آنان که از ازدواج می‌ترسند بخوانند!

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]ترس از ازدواج و مجرد ماندن ![/h]
از ازدواج می ترسید؟ مدام نگرانید نکند انتخاب اشتباهی کنید وبدبخت شوید؟ به زندگی شکست خورده ها سرک می کشید و به بهانه درس گرفتن، از هر چه ازدواج و زندگی مشترک است وحشت می کنید؟ اگر پاسختان به این سوال ها مثبت است باید بگوییم که شما شانس زندگی مشترک خوب را از خودتان دریغ کرده و احتمالا همیشه مجرد می مانید!


اصل ترس، اگر در حد معقول باشد امری پسندیده است و این بی اعتمادی در این شرایط زمانه که برخی خواستگارها با دروغ به دنبال ازدواج با دخترهای پاک و معصوم هستند، برای خانواده ها مفید است و لا اقل از ضرر و زیان های بعدی جلوگیری می کند زیرا اگر شما محتاطانه و با دقت موارد پیشنهادی ازدواج را با کمک بزرگ ترها یک به یک بررسی کنید و آن ها را در تمامی ابعاد شخصیتی با تحقیقات سختگیرانه مورد ارزیابی قرار دهید و در نهایت به نتیجه هم نرسید و مجرد بمانید، بهتر از آن است که عجولانه و بدون تحقیق، با یک فردی ازدواج کنید و خدای نکرده مطلوب شما نباشد و شما را از خوشبختی دور کند. اما این که چقدر بترسیم و برای برطرف کردن این ترس چه کارهایی بکنیم، نکته مهمی است که باید درباره آن بیشتر بدانید.

[h=2]تعیین شرایط خواستگار[/h]شاید از این که پیشنهادهای ازدواج تان هر کدام یک جای کارشان می لنگد نگرانید و فکر می کنید با بله گفتن به هر کدامشان بدبختی را به جان خریده اید؟ به عنوان پیشنهاد و توصیه یک راهکار کاربردی این است که به صورت غیر مستقیم در بین دوستان و آشنایان شرایط خودتان را برای خواستگار و همسر ایده آل آینده تان بیان کنید و بگویید موردی را که واجد این شرایط حداقلی نباشد، اصلا نمی پذیرم چون باید شرایط من را داشته باشد و بهتر است شرایط تان را مورد به مورد یا حداقل به صورت کلی بیان کنید.
این اطلاع رسانی باعث می شود که معرف ها و واسطه ها، در معرفی خواستگار به شما، ملاک های تان را بررسی کنند و شما را به هر شخصی معرفی نکنند و در انتخاب خواستگارهایی که می خواهند برای شما معرفی کنند، شرایطی را ملاحظه کنند. البته رفتار شما هم باید در تایید سخنان و حرف های تان باشد؛ به طور مثال، اگر دین و ایمان قوی و توجه به نماز و معنویت در همسر آینده تان برای شما بسیار مهم است، نباید رفتاری که با این شرایط منافات داشته باشد، انجام دهید چون این تناقض در گفتار و رفتار، باعث درماندگی اطرافیان و بی اعتمادی و بی توجهی آنان به گفتار شما می شود. ناگفته نماند که بسیاری از معرف ها بیشتر از گفتار به رفتار و منش دختران پاکدامن و معصوم دقت و توجه دارند. پس شما هم باید در رفتارتان دقت و توجه داشته باشید و هم گفتارتان.
با کمک بزرگ ترها و صاحبان تجربه که دلسوز و خیرخواه شما هستند، یک به یک به خواستگاران و ویژگی های شان بر اساس معیارهای تان امتیاز بدهید و اگر موردی را توانستید انتخاب کنید و به دیگران ترجیح دادید، دیگر تردید نکنید و موافقت خود را اعلام کنید​

[h=2]تحقیق دقیق و سختگیرانه[/h]پس از پذیرش خواستگار، حتما مراحل تحقیق دقیق و سختگیرانه را پیگیری کنید و از هیچ گونه قاطعیت و جدیتی در این مرحله دریغ نکنید. با کمک بزرگ ترها و صاحبان تجربه که دلسوز و خیرخواه شما هستند، یک به یک به خواستگاران و ویژگی های شان بر اساس معیارهای تان امتیاز بدهید و اگر موردی را توانستید انتخاب کنید و به دیگران ترجیح دادید، دیگر تردید نکنید و موافقت خود را اعلام کنید. اگر احیانا با انجام این کارها باز هم تصمیم گیری و اعتماد برای تان سخت بود، مراجعه به یک مشاور توانمند تنها راه حل است. خوب دقت داشته باشید که با انجام راهکارهایی که بیان شد، شما تلاش و وظیفه تان را برای ازدواج انجام داده اید و نسبت به جوانی و آینده تان کوتاهی نکرده اید تا در آینده افسوس گذشته را بخورید.
[h=2]
توصیه های روانشناسان
[/h]مشاوران ازدواج این توصیه ها را به دختر و پسرهای دم بخت دارند. بخوانید و به کار ببندید:
1- در انتخاب همسر عجله و شتاب نکنید. این امر را با بررسی و تحقیق انجام دهید.
2- در همسر گزینی وسواس به خرج ندهید؛ سعی کنید با دیده اغماض عوامل مختلف را بررسی و تصمیم گیری کنید.
3- چنانچه پدر و مادر و خانواده های وابسته، سختگیری کنند برای متقاعد کردن آنها از مشاور خانواده کمک بگیرید.
4-از ازدواج تحمیلی خودداری کنید.
5- در انتخاب همسر پس از بررسی معیارهای طرف مقابل، وضعیت خود را با وی مقایسه کنید و در صورت وجودهماهنگی تصمیم بگیرید. بدون توجه به شرایط خود انتخاب غیرواقع بینانه و ایده آلی نکنید.
6- در انتخاب همسر از پدر و مادر و خویشاوندان خود نظرخواهی کنید ولی مواظب باشید چون به علت عدم تخصص ممکن است نظر آنان تحت تأثیر معیارهای مناسب نباشد. حتماً با مشاور واجد شرایط مشورت کنید.
7- برای شناخت همسر از هر دو روش مستقیم و غیرمستقیم استفاده نمایید و حتماً قبل از خواستگاری، به طور مستقیم، از طریق مشاهده گفت و شنود، از او شناخت پیدا کنید.
8- حتما از مشاوره پیش از ازدواج و انجام تست ها استفاده نمایید.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]دلایل ترس پسران از ازدواج[/h]
نگرش افراد به ازدواج، به عنوان یک واقعیت اجتماعی، تحت تأثیر فرهنگ و نقش و موقعیتی است که فرد، در آن زندگی می کند. بنا بر این، دیدگاه فرد نسبت به ازدواج، تابع فرهنگی است که به آن تعلق دارد. این دیدگاه، همچنین با جایگاه فرد در جامعه، ارتباط تنگاتنگ دارد.


تحقیقات حاکی از این مطلب هستند که 35% از مردانی که در سن ازدواج قرار دارند تمایلی به ازدواج ندارند. گفته می شود که این افراد بین 25-30 ساله هیچ گونه علاقه ای حتی به صحبت کردن در مورد مبحث ازدواج هم ندارند.
یکی از دلایل عمده این مسئله آن است برخی از این افراد در خانواده های کم توان مالی به دنیا آمده اند و در محدودیت و به دور از مهر و عطوفت رشد کرده اند و لذا اساساً نسبت به همسر، فرزند، و زندگی مشترک دلسرد هستند و حس خوبی ندارند. این افراد به دلیل سختی ها و مرارت هایی که در کودکی خود متحمل شده اند، دارای اعتماد به نفس پایینی هستند، بر این باورند که توانایی خوشبخت کردن نفر دومی را ندارند، و نمی خواهند زیر بار مسئولیت زندگی بروند. باید توجه داشت زمانیکه زن و مرد یکدیگر را دوست داشته باشند و برای هم ارزش قائل باشند، ازدواج خود را به منزله یک اشتراک قابل تحسین جلوه می دهد و زوجین را از مزایای بیشماری بهره مند می نماید.
از سوی دیگر برخی از آقایان هم هستند که تصور می کنند فقط زمانی آمادگی ازدواج را دارند که سایر جنبه های زندگی آنها به حد کمال رسیده باشد: از دانشگاه فارغ التحصیل شده باشند، شغل خوبی داشته باشند، سفرهای متعددی به اقصی نقاط جهان رفته باشند، با دوستان خود تجربه های زیادی را کسب کرده باشند و ... برای برخی از افراد ازدواج یکی از مهمترین وقایع موجود در زندگی است. اغلب مردها نامزد خود را به چشم یک زن و نه همسر نگاه می کنند و در همان مقاطع ابتدایی ارتباط او را می سنجند تا دریابند که آیا علایق و سلیقه های مشترکی در زندگی دارند یا خیر.
علیرغم مشکلات و موانع ازدواج ،آرزوها، ایده آل نگریها از اینده و زندگی مشترک موجب شده است که جوانان، به آسانی، تن به ازدواج ندهند و به عبارت دیگر، از آن بگریزند.

دلایل عمده عدم تمایل آقایان به ازدواج چیست؟
ترس از تعهد: برخی از آقایان دچار نوعی درگیری ذهنی با عنوان "ترس از تعهد و سر سپردگی" هستند. این بدان معناست که تمایلی ندارند که مابقی عمر خود را تنها با یک خانم سپری کنند. آنها تصور می کنند که خیلی راحت می توانند زنهای مختلفی را برای زمانهای کوتاهی راضی کنند، اما راضی نگه داشتن یک خانم برای 40 سال و یا بیشتر کار دشواری است. البته نباید فراموش کرد که در این قسمت گروه دیگری از آقایان هم وجود دارند که اصلاً چیزی در مورد روابط بلند مدت نمی دانند و چون از ابتدا کلیه روابط عاطفی آنها دوام زیادی نداشته به این نوع عشق ورزی عادت کرده اند و به همین دلیل کوچکترین تمایلی به ازدواج از خود نشان نمی دهند.

برداشت غلط از ازدواج: برخی از آقایان تصور می کنند که ازدواج یعنی "پایان زندگی". آنها فکر می کنند که اگر ازدواج کنند دیگر قادر نیستند از زندگی لذت ببرند. دائماً افکار منفی در مورد زندگی مشترک در ذهن آنها رخنه می کند و بیشتر از این مسئله می ترسند که با انتخاب یک شریک برای همیشه زندگی جنسی آنها به بن بست می رسد. به هر حال هیچ یک از این تصورات صحت ندارند. متاسفانه برخی از آقایان به بی بند و باری عادت کرده اند و ازدواج برای آنها به منزله زنجیری است که به دور گردنشان می افتد و زمام امور را از دستشان می گیرد و به همین دلیل از ازدواج فراری هستند. شاید به خاطر تصورات غلطی است که این افراد از ازدواج دارند. لازم به ذکر است که آمار و ارقام موسسه ملی روانشناختی گویای این مطلب است که افراد متاهلی که از زندگی مشترک خود راضی هستند خیلی بیشتر از افراد مجرد از زندگی خود لذت می برند و به طور کلی انسانهای خوشحالتر، با نشاط تر و سرزنده تری هستند.
برخی از آقایان دچار نوعی درگیری ذهنی با عنوان "ترس از تعهد و سر سپردگی" هستند. این بدان معناست که تمایلی ندارند که مابقی عمر خود را تنها با یک خانم سپری کنند​


مسائل مالی: برخی از آقایان به این دلیل از ازدواج کردن سرباز می زنند که تمایلی به تقسیم اموال خود با کس دیگری ندارند. آنها می دانند که به محض اینکه زیر یک سقف بروند مجبور می شوند درآمد و کلیه دارایی هایشان را با همسر خود تقسیم کنند و این کاری است که هیچ تمایلی نسبت به انجام دادن آن ندارند. برخی از مردها آنقدر خودخواه هستند که به هیچ وجه دوست ندارند با افرادی ارتباط برقرار کنند که چیزی از آنها طلب کنند.
دلبستگی های فردی: برخی از مردهای جوان تعلق خاطر بسیار زیادی به مادر و پدر خود دارند که اصطلاحاً به این جور افراد "پسرهای مامانی" گفته می شود. بعضی از آقایان تصور می کنند که اگر ازدواج کنند با این کار خود به مادرشان بی توجهی کرده اند. همچنین این امکان هم وجود دارد که همسر جدید مانند مادر تحویلشان نگیرد و مجبور می شوند از لاک کودکی خود بیرون بیایند و بزرگ شوند؛ و چون از بزرگ شدن می ترسند نمی توانند زیر بار مسئولیت بروند به همین دلیل از ازدواج دوری می کنند.

تجربیات تلخ گذشته: همانطور که می دانید هر تجربه ای که در زندگی بدست می آوریم تاثیری زیادی بر روی تصمیمات آتی ما می گذارد. اگر مردی در رابطه قبلی خود شکست خورده باشد، در انتخاب شریک زندگی بیش از اندازه وسواسی می شود. زمانیکه قلب اینگونه افراد برای اولین بار زخم خورد مرهم گذاشتن بر روی آن کار ساده ای نیست و جبران آسیب های روانی گذشته دشوار می نماید. این قبیل افراد بیش از اندازه محتاط می شوند و تنها یک خاطره بد، کلیه ابعاد زندگی آنها را تحت الشعاع قرار داده، نسبت به همه بدبین می شوند و به طور کلی تغییر کرده و تا ابد خیال ازدواج ا از ذهن خود پاک می کنند.

عدم مسئولیت پذیری: با شروع زندگی مشترک وظایف زوجین سنگین تر می شود و باید بیش از گذشته تلاش کنند. از همان ابتدا باید به فکر مسائل زیادی نظیر ورود بچه به زندگی هم بود.وظیفه حمایت و پشتیبانی از کودک در وهله اول بر عهده پدر می باشد. برخی از آقایان تمایلی ندارند که زیر بار مسئولیت های بیشتر بروند و تصور می کنند که تنها با فرار از ازدواج می توانند از بار سنگین مسئولیت های روزمره شانه خالی کنند، غافل از اینکه زندگی سرشار از مقوله های چالش برانگیزی که همه روزه بر آنها تحمیل می شود و اگر همراه با شریک زندگی خود با آن مشکلات روبرو شوند خیلی راحتتر از پس آنها بر می آیند.

ارضای نیازهای جنسی: این روزها آقایان خیلی راحت تر از گذشته می توانند نیاز های جنسی خود را برآورده سازند به همین دلیل نیازی نمی بینند که تنها یک شریک مادام العمر برای خود انتخاب کنند. شاید این افراد متوجه نیستند که از نظر روانشناسی مردی که تنها با یک زن برای مدت زمان طولانی ارتباط جنسی برقرار می کند به لذات فیزیکی و روانی بیشتری دست پیدا می کند.

ترس از طلاق: مردها تصور می کنند که با ازدواج نکردن می توانند از طلاق و ریسک های مالی که به همراه دارد جلوگیری بعمل می آورند. آنها به دایی، عمو و نزدیکان خود نگاه می کنند و چون می بینند که آنها از زندگی خود راضی نیستند به فکر فرو می روند که ممکن است اتفاقی مشابه برای آنها هم پیش بیاید، به همین دلیل از خود تمایلی برای ازدواج نشان نمی دهند.

ترس از تغییر و تحول: آقایان تصور می کنند که با ازدواج باید تغییرات شگرفی را در زندگی خود متحمل شوند و بر سر مسائل زیادی با طرف مقابل مصالحه و سازش داشته باشند. از آنجایی که به روال عادی زندگی روزمره خود عادت کرده اند، تمایلی به ایجاد تغییر و تحول در زندگی ندارند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]ترس از ازدواج به خاطر روابط عاطفی فراوان[/h]
جوانان امروزی نسبت به نسل های پیشین دیرتر ازدواج می کنند، در واقع امروزه سن ازدواج بالا رفته است. جوانان و نوجوانان در سنین پایین وارد روابط عاطفی متعددی می شوندکه اگرچه در ظاهر خوب و ایده آل است اما اندکی نمی گذرد که مشکلات کوچک و بزرگ بروز می کنند و گاهی مشکلات به جایی می رسند که دو طرف نمی توانند این ارتباط را حفظ کنند و در نتیجه آن را خاتمه می دهند.


هر چه تعداد روابط عاطفی پیش از ازدواج بیشتر می شود و سن دختران و پسران بالاتر می رود، تصمیم گیری برای انتخابی مهم و دائمی دشوارتر خواهد بود؛ یعنی این روابط سبب می شود تا افراد مجرد دیگر اعتمادی به جنس مخالف نداشته باشند و از آنجایی که بارها شکست را در روابط عاطفی تجربه کرده اند، از ورود به رابطه ای پایدار می ترسند؛ زیرا در روابط قبلی خود بسیار آسوده خاطر بودند؛ چرا که می دانستند هیچ تعهد مکتوبی به طرف مقابل ندارند و در نتیجه هرگاه احساس می کردند مایل به ادامه این رابطه نیستند، می توانند آن را پایان دهند اما در زمان ازدواج و عقد رسمی، دیگر نمی توان به سادگی قبل، ارتباط را پایان داد، در نتیجه این مسئله در دل جوانان ترسی ایجاد می کند که بسیاری از آنها را کاملا از ازدواج منصرف می کند.
اگرچه شکست عاطفی تلخ و دردناک است اما همین که فرد می داند اجباری در حفظ این ارتباط ندارد کار را برایش ساده تر می کند اما در ازدواج باید صبوری کرد و تا حد ممکن برای حفظ زندگی کوشید. برقراری روابط عاطفی متعدد در میان جوانان معمولا از نظر آنها لذتبخش و نوعی تفریح است اما برای این روابط باید بهای گزافی پرداخت.
ناامیدی از آینده و ازدواج و زندگی مشترک، شک و تردید نسبت به جنس مخالف و بی میلی به پذیرش تعهد همه از اثرات شکست های متعدد در روابط عاطفی هستند که شاید از دیدگاه جوان امروز مشکل خاصی نباشند اما زمانی که این جوانان دوران جوانی را پشت سر می گذارند، مطمئنا دیگر چنین عقیده ای نخواهند داشت و آن زمان برای پایه گذاری زندگی مشترک دیر خواهد بود.
زمانی که فردی وارد ارتباطات متعدد می شود، از این ارتباطات متنوع خسته و آزرده می شود و بسیاری از آنها به این دلیل از ازدواج صرفنظر خواهند کرد. در واقع این افراد از ارتباطات عاطفی اشباع می شوند و زمانی متوجه اشتباه خود خواهند شد که دیگر نمی توانند اقدام مفیدی انجام دهند.
فردی که در یک رابطه ناموفق قرار بگیرد، معمولا احساس پس زدگی می کند؛ زیرا در بیشتر موارد، این رابطه با رفتارهای تند و خشن دو طرف پایان می یابد و در نتیجه آنها با دل شکستگی از یکدیگر جدا می شوند. احساس پس زدگی و حقارت اگر برای یک نفر چندین بار تکرار شود ممکن است او را به فردی تهاجمی تبدیل کند که تمایل دارد قدرت خود را ثابت کند و به طرف مقابلش نشان دهد که ارزشمند و قوی است.
مسلما هر فردی دوست دارد همسرش قدرتمند باشد اما این افراد به دلیل تجربیات تلخی که داشته اند نمی توانند به شیوه ای درست، قدرت واقعی خود را نشان دهند. افراد متاهلی که در دوران تجرد خود، بارها روابط عاطفی ناموفق را تجربه کرده اند در زنئدگی مشترکشان دچار ترسی هستندکه هرگز آنها را تنها نمی گذارد. آنها از این تصور که ممکن است اخلاق و رفتار همسرشان مانند افراد پیشین باشد یا به آنها خیانت کند، آنها را ترک کند و یا به دلیل کوچکترین مسئله ای رابطه شان را به هم بزند، واهمه دارند. همین ترس اجازه نمی دهد که آنها از زندگی شان ولو کاملا موفق لذت ببرند.
شکست های متعدد در زندگی موجب می شود برخی افراد از شکستی دیگر وحشت داشته باشند؛ پس در برابر طرف مقابلشان تسلیم محض می شوند و همه مشکلات و ناراحتی ها را در خودشان می ریزند که مبادا بار دیگر شکست را تجربه کنند. این افراد هرگز از زندگی شان لذت نمی برند و وجودشان سرشار از عقده های روانی می شود​

ناپایداری زندگی مشترک، تصویری آزاردهنده برای این افراد است که بسیاری از اوقات به آنها اجازه نمی دهد تا برای حفظ زندگی شان تلاش کنند. گاهی در زندگی کنونی فرد اتفاقی مشابه موارد قبلی می افتد که لزوما نتیجه آن مشابه ارتباطات قبلی نیست اما فرد در آن لحظه نمی تواند واقع بینانه برخورد کند و ناخودآگاه رفتاری از خود نشان می دهد تا تجربه ای که از روابط قبلی اش داشته است، تکرار نشود؛ مثلا خانمی را در نظر بگیرید که در رابطه قبلی اش دائما به طرف مقابل اظهار علاقه می کردو بعد از مدتی ارتباط او با آن مرد به مشکل برخورد کرد و دلیل آن از نظر مرد، زیاده روی خانم در اظهار محبت و علاقه بوده است و اکنون این خانم از اینکه به همسرش بسیار ابراز علاقه کند، واهمه دارد؛ پس سعی می کند تا از ابراز علاقه خود در زندگی مشترک کنونی اش بکاهد؛ در حالی که اکنون همسرش مردی است که به ابراز محبت کردن های مداوم نیاز دارد و همین موضوع، مشکل جدیدی را به وجود می آورد.
از طرف دیگر شکست های متعدد در زندگی موجب می شود برخی افراد از شکستی دیگر وحشت داشته باشند؛ پس در برابر طرف مقابلشان تسلیم محض می شوند و همه مشکلات و ناراحتی ها را در خودشان می ریزند که مبادا بار دیگر شکست را تجربه کنند. این افراد هرگز از زندگی شان لذت نمی برند و وجودشان سرشار از عقده های روانی می شود.
اعتماد به نفس این افراد بسیار پایین است؛ زیرا بارها به شخصیت آنها توهین شده، غرورشان در زندگی شکسته شده و عواطفشان نادیده گرفته شده است. مواردی که ذکر کردیم نمونه هایی از مشکلاتی هستند که روابط عاطفی متعدد را برای افراد شکل می دهند و کار را به جایی می رسانند که جوانان از ازدواج و تشکیل خانواده پشیمان می شوند و از آن حذر می کنند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]ازدواج ترس ندارد!
[/h]




در شرایطی که خیلی از جوانان نبود امکانات را بهانه ازدواج نکردنشان می دانند، عده دیگری هم هستند که شرایط شان برای ازدواج مناسب است اما با این حال یا از خواستگاری رفتن طفره می روند یا در خانه را به روی هر خواستگاری می بندند. اگر شما هم جز این دسته از افراد هستید بهتر است یادداشت زیر را بخوانید تا بهتر با ترس های درونی تان از ازدواج رو به رو شوید!



