال خشک شدن هستن و مهم ترین عوارضش کوچ میلیون ها ایرانی به مناطق دیگه هست که مشکلات حاد بهداشتی و آموزشی و رفاهی و اجتماعی و رفاهی و... ایجاد می کنه

به نظرتون چکار باید کرد ؟

سوالات تابناک رو عینا می نویسم :

* تا چه اندازه هشدارهایی را که درباره بحران آب منتشر می‌شود، قبول دارید و درست می‌دانید؟

* آیا رقم خوردن و شدت گرفتن بحران آب برای شما هم نگران کننده است؟ راه مقابله با این نگرانی چیست؟

* نظرتان درباره آمادگی مسئولان برای مقابله به مشکلاتی مانند خشکسالی چیست؟ آیا پیش‌بینی و پیشگیری مناسبی صورت گرفته است؟
بطور خلاصه بخوام بگم یک کار می شه کرد: هرچه زودتر بساطمونو جمع کنیم و بریم! البته اگه جایی راهمون دادن!

خب الان همه قراره بگن باید وایسیم و مملکتمونو بسازیم. باید تا آخرین نفس تلاش کنیم و وضع رو تغییر بدیم. مسئولان هم از میان ما برمی خیزند. و و و و ...
این حرف واقعا سطحی نگریه. مسئولان قطعا و یقینا باید دامنه ی فکرشون خیلی وسیعتر از بدنه ی جامعه باشه تا بتونن به درجات بالای قدرت برسن. مگر در مواردی که قدرت با مداخله نظامی بدست اومده باشه. اگه اینطور نیست، اگه مسئولین ما وقتی یک وضعیت به مرحله ی فاجعه رسید تازه متوجهش می شن پس باید دید چی باعث شده کسانی به مقام تصمیم گیری برسن که فقط دو قدم جلوتر از خودشون رو می بینن؟
مردم؟ بله یک کشاورز سود امسال و سال بعد و خیلی باشه ده سال بعدشو می بینه. همه ی آدمهای دنیا همینن. اما یک مسئول رده بالا باید متفاوت فکر و عمل کنه. چی می شه که تو مملکتی که بارندگیش اینقدر پایینه (و اگه لطف سه استان شمالی نباشه درواقع یه کویر مطلقه) اینهمه به طبل کشاورزی اون هم از نوع آبی کوبیده می شه؟ بیشترین هدررفت آب ایران تو حوزه کشاورزیه. یه کشاورزی کم بازده و پرهزینه. و صدالبته درکنارش دامپروری پرهزینه! بحث امنیت غذایی سرجاشه اما بدون توجه به زیرساخت نتیجه ش می شه این. خودکفایی خودکفایی خودکفایی. بله خودکفایی چیز خیلی خوبیه اما نباید زمینه ش باشه؟ من سوالم اینه الان: حکومت جور و طاغوت و فاسد وهرزه و غیره و ذلک پهلوی هیچی، تو این 35سال حکومت عدل علوی یک متخصص پیدا نشد بگه آب ایران برای چه میزان کشاورزی، چه نوع کشاورزی یا صنعت و چه میزان جمعیت جوابگوئه؟ چرا اتفاقا. کتاب هست. مقاله هست. پس چرا اینجوری شده؟ جز اینکه همه ی این ها درسایه شعارهای رنگارنگ نادیده گرفته شدن؟ یعنی برای ایران که کل ابنای بشر می دونن یک کشور خشکه امکانش نبود با 4تا کشور که تجربه مدیریت منابع آب دارن همکاری کنه و ازون علم استفاده کنه؟ یا نه همه علوم بیخود و فاسد غربی بودن؟ مملکتی که توش واسه یه جشن عروسی سریع آژان کشی می شه، آژان نداشته بفرسته سروقت چاههای غیرمجاز که مثل قارچ پشت سر هم علم شدن؟ تازه بگذریم از چاههای مجاز که تعدادش سر به فلک کشیده!
این شعارزدگی ایران رو تا لبه نابودی رسونده. ببینید فاجعه اصلا چیز دیگریست! و اون هم بی توجهی و تحقیر تخصص در هر زمینه ایه! یه جایی از قول شهید چمران این جمله رو خوندم (نقل به مضمون):" می گن تعهد مهم تر از تخصصه تو کار. اما به نظر من اونی که تخصص کاری رو نداره و قبول می کنه اون کارو تعهد نداره!"
.
ببخشید. زیاد گفتم. دلم پربود ازین قضیه
 

