منم میخامممممممممم

چیکارتون کردن؟ب فلک بستنتون؟؟
مدیر مسجده رییس مسجده نمیدونم اسمش چیه حالا بزرگ مسجد این آقا بزرگ مسجد هیچ وقت خدا نیستشااااااا اد اون روز که ما رفتیم بالا اومده بود سرکشی

ما رفتیم اون بالا دوستم نشونش داد گقت بزرگ مسجد اومدهههههههههههههههههههه چی کار کنیمممممممممم

ما هم صداشو درنیاوردیم آروم و. بی صدا همون بالا نشستیم که سرمونو نبینن بفهمن.بعد دیدیم از پایین پله ها که میشد اون اتاق کوچیکه مسوول مسجد که یه خانومس داره صدا میکنه کی اون بالاااااااااااااااااااس بیاد پایین


بعد فهمیدیم اومده بوده دنبال دمپاییش دیده نیست این ور اون ورو نگاه کرده دیده در گلدسته بازه فهمیده یکی اون بالاس که پوشیدن دمپایی کار دوست خنگوووووووووول من بوده


هیچی دیگه اومدیم پایین قیافه خانومه و ما دیدنی بوداا

اون خانومه هم تو اتاق قایممون کرد تا آقابزرگ مسجد بره بیرون نفهمه ما تو اتاق مسجدیم

ولی خانوم مهربونی بود چیزی بهمون نگف فقط کلی بهمون خندید