- علت ترستان را مشخص کنید

بیشتر افراد از خود ازدواج نمی‌ترسند، بلكه از حواشی و احتمال وجود شكست در آن وحشت دارند. احساس می‌كنید كه چه تغییری ممكن است ایجاد شود؟ بدترین تصویر ذهنی كه شما را در مقابل ازدواج كردن خلع سلاح می‌كند، در ذهن خود مجسم كنید.
گاهی اوقات صحبت ها و گفتگوهای غیر منطقی و نادرستی که اطرافیان در مورد ازدواج به میان می آورند، باعث بروز این ترس می شود. گاهی اوقات مشاهده شکست اطرافیان و یا اختلافات دایمی والدین و گاهی اوقات وجود باورهای منفی در خود افراد باعث بروز این ترس می گردد.
البته امکان دارد در ابتدا علت واقعی مشکل تان را پیدا نکنید و لازم باشد که مروری بر گذشته خود، شرایط زندگی تان و... داشته باشید تا علت این مشکل را پیدا کنید.

- تصمیم بگیرید فرد مناسبی را برای ازدواج انتخاب کنید
گاهی اوقات ترس از ازدواج به خاطر تردیدی است که شما از طرف مقابل تان دارید. برای مثال شاید او را درست نمی شناسید و یا در مورد برخی از ویژگی های وی دچار تردید هستید و نمی دانید واقعا میان گفتار و رفتار وی هماهنگی وجود دارد یا خیر؟ در چنین شرایطی اول باید با خودتان صادق باشید یعنی بررسی کنید و ببینید که واقعا چه معیارهایی را برای ازدواج دارید؟ این فرد تا چه حد با معیارهای شما هماهنگی دارد؟ آیا برای شناخت او تلاش لازم را کرده اید؟ از بزرگترها و افراد صاحب نظر کمک و مشورت گرفته اید؟ و ... به کار بردن عقل سلیم، صداقت با خود، مشورت با اهل فن و... جز مهمترین اصولی است که در موفقیت ازدواج افراد نقش دارد. در میان گذاشتن نگرانی با خواستگار می تواند به شما کمک کند تا احیانا این مساله را به اتفاق اورفع کنید.

با خودتان صادق باشید و بررسی کنید که واقعا چه معیارهایی را برای ازدواج دارید؟ این فرد تا چه حد با معیارهای شما هماهنگی دارد؟ آیا برای شناخت او تلاش لازم را کرده اید؟ از بزرگترها و افراد صاحب نظر کمک و مشورت گرفته اید؟​

- در مورد نگرانی هایتان با طرف مقابل صحبت کنید
تصور نکنید که صحبت کردن در مورد این نگرانی ها نشانه ضعف شماست، بلکه می تواند نشانه ای از قدرت شما باشد. گاهی اوقات میتوان این نگرانی ها را به اتفاق طرف مقابل حل نمود. برای مثال برخی از دختران هراس دارند که بعد از ازدواج فرصت کار در بیرون از منزل را از دست بدهند و به همین دلیل از ازدواج سر باز می زنند. در میان گذاشتن نگرانی با خواستگار می تواند به شما کمک کند تا احیانا این مساله را به اتفاق اورفع کنید.

- توجه داشته باشید که ازدواج یک فرآیند پویاست

هیچ کس کامل نیست؛ نه شما و نه شریک تان. بنابراین اگر منتظر ازدواج با كسی هستید كه هر روز در زندگی خود فقط رنگین كمان و طلوع خورشید را مشاهده كنید، مطمئن باشید که هیچ گاه نمی‌توانید ازدواج كنید. ازدواج موفق نیازمند تلاش سخت دو جانبه است و برای كامل كردن آن باید از زندگی خود برای آن مایه بگذارید.
خیلی ها با امیدها و آرزوهای واهی ازدواج می‌كنند و زمانی كه زندگی روی جدی اش را به آنها نشان می دهد، تصمیم به خراب کردن ساخته هایشان می گیرند و به طلاق پناه می برند. خودتان را برای عبور از دست اندازهای زندگی آماده كنید تا زمان مواجهه با آنها شگفت زده و متعجب نشوید.
بدترین اتفاق این است که تصور کنید در نتیجه ازدواج همه چیز باید خوب و در جای خود باشد. در حالیکه جنگ و نزاع، سوتفاهم، اختلافات و درگیری، اختلاف در عقاید و سلایق و .. اجزا جدایی ناپذیرازدواج است و البته کلید موفقیت در ازدواج نیز یافتن راههای هماهنگی با همسر و پیدا کردن روشهایی برای غلبه بر این مشکلات است. بنابراین کسب دیدگاه منطقی در مورد ازدواج از راه های اصلی غلبه بر ترس از ازدواج است.

بدترین اتفاق این است که تصور کنید در نتیجه ازدواج همه چیز باید خوب و در جای خود باشد. در حالیکه جنگ و نزاع، سوتفاهم، اختلافات و درگیری، اختلاف در عقاید و سلایق و .. اجزا جدایی ناپذیرازدواج است​


- مشاوره پیش از ازدواج را فراموش نکنید
این بدان معنا نیست که شما مشکل دارید بلکه به معنای آن است که می خواهید از توصیه های حرفه ای برای انتخاب همسر استفاده کنید. همچنین گذراندن دوره های آمادگی ازدواج نیز توصیه می شود. این دوره ها می تواند شامل آموزش شیوه های درست انتخاب همسر باشد و هم می تواند شامل کلاسهایی باشد که روشهای شادزیستن در زندگی زناشویی را به شما آموزش دهد.


- مشورت با افرادی که ازدواج موفقی داشته اند
یکی دیگر از راههای غلبه بر ترس از ازدواج صحبت با افرادی است که ازدواج موفقی را پشت سر گذاشته اند. این افراد می توانند گواهی دهند که آنها نیز قبل از ازدواج نگرانی هایی داشته اند و همچنین با ارایه توصیه هایی به شما می توانند کمکتان کنند تا ازدواجی شاد را برای خودتان برنامه ریزی کنید.
همچنین معمولاً آنها در حرف‌هایشان به این نكته هم اشاره می‌كنند که: "همیشه سعی می‌كنیم از رفتار بد كوچك یكدیگر چشم پوشی كنیم" ، اما توجه داشته باشید كه نیازهایتان را پیش از هر چیز باید با شرک زندگیتان در میان بگذارید. از این طریق هم شریكتان متوجه نیازهای شما می‌شود و هم میتوانید در رابطه خود به موفقیت دست پیدا كنید.

- با خودتان و همسر آینده تان صادق باشید
به این مساله توجه داشته باشید که ترس از ازدواج تا حدی طبیعی است اما از طرف دیگر اگر این ترس از حد طبیعی خود خارج شود نشان از آن است که شما آمادگی لازم جهت ازدواج را کسب نکرده اید. مطالعات وسیع در این زمینه، شرکت در کلاسهای آمادگی ازدواج و ... می تواند در این زمینه به شما یاری برساند.

- ببینید كه كدامیك از جنبه‌های ازدواج در نظر شما و در نظر طرف مقابل از اهمیت خاصی برخوردار می‌باشد.
دقت كنید كه در صورت ازدواج شما دو نفر با هم، شما و همچنین شریک زندگی و افراد دیگر خانواده چه تغییراتی را از خود نشان خواهند داد. اگر در مورد پیامدهای ازدواج صادق باشید بهتر می‌توانید معنا و مفهوم ازدواج را درک كرده و ببیند كه با شرایط فعلی شما و فرد مورد نظرتان همخوانی دارد و یا خیر.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]وقتی ازدواج هیولای ترسناک می شود[/h]
خواستگاری و مراحل قبل از ازدواج یکی از لذت بخش ترین مراحل زندگی به شمار می رود. اما، بعد از اتمام آن شور و شوق اولیه، اضطراب پدیدار می شود. این اضطراب می تواند آنقدر رشد کند که بعد از ازدواج هم ادامه پیدا کند.


فردی که قصد ازدواج دارد باید به خوبی با مسئله ازدواج کنار آمده باشد و اگر بخواهد که جزئی از این آمار نباشد باید بر این اضطراب غلبه کند.
اضطراب قبل از ازدواج می تواند مشکلاتی بین زوج ها تا زمان ازدواج ایجاد کند. فردی که احساس اضطراب می کند بسیار حساس و آسیب پذیر می شود. طرف مقابل او ممکن است این احساس را درک نکند و همین مسئله منجر به جنگ و جدال بین آنها شود و ایجاد رنجش کند. همچنین اگر این جدال ها حاد شود که قابل حل نباشند، می تواند موجب برهم خوردن رابطه آنها شود.
اضطراب قبل از ازدواج کنار آمدن با آن را دشوار می کند چون دوره آماده سازی ازدواج مشکلات و استرس های خاص خود را دارد. اکثر زوج ها کاملاً درگیر برنامه ریزی های عروسی و ماه عسلشان می شوند. آنقدر مشکلات و مسائل مالی و خانوادگی پیش می آید که باید آنها را هم در برنامه ریزی ها مد نظر قرار دهند. این مسائل اضطراب قبل از ازدواج را تشدید می کند چون فرد مضطرب هیچوقت فرصت استراحت کامل و کنار آمدن با مشکلاتش را پیدا نمی کند.
اضطراب می تواند علائم فیزیکی و احساسی مختلف داشته باشد. این علائم شامل مشکل در خوابیدن، تمرکز کردن و غذا خوردن می شود. فرد مضطرب معمولاً تند نفس می کشد و ضربان قلبش بالا است. همچنین احساس سرگیجه و حالت تهوع دارد. ممکن است بدون هیچ دلیلی از دیگران عصبانی شود و از نظر احساسی و اجتماعی احساس طردشدگی داشته باشد. این مسئله در دوران قبل از ازدواج که تاثیرات احساسی می تواند دو نفر را از هم جدا کند، بدتر می شود.

[h=2]چرا ازدواج استرس زا است؟[/h]خیلی ها بیشتر از اینکه به عشق و محبت درون ازدواج فکر کنند به طلاق احتمالی و رنج و عذاب ناشی از آن فکر می کنند. خیلی ها از تعهد همیشگی می ترسند و عده ای از سرانجام ازدواج که یک روی سکه آن ممکن است طلاق باشد، وحشت دارند. عده ای هم با زیاد شدن مشکلات خانوادگی، فرایندهای قضایی، مشکلات مالی، خیانت و... چشم انداز خوبی از ازدواج ندارند.
رفاه یكی از پایه ها و اركان اساسی در بحث ازدواج است و فردی كه ثبات اقتصادی ندارد و در اطراف خود ازدواج های ناموفقی را می بیند كه به دلیل مسائل اقتصادی و رفاهی دچار مشكلات عدیده ای شده اند، از ازدواج صرف نظر می كند.
عده ای از جوانان ازدواج را محدودیت می پندارند و فكر می كنند زن و شوهر و یا پدر و مادر شدن نقش ها و الگوهای عملی آن ها را تغییر می دهد و دچار وحشت از ازدواج می شوند.
از سوی دیگر ناسازگاری والدین موجب بدبینی فرزندان به موضوع ازدواج می شود؛ به طوری كه آن ها در دوران بزرگسالی از ازدواج سر باز می زنند. این در حالی است که احساس مسئولیت، داشتن شغل و به فكر كسب درآمد بودن از مزایای ازدواج است و آرامش و نظم و قرار و ثباتی که از ازدواج حاصل می شود، مزیت هایی هستند که در هیچ رابطه دیگری به دست نمی آیند.
یکی دیگر از دلایل ترس از ازدواج، ترس درونی شده از ناکامی است. در صورتی كه فرد از حمایت خانواده محروم و در خانواده ای بزرگ شده باشد كه مهارت چگونه زندگی كردن را در آن نیاموخته باشد، دچار شكست ها و ناكامی های مختلفی خواهد شد و ترس از ازدواج و فاصله گرفتن از آن یكی از پیامدهای آن است.
رفاه یكی از پایه ها و اركان اساسی در بحث ازدواج است و فردی كه ثبات اقتصادی ندارد و در اطراف خود ازدواج های ناموفقی را می بیند كه به دلیل مسائل اقتصادی و رفاهی دچار مشكلات عدیده ای شده اند، از ازدواج صرف نظر می كند​

[h=2]وقتی همدیگر را نمی شناسیم[/h]یکی از ترس های شایع درباره ازدواج این است که آدم ها هیچ وقت نمی توانند همدیگر را به طور کامل بشناسند و به همین دلیل ممکن است از پیش بینی طرف مقابل و زندگی با کسی که همه چیز را درباره او نمی دانند واهمه پیدا کنند. در ابتدای رابطه ترجیح می دهیم نیازها و انتظارات دیگران که برایمان مهم هستند را منعکس کنیم تا جایی که مجبور شویم خودی واقعیمان را نشانشان دهیم.
درنتیجه، هر رابطه جدیدی براساس یک دروغگویی بین دو غریبه که به سختی چیزی هستند که نشان می دهند برای راضی کردن طرف مقابلشان ایجاد می شود. به همین دلیل است که بعد از ازدواج یا بعد از سالها زندگی با هم دو طرف کاملاً افرادی متفاوت می شوند.
یک ضرب المثل می گوید که مردها با این امید با زنها ازدواج می کنند که تا آخر همانطور بمانند درحالیکه زنها با این آرزو ازدواج می کنند که بتوانند بلافاصله بعد از ازدواج شوهرانشان را تغییر دهند! از همان روز ازدواج این طریقه از جانب هر دو طرف پیش گرفته می شود اما هر دو طرف مراقب هستند که طرف مقابل چیزی در این مورد متوجه نشود. فقط با گذشت زمان و رو شدن شخصیت طرف مقابل مخصوصاً وقتی که از اهداف شخصیشان دلسرد شده باشند، مشخص می شود.

[h=2]آیا استقلالتان را از دست می دهید؟[/h]کسانی که ازدواج می کنند ممکن است کمی درمورد تغییراتی که از مجرد بودن به عضوی از یک زوج بودن باید داشته باشند احساس نگرانی کنند. این یعنی باید کمی از استقلال خود بگذرند و تمایلات و نیازهای فردی دیگر را هم در نظر بگیرند.
افراد با ازدواج كردن شأن و منزلت اجتماعی بالاتری می یابند و به طور معمول مشورت با افراد متأهل بیشتر از افراد مجرد است.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]ترس از ازدواج: مسئله این است![/h]

ترس از ازدواج از مسائل عمده و پیچیده ای است که ذهن اغلب جوان ها را به خود مشغول کرده است. تا جایی که این مسئله در بسیاری از موارد باعث سخت گیری های زیادی در زمینه ی ازدواج شده و منجر به بروز مشکلاتی از جمله بالا رفتن سن ازدواج گشته است.
اما آیا این ترس همیشه مشکل ساز است؟ تا چه حد لازم و ضروی است؟ چگونه می توان بر این ترس غلبه کرد؟ چگونه باید از این احساس در جهت مثبت بهره برد؟
برای پاسخ گویی به این سؤالات ابتدا باید دلایل ترس از ازدواج را بررسی کنیم.
شاید در ابتدا این موضوع مطرح شود که به راستی چرا ترس؟
مگر نه این که ازدواج سنت پیامبر اکرم (ص) است؟ مگر نه این که این امر از فرائض دینی و یکی از پسندیده ترین و مؤکد ترین اعمال نزد خداوند است؟ مگر ازدواج کامل کننده ی دین نیست؟ پس چرا از ازدواج می ترسیم؟!
عواملی که منجر به ترس از این امر مقدس می شوند را می توان به دو گروه اصلی تقسیم کرد:
1. مشکلات و موانعی که بر سر راه ازدواج قرار دارند.
2. ترس از سرنوشت سازترین تصمیم زندگی.
عمده ترین دلیل برای ترس از ازدواج ، ترس از تصمیم گیری و انتخاب شریک زندگی است. انتخاب کسی که تا آخر عمر با ماست و می خواهیم بقیه ی زندگی مان را با وی تقسیم کنیم.

خاستگاه مورد اول بیش از هر چیز رسم و رسومات دست و پاگیر و بدعت هایی می باشد که بر سر راه جوان ها قرار گرفته است. ترس از برآورده کردن توقعات خانوده و اطرافیان، تأمین مبالغ هنگفت برای جشن عروسی، تهیه ی مسکن، فراهم کردن جهیزیه های آنچنانی و... از جمله مواردی است که قدم ها را در راه ازدواج سست می کند.البته نگرانی برای این موارد تا حدی منطقی است؛ چرا که نمی توان لزوم تأمین احتیاجات و ملزومات یک زندگی معمولی را انکار نمود. اما تا جایی این ترس را منطقی و معقول می دانیم که توقعات نیز معقول باشند.
راه حل این مشکل خود بحثی جداگانه می طلبد ، این که چگونه این بدعت ها را از میان برداریم تا راه ازدواج اندکی هموارتر گردد؟
اما عمده ترین دلیل برای ترس از ازدواج ، ترس از تصمیم گیری و انتخاب شریک زندگی است. انتخاب کسی که تا آخر عمر با ماست و می خواهیم بقیه ی زندگی مان را با وی تقسیم کنیم. در واقع ازدواج تصمیمی است برای باقی مانده ی عمرمان. پس بدیهی است که برای چنین انتخابی سرنوشت ساز، ترس و اضطراب به ما روی می آورد.

اغلب جوان ها به این می اندیشند که اگر ازدواج کنند ممکن است پشیمان شوند ، می ترسند از این که شاید درباره ی طرف مقابل قضاوت اشتباه کرده باشند و تصمیمی بگیرند که آینده شان را تباه کند ، این که ممکن است انتخابشان احساسی باشد و با گذر زمان متوجه اشتباهشان شوند ، و این که شاید عدم تفاهم و اختلاف سلیقه برایشان مشکل ساز گردد. اکثراً از این مسئله در هراسند که شاید طرف مقابل آن کسی نباشد که می خواهند ، و یا می ترسند خودشان نتوانند به خوبی از پس وظائف همسرداری برآیند. حتی بعضی اندکی گام را فراتر نهاده و به بررسی تمام مسائل زندگی آینده می پردازند ، از جمله تربیت صحیح فرزندان، تأمین آینده ی آن ها و... و گاه افراط در این مورد باعث می شود برای قدم گذاشتن در این راه دچار تردید گردند.
دربسیاری موارد ترس از ازدواج تنها به انتخاب صحیح ِ یک فرد محدود نمی شود ، گاه افراد از این مسئله در هراسند که ممکن است نتوانند رابطه ی مناسبی با خانوده ی همسر خود برقرار کنند. چرا که ازدواج تنها پیوند دو نفر نیست، بلکه دو خانواده را به هم نسبت می دهد.