مخی گیان

عضو جدید
کاربر ممتاز
از میزان مصرف کل آب توی کشور فقط 92 درصد توی بخش کشاورزی مصرف میشه که آبیاری توی این بخش فقط 1/3 بازده داره
از اون ور از میزان کل اتلاف آب توی سطح کشور فقط 80 درصدش دوباره مال بخش کشاورزیه
درسته که توی بخش آب آشامیدنی مصرف مردم ایران خیلی بالاتر از استاندارد های جهانیه.مصرف خونگی اصلا عددی نیست در مقابل کشاورزی. اما اینکه میان به جای آموزش کشاورزا و نوسازی تجهیزات و اصلاح الگوهای آبیاری فقط یقه مردم شهر رو میگیرن که وقتی مسواک میزنی آب کف دهنت رو هم قورت بده چون خشک شدن رودخونه ها تقصیر توئه دیگه خیلی لوس شده
 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
من با این دوستم موافقم . . . چطور میشه واسه قم . سمنان میتونن آب بکشن از اینور و اونور ولی واسه دریاچه اورمیه ن . . . چقد سد زدن ؟ این پلی که وسطش زدن بی تاثیره ؟؟؟؟
شما ها ی کارخونه تو منطقه آزربایجان بگین که تازگی ها زدن ؟؟؟؟؟؟؟؟
فولاد بناب ( خصوصی ما آقای زنوزی )
مس سونگون ( خاکشو بر میدارن میریزن تو کامیون میبرن کرمان )
دیگه . . .

چند ساله قرار اب قم شيرين بشه
يكبار شد اما باز دوباره شور شد الان هم فقط يكسري ناحيه هاش فكر كنم اب شيرين دارن
شيراز مشهد تهران اب خيلي سالمي وجود نداره
 
  • Like
واکنش ها: EECi

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
تاپيك خوبي هست ممنون

به نظر من ما در كل ناحيه ها بايد فرهنگ سازي انجام بديم و نظارت در كل كشور باشه
نشان قرار دادن شهرها ان هم با اين همه جمعيت تنها كار درست نيست
بيشتر روستا شهر هاي كوچك مخصوصا جاهايي كه كويري نيست از اب قنات رود و چاه زيادي برخوردار هستند كه متاسفانه ممكن بخاطر شيوه هاي اشتباه كشاورزي ابياري و يا استفاده اب زيادي هدر رود
همچنين در شهر ها نحوه استفاده از اب خيلي مهم هست
ببينيد لازم نيست از مصرف مان كم كنيم فقط كافيست درست مصرف كنيم
مثال كوچكترين موارد
مسواك زدن تماما شير اب باز هست
موقع حمام ظرف شستن
خيلي ها اب با فشار زياد و تمام وقت باز ميذارند
تمامي شير هاي اب پارك مناطق مسكوني اگر درست باشند و يك قطره اب هم هدر نرود ..........شما فرض كنيد يك شير اب خراب تا صبح حتي در دقيقه يك قطره اب بياد ميشود يك ليوان حالا چند تا از اين شيرها در كل كشور وجود دارد؟

به نظرم بايد شيوه هاي درست استفاده كردن و فرهنگ اب در همه مناطق پياده كنيم

و زير ساخت هاي ابي مثل سد چاه ها قنات نظارت ويژه اي انجام شود تا اب انها بيهوده هدر نرود

يك نكته يادمون باشه سطح زمين و ميزان اسيب پذيري ان به ميزان اب هاي سفره هاي زير زميني هم بستگي دارد وقتي اب اين سفره ها تمام بشه سطح زمين هم اسيب پذير تر ميشه
 

SHM.IT

عضو جدید
کاربر ممتاز
چرا از مناطق کویری چیزی نمی گین!!
بخش اعظمی از منابع اب دنیا ،منابع ابهای زیرزمینی هستند.

