آيا از مرگ می ترسيد و دوست داريد چگونه بميريد

آيا از مرگ می ترسيد و دوست داريد چگونه بميريد

  • بلی

    رای: 12 23.5%
  • خير

    رای: 26 51.0%
  • گاهی

    رای: 12 23.5%
  • بی توجه

    رای: 1 2.0%

  • مجموع رای دهندگان
    51
  • نظرسنجی بسته .

دختر کوهستان

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوست دارم تو خواب بمیرم. درد و رنجی تحمل کنم. خودمم نفهمم مردم.کاش خدا هممون رو بیامرزه. از گناهام که بعد مرگ تجسم عینیشون رو می بینم می ترسم و مرگ وسیله ایه که قدرت مشاهده رو بهم میده. می ترسم
 

خس و خاشاک

عضو جدید
خیلی بهش فکر می کنم
اگر به خاطر به زحمت افتادن نزدیکانم و یک سری اعتقاات و اصول نبود تا به حال فکر کنم کفنم هم پوسیده بود !
ولی تحمل مرگ عزیزانم را ندارم همیشه از خدا می خوام زودتر از اونها برم تا مرگشون را نبینم هر چند که این اوج خودخواهی است !
 

navid_sixtysix

عضو جدید
کاربر ممتاز
فقط تو اب خفه نشم
تونم از مدل هايي كه مثلا تو يه منبع اب بسته خفه شي ( خيلي ستمه اخه:cry:)

اهان تو قبرم زنده نشم اونجا بميرم باز:cry:
 

somaneh

عضو جدید
به نظر من مرگ خیلی شیرینه تولدی دوباره در دنیای دیگر 0شاید چون هیچ چیزی صریحی از آن دنیا نمیدانیم یه کم پیچیده باشه0
من دوست دارم بعد از مرگ اعضای بدنم را اهدا کنم فکر می کنم فقط با سکته مغزی 0
 

nazliii

مدیر مهندسی برق مخابرات - متخصص نیمه هادی
من زیاد به مرگ فکر نمیکنم.یه کمم میترسم ازش.ولی مطمئنم زنده زنده تو آتیش سوختن بدترین نوع مردنه.
 

**mobarak**

عضو جدید
منم میترسم دروغ چرا ولی از غرق شدن و سقوط کردن متنفرم
دلم میخواد بخوابم بعدش بلند نشم
 

tirmah

عضو جدید
فقط تو اب خفه نشم
تونم از مدل هايي كه مثلا تو يه منبع اب بسته خفه شي ( خيلي ستمه اخه:cry:)

اهان تو قبرم زنده نشم اونجا بميرم باز:cry:

واقا در اب خفه شدن بدترينه اخه من يکبار قرق شدن را تجربه کردم
ولی جون سالم بدر بردم:sweatdrop:
 

feshfeshe

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام و درود به دوست عزیز و گرامی تیرماه
موضوع خوبیه!;)
من همه جور مردن رو دوست دارم فقط بمیرم!
میگن زمانی که روح از بدن جدا میشه شیرین ترین لحظه است و تمام روزهای عمرت رو در آن زمان که یک صدم ثانیه است میبینی!
;):gol::gol:;)
 

Faeze Ardeshiry

کاربر فعال تالار مهندسی معماری ,
کاربر ممتاز
نه داداش من
م هنوز100001 آرزو دارم
هنو جوونم
والا
حرفایی میزنی
خواهر
 

ترانه

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام
دوست دارم بدونم چه قدر به مرگ فکر می کنيد
و مرگ چه جوری بيد سراقت:victory:

از جمله دومتون 18 میگیرین

من مرگ رو دوست دارم به هر صورتی که سراغم بیاد .نگین خسیسم اما دوست ندارم خوراک کرمها بشم دوست دارم جسدم رو بسوزونن
 

tirmah

عضو جدید
بچه ها ممنون از شرکتون:w27:
اميدوارم زيباترين مرگ شاملتان شود مرگ با افتخار مرگ با کمالات البته در سن بالا
:victory::victory:
 

samaneh66

عضو جدید
کاربر ممتاز
من دوست دارم تو خواب بمیرم
وتا زمانی عمر کنم که برای دیگران درد سر درست نکنم
مرگی آرام داشته باشم
زمانی بمیرم که خداوند تمام گناهان من رو بخشیده باشه
 

رد پای دوست

عضو جدید
به نام خدای حسین (ع)


ای پسر آدم ؟ مغرور مباش . خودسری مکن . باد در بینی میفکن و به چند

روز زندگی عاریت دل مبند . به هوش باش که ناگهان با سر به زمین خواهی

آمد و گودالی تنگ و جایگاهی پر از جانوران موذی تو را در آغوش خواهد

گرفت . به پیشگاه عدالت پروردگار خواهی شتافت و در دادگاهی با عظمت و

پر شکوه دست و پا و اعضای تو به اعمال نیک و بدت گواهی خواهند داد.

آن روز روزی است که قدمهای استوار در پیشگاه الهی می لرزد و بر

اندامهای قوی رعشه می افتد و دلها از حلقوم ها بیرون می آید و اضطرابی

عجیب همه را فرا میگیرد ... دیری نخواهد پایید که تازیانه مرگ بر سرو روی

تو خواهد خورد و چنگال عفریت مرگ گلویت را سخت خواهد فشرد و تو نیز

به سوی پدرانت خواهی شتافت و چشم حریص را خواه و ناخواه از دیدن

دنیا فرو خواهی بست و عبرت دیگران خواهی شد .