از دیگر دلایل اضطراب برای تصمیم گیری، ترس از عدم تحقق وعده های طرف مقابل می باشد ، یعنی قول و قرارهایی که ممکن است پس از ازدواج به آن ها عمل نشود. زیرا در خیلی از موارد ، دختر و پسر به ظاهر بر سر موضوعی به تفاهم می رسند ، اما وارد زندگی که می شوند قضیه صورت دیگری پیدا می کند و باعث ایجاد اختلاف می شود. دلیل این عدم تفاهم هم یا به این خاطر است که گاه دختر و پسر خیلی سطحی به یک موضوع فکر می کنند ، ولی در زندگی حقیقی به مشکلاتی برمی خورند که پیش بینی نکرده بودند ، و یا به این دلیل است که در برخوردهای اول اغلب سعی دارند خود را فردی شایسته و مطلوب نشان دهند و بدین منظور گاه وعده هایی به طرف مقابل می دهند که خلاف تفکرات و امیال و اعتقاداتشان است.
در واقع ترس از عدم شناخت کامل طرف مقابل احساسی است که به سراغ اغلب افراد می آید و باعث می شود در تصمیم گری دچار تردید گشته و در یک جمله
«از ازدواج بترسند».


اما تا چه حد باید به این ترس بها داد؟
بدیهی است که افراط در بها دادن به چنین ترسی می تواند مشکل ساز باشد. به خصوص با بالا رفتن سن و دور شدن از هیجانات نوجوانی، فرد بیش از پیش به زندگی و حقایق آن فکر می کند و اگر در این زمینه دچار افراط شود ، همین تفکر زیاد باعث می شود آن شخص دچار وسواس در انتخاب گردد.
اما اگر این ترس کنترل شود ، می تواند مفید هم باشد. زیرا این احساس باعث می شود در شناخت طرف مقابل بیشتر دقت کرده و تصمیمی سطحی و غیرمنطقی نگیریم.
برای غلبه بر این احساس، باید در درجه ی اول به خدا توکل کرد و از او کمک خواست، و در کنار آن با فکر و صحبت و تحقیق درخصوص طرف مقابل سعی در گرفتن تصمیمی منطقی نمود.
در هر صورت انتخاب سخت است، تصمیم گیری برای ادامه ی زندگی دلهره آور است، غلبه بر تردیدها بسیار مشکل می باشد...
لیکن تفکر و تحقیق و صحبت کردن و به بحث گذاشتن عادات و اخلاق و سلایق و اعتقادات طرفین، و در کنار آن شناخت متقابل خانواده ها، باعث می شود تا حد زیادی بتوانیم این تردیدها را در خود از بین برده و به شناختی کامل تر نائل آییم تا درنهایت به تصمیمی درست تر نزدیک شویم.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]چرا پسرها از ازدواج فراری‌اند؟[/h]
چندان نیازی به آمار و ارقام نیست. همین که به اطراف‌تان نگاه کنید، می‌بینید که تعداد پسران مجرد نسبت به نسل قبل چند برابر شده است. این موضوع را سازمان جوانان هم تایید می‌کند و با توجه به نتایج یک نظرسنجی در شهر تهران پسرها اشتیاق چندانی برای ازدواج ندارند. این نظرسنجی که با هدف بررسی عوامل موثر بر تاخیر ازدواج از منظر جوانان انجام شد، نشان داد که 49.5 درصد پسران 15 تا 29 ساله مجرد اصلا شرایط خود را برای ازدواج مناسب نمی‌بینند اما از میان دختران همین سال، تنها 22.3 درصد برای ازدواج آمادگی ندارند.


به خاطر ادامه تحصیل ازدواج نمی‌کنند
دلایلی که جوانان را در بستن پیمان مشترک منصرف می‌کند کم نیستند، اما این نظرسنجی نشان می‌دهد قصد ادامه تحصیل، یکی از اصلی‌ترین این دلایل است. یافته‌ها نشان می‌دهد 52.6 درصد از دختران و 44.8 درصد از پسران ترجیح می‌دهند به جای ازدواج، درس‌شان را ادامه دهند. افزایش سطح تحصیلی دختران نسبت به پسران هم به نظر 74.4 درصد دختران و 40درصد پسران در کاهش آمار ازدواج تاثیرگذار است.
نمی‌توان عوامل دیگر را فراموش کرد و تنها تمایل به ادامه تحصیل را در این زمینه موثر دانست. در بسیاری موارد، تمایل افراد، به ویژه دختران به ادامه تحصیل ناشی از بیکاری است و بسیاری از پسر‌ها هم برای به‌دست آوردن شأن اجتماعی بالاتر به تحصیلات رو می‌آورند. خیلی از دخترها تحصیل را به عنوان یک سرگرمی و راهی برای ورود به جامعه می‌بینند و پسرها هم گمان می‌کنند که با بالاتر بردن پایگاه اجتماعی‌شان، برای داشتن یک ازدواج موفق امکان بیشتری را پیدا می‌کنند.
به خاطر نداشتن شغل مناسب ازدواج نمی‌کنند
بر کسی پنهان نیست که نگرانی‌های اقتصادی بیشتر از هر دلیل دیگری جوانان را به مجرد ماندن ترغیب می‌کند. از هزینه‌های سرسام آور اجاره‌خانه گرفته تا فراهم کردن مقدمات یک جشن عروسی و به‌جا آوردن رسوم، همه و همه در منصرف کردن جوانان از ازدواج نقش دارند. طبق این نظرسنجی، یافتن شغل مناسب به نظر 89.9 درصد دختران و 91.8 درصد پسران، انتظار جهت دستیابی به امكانات رفاهی برای شروع زندگی مشترك از نظر 81.5 درصد دختران و 83.6 درصد پسران، اشتغال زنان نیز از نظر 78.4 درصد دختران و 41.6 درصد پسران تاثیر زیادی دارد. همچنین به نظر 52.2 درصد دختران و 44.9درصد پسران كسب درآمد توسط زنان و بی‌نیازی آنها از مردان در افزایش سن ازدواج جوانان تاثیر بسیار زیادی در تاخیر سن ازدواج دارد.
می‌توان مشکلات اقتصادی و معیشتی را به عنوان عامل اصلی دوری جوانان از ازدواج در نظر گرفت. در کشور ما با وجود سنت‌های بسیاری که بار مالی زیادی را بر دوش خانواده‌ها می‌گذارند، اقدام برای ازدواج نیازمند پشتوانه مالی بزرگی است و این موضوع باعث طفره رفتن جوانان از این تصمیم می‌شود. سنت‌هایی مثل جهیزیه کامل، هدیه‌های سنگین برای مناسبت‌های مختلف و بسیاری موارد دیگر، به 2 جوان که پشتوانه مالی قوی ندارند اجازه تصمیم‌گیری در این مورد را نمی‌دهد. در بسیاری از موارد، خانواده‌ها هم امکان تحمل چنین بار مالی سنگینی را ندارند و برای ازدواج فرزندانشان پیش‌قدم نمی‌شوند.
برای شرایط ازدواج‌سختگیری می‌‌کنند
میزان سختگیری پاسخگویان برای انتخاب همسر در پسرها از دختران بیشتر است. نتایج ارزیابی‌ها نشان می‌دهد درحالی كه تنها 45درصد دخترها سختگیری بسیار زیادی برای شرایط ازدواج دارند اما حساسیت پسرها هم کم نیست و 53.1 درصد آنها دنبال شرایط ایده‌آلی برای ازدواج هستند.
یکی از علت‌های کم شدن آمار ازدواج در جامعه ما، روابط آزاد خارج از محدوده ازدواج است. دکتر افشار نادری با بیان این مطلب می‌گوید: «زمانی که پسرها به سادگی به چنین روابطی دسترسی دارند، انگیزه چندانی برای تشکیل خانواده برایشان باقی نمی‌ماند. پسرهایی که از این طریق خود را از نظر عاطفی ارضا می‌کنند، دیگر دلیلی نمی‌بینند که برای ساختن یک زندگی خود را به دردسر بیندازند و از زیر بار مسئولیت‌هایی که فرهنگ بر دوش‌شان می‌گذارد، فرار می‌کنند.»
بعضی از تجملات نادرستی که در فرهنگ ما نهادینه شده‌اند، مانع از تشکیل یک زندگی آرام می‌شوند. شاید اگر خود خانواده‌ها در این زمینه آگاهی پیدا کنند آمار ازدواج روزبه‌روز بالاتر برود​

پسرهایی که شرایطشان را برای ازدواج مناسب می‌دانند
27.5 درصد دختران و 49.5 درصد پسران اصلا شرایط خود را برای ازدواج مناسب نمی‌بینند و فقط 22.3 درصد دختران و 6.5 درصد از پسران شرایط خود را به میزان زیاد و بسیار زیاد برای ازدواج مناسب دانسته‌اند.
در شرایط فعلی تنها در موارد اندکی می‌بینیم که هر دو طرف شاغل هستند و در اغلب موارد تنها یکی از 2نفر، شغلی با درآمد قابل قبول دارد. از آنجا که در فرهنگ ما برعهده گرفتن مسئولیت‌های مالی توسط زنان چندان شایسته تلقی نمی‌شود، پسرانی که درآمدی ندارند، نمی‌توانند تصمیمی برای تشکیل خانواده بگیرند. درست است که پسران شاغل در شرایط فعلی کم نیستند. اما با وجود هزینه‌های بالای زندگی، یک کار ساده با درآمد ناچیز نمی‌تواند هزینه‌های سنگین زندگی را پاسخگو باشد و از عهده مخارج سنگین یک زندگی بربیاید.
عروسی رۆیایی می‌خواهند
نحوه برگزاری مراسم ازدواج هم از مواردی است که نمی‌گذارد این پیمان به راحتی بسته شود. این بار دختران هستند که مانع می‌تراشند و از آرزوهای کودکی‌شان نمی‌گذرند. بر اساس آمار‌ها تنها 40.3 درصد از دختران حاضرند با یک عروسی ساده به خانه بخت بروند، درحالی‌که 43.2 درصد از پسران اهمیتی به یک عروسی مجلل نمی‌دهند. میزان تمایل به انجام مراسم عروسی در یك سالن مجلل یا در یك هتل یا باشگاه درجه یك هم در دختران 20.8 درصد است و در پسران 15.2درصد است.
بعضی از تجملات نادرستی که در فرهنگ ما نهادینه شده‌اند، مانع از تشکیل یک زندگی آرام می‌شوند. شاید اگر خود خانواده‌ها در این زمینه آگاهی پیدا کنند آمار ازدواج روزبه‌روز بالاتر برود.
مسئولان باید با ایجاد کار برای جوانان، یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌ها را حل کنند. از طرف دیگر اگر دولت بتواند مسکن‌هایی را با شرایط ویژه به جوانان واگذار کند، مطمئنا شاهد آمار بسیار بالاتری در زمینه ازدواج خواهیم بود. گام بعدی فرهنگ‌سازی است؛ با از بین بردن تجملات و فرهنگ سازی درست در میان جوانان، می‌توانیم مشکل را حل کنیم.


معیارهای ازدواج موفق چیست؟
به گفته رئیس مركز مطالعات و پژوهش‌های راهبردی وزارت ورزش و جوانان، نتایج مربوط به معیارهای پاسخگویان از ازدواج موفق نشان می‌دهد تفاهم و درك متقابل، شرایط مالی مناسب و صداقت به ترتیب از مهم‌ترین معیارهای موردنظر پاسخگویان محسوب می‌شود و از بین معیارهای عنوان شده برای ازدواج در این طرح در بین دختران و پسران به ترتیب 3مورد اخلاق و رفتار، همفكر و هم عقیده بودن و هم ترازی فرهنگی خانواده‌ها از مهم‌ترین عوامل بوده‌اند.
همه این عوامل را می‌توان به عنوان فاکتور‌های دخالت کننده در ازدواج و موفقیت آن بررسی کرد اما همانطور که گفته شد، در شرایط فعلی، عامل اقتصاد از مهم‌ترین دلایلی است که تشکیل یک زندگی و دوامش را تحت تاثیر قرار می‌دهد. با فرهنگ سازی و تغییر نگاه جوانان نسبت به شرایط تشکیل خانواده هم می‌توان قدم بسیار موثری در این زمینه برداشت.
جوانان تا 27 سالگی مجرد می‌مانند
به گفته دكتر مطلق، رئیس دفتر سلامت جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت، در گذشته میانگین سن ازدواج 21 سال بوده، اما امروزه به‌طورمیانگین جوانان تا 27 سالگی مجرد می‌مانند.
دكتر مطلق پیش از این با بیان اینكه سن بارداری در كشور حدود 8 تا 10 سال افزایش پیدا كرده است، گفته بود: «بهترین شرایط برای بارداری زنان در 20 تا 30 سالگی است و كشورهای غربی بهترین سن باروری را 25سال اعلام كرده‌اند.» او در شرایطی این موضوع را بیان کرده بود که به دلیل بالا رفتن آمار ازدواج فاصله فرزندآوری پس از ازدواج هم بسیار طولانی شده است.
زوجی که در سن بالاتری ازدواج می‌کنند، فرزندان کمتری خواهند داشت و انعطاف خود را برای کنارآمدن با سختی‌های زندگی از دست می‌دهند. شاید در برخی موارد با بالا رفتن سن، نگرش زوج‌ها منطقی‌تر شود، اما گذشته از رشد این منطق، سختگیری‌های بی‌مورد هم از مواردی هستند که با بالا رفتن سن ازدواج به این مسیر راه پیدا می‌کنند. خانواده ها باید اندکی سنت‌های پرهزینه را کنار بگذارند و به جوانانشان آگاهی لازم را داده و آنها را در این مسیر حمایت کنند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
هفت راز ازدواج موفق




1) زوج های موفق خواسته ها و انتظارات خود را به صراحت می گویند. زوج های موفق قبل از ازدواج، توقعاتی كه از یكدیگر دارند مطرح می كنند، اگر توافق اساسی با هم ندارند (برای مثال مرد فرزند می خواهد ولی خانم مخالف است)، می توانند به شروع و یا خاتمه ازدواج به طور جدی فكر كنند. بعد از ازدواج، زوج های موفق به طور منظم در مورد توقعات و انتظاراتشان با هم صحبت می كنند و اگر اختلافی پیش آمد، آن را به زمان دیگری موكول می كنند تا همدیگر را درك كنند و به توافق برسند.
2) زوج های موفق فردیت خود را حفظ می كنند. بعد از ازدواج استقلال زوج ها كم می شود اگر افراد فرزند داشته باشند روز به روز وابستگی بیشتر می شود و گاهی افراد احساس خستگی می كنند. زوج های موفق می دانند حتی اگر به هم علاقه داشته باشند، گاهی احساس خستگی می كنند. آنان یكدیگر را تشویق می كنند تا همیشه"ما" نباشند و زمانی هم برای "خود" داشته باشند و به كارهای مورد علاقه خود بپردازند.بدین ترتیب زوج فردیت خود را حفظ می كند و زندگی ، شاداب می شود.
3) زوج های موفق همدیگر را مركز توجه قرار می دهند. آنان همدیگر را دست كم نمی گیرند و همیشه به فكر خوشبختی همسر خود و خانواده هستند. معمولاً افراد چند سال پس از ازدواج مانند سال های اول به هم توجه نمی كنند. ولی زوج های موفق، كارهای كوچك نظیر اولویت قرار دادن نیازها و كارهای همسر و كارهای بزرگ نظیر احترام و گوش كردن به حرف های هم را مدنظر قرار می دهند. ازدواج دریای تغییرات است. شما اغلب فراموش می كنید همسرتان مهم است و به او توجه نمی كنید. درعوض به كار، سرگرمی و دوستان اهمیت می دهید ولی زوج های موفق همدیگر را مركز توجه قرار می دهند.
4) زوج های موفق روش های حل اختلاف را می آموزند. "جان گاتمن" روانشناس كه 20 سال زندگی زوج ها را مطالعه كرده، عامل اصلی موفقیت یا شكست ازدواج را توانایی، یا عدم توانایی حل اختلافات می داند. حتی اگر همسرتان و شما كاملاً با هم یكی باشید ، گاهی با نظر هم موافق نیستید و این مخالفت باعث ناراحتی می شود. نباید به اعتیاد، خشونت و ... رو بیاورید. اگر خواسته شما و همسرتان با هم فرق دارد، باید آن را حل كنید. زوج های موفق با هم صحبت می كنند، حتی اگر احساس بدی نسبت به هم دارند. آنان در مورد اختلافات و مخالفت ها با هم مذاكره می كنند تا به نتیجه عادلانه برسند. آنان از یكدیگر حمایت می كنند و غـُر نمی زنند. آنان می پذیرند در مواردی عشق ، برتر از پیروزی است.
5) زوج های موفق با هم رشد می كنند. مسلماً فردی كه امروز با او ازدواج می كنید،10 سال آینده متفاوت خواهد بود. شما هر دو تغییر می كنید. به ویژه در شرایط سخت زندگی مانند از دست دادن والدین . زوج های موفق می دانند كه یكی یا هر دو در طول زندگی تغییر می كنند و قواعد عوض می شود. پس لازم است تغییر كنید تا بتوانید روابط در حال تغییر را عوض كنید.
6) زوج های موفق برای حفظ روابط می كوشند. زوج های موفق به طور منظم وضعیت زندگی خود را بررسی كرده و با هم صحبت می كنند تا از شادی و رضایت هر دو از زندگی مشترك مطمئن شوند. اگر یكی ، یا هر دو شما از زندگی مشترك ناراضی هستید، مشكلتان را حل كنید.7) از مراجعه به مشاور خجالت نكشید. زوج های موفق قبل از مراجعه به مشاور، سند طلاق را امضا نمی كنند. آنان می كوشند كه مشكلات را در اولین فرصت حل كنند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1] استرس قبل از ازدواج !؟
[/h]دانشمندان آلمانی کشف کردند که مردان نگران و دارای استرس در انتخاب همسر خود روش غیر معمولی در پیش می‌گیرند. دانشمندان در تحقیقات خود متوجه شدند مردانی که زیر فشار روانی و استرس هستند بیش‌تر به زنانی تمایل پیدا می‌کنند که چهره ای متفاوت با خودشان دارند. و مردانی که آرامش بیشتری دارند بیش‌تر جذب زنانی می‌شوند که خصوصیات مشترک بیش‌تری با آن‌ها دارند.

تحقیقات قبلی نشان داده بود که زنان و مردانی که به یکدیگر علاقه مند می‌شوند تمایل دارند در بسیاری از خصوصیات به یکدیگر شبیه شوند و این تمایل خصوصا در خصوصیات چهره نمود بسیار زیادی پیدا می‌کند. پژوهشگران معتقدند استرس روی معیارهای انتخاب شریک زندگی تاثیر می‌گذارد. افرادی که استرس ندارند به دنبال اولویت‌هایی بر اساس شباهت هستند ، اما افراد نگران و دارای استرس افرادی را به عنوان شریک زندگی انتخاب می‌کنند که شباهت زیادی با خودشان ندارند.
اشخاصی که از نحوه انتخاب همسر و کیفیت معیار ها و ملاک های صحیح آگاهی دارند و می دانند چه کسی را به عنوان همسر برگزینند با تسلط بیشتری مسیر انتخاب را طی می کنند و با آرامش بالاتری می توانند گزینش داشته باشند .


تحقیقات نشان می‌دهد استرس می‌تواند معیار انتخاب همسر را در انسان‌ها دچار تغییر کند و می‌تواند انسان‌ها را به انتخاب فردی غیر مشابه با خودشان از نظر دسته گوناگونی از خصوصیات سوق دهد. دانشمندان تصمیم گرفتند بررسی کنند آیا در زمانی که مردان دچار استرس هستند ممکن است در برابر زنان پاسخ متفاوتی بدهند یا خیر.بر این اساس محققان تحقیقاتی را روی 50 دانشجوی سالم انجام داده و آن‌ها را به دو گروه تقسیم کردند.


از این دانشجویان خواسته شد به تصادف دست خود را در آب یخ یا آب گرم قرار دهند.سپس میزان استرس آن‌ها را با انجام آزمایشاتی روی بزاق دهان ، ضربان قلب و آزمایش فشار خون بررسی کردند. به تمام این دانشجویان الکترودهایی متصل شد که حرکات بسیار جزئی اطراف چشم را تشخیص می‌داد.در زمانی که انسان‌ها نسبت به چیزی توجه نشان می‌دهند ماهیچه‌های اطراف چشم واکنش‌هایی نشان می‌دهند که می‌توان از طریق این الکترودها این حرکات بسیار جزئی را مشخص کرد.سپس به این دانشجویان تصاویر 40 زن با ظاهر گوناگون نشان داده شد. در این تحقیقات مشخص شد مردانی که استرس نداشتند زنانی را انتخاب می‌کردند که شباهت زیادی با خودشان دارند ، اما در عوض مردانی که استرس دارند زنانی را انتخاب می‌کنند که شباهت‌های بسیار کمتری با خودشان دارند. تحقیقات قبلی نشان داده است انسان‌ها در پیدا کردن همسر به دنبال چهره‌های مشابه با خودشان هستند و آن‌ها را قابل اعتمادتر می‌دانند. دقیقا به همین دلیل است که بعضی از مردان که با زنانی مشابه با خودشان ازدواج می‌کنند روابط بهتر و طولانی‌تری دارند.

