یکی ز خیل شهیدان گوشۀ چمنش
سلام ما برساند به صبح پیرهنش
کسی که بوی هوالعشق می دهد نفسش
کسی که عطر هوالله می دهد دهنش
کسی که بین من و عشق هیچ حایل نیست
کسی که نسبت خونی ست بین عشق و منش
به غیر زخم کسی در رکاب او ندوید
و گریه های خدا مانده بود و عطر تنش
تمام دشت پر از زخم های عطشان بود...