از حسین ابن علی (ع)
 

رد پای دوست

عضو جدید
لحظه ای غفلت

لحظه ای غفلت

در حوالی بساط شیطان



دیروز شیطان را دیدم . در حوالی میدان بساطش را پهن کرده بود فریب می فروخت مردم دورش جمع شده بودند . هیاهو می کردند و حرص می زدند وبیشتر می خواستند. توی بساطش همه چیز بود : غرور دروغ خیانت جاه طلبی و ...
هرکس چیزی می خرید ودرازایش چیزی میداد. بعضی ها تکه ای از قلبشان را میدادند و بعضی پاره ای از روحشان را بعضی ها ایمانشان را میدادند و بعضی آزادگی شان را .
شیطان می خندید و دهانش بوی گند جهنم میداد . حالم را بهم میزد . دلم میخواست همه نفرتم را به او نشان دهم انگار ذهنم را خواند . موذیانه خندید و گفت : من کاری باکسی ندارم فقط گوشه ای بساطم را پهن کرده ام و آرام نجوا میکنم . نه قیل و قال میکنم و نه کسی را مجبور میکنم چیزی از من بخرد . می بینی ! آدم ها خودشان دور من جمع شده اند . جوابش را ندادم .آن وقت سرش را نزدیکتر آورد و گفت: البته تو با اینها فرق می کنی تو زیرکی ومومن زیرکی و ایمان آدم را نجات می دهد . اینها ساده اند و گرسنه . به جای هر چیزی فریب می خورند از شیطان بدم می آمد. حرفهایش اما شیرین بود . گذاشتم که حرف بزند و او هی گفت و گفت و گفت تا خودم گفتم : بگذار یکبار هم شده کسی چیزی از شیطان بدزدد . بگذار یکبار هم او فریب بخورد . به خانه آمدم و در کوچک جعبه عبادت را باز کردم توی آن اما جز غرور چیزی نبود . جعبه عبادت از دستم افتاد و غرور توی اتاق ریخت . فریب خورده بودم فریب . دستم را روی قلبم گذاشتم نبود ! فهمیدم که آن را کنار بساط شیطان جا گذاشتم تمام راه را دویدم . تمام راه لعنتش کردم . تمام راه خدا خدا کردم . می خواستم یقه نامردش را بگیرم . عبادت دروغی اش را توی سرش بکوبم و قلبم را پس بگیرم . به میدان رسیدم شیطان اما نبود.
آن وقت نشستم و های های گریه کردم . اشک هایم که تمام شد بلند شدم . بلند شدم تا بی دلی ام را با خود ببرم که صدایی شنیدم صدای قلبم را و همان جا بی اختیار به سجده افتادم و زمین را بوسیدم . به شکرانه قلبی که پیدا شده بود .
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
داش مرتضی قرار بود با هم شهید بشیم!
نری ما رو تنها بزاری ها!
هیچ تعلق خاطری به این لجنزار ندارم!
داش مرتضی بگو وقتی رفتی منو بذارن جات تو دیسپاچینگ محمد جون تو هم یکم نفت بده
هی همه رفتن کسی دورو برم نیست چنین بی کس شدن در باورم نیست
 

tirmah

عضو جدید
اقا احسان نظ خوتم بگو دوست داری در سن مورد علاقه ات چه طری مرگ به سراغت بیاید:w19:
 

salahshur

عضو جدید
کاربر ممتاز
اقا احسان نظ خوتم بگو دوست داری در سن مورد علاقه ات چه طری مرگ به سراغت بیاید:w19:
من مرگ با درد رو دوست دارم طورشم یجوری مثل شهدای سبز اما با این تفاوت قبل از مردنم بتونم حرف ملت رو به عده ای بزنم
 

tirmah

عضو جدید
سلام
امیدوارم موفق باشید ولی اون مرگ مورد نظرتون خیلی سخته وااااااااای امیدوارم مرگ عظت مند داشته باشید البته در سن بالا:w27:
 

sayna

عضو جدید
کاربر ممتاز
اتفاقا دوست دارم خيلي زود تجربه اش كنم...خواهشن اين نظرم رو پاي نا اميدي و افسردگي و اين خذعبلات نذارين...
زندگي چون قفسي است...
قفسي تنگ پر از تنهايي...
و چه خوب است...
لحظه ي غفلت آن زندانبان...
بعد از آن هم پرواز:smile:
 

tirmah

عضو جدید
امار جالبی بدست امده من خودم فکر می کردم همه از مرگ می ترسند چه در این امار جالب بود
 

alikolahdoozan

عضو جدید
یک طوری که خدا ازم در لحظه مرگ راضی باشه و امامان و پیامبر رو ملاقات کنم . خلاصه توی راه خدا باشه . جور دیگه باشه خیلی میترسم
 

q1w2e3r4

عضو جدید
هیچ ترسی از مرگ ندارم.شاید دردناک باشه ولی جالبترین تجربه انسانه

من که هیچ دلبستگی به این دنیا ندارم.اگه میشد انتخاب کرد که چه روزی از دنیا برم شاید همین امروز بود
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
ک مرگ (1) بحث و گفتگوی فلسفی 8
G حضور حضرت دوست بحث و گفتگوی فلسفی 2

Similar threads

بالا