نتایح جستجو

سلام وقت همگی بخیر قرار بود یه ملاقاتی نیمه دوم بهمن داشته باشیم پس چی شد؟؟؟

ربطی به استاد نداره که/اون بیچاره از کجا بدونه از اونجایی هم که نه گفتن تو کار استادا نیست خیلی مودبانه پیچوندتت

من متولد تیرم دقیقا شغلم تدریسه

متانت اگر زیبایی نعمت خداست پس شکرانه آن عفت و پاک دامنی است

اتفاقا خانومها شیفته آقایون میشن

پیام بازرگانی نیود/ یه لحظه کانال ها اشتباه شد

عکسش جدید نیست ولی خودش که جدیده

خوب منم همین رو میگم دیگه/اونا که از نرده شفا نمیخوان که!/به هر حال یه عقیده ای دارن که اون قفل ها رو بستن/

این موضوع رو دوستم واسم ایمیل کرده بود/مگرنه بنده جسارت نکردم

من این دخیل بستنی که ایرانی ها انجام میدن رو هم قبول ندارم ولی به عقیدشون احترام میزارم/ببین پنجره فولاد امام رضا(ع) رو چه قفل بارون کردن/میگن هر وقت مریضمون شفا گرفت اون قفل باز میشه/ این قفل زدن خارجی ها هم یک فلسفه ای داره/اگه دخیل بستن نیست خوشحال میشم فلسفش رو بدونم چیه،هر چی باشه یه چیزی...

نه/ولی حرف دلم بود

یه روز یه ترک و یه رشتی و یه اصفهانی ...!! یه روز یه ترک بود ... اسمش ستار خان بود، شاید هم باقر خان. شجاع بود و نترس. در دوران استبداد که نفس کشیدن هم جرم بود ، با کمک دیگر مبارزان ترک ، در برابر دیکتاتوری ایستاد او برای مردم ایران ، آزادی می‌خواست و در این راه ، زیست و مبارزه کرد و به...

ای بابا/یکی بگه اینجا چرا اینجوری شده؟؟؟چرا همه دارن خداحافظی میکنن؟؟؟

با این تفکرت کاری نمیتونم بکنم/خوش باش

زیاد حرص نخور برات خوب نیست/زود پیر میشیا

مطلب رو نمیگیری اصلا فکر کن سر کاریه نمیدونم مشکلت با امامه یا خدا یا منبع یا من؟؟؟

جایی که این عکسها رو سرچ کردم به همین موضوع بود به نظر تو اگه دخیل نباشه چی میتونه باشه؟؟؟

روزی رسول خدا (ص) نشسته بودند و عزراییل به زیارت آن حضرت آمد. پیامبر گرامي از او پرسید: "ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان‌ها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟" عزرائیل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت: روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن...

به هر چی که اعتقاد دارن / من از کجا بدونم به چی اعتقاد دارن؟