اما در عوض مردان دارای استرس معمولا زمان کوتاه تری را در زندگی مشترک باقی می مانند. درست است که ازدواج افراد را با تحول روبرو می کند و زندگی را در مرحله جدیدی به پیش می برد اما باید احتیاط کنیم و اجازه ندهیم تا این تغییر و تحول استرس و اضطراب خاص و شدیدی را بر ما وارد کند . اشخاصی که از نحوه انتخاب همسر و کیفیت معیار ها و ملاک های صحیح آگاهی دارند و می دانند چه کسی را به عنوان همسر برگزینند با تسلط بیشتری مسیر انتخاب را طی می کنند و با آرامش بالاتری می توانند گزینش داشته باشند . بنابراین استفاده از خدمات مشاوره و روان شناسی در این راستا می تواند برای جوانان راهگشا بوده و ضمن رهنمودهای سازنده به عنوان یک یاریگر آنها را آرامش بخشد .
استرس روی معیارهای انتخاب شریک زندگی تاثیر می‌گذارد. افرادی که استرس ندارند به دنبال اولویت‌هایی بر اساس شباهت هستند ، اما افراد نگران و دارای استرس افرادی را به عنوان شریک زندگی انتخاب می‌کنند که شباهت زیادی با خودشان ندارند.


بازوی دیگری که می تواند به عنوان مساعدت در امر ازدواج آرامش بخش باشد وجود خانواده ای حمایت گر است. خانواده با شناخت معیارهای جوان خود می تواند در زمینه شناسایی گزینه مناسب و تشخیص خوب از بد او را یاری کند . همچنین دارا بودن یک اهرم کمک می تواند حس خوبی را بابت داشتن یک پشتوانه و حامی ایجاد کند .
مهمترین عوامل توافق در ازدواج عبارتند از :
1 - تشابه اعتقادات مذهبی
2 - تشابه علایق و طرز تفكر
3 - رشد عاطفی و فكری
4 - تشابه تحصیلی و طبقاتی
5 - تشابه طرز فكر نسبت به امور جنسی
6 - تشابه علاقه به زندگی و سرعت عمل در كارها و خوش بینی
7 - رابطه با خانواده همسر
در نظر داشته باشید که شخصی كه رشد عاطفی كرده است ، در مورد همسر و فرزند و دوستان و مشكلات زندگی نظریه واقع بینانه ای دارد. او دارای فلسفه زندگی معینی است كه بر اساس آن می تواند از بحرانهای دایمی زندگی جلوگیری كند . او به پیشرفت های فعلی خود متكی است و زیاد به گذشته خود ، هر چند هم با شكوه بوده باشد ، اتكا ندارد. در ضمن به مطالبی از قبیل امور جنسی ،‌ عشق ، ازدواج و تربیت كودك با روشنفكری می نگرد.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]خطاهای دخترانه در ازدواج[/h]

12 مورد وجود دارد كه دختر خانم‌ها را در همان شروع انتخاب و تصمیم‌گیری برای ازدواج به اشتباه می‌اندازد. به عبارت دیگر، باید برای انتخاب همسر مناسب از این 12 خطا دوری كنید:
- تهیه یك فهرست بلند بالا از خصوصیات همسر مورد نظر با تمام جزئیات و ریزه‌ كاری‌ها اشتباه است. درست است كه باید فردی را انتخاب كنید كه خصوصیات او به نظرات شما شبیه‌تر باشد اما اگر زیاده از حد محافظه‌كارانه عمل كنید و تمام زیر و بم او را مورد قضاوت قرار دهید، بالاخره مواردی پیش می‌آید كه با فهرست شما همخوانی ندارد و همین موضوع باعث می‌شود به دلیل مسائل جزئی، فرد مورد نظر را قبول نكنید.
- اگر تا یك سنی ازدواج نكرده‌اید و حالا فكر می‌كنید دیر شده و دیگران شما را زیر ذره‌بین قرار داده‌اند و بعد فقط به همین دلیل، فورا به یك خواستگار بله می‌گویید، اشتباه می‌كنید.
- مقایسه همیشه كار را خراب می‌كند. اگر دائم خواستگارها را با هم یا با سایر افرادی كه اطرافتان هستند و مورد تایید شما قرار گرفته‌اند، مقایسه ‌كنید، مطمئنا نمی‌توانید تصمیم درستی بگیرید.
- اگر از آن دسته آدم‌هایی هستید كه دو دستی به غم و غصه یا گذشته چسبیده‌اید، اشتباه می‌كنید. اگر به هر دلیل موقعیت‌هایی را در گذشته از دست داده‌اید، دیگر به آن فكر نكنید. پویا باشید و خودتان را برای آینده آماده كنید.
اگر به هر دلیل موقعیت‌هایی را در گذشته از دست داده‌اید، دیگر به آن فكر نكنید پویا باشید و خودتان را برای آینده آماده كنید​

- بعضی‌ها به خودشان اجازه نمی‌دهند كسی را دوست داشته باشند و این مساله برایشان مشكل ایجاد می‌كند. مثلا ممكن است فردی از بسیاری جهات مورد تایید شما و دوست داشتنی باشد اما به دلیل حرف و حدیث‌ بی‌منطق و دور از عقل دیگران، مورد تایید خیلی‌ها قرار نگیرد. در این شرایط اگر فرصت دوست داشتن و بله گفتن را از خودتان بگیرید، خطای بزرگی مرتكب شده‌اید.
- گاهی بعضی دختر خانم‌ها اعتماد به نفس پایینی دارند و فكر می‌كنند پر از اشكال هستند و مورد تایید دیگران قرار نمی‌گیرند، در حالی كه اگر به نكات مثبت خودشان توجه كنند، از خیلی‌ها بهتر به نظر می‌رسند.

- در مواردی، دختر خانم‌ها انتظار دارند فورا عشق و علاقه شدید و رویایی بین آنها و همسر آینده‌شان به وجود بیاید و به عبارتی طرف مقابل فورا یك دل نه صد دل عاشقشان بشود. وقتی چنین توقعی دارند و زلزله مورد نظر آنها اتفاق نمی‌افتد، فورا دلسرد شده، عقب می‌كشند. اگر انتظار دارید در همان برخورد اول یك رابطه شدید عاشقانه به وجود بیاید؛ جلوی این ازدواج، یك پرچم قرمز بزرگ نگه داشته‌اید. با این كار واقع‌بینی را كنار گذاشته‌اید، در حالی كه دنیای ما كاملا واقعی است.
- مرد ایده‌آل زندگی شما با مردهای به اصطلاح ایده‌آل فیلم‌ها كاملا فرق می‌كند. به عبارتی منتظر چنین موجوداتی نباشید، چون فقط به فیلم‌ها تعلق دارند.
- گاهی دخترها سراغ فردی می‌روند كه هیچ شباهتی به آنها ندارد و فقط به یك دلیل خاص مورد تایید آنهاست. یادتان باشد تنها با یك خصوصیت نمی‌توان زندگی كرد.
- تمركز روی نكات منفی خطای بزرگی است. یادتان باشد اگر به هر دلیلی درباره مردها احساسات منفی در شما ‌وجود داشته، آنها را كنار بگذارید و با دیدگاه مثبت، انتخابی مناسب داشته باشید.
- بعضی دختر خانم‌ها كه تحصیل و شغل مناسبی دارند، فكر می‌كنند به دلیل رفع نیاز مالی می‌توانند از موضع بالا صحبت كنند و به كمك یك مرد احتیاج ندارند. این دختر خانم‌ها با این طرز تفكر سد بزرگی مقابل خودشان ایجاد می‌كنند و نمی‌توانند درست انتخاب كنند، چون مدام دیگران را از خود می‌رنجانند.
- ایثار و فداكاری بیش از حد، به دیگران بیش از خود فكر كردن و نیاز دیگران را به خود مقدم دانستن اشتباه بزرگی است كه بعضی دخترها مرتكب می‌شوند. اگر به هر دلیل بار مسئولیتی به دوش شماست قبول؛ اما باید اول به خودتان، نیازهایتان و آینده شخصی‌تان فكر كنید و موقعیت‌ها را از دست ندهید.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]تسلیم شدن به یک مرد به امید ازدواج[/h]
بسیاری از دختران فکر می کنند که با نزدیک شدن هر چه بیشتر و بر آورده ساختن هر چه بیشتر خواسته های یک مرد می توانند به او برسند، اما به واقع تنها راهی که برای وا داشتن یک مرد به ازدواج وجود دارد. بیش از حد نزدیک نشدن و به راحتی تن به خواسته های او ندادن است.


این یک قاعده و اصل قدیمی است که دختران نباید به همه خواسته های مردان پاسخ دهند. زنان باید بدانند که اهمیت ازدواج برای بسیاری از مردان کمتر از اهمیتی است که آنها به ازدواج می دهند. ازدواج برای یک زن بیش از یک مرد اهمیت دارد.. هر چند ازدواج برای مردان اهمیت دارد اما نه به آن میزانی که برای زنان اهمیت دارد. ازدواج برای بسیاری از مردان قید و بند است و کاهش آزادی یک مرد وقتی حاضر است آزادی خود را محدود کند و خود را در قید و بند قرار دهد که به ازای آن نیازهای حیاتی دیگرش بر اورده شود.حالا اگر نیازهای حیاتی یک مرد بر آورده شود بدون اینکه نیازی به محدود کردن آزادی باشد چه نیازی به قید و بند ازدواج هست؟
دخترانی که دل به مردانی سپرده اند که از ازدواج می ترسند در شرایطی مشابه قمار قرار می گیرند که هر چه فرد بیشتر ببازد، بیشتر قمار می کند تا شاید در یک برد همه باخت ها را جبران کند. معمولا این دختران به انتظار می نشیند و در کنار انتظار سعی می کنند که به خواسته های مرد پاسخ دهند به او محبت کند تا به آرامی راضی شود و ترس او از ازدواج بریزد.
توجه داشته باشید که ترس از ازدواج یا ترس از تعهد همسری یک ترس ساده نیست، بلکه یک اضطراب و ترس عمیق است که ریشه در کودکی یا نوجوانی فرد دارد.

[h=2]ترس از ازدواج چیست؟[/h]ترس از ازدواج یا گاموفوبیا GAMOPHOBIA اصطلاحی است که برای توصیف ترس های غیر عادی از تعهد و ازدواج به کار می رود. دلایلی که می توان برای آن برشمرد عبارتند از :
1- ابهام در تصویر آینده: فرد نمی داند با چه چیزی مواجه خواهد شد در ازدواج، خانواده جدید، روابط جدید همه و همه برای کسی که خلوتی داشته برای خودش ( درونگرا یا AVOIDANT PERSONALITY TRAIT دارای زمینه اجتناب از مردم ) کابوس است. کسی که در مجردی خود در نیمه راه پیشرفت است، می ترسد با هر تغییری، از جمله ازدواج، از اهداف خود باز بماند.
2- ترس از صمیمیت: این ترس بیشتر در پسران دیده می شود که از نظر روانی نزدیکی به زنان در بخش هایی از زندگی شان یک آرزو است و اگر از حد بگذرد، یک کابوس می شود! یک پسر از کودکی در پروسه استقلال روانی خود باید از سد مادر بگذرد، ورود به دنیای مردانه مستلزم این است که از مادر فاصله بگیریم تا پدر و عموها ما را بپذیرند. پروسه استقلال از مادر کم کم در جوانی یک مرد مبدل می شود به استقلال از زنان در ناخودآگاه پسران.
دخترانی که دل به مردانی سپرده اند که از ازدواج می ترسند در شرایطی مشابه قمار قرار می گیرند که هر چه فرد بیشتر ببازد، بیشتر قمار می کند تا شاید در یک برد همه باخت ها را جبران کند​

[h=2]این ترس درمانی دارد؟[/h]کاهش این اضطراب و ترس یا نیاز به یک درمان جدی دارد و یا نیاز به یک اضطراب بزرگتر دارد که به واسطه آن اضطراب فرد راضی به اضطراب و ترس کوچکتر شود. همان اصطلاح به مرگ گرفتن تا به تب راضی شود با بالا رفتن سن و تنها شدن و از دست دادن فرصت ها اضطراب بزرگتری به سراغ این افراد می آید که حاضر می شوند تن به اضطراب ازدواج دهند. بنابراین تن به خواسته های آنها دادن به واقع باعث می شود که بدون اضطراب به خواسته های خود برسند هم بهره مند شوند و هم مضطرب و نگران نشوند.
یکی از راه هایی که شاید جواب دهد پاسخ ندادن به خواسته های آنهاست، چرا که فرد را تشنه نگه می دارد و فرد تشنه آب جستجو می کند. به نظر می رسد با پاسخ ندادن به خواسته های اینگونه مردان حداقل سطحی از اضطراب در آنها ایجاد می شود و این اضطراب که شما ایجاد می کنید، اگر بزرگتر از اضطراب اولیه آنها باشد معمولا باعث می شود که به سمت اضطراب کوچکتر یا ازدواج حرکت کنند. در غیر این صورت وارد این حوزه که از نظر آنها تنگ و تاریک و ترسناک است نخواهند شد.
دخترانی که تن به خواسته های مرد مورد علاقه خود می دهند با این ناخود آگاه این کار را انجام می دهند که بعدا او را درگیر احساس گناه کنند و به خاطر احساس گناه او را وادار به ازدواج کنند. اما توجه داشته باشید که داوری اضطراب احساس گناه نیست و کمتر می توان با احساس گناه بر اضطراب که هیجان قدرتمندتری است غلبه کرد اما آنها که به خواسته مرد پاسخ نمی دهند و او به اضطراب از دست دادن دچار می کنند حداقل شانس بیشتری دارند که بر اضطراب مرد از ازدواج فائق آیند چرا که برای درمان اضطراب از خود اضطراب کمک می گیرند که قدرت هماوردی و مقابله همسانی دارد.
درمان اضطراب از طریق اضطراب در یک داستان قدیمی که مولوی در مثنوی بیان می کند به این ترتیب آمده است که مردی از کشتی و سفر دریایی می ترسید و روی کشتی داد و فریاد می کرد هرچه کردند تا او را آرام کننداثر نداشت تا اینکه حکیمی گفت او را به دریا اندازید او را به دریا انداختند و پس از دقایقی او را از دریا گرفتند مرد آرام شد و در گوشه کشتی نشست و دیگر داد و فریاد نکرد.
آیا صحبت با آن مرد به یاد آوردن خاطرات قبلی ایجاد احساس گناه نوازش محبت توجه و... هیچ امر دیگری می توانست سبب شود که او از کشتی نترسد؟ ماجرای افرادی هم که از ازدواج می ترسند به همین صورت است. با هیچ وسیله ای شما نمی توانید آنها را راضی به ازدواج کنید جز آنکه آنها را با ترس بزرگتری که همان از دست دادن یا تنهایی است رو به رو سازید و البته توجه داشته باشید که این شیوه تنها برای برخی از آنها چاره ساز است نه برای همه آنها.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]ازدواج خوبه اما اسیر می شی...[/h]

روزی که دختر و پسر بزرگ می شوند و وقت ازدواج شان می شود ، خانواده ها ، دوستان و اطرافیان ، جدی و شوخی حرف ازدواج را پیش می کشند. دختر با بلند شدن قدش و به اصطلاح خانم شدنش ،چه بخواهد و چه نخواهد ، از گوشه و کنار برایش خواستگار پیدا می شود و پسر ها هم وقتی تکلیف درس و کارشان مشخص می شود ، سربازی می روندو برخی مقدمات لازم را دارند ، اقوام و نزدیکان درجه ی یک تا درجه ی هشت به این فکر می افتند که آستین ها را بالا بزنند و هر کس را که می شناسند و به نظرشان مناسب می آید به آقا پسر معرفی کنند.

در این میان گاهی به شوخی و جدی اطرافیان حرف هایی را راجع به ازدواج مطرح می کنند که نوعی منفی گرایی در باره ی تشکیل خانواده است .مثلا به پسر می گویند از آخرین روزهای آزادی ات لذت ببر که وقتی زن بگیری دیگه خبری از آزادی نیست . یا به دختر خانم می گویند خونه ی پدرت راحت باش ،تا می توانی درس بخوان ، تفریح کن و خوش بگذرون که وقتی شوهر کنی ، آقا بالا سر پیدا می کنی . و این حرف ها در ترس جوانان از ازدواج موثر است .

این روزها بیشتر از گذشته جوانان وقتی به سن ازدواج نزدیک می شوند ، دچار تضاد می گردند. برخی از اطرافیان با حفظ سنت پیشینیان هنوز جوانان را ترغیب به ازدواج می کنند ، به تازگی برنامه هایی در جهت تشویق به تشکیل خانواده در سطح جامعه نیز انجام می شود. مانند نمایشگاه ازدواج و سیاست های مختلف دولت از جمله بحث در نظر گرفتن سهمیه متاهلین برای ورود به تحصیلات تکمیلی اما از طرف دیگر تجربه های ناموفق در اطرافیان ، دیدن زندگی بدون دردسر و همراه با خوش گذرانی افرادی که مجرد هستند و دور بودن این افراد از حرف و حدیث های متاهلان و محتوای برخی فیلم ها باعث می شود جوان در کنار نیاز و میل به ازدواج از آن دوری کند. البته برخی افراد به دلیل مشکلات اقتصادی و امثال آن ازدواج نمی کنند اما زیادند جوانانی که بدلیل ترس از ازدواج از آن دوری می کنند.
برخی افراد به دلیل مشکلات اقتصادی و امثال آن ازدواج نمی کنند اما زیادند جوانانی که بدلیل ترس از ازدواج از آن دوری می کنند.

این افراد یا نیازشان را ندیده می گیرند و یا به گونه ای دیگر آنرا رفع می کنند و تن به ازدواج نمی دهند .به خصوص افرادی که در ذهن شان دلیل ازدواج رفع نیاز جنسی و فرزند آوری است . این جوانان با بیان اینکه راه های دیگری هم برای رفع این نیاز هست و فرزند هم آنقدر مشکلات و مخارج دارد که به زحمتش نمی ارزد دور تشکیل خانواده را خط می کشند یا آن را به سال های بعد ، دهه ی سوم و چهارم زندگی شان ، موکول می کنند .

اما واقعیت این است که کارکرد ازدواج و تشکیل خانواده آنقدر زیاد است که بر تمام جوانب زندگی تاثیر گذار است .در دنیای پر اضطراب امروز ، بهترین راه برای داشتن آرامش و به دست آوردن خوشبختی واقعی ، تشکیل خانواده است به شرطی که دو نفر نسبت به دلیل این اقدام و روزهای پیش روی خود ، اطلاع کافی داشته و مهارت های لازم برای زندگی موفق خانوادگی را کسب کرده باشند .
ازدواج تنها به دلیل اینکه همه ازدواج می کنند و بدون آگاهی ، اشتباهی به قیمت از دست دادن فرصت دوست داشتن و دوست داشته شدن ، است.

بهترین راه برای کمک به جوانان در تشکیل زندگی مناسب زناشویی این است که آنان در قدم اول بدانند بعد از گفتن بله وارد چه مرحله ای از زندگی می شوند . بدانند که باید و نباید هایی را باید رعایت کنند و خطوط قرمز رفتارهای خود را بشناسند و هم چنین از مزایایی که در ازای داشتن ازدواجی موفق به دست می آورند مطلع باشند.

ما در بخش خانواده و زندگی درباره ی چگونگی انتخاب همسر و همچنین معیار های مناسب مقالات زیادی داشتیم و این بار می خواهیم کمی در باره ی «ماجراهای زندگی زیر یک سقف» با شما صحبت کنیم چون آگاهی از روابط در زندگی مشترک نه تنها برای همسران لازم است بلکه با خبر شدن از آن قبل از ازدواج به انتخاب آگاهانه کمک می کند.





بعد از هم پیمان شدن باید همراه و هم قدم باشید برای گذشتن از راه های سخت و پر پیچ زندگی تا فتح قله ی تفاهم و یک دلی.وبه عبارت بهتر باید همراه و همدل شوید تا ته دنیا.