در مناطق کویری این نوع منابع اب از اهمیت ویژه تری برخوردار است چون با بارش کم دراین مناطق مواجه هستیم
پس مدیریت این منابع ابی زیر زمینی اولویت بالاتری داره!
بیشتر اراضی کشاورز این مناطق ازهمین اب های زیر زمینی تغذیه می کنند.
چند سال پیش باید بفکر مدیریت این منابع و استفاده درست از اون در زمینه کشاورزی می افتادن!!...نه حالا که زمین های کشاورزی دارن خشک میشن و زمین ها دارن تبدیل به بیابان می شوند وبعضا در اونها تغییر کاربری رخ داده و دارن ساخت و ساز هم می کنن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

نه تنها از منابع به نفع خود اراضی کشاورزی استفاده نشد بلکه منطقه رو با مشکل بی ابی روبه رو کردن!!و دوستان دور هم نشستن ک بریم آب از کارون بیاریم!!!!!!!!!!!!!!

یعنی اگ به گفتن باشه مردمان این مناطق کویری دلشون بیشتره پره!!
 
  • Like
واکنش ها: EECi

EECi

مدیر بازنشسته
از شرکت شما دوستان خوبم در بحث متشکرم :gol:

خوندن مطالبی که در ادامه قرار میدم ، ما رو بیشتر در جریان اتفاقاتی که افتاده قرار میده ...


+ طبق آمارهای اعلام شده از سوی وزارت نیرو در سال‌های متمادی بیش از 92درصد آب مصرفی ایران در بخش کشاورزی، 6درصد در بخش شرب و خانگی و نزدیک به 2درصد در بخش صنعت مصرف شده است.

+ هم‌اکنون بازدهی سیستم آبیاری در ایران حدود 35درصد بوده که این مقدار در کشورهای توسعه یافته، 65درصد است.

+
اکثر سفره‌های آب زیرزمینی ایران خشک شده و نه تنها کمبود آب بیشتر را موجب شد بلکه باعث نشست زمین در سطح وسیع و شوری بیش از حد خاک‌های مناطق خشک و غیر‌قابل کشت شد.

+
این امر نشان می‌دهد بی توجهی به هشدارهای آبی هم برای دولت و هم ملت گران تمام خواهد شد و مردم و مسوولان باید دیدگاه کلان نسبت به بحران پیش رو داشته باشند و نباید با راه حل‌های مقطعی و کارشناسی نشده اوضاع را وخیم‌تر کنند.

+
بخش کشاورزی نقش حیاتی در اقتصاد ملی ایران دارد به‌طوری‌که حدود 16درصد تولید ناخالص داخلی، 8/ 16 درصد اشتغال، تامین بیش از 85درصد غذای جامعه، 25درصد صادرات غیرنفتی را فراهم می‌کند.

+ از کل 164 میلیون هکتار اراضی کشور، 8/ 18 میلیون هکتار مورد بهره‌برداری کشاورزی قرار گرفته‌ا‌ست که 8 میلیون هکتار آن به‌صورت آبی و 3/ 6 میلیون هکتار به‌صورت دیم و بقیه به‌صورت آیش آبی و دیم کشت می‌شود و این میزان مساحت، مصرف‌کننده 92 درصد از آب ایران است.

+ در بخش کشاورزی از 86 میلیارد متر‌مکعب آب مختص این بخش، حدودا60 میلیارد متر‌مکعب آن هدر می‌رود و 80درصد اتلاف منابع آبی کشاورزی به علت عدم استفاده از تکنولوژی‌های پیشرفته آبیاری است.

+
آمریکا، آلمان و ژاپن در دوره گذار از کشاورزی سنتی به صنعتی در یک بازه زمانی کوتاه‌مدت ده‌ها میلیارد دلار در این بخش هزینه کردند.

+
در ایران مقدار بهره‌وری آب کشاورزی به‌طور متوسط 35 درصد بوده ولی در کشورهای توسعه‌یافته این مقدار 65درصد و برای کشورهای در حال توسعه 45درصد است.

+
بخش زیادی از این هدر‌رفت در مسیر انتقال آب به مزارع است

+
اگر هزینه نصب و خدمات تجهیزات آبیاری قطره‌ای را متوسط 10میلیون تومان برای هر هکتار زمین در نظر بگیریم و آن را روی اراضی تحت کشت آبی اعمال کنیم مشاهده می‌شود که نیازمند حدود 23 میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در این بخش هستیم.

