آیا عزرائیل هنگام گرفتن جان انسانها دلش می سوزد؟؟؟

د ا ن ش گ ا ه

عضو جدید
کاربر ممتاز
روزی رسول خدا (ص) نشسته بودند و عزراییل به زیارت آن حضرت آمد.

پیامبر گرامي از او پرسید:
"ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان‌ها هستی، آیا در هنگام جان کندن آنها دلت
برای کسی سوخته است؟"

عزرائیل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:
روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن یک کشتی را در هم شکست. همه سر نشینان
کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت .او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم
دریا او را به ساحل آورد و در جزیره‌ای افکند و در همین هنگام فارغ شد و پسری از وی متولد شد،
من مأمور شدم که جان آن زن را بگیرم، دلم به حال آن پسر سوخت.

هنگامی که شداد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بی‌نظیر خود پرداخت و همه توان و امکانات
و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد و خروارها طلا و جواهرات برای ستونها و سایر زرق و برق
آن خرج نمود تا تکمیل نمود. وقتی خواست به دیدن باغ برود همین که خواست از اسب پیاده شود
و پای راست از رکاب به زمین نهد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان
او را بگیرم، آن تیره‌بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت
بدین جهت که او عمری را به امید دیدار باغی که ساخته بود سپری کرد اما هنوز چشمش به باغ
نیفتاده بود اسیر مرگ شد.

در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر (ص) رسید و گفت: "ای محمد! خدایت سلام مي‌رساند و مي‌فرماید:
به عظمت و جلالم سوگند شداد بن عاد همان کودکی بود که او را از دریای بیکران به لطف خود گرفتیم و از آن
جزیره دور افتاده نجاتش دادیم و او را بی‌مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم، در عین حال کفران نعمت کرد
و خود بینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما بر افراشت، سر انجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت،
تا جهانیان بدانند که ما به آدمیان مهلت مي‌دهیم ولی آنها را رها نمی‌کنیم
 

R@mtin.eng

عضو جدید
کاربر ممتاز

روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن یک کشتی را در هم شکست. همه سر نشینان
کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت .او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم
دریا او را به ساحل آورد و در جزیره‌ای افکند و در همین هنگام فارغ شد و پسری از وی متولد شد،
من مأمور شدم که جان آن زن را بگیرم، دلم به حال آن پسر سوخت.

احیانا این پسره جیکوب نیود تو سریال لاست؟ مثل اینکه جناب عزراییل شبا میشینه لاست میبینه:دی
 

iceman10

عضو جدید
کاربر ممتاز
عجب دنیایی شده ها من موندم وقتی پیامبر داشته با عزرائیل حرف میزده کی گوش وایساده که این داستان تا این نسل اووومده :دی
 

#MaHDi#

عضو جدید
کاربر ممتاز
عجب دنیایی شده ها من موندم وقتی پیامبر داشته با عزرائیل حرف میزده کی گوش وایساده که این داستان تا این نسل اووومده :دی
بابا اینا عزرئیل بنده خدا رو هم سر کار گذاشتن
اولش بهش جربان رو نگفتن خواستن مچ گیری کنن!!!
 

iceman10

عضو جدید
کاربر ممتاز
بابا اینا عزرئیل بنده خدا رو هم سر کار گذاشتن
اولش بهش جربان رو نگفتن خواستن مچ گیری کنن!!!
نه بابا باهاش شوخی کردن ...من اووون پسررو میشناسم که به دنیا اومد بازیکن یکی از تیمهای باشگاهی ازبکستانه الان زنم گرفته
 

iceman10

عضو جدید
کاربر ممتاز
آره خب....پریزون برک رو هم از روی آیت الکرسی ساختنD:
وقتی خدا سوسکت کرد امشب میفهمی
 

saeedhashemee

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حالا خداوند برای قبض روح چه احتیاجی به عزراییل داره؟ از اسمان با یک اشاره قبض روح کنه/ ادمی که نیست که احتیاج به مجری داشته باشه
 

Similar threads

بالا