صحیح نیست بدون دادن آگاهی کافی جوانان را به ازدواج وادار کنیم و نباید آنان را از پیوند زناشویی بترسانیم. باید فرزندان ما با تمام وجود مفهوم خانواده و فواید آن را حس کنند. باید بدانند خانواده یعنی امن ترین و آرامش بخش ترین جای دنیا . یعنی جایی که اگر درست ساخته شود ، تمام نیاز های مان را برطرف می کند. جایی که می توان افراد آن را در بالاتربن درجه ی عشق ، دوست داشت . جایی برای تمام شادی ها و دلتنگی هایمان. اما این ها به سادگی به دست نمی آید. نمی توان توقع داشت در عرض چند ماه به تمام این احساسات رسید . برای رسیدن به این احساس باید خانواده را ساخت . باید هر کس تکالیف خود را بداند.باید قبل از ازدواج بدانیم چه وظایفی را می پذیریم .
روز های مجردی با دوران بعد از ازدواج متفاوت است و زوج های جوان به این دلیل زود به بن بست می رسند و حرف جدایی را پیش می کشند که قبل از بستن پیوند زناشویی نمی دانند« فن ساختن زندگی زناشویی» بدون سوختن یکی از طرفین یعنی چه؟

به امید خدا شنبه ی هر هفته یکی از قوانین موجود در زندگی زناشویی را برای تان باز گو می کنیم . اگر ازدواج کرده اید می توانید ببینید که آیا به این قوانین عمل می کنید یا خیر و اگر ازدواج نکرده اید ،بدانید بعد از تمام شدن مراسم و رفتن به منزل مشترک باید به این قوانین عمل کنید.
اولین قانون که بعد از ازدواج باید رعایت کرد ،تعهد به همسر است ، متعهد بودن و پایبندی به پیوند مقدس در تمام جنبه ها از نگاه و حرف زدن گرفته تا خیال و احساس .در مقاله ی بعد با ما همراه باشید ....
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]نقش جامعه در فرار از ازدواج[/h]
پژوهشگران علم روان‌شناسی در رتبه‌بندی فشارهای روانی که می‌تواند یک فرد را تحت‌تاثیر قرار بدهد، «ازدواج» را جزو پرفشارترین موقعیت‌های زندگی معرفی می‌کنند.


می‌توانیم مورد افزایش میانگین سن ازدواج را به گردن جوانان بیاندازیم و از آن به دوری از ازدواج تعبیر کنیم که معتقدم تعبیری ابتدایی است اما اگر از بعد آسیب شناسی این قضیه را بررسی کنیم متوجه می شویم بالا رفتن سن ازدواج معلول عوامل متعدد روانی و اجتماعی است.
وقتی پای ازدواج به میان می‌آید، در دوره کنونی به‌طور طبیعی افراد متولد دهه 60 در خط مقدم انتخاب‌ها قرار می‌گیرند.آنهایی که در دهه 60 به دنیا آمدند، احتمالا پدر و مادری دارند که آن‌ها را از مشکلات دور نگه داشته و تنها توصیه والدین به آن‌ها خوب درس خواندن و موفقیت شغلی و اجتماعی بوده است!
[h=2]مهم‌ترین بهانه‌های فرار[/h]گفته می‌شود که در آقایان به‌علت‌های مختلفی مثل دغدغه‌های مالی و مسئولیت‌های متعدد و پیچیده، تمایل به ازدواج کاهش بیشتری یافته است اما شواهد حاکی از آن است که میل به تشکیل زندگی مشترک در خانم‌ها هم با کاهش جدی روبه‌روست. چیزی که کمتر شنیده‌ایم دلایل این کاهش تمایل به ازدواج است. نظرسنجی مجله تپش، نتایج جالب و تا حدود زیادی روشنگر را به ما ارائه داده است که می‌تواند مورد تحلیل دقیق قرار بگیرد.
گزینه ای که بیشتر از 80 درصد پاسخ‌ها را در بر می‌گیرند، «ترس از ازدواج» است. نداشتن خواستگار، مشکلات مالی و موانع مرسوم در مسیر ازدواج، درصد زیادی را به‌خود اختصاص نداده‌اند اما به هرحال مشکلات قابل تاملی هستند.
زندگی کردن در جامعه امروزی، همه ما را به سمت فردگرایی بیشتر و دوری از روابط عاطفی گسترده سوق می‌دهد. روابط ما محدود شده و مشکلات خود را باید از دیگران پنهان کنیم​

[h=2]چرا از ازدواج می‌ترسند؟[/h]پژوهشگران علم روان‌شناسی در رتبه‌بندی فشارهای روانی که می‌تواند یک فرد را تحت‌تاثیر قرار بدهد، «ازدواج» را جزو پرفشارترین موقعیت‌های زندگی معرفی می‌کنند. ازدواج پس از موقعیت‌هایی مثل «از دست دادن افراد نزدیک خانواده» و «جدایی»، می‌تواند به‌عنوان رخدادی پراسترس که یک فرد در طول زندگی ممکن است با آن روبه‌رو شود، ارزیابی می‌شود. پس ترس از ازدواج، ترس غیرطبیعی نیست. به‌طور مشخص، ازدواج برای نسل‌های گذشته هم با استرس همراه بوده اما چه شده که در سال‌های اخیر، روند بالا رفتن سن ازدواج و در نهایت تمایل نداشتن به آن بیشتر شده است؟ شاید این مسئله به‌طور عمده به تحول جامعه و عبور از دوران سنتی به دوران مدرن وابسته باشد که آن را می‌توان در چند محور از جمله موارد زیر، پیگیری کرد.

1) بلوغ دیررس اجتماعی
امروزه فرزندان باید مسیرهای طولانی و پیچیده‌ای را تا رسیدن به استقلال شخصی طی کنند. تحصیلات، پیدا کردن شغل و توانایی استقلال مالی می‌تواند سال‌های زیادی از عمر هر جوان را برای فراهم کردن یک زندگی مناسب، بگیرد. این موضوع در حالی است که معمولا آموزش‌های ارائه شده – چه از طرف والدین و چه از طرف نهادهای آموزشی- چندان در بر گیرنده مهارت‌های لازم برای زندگی نیست.
2) به‌هم ریختن تعریف‌ها و نابسامانی نقش‌ها
گذر از یک ساختار و نرسیدن به سازمان جدید، مشکلی است که سال‌ها با آن دست و پنجه نرم می‌کنیم. در شکل سنتی ازدواج چیزهایی مثل سن، انتخاب، وظایف و نقش‌ها تعریف مشخص‌تر و دقیق‌تری داشت اما امروزه این مقیاس‌ها به‌هم ریخته و تعریف مشخصی ندارد. به همین دلیل ریسک تشکیل یک زندگی جدید بالا رفته و نگرانی‌ها در مورد آن زیاد شده است.
زندگی مثل گذشته ساده نیست.در گذشته فرزند یک آهنگر، آهنگر نمی شد. اما امروزه، جوان زمان پایان تحصیلاتش 24 ساله است و فرض کنید زمان پیدا کردن شغل 26 سال دارد.جوان قبل از ازدواج باید پیش زمینه مالی برای خود ذخیره کرده باشد. بنابراین میانگین سن ازدواج 26 سال به بالا است.
دو پدیده غیر اخلاقی خریدن کودکان جهان سومی و قاچاق آنها به غرب و نیز زندگی کردن زن و مرد در زیر یک سقف و بدون عقد ازدواج، از دیگر تبعات کاهش ازدواج در جوامع غربی و بالا رفتن سنّ ازدواج در این جوامع (و طبعاً بی فرزند ماندن زوجین) است​

در حالی که در گذشته میانگین سن ازدواج 20 سال است. بخشی از این ماجرا واقعی است و آسیب محسوب نمی‌شود.
در کشورهای مدرن هم همین اتفاق می افتد و تشکیل زندگی نسبت به گذشته سخت تر است.
از طرفی تداخل ارزش‌های سنتی و مدرن، این موضوع را پیچیده‌تر می‌کند؛ چیزهایی مثل تفاوت جایگاه زن در اجتماع، خانواده و مسئولیت‌های او، در مقابل فشار باورهای سنتی یا مراسم و مراحل ناکارآمد ازدواج در دوره جدید، موانعی است که خودبه‌خود این موضوع را دشوارتر می‌کند.

3) کمبود حمایت اجتماعی
زندگی کردن در جامعه امروزی، همه ما را به سمت فردگرایی بیشتر و دوری از روابط عاطفی گسترده سوق می‌دهد. روابط ما محدود شده و مشکلات خود را باید از دیگران پنهان کنیم. این پنهان‌کاری تا جایی است که تقریبا نمی‌دانیم دیگران با این مشکل چگونه دست و پنجه نرم می‌کنند. شک نکنید اطلاعات عمومی که توسط رسانه‌ها به دست ما می‌رسد چندان کارگشا نیست. بچه‌هایی که در دهه 60 به دنیا آمدند، احتمالا پدر و مادری دارند که آن‌ها را از مشکلات دور نگه داشته و تنها توصیه والدین به آن‌ها خوب درس خواندن و موفقیت شغلی و اجتماعی بوده است! این موضوع باعث شده که اطلاعات بچه‌ها از والدین بیشتر باشد و در نتیجه اعتماد بچه‌ها به راه‌کارهای آن‌ها کمتر. در نتیجه اضطراب رویارویی با موقعیت‌های زندگی افزایش می‌یابد.
[h=2]فرجام سخن[/h]فرار از قانون طبیعت، ممکن نیست و غریزه و فطرت را نیز نمی توان سرکوب کرد. همسر خوب، در درجه نخست، یک تکیه گاه روحی و مایه آرامش روانی است که هیچ چیز حتّی تحصیلات دانشگاهی، نمی تواند جای آن را بگیرد. به علاوه، میل فطری انسان به زندگی مشترک و داشتن فرزند، برای همیشه، قابل سرکوب کردن نیست. جوامع غربی که امروزه با پیری جمعیت و عدم تمایل جوانان به ازدواجْ مواجه اند، از طرق دیگری همچون پذیرش مهاجران خارجی، سعی در جوانْ نگه داشتن جامعه خود دارند. به علاوه، در این جوامع، زنان و مردان میان سال، بدون ازدواج، از طریق پذیرفتن فرزند خوانده ها، سعی در تشکیل خانواده دارند. دو پدیده غیر اخلاقی خریدن کودکان جهان سومی و قاچاق آنها به غرب و نیز زندگی کردن زن و مرد در زیر یک سقف و بدون عقد ازدواج، از دیگر تبعات کاهش ازدواج در جوامع غربی و بالا رفتن سنّ ازدواج در این جوامع (و طبعاً بی فرزند ماندن زوجین) است.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]مجرد ماندن مد شده و ازدواج دمده[/h]
باهر، پخش فیلم‌های مختلف در برنامه‌های ماهواره‌ای را موجب الگوبرداری جوانان از فرهنگ غرب دانست و بیان كرد: در اثر گرایش جوانان به این فرهنگ، زندگی مجردی و بی‌میلی به ازدواج در جامعه رشد می‌یابد.
یك روانشناس با ذكر 40 دلیل درباره عدم تأخیر ازدواج جوانان، گفت: گرایش به جامعه‌گریزی، تنوع‌طلبی جوانان، مسئولیت‌گریزی، ترس از طلاق و شكست در زندگی آینده، ترس از خیانت همسر، رواج مردسالاری و زن‌سالاری و رقابت بین آنها، مهمترین دلایل اجتماعی هستند كه تمایل جوانان را به ازدواج كاهش می‌دهند.

حسین باهر در گفت‌وگو با فارس گفت: دلایل مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی در بالا رفتن سن ازدواج جوانان تأثیر‌گذار است.وی افزود: بررسی‌هایی در رابطه با دلایل تأخیر ازدواج جوانان در ایران انجام دادم كه 40 دلیل گردآوری شد.
[h=2]رفاه زدگی برخی از جوانان ازدواج آنها را با مشكل مواجه می‌كند[/h]این روانشناس درباره عوامل اقتصادی موثر بر بی‌میلی جوانان برای ازدواج عنوان كرد: مشكلات اقتصادی، مسكن، تهیه وسایل زندگی، مهریه سنگین، بیكاری، رفاه زدگی برخی از جوانان و فقر خانوادگی، از مهمترین دلایل اقتصادی موثر در تأخیر ازدواج جوانان است.
باهر، فقر مالی خانواده‌ها در تأمین امكانات ازدواج فرزندانشان را از عوامل موثر در تأخیر ازدواج دانست و اظهار داشت: مادی بودن قوانین مانند زندانی شدن جوانانی كه قادر به پرداخت مهریه نیستند موجب ترس آنها از ازدواج می‌شود.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی هزینه‌های سنگین عقد و عروسی را در تأخیر ازدواج موثر دانست و خاطرنشان كرد: برخی از تالارها برای هر نفر مهمان، 100 هزار تومان هزینه دریافت می‌كنند و از سوی دیگر نداشتن جهیزیه كافی برخی از دختران، آنها را از ازدواج منصرف می‌كند.
باهر، پخش فیلم‌های مختلف در برنامه‌های ماهواره‌ای را موجب الگوبرداری جوانان از فرهنگ غرب دانست و بیان كرد: در اثر گرایش جوانان به این فرهنگ، زندگی مجردی و بی‌میلی به ازدواج در جامعه رشد می‌یابد​

[h=2]الگوبرداری جوانان از فرهنگ غرب موجب تمایل به زندگی مجردی می‌شود[/h]باهر، پخش فیلم‌های مختلف در برنامه‌های ماهواره‌ای را موجب الگوبرداری جوانان از فرهنگ غرب دانست و بیان كرد: در اثر گرایش جوانان به این فرهنگ، زندگی مجردی و بی‌میلی به ازدواج در جامعه رشد می‌یابد.
وی درباره مسایل فرهنگی كه سن ازدواج را بالا می‌برد، عنوان داشت: ادامه تحصیلات به ویژه توسط دختران، مدرن شدن زندگی، الگوپذیری جوانان از غرب و تمایل آنها به زندگی مجردی، تزلزل ارزش‌های سنتی و مهاجرت فرهنگی، از مهم‌ترین دلایل فرهنگی برای بالا رفتن سن ازدواج است.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی درك نكردن تفاوت‌های زن و مرد و رسیدن به كمال معنوی از طریق ازدواج‌ را یكی دیگر از عوامل تأخیر در ازدواج دانست.
[h=2]كاهش قبح دیر ازدواج كردن، سن ازدواج را بالا برده است[/h]این استاد دانشگاه شهید بهشتی كاهش قبح دیر ازدواج كردن را نسبت به گذشته موجب بالا رفتن سن ازدواج دانست و اظهار كرد: در گذشته دیر ازدواج كردن امر ناپسندی بود اما امروزه این موضوع به یك امر بسیار عادی در جامعه تبدیل شده است.
باهر، افسردگی و اضطراب، بی‌توجهی به مسایل دینی، ترس از تعهد متقابل را در تأخیر ازدواج موثر دانست و اضافه كرد: امروزه توكل جوانان به خدا كاهش یافته است در حالی كه برای ازدواج توكل به خدا ضروری است.
وی با اشاره به تمایل بسیاری از جوانان به ازدواج برای برطرف كردن نیازهای جنسی، گفت: هدف اصلی از ازدواج باید رسیدن زن و مرد به كمال باشد همچنین رواج بی‌بند و باری و مبهم بودن آینده جوانان در كاهش ازدواج موثر است.
[h=2]

مضرات دیر ازدواج كردن و تجرد تا سنین بالا[/h]این استاد دانشگاه شهید بهشتی درباره مضرات دیر ازدواج كردن عنوان كرد: عدم مسئولیت پذیری و بی‌توجهی به آن در سایر زمینه‌های زندگی، انحراف جسمی و جنسی جهت ارضای غرایز نفسانی، هدر رفتن سنین جوانی و طراوت، بدخلقی در زندگی به دلیل عدم ارضای نیازهای فرد، فریب آسان دختران در سنین بالا با وعده دروغین ازدواج توسط پسرها، دل نگرانی‌ پدر و مادرها از دیر ازدواج كردن فرزندان و پناه بردن به مصرف مواد مخدر، از مهمترین آسیب‌های ازدواج دیرهنگام است.
این روانشناس درباره راهكارهای لازم برای تشویق جوانان به ازدواج بیان كرد: معاف كردن افراد متاهل از سربازی غیرآموزشی، اولویت‌ استخدام برای افراد متأهل كه شرایط لازم را دارند، واگذاری خانه‌های استیجاری ارزان قیمت به جوانان تحصیل كرده و متأهل، دادن وام‌های ازدواج بدون بهره و ارتقاء فرهنگ ازدواج با تشریح نیازهای طبیعی و حقوق متقابل زن و مرد، راهكارهای مهمی برای افزایش ازدواج جوانان است.
وی ایجاد فضای مناسب و ارزان قیمت برای ازدواج دسته‌جمعی جوانان را عاملی در افزایش تمایل آنها به ازدواج دانست و افزود: تعدیل مهریه‌ها تا سقف 200 سكه و زندانی نكردن افراد به دلیل عدم توانایی در پرداخت مهریه و تملك اموال بعد از ازدواج به صورت نصف میان زن و مرد، تمایل جوانان را به ازدواج افزایش می‌دهد.
باهر، افسردگی و اضطراب، بی‌توجهی به مسایل دینی، ترس از تعهد متقابل را در تأخیر ازدواج موثر دانست و اضافه كرد: امروزه توكل جوانان به خدا كاهش یافته است در حالی كه برای ازدواج توكل به خدا ضروری است​

[h=2]* ازدواج‌های دانشجویی در شرایط كنونی ناموفق است[/h]این استاد دانشگاه شهید بهشتی در خصوص ازدواج‌های دانشجویی بیان كرد: بنده بنیانگذار ازدواج دانشجویی در دانشگاه شهید بهشتی بودم ولی هم‌اكنون می‌بینم انگیزه جوانان از این ازدواج‌ها بیشتر از روی هوس، احساس و دریافت وام یا هدایا از سوی سازمان‌ها است.
وی افزود: ازدواج دانشجویی باید با انجام مشاوره و اجازه خانواده‌ها صورت گیرد و تمام امكانات لازم از قبیل خوابگاه و شغل مناسب برای این جوانان پس از اتمام تحصیلات تأمین شود.
[h=2]نهادهای مسئول در امر ازدواج جوانان موفق عمل نمی‌كنند[/h]باهر عملكرد نهادهای مسئول در امر ازدواج جوانان را ناموفق دانست و عنوان كرد: امر ازدواج جوانان باید به افراد متخصص سپرده شود و اندیشمندانی فعال در این زمینه برای معضل بزرگ تأخیر در ازدواج جوانان چاره‌اندیشی كنند.
این روانشناس در پایان افزود: مشاوره رایگان ازدواج در مراكز مشاوره می‌تواند در ازدواج موفق جوانان، شناخت كامل آنها از یكدیگر و كاهش شكست در ازدواج موثر باشد.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]ماهواره در رشد زندگی مجردی موثر است
[/h]


در گذشته دیر ازدواج کردن امر ناپسندی بود اما امروزه این موضوع به یک امر بسیار عادی در جامعه تبدیل شده است.که متاسفانه پخش فیلم‌های مختلف در برنامه‌های ماهواره‌ای موجب الگوبرداری جوانان از فرهنگ غرب شده است
روی آوردن جوانان به زندگی مجردی در 6 کلانشهر تهران، شیراز، مشهد، اصفهان، تبریز و اهواز به 30 درصد رسیده است و غم انگیزتر آنکه روز به روز دختران جوان تعداد بیشتری از این جامعه آماری را تشکیل می دهند.
این روزها خانواده‌ها از حرف زدن درباره حس استقلال طلبی و آزادی فرزندان خود نگران هستند، حسهایی که از موهبتهای الهی برای انسان به شمار می رود از آنجا که همراه با تمایل فرزندان به زندگی مجردی است برای خانواده ها ترسناک شده است.
گرایش به جامعه‌گریزی، تنوع‌طلبی جوانان، مسئولیت‌گریزی، ترس از طلاق و شکست در زندگی آینده، ترس از خیانت همسر، رواج مردسالاری و زن‌سالاری و رقابت بین آنها، مهمترین دلایل اجتماعی هستند که تمایل جوانان را به ازدواج کاهش می‌دهند.
در حال حاضر در تمام اجزای جامعه ما تقابل میان سنت و مدرنیته مشهود است و در این فضا افراد در یک سرگردانی زندگی می کنند. در همین راستا تمایل به زندگی مجردی در طبقات پایین و سنتی جامعه به مراتب کمتر بوده و مانند سایر فعالیتهای اجتماعی متولی این آزادی زنان و دخترانی از طبقه میانی جامعه هستند.
ازدواج دانشجویی باید با انجام مشاوره و اجازه خانواده‌ها صورت گیرد و تمام امکانات لازم از قبیل خوابگاه و شغل مناسب برای این جوانان پس از اتمام تحصیلات تأمین شود.​

در گذشته دیر ازدواج کردن امر ناپسندی بود اما امروزه این موضوع به یک امر بسیار عادی در جامعه تبدیل شده است.که متاسفانه پخش فیلم‌های مختلف در برنامه‌های ماهواره‌ای موجب الگوبرداری جوانان از فرهنگ غرب شده است و در اثر گرایش جوانان به این فرهنگ، زندگی مجردی و بی‌میلی به ازدواج در جامعه رشد می‌یابد. مداخله خانواده‌ها در زندگی جوانان یکی دیگر از دلایل بالا رفتن سن ازدواج است و اعتیاد برخی از جوانان به مواد مخدر نیز موجب ترس بسیاری از دختران از ازدواج می‌شود.
با اینکه بنده بنیانگذار ازدواج دانشجویی در دانشگاه شهید بهشتی بودم اما هم‌اکنون می‌بینم انگیزه جوانان از این ازدواج‌ها بیشتر از روی هوس، احساس و دریافت وام یا هدایا از سوی سازمان‌ها است. ازدواج دانشجویی باید با انجام مشاوره و اجازه خانواده‌ها صورت گیرد و تمام امکانات لازم از قبیل خوابگاه و شغل مناسب برای این جوانان پس از اتمام تحصیلات تأمین شود.
دلایل مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی در بالا رفتن سن ازدواج جوانان تأثیر‌گذار است. در زمینه مشکلات اقتصادی، تهیه مسکن، تهیه وسایل زندگی، مهریه سنگین، بیکاری، رفاه زدگی برخی از جوانان و فقر خانوادگی، از مهمترین دلایل اقتصادی موثر در تأخیر ازدواج جوانان است.