+
این در حالی است که با احتساب ارزش هر متر‌مکعب آب معادل 3 دلار (بهای آب در بخش صنعت)، سالانه حدود60 میلیارد متر‌مکعب آب به ارزش 180 میلیارد دلار در کشور هدر می‌رود.

+
جالب است بدانیم درآمد حاصل از صادرات نفت و گاز کشور که مبنای اقتصاد ما است در سال 1392 معادل 3/ 56 میلیارد دلار بوده است


 

EECi

مدیر بازنشسته
دریاچه ارومیه

دریاچه ارومیه

جالبه که مصاحبه زیر مشکلاتی که بعضی دوستان اشاره کردن رو تصدیق می کنه .

مهندس مرتضی حقوقی، عضو هیات رئیسه جامعه مهندسین مشاور و رئیس کمیته محیط زیست این جامعه، معتقد است
توسعه زمین های کشاورزی در اطراف دریاچه ارومیه و نیز افزایش تعداد سدهای این منطقه علل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه اند.

علل خشک شدن دریاچه ارومیه چیست؟
علل متعددی دارد. بسته به اینکه کدام نهاد دولتی به این موضوع بپردازد، علل خشک شدن دریاچه ارومیه هم برجسته یا کمرنگ می شود. مثلاً وزارت نیرو بر مساله "اقلیم" خیلی تاکید دارد و معتقد است اقلیم این منطقه و بویژه خشکسالی های ادواری، نقش اساسی در این امر داشته است.
کارشناسان دیگر، تاثیرات اقلیمی را می پذیرند ولی موارد دیگر را مهمتر می دانند. مثلاً بر نقش سدهای ساخته شده در آن منطقه تاکید می کنند.
به نظر می رسد که در توسعه منابع آبیاری، جوانب زیست محیطی امر، آن طور که باید و شاید مورد بررسی قرار نگرفته است.

عامل دیگر، "توسعه کشاورزی" است. در سی سال اخیر سطح کشت دریاچه ارومیه، یعنی حوضه آبی دریاچه، از 150هزار هکتار به 415هزار هکتار افزایش یافته و مصرف آب در این منطقه، از 1.8 میلیارد متر مکعب به 5.5 میلیارد متر مکعب رسیده است.

در اثر این وضع، آب زیرزمینی، که یکی از منابع تغذیه دریاچه بود، تقریباً به صفر رسیده است. یعنی هیچ نشری از آب های زیرزمینی به سوی دریاچه وجود ندارد.
چاههای حفرشده، مانع نشر آب زیرزمینی به دریاچه می شوند. حتی آب زیرزمینی جریان عکس پیدا کرده و در نتیجه، آبی که الان برای کشاورزی استفاده می شود، کیفیت مطلوبی ندارد.

علاوه بر افزایش سطح کشت، الگوی کشت هم در جهت محصولات آب بر تغییر کرده است. باغ که مصرف آبش خیلی بالاست، در اطراف دریاچه خیلی زیاد شده است.

کشت علوفه، از جمله یونجه، گسترش یافته است. الان 43 درصد سطح کشت این حوزه را باغ و یونجه تشکیل می دهد. این عامل هم در خشک شدن دریاچه بسیار موثر بوده است.

عامل "تغییرات ساختاری" منطقه هم تاثیرگذار بوده است. جمعیت منطقه پیرامونی دریاچه، در سی سال گذشته 2.2 برابر شده است. در سال 1375، جمعیت این منطقه 1 میلیون و 256هزار نفر بود. این جمعیت تا سال 1385 به دو میلیون و 990هزار نفر افزایش یافت. آبی که این جمعیت برای شرب و مصارف خانگی مصرف می کند، حجم قابل توجهی دارد. همه این عوامل دست به دست هم داده اند تا دریاچه ارومیه خشک شود.

