نتایح جستجو

  1. M

    هلاک این جواب ندادن پروِژم اونم وقتی 99 درصد کار انجام شده مثل ‍ پروِژه خودم سه هفته درگیرش بودم...

    هلاک این جواب ندادن پروِژم اونم وقتی 99 درصد کار انجام شده مثل ‍ پروِژه خودم سه هفته درگیرش بودم فقط یه منفی مثبت جابجا شده بود اما اخرش جواب داد ولی یه موادی داشتیم برای مسابقات عملیات حرارتی سه ماه کار کرد اخرشم جواب نگرفت:D
  2. M

    بادمجون بم که افت نداره:D حالا دور از جون ما میگفتی یه چیزی:smile: پروپوزال که زود ه ولی بقیه...

    بادمجون بم که افت نداره:D حالا دور از جون ما میگفتی یه چیزی:smile: پروپوزال که زود ه ولی بقیه کارها همه با هم داره انجام میشه:cool: تمومی یا نه هنوز؟
  3. M

    اعتقاداتتان راچند می فروشید؟

    این تاپیک برای شونصد هزارمین بار زده شده و دوباره برای شونصد هزاریمن بار یه بحث تکراری http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/321230-اعتقاداتتان-راچند-می-فروشید؟ تازه اینم زمان خودش تکراری بود اما حالا اگه وقت زیاد دارید همینو ادامش بدید:D...
  4. M

    حاجی ناراحتی بریم بمیریم...:D ارشد که..اونم مکانیک...اونم ترم اول که همش ریاضیه...

    حاجی ناراحتی بریم بمیریم...:D ارشد که..اونم مکانیک...اونم ترم اول که همش ریاضیه...
  5. M

    نچ نچ :surprised:میدونی تو تمام مداحی ها (فارسی و ترکی و....) از همه به بیشتر به این علاقه...

    نچ نچ :surprised:میدونی تو تمام مداحی ها (فارسی و ترکی و....) از همه به بیشتر به این علاقه دارم:ای قلم سوزلرینده..... سرماخوردیم دیگه!!
  6. M

    http://snd.tebyan.net/1390/09/26-EbrahimRahbar_L.mp3_99324.mp3...

    http://snd.tebyan.net/1390/09/26-EbrahimRahbar_L.mp3_99324.mp3 http://snd.tebyan.net/1390/09/28-EbrahimRahbar_L.mp3_99323.mp3
  7. M

    شما هم... میگه گاهی نمیشود که نمیشود مریض اینجا افتادیم(اخه عادت نداریم اینجام شب و روز...

    شما هم... میگه گاهی نمیشود که نمیشود مریض اینجا افتادیم(اخه عادت نداریم اینجام شب و روز میباره:D) تلویزیون نگاه میکردم این مراسم ترکهام خیلی با حاله ها!!!
  8. M

    اگه فیلم یا رمان دارید من پایه ام بعد حاج آقا یه سوال الان حکم مغز استخوان چیه؟حرامه حلاله؟!!! :D

    اگه فیلم یا رمان دارید من پایه ام بعد حاج آقا یه سوال الان حکم مغز استخوان چیه؟حرامه حلاله؟!!! :D
  9. M

    فلسفه ی لباس فارغ التحصیلی

    اخه این مطلب شونصد سال پیش تو بورس بود:D
  10. M

    بالاخره نفهمیدیم ناسا متعلق به آمریکا یا دولت ایران؟

    :biggrin::biggrin::biggrin::biggrin: شاهنشاهی!!!!!!!!!!!
  11. M

    همراه با کاروان عاشقان

    خواهران ، برادران! اكنون شهيدان مرده‌اند، و ما مرده‌ها زنده هستيم. شهيدان سخنشان را گفتند، و ما كرها مخاطبشان هستيم، آنها كه گستاخي آن‌ را داشتند كه ـ وقتي نمي‌توانستند زنده بمانند ـ مرگ را انتخاب كنند، رفتند، و ما بي‌شرمان مانديم، صدها سال است كه مانده‌ايم. و جا دارد كه دنيا بر ما بخندد كه ما...
  12. M

    همراه با کاروان عاشقان

    ما دو نوع شهید داریم : سمبل یکی حمزه سید الشهدا و سمبل دیگری امام حسین علیه السلام. شهادت حمزه ای حمزه یک قهرمان مجاهد است که برای پیروزی و شکستن دشمن رفته, شکست خورده و کشته و شهید شده است . . . حمزه و سایر مجاهدان برای پیروزی آمده بودند – البته با احتمال این که اگر هم مرگ شده, شد- و هدفشان...
  13. M

    اگه شما شهيد شده بودين چه وصیتی با مردم داشتين.!!!

    شهید گریه ندارد به حال خودتان گریه کنید.ما برای اسلام و قرآن رفته ایم و هیچ انتظاری از کسی نداریم. (شهید اسماعیل نظر کاظمی)
  14. M

    همراه با کاروان عاشقان

    جنادة بن الحارث الانصارى ، از طایفه ی خزرج بود و از فرزندان انصار مدینه و همسرش، بحريه بنت مسعود خزرجى و پسرش نوجوانش، عمرو بن جناده انصارى ابتدا پدر به میدان رفت: انا جنادة و انا بن الحارث من هستم: جناده پسر حارث! لست بخوار ولا بناكث هرگز نه ترسو هستم و پیمان شکن عن بيعتى حتى يرثنى وارث از...
  15. M

    :gol: :gol::gol:

    :gol: :gol::gol:
  16. M

    :eek:

    :eek:
  17. M

    افتضاح با این درسا فعلا دارم شیعه علوی و صفوی دکتر میخونم(البته باید با بصیرت خوند:D)

    افتضاح با این درسا فعلا دارم شیعه علوی و صفوی دکتر میخونم(البته باید با بصیرت خوند:D)
  18. M

    ريشه هاي قيام عاشورا

    امام حال و روزگار او را پرسید. او گفت: روزگار می‏گذرد. ولی ما در مضیقه آب هستیم. اگر آب می‏داشتیم بسیار خوب بود. امام با او به کناری رفتند، تا به سنگی رسیدند، امام با نیزه خود آن سنگ را از جا کند. آب خوش‏گواری از زیر سنگ بیرون آمد. پیرزن بسیار شادمان شد و از امام‏علیه السلام تشکر کرد. هنگام...
  19. M

    همراه با کاروان عاشقان

    گریه کن امام حسین(ع) بود... جوون بود... لوازم گناهی براش پیش اومده بود... چیزی نمونده بود اما.... اما چهره خودش تو هیئت اومد تو ذهنش.اون موقع که محکم به سینش می زد و اشک می ریخت و میگفت: غریب حسین...غریب حسین... دلش گرفت..نه دلش شکست.از خودش...رو به خود ش کرد وگفت: دمت گرم بابا!ایول داری...
بالا