از طرفی فقر مالی خانواده‌ها در تأمین امکانات ازدواج فرزندانشان از عوامل موثر در تأخیر ازدواج است چون مادی بودن قوانین مانند زندانی شدن جوانانی که قادر به پرداخت مهریه نیستند موجب ترس آنها از ازدواج می‌شود. هزینه‌های سنگین عقد و عروسی هم در تأخیر ازدواج موثر است مثلا برخی از تالارها برای هر نفر مهمان، 100 هزار تومان هزینه دریافت می‌کنند و از سوی دیگر نداشتن جهیزیه کافی برخی از دختران، آنها را از ازدواج منصرف می‌کند.
از مسایل فرهنگی که سن ازدواج را بالا می‌برد، می توان به ادامه تحصیلات به ویژه توسط دختران، مدرن شدن زندگی، الگوپذیری جوانان از غرب و تمایل آنها به زندگی مجردی، تزلزل ارزش‌های سنتی و مهاجرت فرهنگی، اشاره کرد.
با توجه به ناهنجاری‌های موجود در خانواده گاهی شکست والدین در زندگی و درگیری‌های مداوم آنها موجب عدم تمایل آنها برای ازدواج فرزندانشان می‌شود. درباره مسایل اجتماعی و اخلاقی که موجب عدم تمایل جوانان به ازدواج می‌شود، هم می توان گرایش به جامعه‌گریزی، تنوع‌طلبی جوانان، مسئولیت‌گریزی، ترس از طلاق و شکست در زندگی آینده، ترس از خیانت همسر، رواج مردسالاری و زن‌سالاری و رقابت بین آنها، یاد کرد.
به عقیده من هدف اصلی از ازدواج باید رسیدن زن و مرد به کمال باشد همچنین رواج بی‌بند و باری و مبهم بودن آینده جوانان در کاهش ازدواج موثر است.
خانواده‌ها از حرف زدن درباره حس استقلال طلبی و آزادی فرزندان خود نگران هستند، حسهایی که از موهبتهای الهی برای انسان به شمار می رود از آنجا که همراه با تمایل فرزندان به زندگی مجردی است برای خانواده ها ترسناک شده است​

دیر ازدواج کردن می تواند بر فرد تاثیرات بدی داشته باشد. عدم مسئولیت پذیری و بی‌توجهی به آن در سایر زمینه‌های زندگی، انحراف جسمی و جنسی جهت ارضای غرایز نفسانی، هدر رفتن سنین جوانی و طراوت، بدخلقی در زندگی به دلیل عدم ارضای نیازهای فرد، فریب آسان دختران در سنین بالا با وعده دروغین ازدواج توسط پسرها، دلنگرانی‌ پدر و مادرها از دیر ازدواج کردن فرزندان و پناه بردن به مصرف مواد مخدر، از مهمترین آسیب‌های ازدواج دیرهنگام است.
می توان با معاف کردن افراد متاهل از سربازی غیرآموزشی، اولویت‌ استخدام برای افراد متأهل که شرایط لازم را دارند، واگذاری خانه‌های استیجاری ارزان قیمت به جوانان تحصیل کرده و متأهل، دادن وام‌های ازدواج بدون بهره و ارتقاء فرهنگ ازدواج با تشریح نیازهای طبیعی و حقوق متقابل زن و مرد، جوانان را به ازدواج ترغیب کرد.
همچنین ایجاد فضای مناسب و ارزان قیمت برای ازدواج دسته‌جمعی جوانان را عاملی در افزایش تمایل آنها به ازدواج دانست و افزود: تعدیل مهریه‌ها تا سقف 200 سکه و زندانی نکردن افراد به دلیل عدم توانایی در پرداخت مهریه و تملک اموال بعد از ازدواج به صورت نصف میان زن و مرد، تمایل جوانان را به ازدواج افزایش می‌دهد.
البته عملکرد نهادهای مسئول در امر ازدواج جوانان ناموفق است و امر ازدواج جوانان باید به افراد متخصص سپرده شود و اندیشمندانی فعال در این زمینه برای معضل بزرگ تأخیر در ازدواج جوانان چاره‌اندیشی کنند. مشاوره رایگان ازدواج در مراکز مشاوره می‌تواند در ازدواج موفق جوانان، شناخت کامل آنها از یکدیگر و کاهش شکست در ازدواج موثر باشد.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]ازدواج پیش به سوی تعطیلی![/h]
برخی می‌گویند پوشش نامناسب دختران و اختلاط دختر و پسر در دانشگاه مانع ازدواج جوانان است و عده‌ای دیگر تورم و مشکلات اقتصادی را اصلی‌ترین عامل فرار جوانان از تشکیل زندگی زناشویی می‌دانند.

برای بی میلی جوانان به ازدواج و آمار بالای طلاق دلایل بسیاری ذکر شده که کمابیش به هم شبیه‌اند. اما در نشست تخصصی «موانع ازدواج دانشجویان» كه در محل پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شد ، دلایل و راهکارهای نسبتاً جدیدتری بیان شد.

برای مثال فاطمه محبی، پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی اعلام کرد که 75درصد پسران تمایلی به ازدواج ندارند به این دلیل که پوشش دختران نامناسب است.
همچنین عدم باور پسران به بركت زندگی پس از ازدواج 80 درصد، مهریه‌های سنگین 58 درصد، توجه به زیبایی و ظواهر 75 درصد، توقعات بالای پسران در انتخاب همسر 74 درصد، ضعف خانواده پسر در یافتن دختر مناسب برای ازدواج 50 درصد، پوشش نامناسب دختران 87 درصد، از جمله آمارهای به دست آمده در این آسیب‌شناسی در بحث بی‌تمایلی دانشجویان به ازدواج محسوب می‌شود.
همچنین گفته می‌شود دانشجویان به پدیده ناهنجار خودارضایی روی آورده‌اند اما راهکارهایی که ارائه می‌دهند، تجربه‌هایی تکراری است که قبلاً شکست خورده‌اند.
بانکی‌پور همچنین اختلاط‌های غیرضروری در محیط دانشگاه را مشکلی جدی دانست و تأکید کرد که دانشگاه‌ها اگر کلاس‌های درس را جدا برگزار کنند، با استقبال بیشتری روبه‌رو می‌شوند.
محبی نیز برای حل مشکل ازدواج جوانان راهکارهایی داد که وساطت نوین برای آشنایی دختر و پسر یکی از آن‌ها بود.
در واقع یكی از علت هایی كه ازدواج جوان را با تأخیر مواجه كرده است نبود گروه های واسط برای آشنا كردن خانواده های دختر و پسر است. این مسئله موجب شده است تا جوانان مسئولیت چندانی در قبال ازدواج نداشته باشند و خانواده ها هم نسبت به ازدواج فرزندانشان بی انگیزه شوند.
[h=2]اقتصاد و گرانی، حرف اول را می‌زند[/h]بسیاری از کارشناسان اجتماعی فرار جوانان از تشکیل زندگی را تحت تأثیر تورم و گرانی می‌دانند. آنها معتقدند بحران‌های اقتصادی و ناتوانی در تأمین مسکن باعث بالا رفتن سن ازدواج می‌شود و بی‌اخلاقی‌هایی را رواج می‌دهد.
بی‌تردید گسترش فساد در جامعه، افزایش آمار طلاق و بسیاری از آسیب‌های اجتماعی بازتاب افزایش تورم و گرانی به ویژه در مسکن هستند. یک روانشناس و مشاور خانواده، کار و مسکن را دو فاکتور اصلی ازدواج معرفی کرده است که در صورت ناقص بودن هر کدام، ازدواج با مشکل مواجه می‌شود و جوانان را دچار افسردگی‌های پنهان می‌سازد.
برخی فارغ‌التحصیلان دانشگاه‌ها اصلاً امکان ازدواج ندارند، چون هزینه‌های مسکن به شدت افزایش یافته است. به این ترتیب جوانانی که تحمل بار سنگین گرانی را ندارند، عطای ازدواج را به لقایش می‌بخشند.
اگر زمینه خودشناسی برای دختران ما فراهم شود و آنها به قدر و ارزش خودشان خوب آشنا شوند، خودشان مانع می شوند که اوضاع فعلی که بیشترین ضرر را برای جوانها و مخصوصا دختران دارد، ادامه پیدا کند و زمینه ازدواج و تشکیل خانواده را با این خودشناسی و رفتار صحیح خود فراهم می کنند​


شوک اقتصادی واردشده به بازار متعلق به روزها و ماه های اخیر است و باید با کنترل هر چه سریعتر بازار، مانع از دامن زدن به بحران ازدواج در میان جوانان شد. بحرانی که بسیاری از جامعه شناسان و روانشناسان طی سال های اخیر نسبت به آن هشدار داده، اما هنوز اقدام خاصی انجام نشده است. امیدوارم با سر و سامان دادن به وضعیت اقتصادی کشور،این بهانه از سبد دلایل بالارفتن سن ازدواج خارج شود.[h=2]عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر در تاخیر ازدواج[/h]از جمله عوامل فرهنگی موثر در تاخیر ازدواج می‌توان به تغییر نگرش جامعه به ملاك‌های ازدواج، ناكارآمدی شیوه‌های سنتی انتخاب همسر، كاهش تعداد خواستگار دختران، تمایل پسران به ازدواج با دخترانی كه 7 تا 10 سال از آنها كوچكترند، تاخیر در ازدواج به ویژه در پسران اشاره كرد.

همچنین در خصوص عوامل اجتماعی تاخیر در بحث ازدواج نیزافزایش طلاق و تاثیر آن در ترس از ازدواج، پیدا نشدن گزینه مناسب برای دختران، مشكلات خانوادگی از جمله اعتیاد پدر یا موقعیت پایین اجتماعی و والدین بیمار، از جمله عوامل اجتماعی تاخیر در بحث ازدواج به شمار می‌رود.
[h=2]مدرک گرایی عامل تاخیر ازدواج جوانان[/h]با رواج فرهنگ مدرک گرایی، اکثر جوانان جهت کسب اعتبار و منزلت اجتماعی (تحرک اجتماعی) و احراز شغل مناسب، آرزوی ورود به دانشگاه را در سر می پرورانند و با تلاش بسیار بهترین سال های جوانی خویش را یا پشت درهای بسته کنکور و یا در کسوت دانشجویی صرف می نمایند و از پذیرش مسئولیت زندگی و اقدام به ازدواج باز می مانند. از نظر بسیاری از دانشجویان، ازدواج امکان ارتقای تحصیلی را کاهش داده و تحقق بسیاری از آرزوهای آنان را با مشکل مواجه می کند لذا ازدواج را به زمانی بعد از فارغ التحصیلی وامی گذارند. باید توجه داشت برخی از دختران معتقدند از طریق ازدواج و مخالفت همسر، فرزندآوری و انجام امور خانه ادامه تحصیل آنان با دشواری های بسیاری مواجه می شود. همان طور که می دانید با افزایش سطح تحصیلات، نگرش فرد نسبت به زندگی و انتخاب همسر تغییر کرده و ضمن افزایش سطوح توقعات از میزان نفوذ و حمایت خانواده در ازدواج فرد کاسته می شود.
برخی از مردان از انتخاب همسری دارای تحصیلات عالی و شاغل می پرهیزند و معتقدند که اشتغال و تحصیل برخی از زنان، منجر به احساس برتری آنها نسبت به همسرشان می شود، این طرز تفکر می تواند منجر به کاهش فرصت های ازدواج شود​

به این ترتیب عدم امکان ازدواج پسران در طول تحصیل، منجر به کاهش نرخ ازدواج دانشجویان دختر می گردد. زیرا ملاک انتخاب اغلب دانشجویان دختر با ورود به دانشگاه تغییر کرده و انتظار دارند که فرد مقابل آنها دارای تحصیلات عالی همسطح یا بالاتر از آنها باشد ولی از آنجا که اولا تعداد دانشجویان پسر نسبت به دانشجویان دختر رو به کاهش است و ثانیا اغلب پسران دانشجو نیز امکان ازدواج در زمان دانشجویی را ندارند، این وضعیت فرصت های ازدواج دختران را کاهش می دهد.
دقت کنید! برخی از مردان از انتخاب همسری دارای تحصیلات عالی و شاغل می پرهیزند و معتقدند که اشتغال و تحصیل برخی از زنان، منجر به احساس برتری آنها نسبت به همسرشان می شود، این طرز تفکر می تواند منجر به کاهش فرصت های ازدواج شود.

[h=2]معاشرت قبل از ازدواج با افزایش سن ازدواج ارتباط دارد[/h]متاسفانه در جامعه امروز ما اختلاط بین دختر و پسر ها زیاد شده و خود این یک عامل مهم عدم تمایل جوانان به ازدواج شده است. درواقع گرایش به جنس مخالف با همین اختلاط ها و ارتباط های آزاد جواب داده می شود. در میان عواملی که این وضع را بوجود آورده، این است که دختران ما به خودشناسی نرسیده اند. اگر زمینه خودشناسی برای دختران ما فراهم شود و آنها به قدر و ارزش خودشان خوب آشنا شوند، خودشان مانع می شوند که اوضاع فعلی که بیشترین ضرر را برای جوانها و مخصوصا دختران دارد، ادامه پیدا کند و زمینه ازدواج و تشکیل خانواده را با این خودشناسی و رفتار صحیح خود فراهم می کنند.
توسعه روابط دختران و پسران در جامعه موجب شده است تا دیگر نه پسران و نه دختران علاقه ای برای تشكیل خانواده نداشته باشند و متأسفانه مشكلاتی هم كه در این نوع ارتباط برای جوانان ایجاد می شود آنان را نسبت به جنس مخالف خود بدبین می كند. جوانان جامعه باید نسبت به فضای باز اجتماعی كه خودشان برای خود ایجاد كرده اند تجدیدنظر كنند تا شاید بتوانند مشكل مهم تر خود را كه همان ازدواج است، برطرف كنند.
ازدواج دغدغه جوان امروزی نیست، چون آنان خود را گم کرده اند و تا زمانی که خود را نشناسند، ازدواج برایشان معنا ندارد .جوانان مسئولیت ازدواج را نمی فهمند. این درحالی است که همین جوان به شدت نیاز و خلأ عاطفی دارد و این را می فهمد .
ازدواج دغدغه جوان امروزی نیست، چون آنان خود را گم کرده اند و تا زمانی که خود را نشناسند، ازدواج برایشان معنا ندارد .جوانان مسئولیت ازدواج را نمی فهمند. این درحالی است که همین جوان به شدت نیاز و خلأ عاطفی دارد و این را می فهمد​

[h=2]هزار راه نرفته[/h]مشکلات، تنگناها و موانع بر سر راه جوانان به ویژه قشر دانشجویان در طول سال‌های اخیر افزایش یافته است. مشکلاتی پیچیده که ریشه در عوامل اقتصادی، اجتماعی، روانی وتفاوت های دو جنس دارد.
کارشناسان و مسۆولان بسیاری تلاش کرده‌اند در برابر این مشکلات قد علم کنند و جوانان را به ازدواج‌هایی پایدار تشویق کنند. اما آمار نشان می‌دهند که در این زمینه آن طور که باید و شاید موفق نبوده‌اند.
نظریه‌های تک بعدی، جابجایی پی در پی مسۆولان، عدم مدیریت علمی، نبود برنامه بلندمدت و همچنین بی‌ثباتی در سیاست‌گذاری کلان اقتصادی و اجتماعی از جمله دلایل عدم توفیق در امر ازدواج جوانان است. با این حال هنوز هزار راه نرفته وجود دارد، تنها کافی است کمی عمیق‌تر به مسائل نگاه شود و مشکلات جدی‌تر در نظر گرفته شوند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]دوستی های قبل از ازدواج
[/h]
عشق اصیل و حقیقی و به قول قرآن «مودت» و «رحمت» لازمه آغاز و استمرار زندگی خانوادگی و مایه نشاط جسمی و عاطفی و روحی است. اگر زن و مرد، پروانه های شمع عشق باشند، زیباترین زندگی را به تصویر می كشند اما برخی عشق در زندگی را با دوستی ها خیابانی ... اشتباه گرفته اند، عشق مافوق نیازهای جسمی و مادی است زیرا نیاز مادی و شهوانی، چیزی جز یك نیاز موقت بدنی نیست كه به مجرد تخیله انرژی فشرده جنسی به پایان می رسد. اما شور عشق همیشه باقی است.

به اعتراف دانشمندان اروپایی در جوامع آزاد كه جاذبه های ظاهری و شوق جنسی حاكم است، عشق اولین قربانی است. دراین صورت، عشق های برخاسته از نهاد و درون به افسانه تبدیل شده جز مدعیان دروغین كسی یافت نمی شود زیرا پسری كه هر روز با دختری می گردد و هر دم كه نگاه می كند عده ای را در حال جلوه گری می بیند دیگر تنوع طلبی در او حاكم شده و از عشق به دور است. جوانی كه دنبال چشم چرانی است و در كوی و خیابان و بیابان ... دل به عشق بازی این و آن سپرده است، آیا چیزی جز شهوت و هوس می داند؟
استاد مطهری می گوید: «در مورد غریز جنسی و برخی غرایز دیگر، برداشتن قیود در عشق به مفهوم واقعی را می میراند و طبیعت را هرزه و بی بند و بار می كند، در این مورد هر چه عرضه بیش تر گردد هوس و میل به تنوع افزایش می یابد».
«موریس مترلینگ» می گوید: «عشق در تمامی موجودات وجود دارد، ولی درك آن تابع شرایطی است كه تا آن شرایط جور نشود امكان آن وجود ندارد ... بعضی آن را منحرف می كنند و ندانسته به صورت تمتع از لذت، مصرف می نمایند و هیچ از حقیقت آن برخودار نمی شوند».
آری! هر كه خود را رایگان و ارزان به این و آن بفروشد، معلوم می شود از بازار قیمت انسان بی خبر است. هر كسی هم كه زود عاشق شود و مرتب معشوق عوض كند، معلوم است كه عشق را به بازی گرفته یا خودش بازیچه هوس شده است. بازی گری و بازیچه بودن، هر دو مایه شرمساری است. باید درباره مرز میان عشق و هوس بیش تر اندیشید.