آیا گرم شدن هوا و تبخیر زیاد هم در خشک شدن دریاچه تاثیری داشته است.
در همسایگی دریاچه ارومیه، دریاچه وان را در ترکیه داریم. اگر گرم شدن زمین و اقلیم به طور کلی، موجب خشک شدن دریاچه ارومیه شده باشد، این وضع باید دامنگیر دریاچه وان هم می شد. ممکن است دمای منطقه تا حدی نوسان پیدا کرده باشد اما این نوسان دما همیشه وجود داشته است
با توجه به اینکه سطح دریاچه دائماً کوچکتر شده و تبخیر کمتر شده، طبعاً آن میکروکلیما به علت شرایطی که در اثر عملکرد انسان پدید آمده، در اقلیم کوچک منطقه هم تاثیر گذاشته است.
یعنی گرم شدن اقلیم علت خشک شدن دریاچه نبوده است بلکه خشک شدن دریاچه، که ناشی از عملکرد انسان بوده، موجب گرم شدن اقلیم و منطقه شده است.

بر اساس توضیح شما، آیا می توان گفت که علت اصلی خشک شدن دریاچه، توسعه کشاورزی در اطراف دریاچه بوده است؟
توسعه منابع آب و توسعه کشاورزی، که دو روی یک سکه اند، علل اصلی خشک شدن دریاچه اند. توسعه منابع آب یعنی ساختن سدهای متعدد. عوامل دیگر هم تاثیرگذار بوده اند اما علل اصلی، همین دو علت اند.

در منطقه دریاچه ارومیه، چند تا سد وجود دارد؟
در این دو دهه، 22 سد در حوزه ارومیه احداث شده که البته 8 سد به بهره برداری رسیده و مابقی در مرحله مطالعه و اجرا هستند. در منطقه آبریز دریاچه ارومیه در آذربایجان شرقی، 36 سد احداث شده و 22 سد به بهره برداری رسیده است. همه این سدها را وزارت نیرو احداث نکرده، بلکه تعداد زیادی از آنها، سدهای کوچکتری هستند که از سوی وزارت کشاورزی احداث شده و مورد بهره برداری قرار گرفته اند. 4 سد هم در کردستان ایجاد شده و یا در دست احداث است.

پس مجموعاً 62 سد.
بله، اما سی و اندی سد به بهره برداری رسیده اند.

این سدها دقیقاً چه زیانی برای دریاچه داشته اند؟

وزارت نیرو از این سدها دفاع می کند و وجود آنها را برای دریاچه خیلی مضر نمی داند. اما منتقدان معتقدند این سدها به علت دگرگون کردن جریان طبیعی رودخانه هایی که آب دریاچه را تغذیه می کردند، اثرات تعیین کننده ای در تقلیل آب دریاچه داشته اند.

افزایش جمعیت، افزایش تعداد سدها و توسعه زمین های کشاورزی، بخشی از روند کلی توسعه در کشور بوده اند. آیا می توان گفت که فرایند توسعه در ایران، به خشک شدن دریاچه ارومیه منجر شده است. و دیگر اینکه، توسعه مهمتر است یا دریاچه ارومیه؟
توسعه را نباید عامل اصلی ناپایداری دریاچه ارومیه و تالاب های ایران بدانیم. توسعه امری است که قهراً باید ایجاد می شد. جمعیت کشور ما در سی سال گذشته، دو و نیم برابر شده است. چگونه می توانستیم در مسیر توسعه کشاورزی گام برنداریم؟ مساله اساسی عدم جامعیت و هماهنگی برنامه های توسعه و به زبان دیگر، بی توجهی به مسائل زیست محیطی در حین در روند توسعه بوده است.

تالاب های ایران سهم بسیار کمی از آب حوزه های آبریز دارند. مثلاً تالاب بختگان حقآبه اش بسیار کمتر از حقآبه ای است که برای توسعه کشاورزی آن منطقه در نظر گرفته شده است. شاید فرایند توسعه آثار تخریبی هم برای محیط زیست داشته باشد ولی اگر به مسائل زیست محیطی توجه بیشتری می کردیم، چنین وضعی شکل نمی گرفت. توسعه هماهنگ و همه جانبه، مانع بروز لااقل برخی از مشکلات می شود.