«كارن هرنای» می گوید: «فرق بین عشق و نیاز به جلب محبت آن است كه درعشق احساس دوستی و محبت بر همه چیز مقدم است. در حالی كه در نیاز عصبی به جلب محبت، همواره نیاز به رفع تشویش درونی مقدماست. بسیاری از این نوع روابط بین انسان ها گرچه اساسش سودجویانه است. مع ذالك ماسك عشق و دل بستگی به چهره می زنند ... به همین جهت یكی از مشخصات عشق حقیقی، پایدار بودن احساس محبت می باشد».
بنابراین عشق جنسی و دوستی های خیابانی كه با تشرح غدد جنسی آغاز و با ارضای زودگذر جسمانی پایان می یابد، نابودكننده عشق حقیقی و واقعی است. و عشق اصلی را به افسانه تبدیل می كند.
جوانی كه با نامه و یا sms های «فدایت شوم» و «برایت می میرم» و «اگر تو نباشی من هیچم» و «دوستت دارم» خود را می بازد و همچون پر کاهی به این سو و آن در حركت است، همیشه در حال هیجانات روحی و التهاب جنسی به سر می برد خصوصا برای جوانانی كه زمینه ارضاء غرائز جنسی فراهم نیست، این گونه افراد به شدت دچار كم خوابی، بی اشتهایی و عصبانیت هستند و به دنبال آن به شدت دچار بیماری های جسمانی می شوند.
روانشناسان بر این عقیده اند كه امراضی از قبیل زخم معده، كمبود ویتامین ها، رماتیسم، و بیماری های روانی و اعصاب و ... از هیجان و التهاب سرچشمه می گیرد،
«ویل كارنگی» به نقل از دكتری می گوید: «آنچه می خورید، باعث زخم معده نمی شود، بلكه آن چه كه شما را می خورد (هیجان) موجب پیدایش این زخم می شود».
عشق در تمامی موجودات وجود دارد، ولی درك آن تابع شرایطی است كه تا آن شرایط جور نشود امكان آن وجود ندارد ... بعضی آن را منحرف می كنند و ندانسته به صورت تمتع از لذت، مصرف می نمایند و هیچ از حقیقت آن برخودار نمی شوند​

استاد مطهری می گوید: «(این نوع روابط) هیجان ها و التهاب های جنسی را فزونی می بخشد ... با توجه به این كه روح بشر فوق العاده تحریك پذیر است. اشتباه است كه گمان كنیم تحریك پذیی روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام می گیرد. هیچ فردی از تصاحب زیبارویان و هیچ زنی از متوجه كردن مردان و تصاحب قلب آنان و بالاخره هیچ دلی از هوس (و رفاقت های هوس آلود» سیر نمی شود. تقاضای نامحدود خواه ناخواه انجام ناشدنی است و همیشه مقرون به نوعی احساس محرومیت و دست نیافتن به آرزوها و به نوبه خود منجر به اختلالات روحی و بیماری های روانی می گردد كه امروزه در دنیای غرب بسیار به چشم می خورد.»
هرگونه ارتباط و دوستی دختر و پسر تا زمانیكه نامحرم هستند از دیدگاه شرع ممنوع است. از مراجع عظام پرسیده شده است كه «نامه نگاری با نامحرم و طرح مسائل عشقی یا شهوانی در نامه و ... چه حكمی دارد؟
فرموده اند: جایز نیست و از هر كاری كه موجب مفسده است اجتناب شود. این گونه روابط خلاف تقوا و ایمان و معنویت را نابود می كند. علی(ع) فرمود: «لا یجتمع الشهوة و الحكمة؛ شهوت و حكمت و در جای دیگر تصریح كرد كه «قرین الشهوة مریض النفس معلول العقل؛ كسی كه با شهوت همراه شود جان و عقلش بیمار می شود».
استاد مطهری می نویسد: «جوانی كه از دیدن رویی زیبا و مویی مجعد به خود می لرزد و از لمس دستی ظریف به خود می پیچد، باید بداند جز جریان مادی جوانی در كار نیست. این گونه عشق ها به سرعت می آید و به سرعت می رود، قابل اعتماد و توصیه نیست، خطرناك و فضیلت كُش است تنها با كمك عفاف و تقوا و تسلیم نشدن در برابر آن است كه آدمی سود می برد ... ».
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
مرحله تا ازدواج موفق
ازدواج سنتی و یا غیر سنتی، کدام یک بهتر است؟ این، سوالی است که اغلب جوانان در سن ازدواج از خود می‌پرسند و به دنبال یافتن مزایا و معایب هر کدام و به کار بستن آن در زندگی خود می‌باشند. حقیقتاً پاسخ دادن به چنین سوالی به همین راحتی نیست. اما اجازه بدهید در این‌جا مکانیسم‌های اساسی که برای هر رابطه دوسویه و متقابلی اتفاق می‌افتد را مطرح کنیم و قضاوت را به‌عهده خود خوانندگان بگذاریم


اجزای یک رابطه پایدار
هر رابطه متقابلی شامل چهار مرحله زیر می‌باشد که هر کدام را توصیف خواهیم کرد: «دیدن، به دل نشستن، آشنایی، صمیمیت».

-دیدن: شامل اولین تماس‌های چشمی و سطحی است که بین دو نفر اتفاق می‌افتد. در این مرحله تعامل دختر و پسر با هم شروع می‌شود. ممکن است این تعامل موقت باشد (مثل یک رابطه کاری) یا طولانی‌مدت (مثل نامزدی).

-به دل نشستن: مرحله به دل نشستن مهم‌ترین مرحله برای استحکام یک رابطه است. در روابط دوسویه‌ای که اجباری برای آن‌ها نیست (مثل دوستی و نه رابطه کاری) ممکن است به سرعت از این مرحله عبور کنند. در صورتی که این احساس قوی باشد باعث می‌شود با میل و رغبت به طرف فرد مقابل برویم و زمانی که ضعیف و یا در حد هیچ باشد باعث می‌شود با اکراه و حتی نفرت و اجبار ارتباط را برقرار کرده و یا ادامه دهیم.

-آشنایی: مرحله آشنایی شامل آشنا شدن با خصوصیات، ویژگی‌ها و شخصیت یکدیگر می‌باشد. در این مرحله افراد به دنبال نقاط مشترک، تفاهم و علاقه‌مندی‌های مشترک می‌گردند و هر چه این ویژگی‌های مشترک بیش‌تر باشد زودتر به مرحله بعدی یعنی صمیمیت وارد می‌شوند.

-صمیمیت: آخرین مرحله یعنی صمیمیت به قوی شدن و عمیق شدن رابطه می‌انجامد. اعتماد، رازداری، دلواپس شدن برای طرف مقابل، ابراز احساسات و ... همگی در این مرحله رخ می‌دهند.
ازدواجی که دوره شناخت متقابل در آن طولانی‌تر باشد اما در عین‌حال شامل به دل نشستن نیز باشد و طرفین یکدیگر را بشناسند و بپسندند. در آینده به بررسی این مدل خواهیم پرداخت​

مرحله مهمی که جا می‌افتد!
در یک رابطه غیرسنتی و دوستی قبل از ازدواج که با هیجانات و احساسات شدید همراه است معمولا فرآیند زیر اتفاق می‌افتد: «دیدن، به دل نشستن، صمیمیت». ملاحظه می‌کنید مرحله آشنا شدن در این ارتباط یا خیلی سریع رد می‌شود و یا اصلا اتفاق نمی‌افتد! دختر و پسر یکدیگر را ملاقات می‌کنند، جذب یکدیگر می‌شوند، ممکن است به‌سرعت با هم صمیمی شوند و یا با در نظر داشتن خصوصیات سطحی (مثل علاقه به فیلم مشترک، متولد ماه فلان بودن و ...) به سرعت از این مرحله گذر کنند غافل از این‌که بیش‌ترین شناخت باید در این مرحله رخ دهد. روشن است که این نوع ازدواج معایب زیادی دارد.
در یک ازدواج سنتی محض که زن و شوهر بدون هیچ آشنایی و یا در حد یک یا دو جلسه خواستگاری، به سرعت سر سفره عقد می‌نشینند چه اتفاقی می‌افتد؟ تقریبا فرآیندی مشابه این مراحل مشاهده می‌شود: «دیدن، صمیمیت».

معایب و مزایا؛
همان‌طور که مشاهده می‌شود، دو نوع حالت ممکن است. آشنایی و شناخت در این رابطه در کار نیست. البته این آشنایی به‌تدریج و پس از ازدواج به دست می‌آید. اما دیگر کار از کار گذشته است و حتی اگر طرف مقابل زمین تا آسمان با معیارهای ازدواج‌مان فرق داشت باید شرایط را پذیرفت و کنار آمد. هم‌چنین ممکن است ازدواج به حدی سنتی باشد که حتی اجازه ندهند دختر و پسر همدیگر را ببینند. بنابراین به دل نشستنی نیز در کار نیست و یا اگر باشد خانواده‌ها برای تصمیم‌گیری سریع چنان دختر و پسر را در فشار می‌گذارند که ممکن است تصمیم‌گیری عجولانه شود. پس این نوع ازدواج نیز معایب خاص خود را دارد.

کدام یک بهترند؟
در واقع هر دو دارای معایب خاص خود هستند. من در این‌جا مدل دیگری از ازدواج را پیشنهاد می‌کنم که معایب این دو نوع ازدواج را کمتر دارد. ازدواجی که دوره شناخت متقابل در آن طولانی‌تر باشد اما در عین‌حال شامل به دل نشستن نیز باشد و طرفین یکدیگر را بشناسند و بپسندند. در آینده به بررسی این مدل خواهیم پرداخت.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]ازدواج آسان یک معما شده[/h]
مشاور سابق استانداری فارس و محقق در حوزه زنان گفت: نهادهای مختلفی باید برای فرهنگ‌سازی ازدواج آسان تلاش کنند هم‌اکنون ازدواج آسان معروفی است که در جامعه به منکر تبدیل شده یعنی اقدام بسیار شایسته در جامعه به یک موضوع ناپسند تبدیل شده است.


مریم اردبیلی در گفت‌و‌گو با خبرنگار زنان فارس در‌خصوص فرهنگ‌سازی ازدواج آسان در جامعه گفت: تمام افراد در جامعه نسبت به موضوع اشاعه ازدواج آسان وظیفه دارند.

وی افزود: نهادهای مختلفی باید برای فرهنگ‌سازی ازدواج آسان تلاش کنند هم‌اکنون ازدواج آسان معروفی است که در جامعه به منکر تبدیل شده یعنی اقدام بسیار شایسته در جامعه به یک موضوع ناپسند تبدیل شده است.

مشاور سابق امور بانوان استانداری فارس با بیان اینکه هم‌اکنون در جامعه به ازدواج آسان و کم‌هزینه نگاه تحقیرآمیزی می‌شود، گفت: وظیفه اصلی متولیان فرهنگی است که این امر پسندیده و توصیه شده در اسلام را فرهنگ‌سازی کنند.

وی ادامه داد: مقام معظم رهبری در سومین نشست اندیشه‌های راهبردی بر مسئله فرهنگ‌سازی ازدواج آسان تأکید کردند بنابراین سخنان مقام معظم رهبری باید به مرحله اجرا برسد نه اینکه در‌ رابطه با آن صرفاً سخنرانی و همایش گذاشت.

این پژوهشگر حوزه زنان و خانواده بیان کرد: هم‌اکنون دختران و پسران جوان تلاش می‌کنند تا از طریق صرف هزینه‌های سنگین ازدواج خود را به‌یادماندنی کنند در حالیکه باید در جلسات مشاوره قبل از ازدواج به آنها بیاموزیم که با جنبه‌هایی فرهنگی و نه صرفاً مادی نیز می‌توان ازدواجی به یادماندنی داشت.

مقام معظم رهبری در سومین نشست اندیشه‌های راهبردی بر مسئله فرهنگ‌سازی ازدواج آسان تأکید کردند بنابراین سخنان مقام معظم رهبری باید به مرحله اجرا برسد نه اینکه در‌ رابطه با آن صرفاً سخنرانی و همایش گذاشت​


اردبیلی گفت: جوانان و حتی خانواده‌ها هنوز یاد‌ نگرفته‌اند که چگونه می‌توان شادی و نشاط را بدون گناه تجربه کرد؛ بسیاری از افراد به‌دنبال برپایی مراسم ازدواج پرهزینه هستند در حالیکه اسراف یکی از اعمال نکوهش شده در دین اسلام است اما کمتر فردی به این موضوع توجه می‌کند.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]چگونه ازدواج مجدد موفق داشته باشید ؟[/h]
وقتی بعد از یک نامزدی یا ازدواج شکست خورده تصمیم به ازدواج دوباره می گیرید، چه باید بکنید تا این بار ازدواجتان به سرنوشت قبلی دچار نشود؟ مسلما شرایط ساده ای نیست. ازدواج یا رابطه اول شما به هر ترتیب روی زندگی تان سایه می اندازد و همه ذره بین ها را روی شما قرار می دهد.


انگیزه‌هایتان را اصلاح کنید
بسیاری از افراد در ازدواج دوم برای فرار از تنهایی، فشار‌های خانوادگی و اجتماعی یا برای رو كم كنی همسر سابق و خانواده‌اش یا رفع نیاز‌های عاطفی، جنسی، مالی و.. بدون درنظر گرفتن معیارهای مناسب فقط برای فرار از شرایط موجود تن به ازدواج مجدد می‌دهند.
بسیاری افراد بعد از طلاق بیشتر به‌دنبال بیان عیب و ایراد‌های طرف مقابل هستند و به نقش و سهم خود و كم و كاستی‌هایی كه در انتخاب همسر و در زندگی مشترك داشته‌اند توجه چندانی نمی‌كنند.
به اصطلاح بیشتر نقش قربانی و كسی كه مظلوم واقع شده به‌خود می‌گیرند و همین موضوع باعث می‌شود، دوباره در انتخاب خود دچار اشتباه شوند.

ازدواج‌های پرخطر را بشناسید
ازدواج‌هایی كه مبنای احساسی دارند ازدواج‌های پرخطری هستند؛ فردی كه برای فرار از شرایط موجود ازدواج می‌كند، برای نجات دادن طرف مقابل از مشكلاتی كه دارد، کسی که فکر می کند دیر شده و سنش بالا رفته، كسانی كه به لحاظ احساسی هنوز درگیر رابطه قبلی هستند و کسانی که معیارهای تناسب سنی، ظاهری، تحصیلی، اقتصادی، فرهنگی، اعتقادی، جایگاه اجتماعی، شغلی و حتی سلامت جسمی، روانی، اعتیاد طرف مقابل را نادیده می‌گیرند.

از خرابکارها دور شوید!
چه کسانی برای ازدواج دوم شما خطرناک به حساب می آیند؟ کسانی که سعی دارند اشتباهات شما در ازدواج یا نامزدی سابق را مدام به رختان بکشند و دقت و تلاش شما را برای ازدواج سالم دوباره تان زیر سوال ببرند. افراد سرزنشگر، افراد مداخله جو، خانواده‌های كنترل‌كننده می‌توانند اثرات مخربی در زندگی دوباره شما داشته باشند. سعی کنید در مواجهه با آنها تسلیم نشوید. لازم نیست بجنگید، فقط حرف های سرزنشگرانه یا دخالت های بی موردشان را نادیده بگیرید.
با تجربه های خود و توصیه های مشاور ازدواجتان، سعی کنید زندگی متفاوتی را برای خود فراهم آورید.
وقتی این رابطه طولانی می‌شود، 2 طرف تصور می‌كنند كه یكدیگر را كاملا شناخته‌اند درصورتی كه وقتی دونفر به‌طور رسمی یا به قول معروف زیر یك سقف می‌روند با وجوه دیگر و واقعی‌تری از شخصیت یكدیگر آشنا می‌شوند كه برای‌شان ناآشنا و گاه عجیب است​


ملاقات، چگونه، چه زمانی، چه مدت؟ حداقل زمان آشنایی یك ماه است. البته خیلی‌ها می‌گویند 3 تا 6 ماه اما برای شناخت بیشتر و كامل‌تر بهتر است یكدیگر را در موقعیت‌های مختلف اجتماعی و خانوادگی ببینند. آشنایی‌های و نامزدی‌های طولانی‌مدت باعث به‌وجود‌آمدن توقعات زیاد و سردی در رابطه می‌شود. به این دلیل كه شكل رابطه در دوران آشنایی و نامزدی با بعد از ازدواج بسیار متفاوت است.
وقتی این رابطه طولانی می‌شود، 2 طرف تصور می‌كنند كه یكدیگر را كاملا شناخته‌اند درصورتی كه وقتی دونفر به‌طور رسمی یا به قول معروف زیر یك سقف می‌روند با وجوه دیگر و واقعی‌تری از شخصیت یكدیگر آشنا می‌شوند كه برای‌شان ناآشنا و گاه عجیب است.
خیلی ها بعد از ازدواج می‌گویند: «من اونو خوب می‌شناختم قبلا اصلا اینطوری نبود.» به این علت كه شكل رابطه تغییر كرده و نقش‌ها و مسئولیت‌ها پررنگ‌تر شده اما طرفین هنوز انتظار رفتار‌ها و واكنش‌های قبل از ازدواج را از هم دارند و پذیرش تصویر جدید و هماهنگ‌شدن با آن برای‌شان مشكل می‌شود. درصورتی‌كه در روابط زیر یك سال 2 نفر به یك شناخت كلی از هم می‌رسند كه بعد از ازدواج تكمیل می‌شود.
در موقعیت‌های اجتماعی 2نفر ضمن گفت‌وگو برای شناخت بیشتر از هم، یكدیگر را از لحاظ نحوه برخورد و رفتار و طرز پوشش و... ارزیابی كنند.
در موقعیت‌های خانوادگی خوب است كه دختر و پسر به همراه خانواده و به تنهایی چند جلسه‌ای در خانواده طرف مقابل دیدارهایی داشته باشند تا نسبت به مسائل فرهنگی، اعتقادی، آداب و رسوم، مناسبات خانوادگی یكدیگر شناخت بهتری به‌دست آورند.

سراغ این‌ها نروید
افرادی‌كه از سلامت روان برخوردار نیستند افراد مناسبی برای ازدواج نیستند. داشتن یك وجهه اجتماعی یا شغل مناسب، نشان‌دهنده سلامت روان افراد نیست. رفتارهایی مثل بدبینی شدید، خساست‌های بیش از حد، تندخویی و پرخاشگری، نا‌توانایی در ابراز احساسات، اعتماد‌به‌نفس پایین، رفیق‌بازی، وابستگی بیش از حد به مادر، می‌تواند نشان‌دهنده شخصیت‌های آسیب‌دیده باشد.
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]آسانش کنید، فراگیر شود[/h]

آنچه پیش رو دارید، مجموعه‌ای است از پندها و نصایح مقام معظم رهبری به زوج‌های جوانی كه توفیق یافته‌اند عقد ازدواج‌شان را با انشاء ایشان متبرك كنند و در آغاز زندگی از سرچشمه فیض و حكمت آن عالم عارف بهره گیرند... ایشان در مقام پدری مهربان، اندیشمندی دورنگر و حكیمی ژرف‌اندیش، قبل و بعد از خواندن خطبه عقد، پندهای آمیخته‌ای از حكمت‌های نظری و عملی را با زبان ساده و صمیمانه به‌سان شربتی در زندگی اهل ایمان برایشان تدارك دیده و حكیمانه كام تشنه آنها را گوارا ساخته است .
ازدواج آسمانی
پیامبر(ص) به دخترش فرمودند: دخترم حق تعالی در حق علی(ع) هفت خصلت مرا عطا كرده است: او اول كسی است كه با من از قبر بیرون می‌آید، اول كسی است كه با من بر صراط می‌ایستد و خطاب می‌كند به آتش جهنم كه این را بگیر و آن را بگذار، اول كسی است كه با من جامه می‌پوشد، اول كسی است كه با من در جانب راست عرش می‌ایستد، اول كسی است كه با من در بهشت را می‌زند، اول كسی است كه با من در درجات علیین ساكن می‌شود و اول كسی است كه با من از شراب بهشت می‌نوشد. فاطمه‌جان! اگر علی(ع) در دنیا مالی ندارد، در آخرت عظمت و جلال دارد، سینه او مملو از علم الهی است و خداوند عالم، او را به صفت و هیأت حضرت آدم(ع) آفریده است. با دستان بلند خود، دشمنان خدا و دشمنان مرا به قتل می‌رساند و حق تعالی به بركت او دین مرا غالب خواهد كرد و از صلب او دو جوان بهشتی متولد می‌شوند كه عرش الهی آنان را تا قیامت زینت خود قرار می‌دهد. دختر رسول خدا(ص) كه از سخنان پدر سخت در سكوت عمیق فرو رفت، آثار شعف و خشنودی از رخساره‌اش آشكار شد و گفت: «جز علی(ع)، كسی را برای ازدواج اختیار نمی‌كنم!»
مهریه كه كسی را خوشبخت نمی‌كند... بلكه روش شرعی، انسان‌ها را خوشبخت می‌كند. محبت هم به این چیزها بستگی ندارد.

چـرا اصـرار بـر 14 سكـه
اینكه می‌بینید ما گفتیم 14 سكه بیشتر را عقد نمی‌كنیم، نه برای این است كه چهارده سكه بیشتر اشكالی در ازدواج ایجاد می‌كند. خیر. چهارده هزار سكه هم باشد، ازدواج اشكالی ندارد. فرقی ندارد. این برای این است كه آن جنبه معنوی ازدواج، غلبه پیدا كند بر جنبه مادی. مثل یك تجارت و معامله نباشد. داد و ستد مادی نباشد. اگر تشریفات را كم كردید، جنبه معنوی تقویت خواهد شد. مهریه هر چه كمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیك‌تر است، چون طبیعت ازدواج معامله كه نیست، خرید و فروش كه نیست، اجاره دادن كه نیست، زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مالی ندارد. ولی شارع مقدس یك مهریه‌ای را معین كرده كه باید یك چیزی باشد. اما نباید سنگین باشد. باید عادی باشد جوری باشد كه همه بتوانند انجام دهند. در ازدواج، آنچه كه اتفاق می‌افتد، یك حادثه و پیوند انسانی است، نه یك معامله پولی و مالی، اگرچه یك مالی هم در بین هست در شرع مقدس اسلام، آن مال جنبه نمادین دارد. جنبه رمزی دارد. خرید و فروش و بده بستان نیست.
مهرم حلال،جانم خلاص
گاهی اوقات مرد آنچنان است كه زن هر چقدر هم مهریه داشته باشد می‌گوید: مهرم حلال، جانم خلاص. هر چقدر كه پول در این طور مسائل كمتر باشد، عنصر مادی بیرون بشود، عنصر انسانی تقویت می‌شود و محبت بیشتر می‌شود. بعضی‌ها خیال می‌كنند مهریه سنگین به حفظ پیوند زناشویی كمك می‌كند. این خطاست. اشتباه است. اگر خدای ناكرده این زن و شوهر نااهل باشند، مهریه سنگین هیچ معجزه‌ای نمی‌تواند بكند. هیچ كس با مهریه بالا خوشبخت نشد. اینهایی كه خیال می‌كنند اگر مهریه نباشد ازدواج دخترشان متزلزل خواهد شد، اینها اشتباه می‌كنند. ازدواج اگر چنانچه با محبت بود، با وضعیت درست بود، بی‌مهریه هم متزلزل نمی‌شود. ولی اگر چنانچه بر مبنای خباثت و زرنگی و كلاهبرداری و فریب و این چیزها بود، مهریه هر چقدر هم كه زیاد باشد، مرد بدجنس زورگو، كاری خواهد كرد كه بتواند از زیر بار این مهریه هم فرار كند. بعضی‌ها می‌گویند ما مهریه را سنگین می‌كنیم برای اینكه مانع طلاق بشویم. این خیلی خطای بزرگی است.
هیچ مهریه سنگینی مانع از طلاق نمی‌شود و نشده است. آن چیزی كه مانع طلاق می‌شود، اخلاق و رفتار و رعایت موازین اسـلامی است.

چشم و هم‌چشمی و معضل جهیزیه
خانواده‌ها روی چشم و هم‌چشمی، جهیزیه را برای خودشان یك معضل می‌كنند. بعد كه این معضل را خودشان به یك نحوی تحمل كردند، تازه نوبت دیگران است كه رنج این معضل را ببرند. برای خاطر اینكه وقتی شما در جهیزیه دخترتان این همه وسایل درست كردید، بعد كسانی كه دیدند، تكلیف آنها چیست؟ این چشم و هم‌چشمی‌ها، آخر به كجا خواهد رسید؟ این همان مشكلاتی است كه درست خواهد شد. اسلام می‌خواهد اینها نباشد.(خطبه عقد 16 خرداد 73)
بعضی‌ها سعی می‌كنند كه برای جهیزیه بزنند روی دست همه قوم و خویش‌ها و همسایه‌ها و دوست و آشناها كه این هم اشتباه است... باید نگاه كنید، ببینید كه چه چیزی درست است؟ چه چیزی حق است و آن را انجام بدهید. چه چیزی حق است؟ یك خانواده دو نفره یك وسایلی لازم دارند كه زندگی ساده‌ای داشته باشند. (خطبه عقد سوم آبان 79)
 

hamid.bad

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن , کاربر فعال تالار
[h=1]علی (ع) بهترین شوهر است
تشکیل خانواده در سنت دو معصوم
[/h]

مروری اجمالی بر زندگی حضرت فاطمه (س) نشان می‌دهد که ازدواج ایشان در کمال تعالی و نورانیت بوده‌است. در ذیل به نمونه‌ای از آن‌ها اشاره می‌شود:
1 ـ رضایت زوجین نسبت به اصل ازدواج
اگر در اندیشه‌ی یکی از زوجین، ناخشنودی و نارضایتی از اصل ازدواج وجود داشته باشد ، این عامل، تأثیرات منفی بسیاری در زندگی مشترک باقی خواهد گذاشت. هم‌چنین اگر این خشنودی و رضایت، رضایت الهی نباشد ، باز هم این ازدواج، ریشه‌ی مستحکمی نخواهد داشت. حضرت فاطمه (س) رضایت خود را از ازدواج با علی(ع) این‌گونه اعلام می‌فرماید: «من به آن‌چه که خدا و رسول خدا(ص) راضی‌اند ، راضی و خشنودم» (دشتی، 1375: ص29)
کاوش در پهنا و ژرفای این عبارت شریف، تبیین‌کننده‌ی این حقیقت است که رضایتی که مقدمه‌ی ازدواج است، در صورتی سبب تحکیم خانواده خواهد بود که رضایتی الهی و خداپسندانه باشد.
2 ـ رضایت خانواده از ازدواج
یکی دیگر از عوامل مؤثر در تحکیم خانواده این است که هر دو خانواده به ازدواج فرزندان شان راضی باشند. هرچه این رضایت به لحاظ کمی و کیفی عمیق‌تر باشد ، این ازدواج از ضمانت بیشتری برخوردار خواهد بود. گاهی خانواده‌ها به ظاهر فرزندانشان را از ازدواج منع نمی‌کنند ولی آثار نارضایتی خود را در گوشه و کنار نشان می‌دهند و این‌چنین زوجین به بی‌رغبتی خانواده‌های خود پی می‌برند و این معنا در روحیه‌ی زندگی مشترک آن‌ها (خودآگاه یا ناخودآگاه) تأثیر خواهد داشت.زندگی حضرت فاطمه (س) از این ضمانت محکم برخوردار بود و رضایت و خشنودی پیامبر(ص) از ازدواج فاطمه (س) با علی(ع) بر هیچ‌کس پوشیده نبود.
3 ـ عدم توجه به ارزش‌های باطل و دروغین در مراسم ازدواج
از دیگر عوامل مؤثر در استحکام خانواده ، عدم توجه به ارزش‌های باطل و دروغین در مقدمات ازدواج، نظیر تعیین مهریه، تهیه جهاز، برگزاری مراسم ازدواج و... است. بررسی‌های به عمل آمده نشان می‌دهد که گاه کدورت‌ها و مشکلات خانوادگی در همان سپیده‌دم زندگی مشترک به واسطه‌ی این برنامه‌ها و عدم توجه به ارزش‌های واقعی در طی آن‌ها به وجود می‌آید.
علی(ع) در صداق ازدواجش، همه‌ی داراییش را به فاطمه (س) داد زیرا همه‌ی دارایی وی، تنها یک زره بود و ما به ازای آن تبدیل به وسایل ضروری زندگی آن دو شد. جهاز فاطمه (س) هفده قلم (چادر، مقنعه، پیراهن، حصیر، پرده، لحاف، متکا، لیوان گلین آب‌خوری، کوزه، کاسه گلی، آفتابه گلی، آسیاب دستی، مشک، تشت، حوله، پوست گوسفند و...) بیش نبود. در مراسم ولیمه، فقرا و اغنیا با یکدیگر دعوت شده بودند. وقتی به علی(ع) طعنه زدند که تو بافضیلت‌ترین و شجاع‌ترین مرد عرب هستی و می‌توانستی دختر ثروتمندی را به عقد خود درآوری تا خانه‌ی تو را سرشار از جهاز نفیس کند ، آن حضرت(ع) فرمود: «همانا ما گروهی هستیم که به مقررات الهی رضایت داده‌ایم و جز رضایت خدا چیزی نمی‌خواهیم و افتخار ما نیز به اعمال نیکو است؛ نه به مال و ثروت» (بحرانی، بی‌تا: ج11، ص363)،و وقتی به فاطمه (س) طعنه زدند که تو همسر مرد فقیری شده‌ای که هیچ مالی ندارد، آن وجود نازنین فرمود: ، «من به علی(ع) راضی هستم و رضایت من از او فوق درجات رضایت است.» (مجلسی، 1404ق: ج43، ص97)
چنان‌که مشهود است، تمامی ارزش‌ها از نخستین طلیعه‌ی وصلت علی(ع) و فاطمه (س)، ارزش‌هایی الهی و راستین بوده است؛ در صورتی‌که این ارزش‌ها در کانون خانواده‌ی شیعیان ارج نهاده شود ، بی‌شک دیگر شاهد زندگی‌های از هم پاشیده و نابسامان نخواهیم بود.


4 ـ الهی بودن مراسم ازدواج
در تمام مراحل و موارد ، مراسم ازدواج حضرت زهرا(س)، الهی بود. ولیمه‌ی ازدواج، مبارک بود چرا که با آن فقیران مدینه را اطعام نمودند. فاطمه (س) با فریاد تکبیر به خانه‌ی امیرمؤمنان(ع) مشرف شد و در میانه‌ی راه پیراهن عروسی خویش را مسکین بخشید. (مظاهری، 1372: صص 67-66)
5 - همسر را بهترین همسر دانستن
یکی از اصلی‌ترین محورها در تحکیم خانواده این است که زن و شوهر دیدگاه مثبتی درباره‌ی یکدیگر داشته باشند. هرچه این دیدگاه مثبت‌تر و متعالی‌تر باشد ، به همان میزان هر دو از خوشبختی بیشتری در زندگی زناشویی برخوردار خواهند بود. اصلی‌ترین عاملی که رایحه‌ی رضایتمندی و خرسندی را در فضای زندگی مشترک می‌پراکند ، سبزی و خرمی است که شاخسار بینش همسران نسبت به هم را بارور می‌کند و زمانی مودّت میان زوجین تهدید می‌شود که پنداشت و نظرگاه آن‌ها نسبت به همسری با یکدیگر مخدوش شود و نخستین صاعقه‌ای که دیواره‌ی اعتماد و محبت بین همسران را می‌شکافد ، این است که یکی از زوجین بپندارد که همسرش وی را لایق همسری خود نمی‌بیند و یکی از دو همسر یا هر دو، در این اندیشه باشند که بهترین همسر را برای خود برنگزیده‌اند. این پنداشت در ذهن هر یک از زوجین باشد ،موجب تلخ‌کامی و ناخرسندی در طرفین و البته تلخ‌تر و سنگین‌تر برای زوجی خواهد بود که مورد خسران قرار گرفته و می‌داند که همسرش او را لایق نمی‌شمارد.
با الگوبرداری از زندگی مشترک و شکوهمند فاطمه (س)، می‌توان این معیار وزین را در تحکیم خانواده عرضه نمود که «همسر را بهترین همسر دانستن»، از اولین و اساسی‌ترین گام‌های مسیر خوشبختی خانواده است.

شاهد این مدعی این است که پیامبر(ص) در طلیعه‌ی زندگی علی(ع) و فاطمه (س)، نخست، دیدگاه آنان را نسبت به همسری با یکدیگر جویا می‌شود ، آن‌گاه که از علی(ع) می‌پرسد: «همسرت را چگونه یافتی؟» جواب می‌شنود: «چه‌قدر او یاور خوبی در راه اطاعت خدا است» و زمانی که از فاطمه (س) سؤال می‌کند که « تو همسرت را چگونه یافتی؟» آن بانو در پاسخ می‌گوید: «علی(ع) بهترین شوهر است.»
وجود چنین دیدگاهی میان همسران نه تنها مایه‌ی خوشبختی، جبران فقدان‌ها و ملایمت مشکلات است، بلکه موجب پوشاندن نقایص هر یک از زوجین در نظر دیگری است و اگر این نگاه متعالی و زیبا متقابل باشد ، لطف این زندگی به سرحد اعلای کمال و بالندگی خواهد رسید.
 

باران 686

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دوستان لطفا کامنتای 3 متری نزارین که آدم حوصله خوندنشو نداشته باشه.با تشکر
به نظر من الان اولین مشکل: دروغگویی و تظاهر کردن به غیر واقعیات هستش.
دومین: اعتیاد جوان ها(متاسفانه اکثرا به قلیون و سیگار و مواد مخدر سنتی و صنعتی و الکل و مشروب معتاد هستن)
اگر این دو تا مشکل از اساس حل بشه اونوقت می بینین که من به عنوان یه دختر دیگه هیچ ترسی از ازدواج ندارم و مهریه بالا و خونه و...را بهانه ای برای رد کردن خواستگار قرار نمیدهم.
 

Bahman_mech

عضو جدید
کاربر ممتاز
دوستان لطفا کامنتای 3 متری نزارین که آدم حوصله خوندنشو نداشته باشه.با تشکر
به نظر من الان اولین مشکل: دروغگویی و تظاهر کردن به غیر واقعیات هستش.
دومین: اعتیاد جوان ها(متاسفانه اکثرا به قلیون و سیگار و مواد مخدر سنتی و صنعتی و الکل و مشروب معتاد هستن)
اگر این دو تا مشکل از اساس حل بشه اونوقت می بینین که من به عنوان یه دختر دیگه هیچ ترسی از ازدواج ندارم و مهریه بالا و خونه و...را بهانه ای برای رد کردن خواستگار قرار نمیدهم.

الان مدیر محترم میاد میگه اسپم نکنید.دومین موردی که نوشتی منو کشته:biggrin:.شما روی عادل آذر رییس مرکز آمار رو با این آماری که میدید سفید کردید.حالا 4 تا جوون اطراف شما واجد این شرایط هستن یعنی اکثریت اهل قلیون و سیگار و آبکی هستن.حکم صادر نکنید.در استفاده از کلمات دقت کنید.;)
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
دوستان لطفا کامنتای 3 متری نزارین که آدم حوصله خوندنشو نداشته باشه.با تشکر
به نظر من الان اولین مشکل: دروغگویی و تظاهر کردن به غیر واقعیات هستش.
دومین: اعتیاد جوان ها(متاسفانه اکثرا به قلیون و سیگار و مواد مخدر سنتی و صنعتی و الکل و مشروب معتاد هستن)
اگر این دو تا مشکل از اساس حل بشه اونوقت می بینین که من به عنوان یه دختر دیگه هیچ ترسی از ازدواج ندارم و مهریه بالا و خونه و...را بهانه ای برای رد کردن خواستگار قرار نمیدهم.
ضمن تشکر از دوستان با شما در مورد پست های طولانی موافقم!

اگه مشکلات از نظر شما ایناست که این خیلی خوبه! البته نه اینکه وجود این مشکل ها خوبه ها، اینکه دغدغتون با سایر خانوما فرق داره!
برا حل مشکل اول خب میشه روی اخلاقیات طرف بیشتر دقت کرد. البته مسلما کسی که به پختگی لازم برا ازدواج رسیده میدونه که ساختن زندگی با دروغ و تظاهر ینی ساختن خونه روی آب! ... معمولا کسایی که سن پایین تری دارند و درگیر هیجانات احساسی و ... هستند با این مشکل درگیر هستند و البته شاید کسانی که سن بالاتری هم دارند اما به بلوغ فکری لازم نرسیدن!

مشکل دومی هم که عنوان کردید خب قلیان متاسفانه خیلی شایع شده و نه فقط بین آقایون که بین خانوم ها (حتی گاهی اوقات شدیدتر!) و برا خیلی از خونواده ها یه امر عادیه متاسفانه که من حرفی در موردش ندارم. اما اعتیاد به مواد مخدر صنعتی و سنتی فکر نکنم اونقدر شایع باشه که بشه به عنوان معضل سر راه ازدواج مطرح کرد...
 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
دوستان لطفا کامنتای 3 متری نزارین که آدم حوصله خوندنشو نداشته باشه.با تشکر
به نظر من الان اولین مشکل: دروغگویی و تظاهر کردن به غیر واقعیات هستش.
دومین: اعتیاد جوان ها(متاسفانه اکثرا به قلیون و سیگار و مواد مخدر سنتی و صنعتی و الکل و مشروب معتاد هستن)
اگر این دو تا مشکل از اساس حل بشه اونوقت می بینین که من به عنوان یه دختر دیگه هیچ ترسی از ازدواج ندارم و مهریه بالا و خونه و...را بهانه ای برای رد کردن خواستگار قرار نمیدهم.

مورد دوم به نكته خوبي اشاره كردين
اصلا منش رفتار انسان كه عوض ميشه به كنار اينده زندگي و بچه كه قرار به دنيا بياد اين وسط چي ميشه
واقعا من يك موقع مي مونم انقدر تفريح سالم كم داريم!
حالا يكي هم پيدا بشه كلا حساسيت داشته باشه اون بايد چه طوري يك عمر زندگي كنه
 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
در مورد پست هاي طولاني به نظر من بهتر نكات مهم پر رنگ يا به رنگ ديگه بذاريد تا كساني كه حوصله يا وقت كافي ندارد بتوانند حداكثر استفاده از مطالب ببرند
 

آوای علم

مدیر تالار مشاوره
مدیر تالار
ضمن تشکر از دوستان با شما در مورد پست های طولانی موافقم!

اگه مشکلات از نظر شما ایناست که این خیلی خوبه! البته نه اینکه وجود این مشکل ها خوبه ها، اینکه دغدغتون با سایر خانوما فرق داره!
برا حل مشکل اول خب میشه روی اخلاقیات طرف بیشتر دقت کرد. البته مسلما کسی که به پختگی لازم برا ازدواج رسیده میدونه که ساختن زندگی با دروغ و تظاهر ینی ساختن خونه روی آب! ... معمولا کسایی که سن پایین تری دارند و درگیر هیجانات احساسی و ... هستند با این مشکل درگیر هستند و البته شاید کسانی که سن بالاتری هم دارند اما به بلوغ فکری لازم نرسیدن!

مشکل دومی هم که عنوان کردید خب قلیان متاسفانه خیلی شایع شده و نه فقط بین آقایون که بین خانوم ها (حتی گاهی اوقات شدیدتر!) و برا خیلی از خونواده ها یه امر عادیه متاسفانه که من حرفی در موردش ندارم. اما اعتیاد به مواد مخدر صنعتی و سنتی فکر نکنم اونقدر شایع باشه که بشه به عنوان معضل سر راه ازدواج مطرح کرد...

اينو كه ميگم باور كنيد خوش گذراني اعتياد ......واقعا براي يك سري دخترها معضل
خيلي ها حاضرند زندگيشون از صفر شروع كنن اما طرفشون داراي يك روحيه اخلاق رفتار سالم باشه واقعا عاشق زندگي باشه..............منظور از عشق اينجا فرق داره كسي كه به فكر خانوادش باشه دنبال اين رفتارها نميره..........در واقع سعي ميكنه محيط ارامي درست كنه
 

هانی25

عضو جدید
کاربر ممتاز
کی گفته مشکل اصلی ترسه؟؟؟؟
مشکلات اصلی ازدواج نکردن نبود کاره
کااااااااررررررررررر
در واقع نبود درآمد کافی
قیمت بالای مسکن
قیمت بالای وسایل ی زندگی

چرا انقدر شعار میدیم؟؟؟؟! زندگی را ساده بگیریم
زندگی هیچم ساده نیست

آدما در طول زمان خواسته ها و نیازاشون تغییر میکنه کی گفته باید مثل سی سال پیش باشیم با خواسته های کم!!!
تازه فک نمیکنم خواسته ی داشتن یه خونه، یه کار مناسب که درآمد کافی واسه گذران زندگی داشته باش .. خواسته ی زیادی باشه!!!
آره شایدم جوانایی مثل من میترسن از ازدواج ... می ترسن وسط ماه ته جیبشون خالی باشه!! میترسن سر نبود پول ،دعوا کنن باهم!
تا وقتی جوون هستی دوس داری خوب بپوشی .. خوب بگردی.. خوب بخوری... وقتی پیر شدی اینا به کار آدم نمیاد!
 

mehdi.chem

مدیر تالار شیمی
مدیر تالار
کاربر ممتاز
اينو كه ميگم باور كنيد خوش گذراني اعتياد ......واقعا براي يك سري دخترها معضل
خيلي ها حاضرند زندگيشون از صفر شروع كنن اما طرفشون داراي يك روحيه اخلاق رفتار سالم باشه واقعا عاشق زندگي باشه..............منظور از عشق اينجا فرق داره كسي كه به فكر خانوادش باشه دنبال اين رفتارها نميره..........در واقع سعي ميكنه محيط ارامي درست كنه
اعنیاد صد در صد به هرشکلیش بد و نفی شدست! و در صورت وجود، واقعا مشکل و معضل بزرگیه، اما منظور من این بود که در برابر مشکلات و معضلات موجود سر راه ازدواج جوونا مشکل اعتیاد در شروع زندگی درصد شیوع کمتری داره نه اینکه مهم نیست.
راه حل اینکه به این مشکل دچار نشیم اینه که انتخاب درست کنیم و از لحاظ اخلاقی طرف رو از یک سری فیلتر بگذرونیم. وقتی پیامبر (ص) میگه به شراب خوار دختر ندید، این باید برا ما حجت باشه دیگه، میشه این دستور پیامبرمون رو به کسایی که (عمدا) دارن به خودشون ضرر میزنن مثلا با شراب خواری یا مواد مخدر تعمیم داد.

 

Similar threads

بالا