جاده میان گذر دریاچه هم در خشک شدن آن تاثیری داشته است؟
من در این زمینه تخصصی ندارم اما کارشناسان می گویند این جاده بر روند طبیعی جریان آب دریاچه تاثیر گذاشته و به سهم خودش در ایجاد وضعیت نامطلوب برای دریاچه، موثر بوده است.

فرض کنیم دریاچه ارومیه کلاً خشک شد از صفحه روزگار محو شد. بعدش چه می شود؟
در بستر دریاچه ارومیه میلیاردها متر مکعب نمک وجود دارد. نمک هم پودر است و پس از خشک شدن دریاچه، باد این همه نمک را به روی مزارع و باغات می پراکند و زندگی دام ها در منطقه مشکل می شود و برای سلامتی مردم هم مضر است. خشک شدن دریاچه ارومیه، پیامدهای بسیار سنگینی در بر دارد.

با سدها باید چه کار کرد؟
ساخت سدها حتماً ضروری بوده است. اما باید حقآبه دریاچه را اولویت بدهیم و از مازاد این حقآبه از طریق سدها استفاده کنیم. یعنی فرضاً اگر در گذشته سیلاب هایی می آمد که تغذیه کننده آب دریاچه بود، باید سهم پیشین دریاچه از این سیلاب ها را دوباره نصیب دریاچه کرده و مازاد این آب را نصیب سدها کنیم.

سدهای مخزنی ساخته می شوند تا جلوی سیلاب را بگیرند و آب را ذخیره کنند و به تدریج برای مصارف مورد نیاز استفاده شود. اگر مطالعات زیست محیطی کافی صورت نگرفته باشد، ممکن است ما در حین استفاده از این سدها، سهمیه آب کافی دریاچه را از سدها به سمت دریاچه نفرستیم.

ما باید سدها را با توجه به نیازهای زیست محیطی دریاچه، تنظیم کنیم. یعنی در مدیریت استفاده از سدها، باید دقت بیشتری کنیم. البته امسال وزارت نیرو در موسم سیلاب های بهاری، همه سدها را به سمت دریاچه باز کرد و این اقدام موثر هم بود؛ یعنی سطح آب دریاچه را چند سانتی متر بالا آورد.

پس مهمترین عوامل برای نجات دریاچه ارومیه، کاهش آب کشاورزی و آب پشت سدهاست.
بله. تنظیم سدها متناسب با نیاز آبی دریاچه و تعدیل مصرف آب در بخش کشاورزی. تکنولوژی های جدید در تعدیل آب کشاورزی می توانند خیلی موثر باشند. مثلاً مزرعه ای که ده هزار متر مکعب آب مصرف می کند، مصرف آبش با استفاده از این تکنولوژی ها می تواند نصف شود. البته این کار انرژی و زمان و نیرو و بودجه می خواهد. آن طور که من شنیده ام، وزارت کشاورزی در این زمینه اقداماتی در دست اجرا دارد

دیدن متن
کامل مصاحبه در اینجا :
http://www.asriran.com/fa/news/243165/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%D8%AF%D8%B1%DB%8C%D8%A7%DA%86%D9%87-%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%87-%D8%AE%D8%B4%DA%A9%DB%8C%D8%AF-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D9%86%D8%AC%D8%A7%D8%AA%D8%B4-%D8%A8%D8%AF%D9%87%DB%8C%D9%85
 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
و باز نوش دارو بعد مرگ سهراب
ما كه انجا نيستيم ببينيم چه خبره
اين متن هم قابل تامل بود

ای کاش با یک متخصص آبخیزداری صحبت می کردید تا به شما بگوید که آب های حوزه آبخیزداری دریاچه ارومیه از آن خارج نشده و استفاده کشاورزی نمی تواند این فاجعه را به وجود بیاورد چون داخل همین حوزه است این کاهش ناگهانی آب دریاچه از زمان اجرای پل میانگذر آغاز شد که علی رغم نظر کارشناسی ژاپنی ها مبنی بر سستی گسل موجود و امکان شکست آن با توجه به کوبیدن پایه های سنگین و عظیم بتنی و فولادی رخ داد که با توجه به ارتفاع این دریاچه می توان فهمید چه اتفاقی افتاده
 
آخرین ویرایش:
  • Like
واکنش ها: EECi

Similar threads

بالا