نتایح جستجو
-
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
واکسی پيرمرد هر بار كه مي خواست اجرت پسرك واكسي كر و لال را بدهد، جمله اي را براي خنداندن او بر روي اسكناس مي نوشت. اين بار هم همين كار را كرد. پسرك با اشتياق پول را گرفت و جمله اي را كه پيرمرد نوشته بود، خواند. روي اسكناس نوشته شده بود... -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
چه جالب تاریخ عضویتمون یکیه! ولی شما کاربر فعالی -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
نچ چرا ممنوع باشه قصه بگم یا شما میگی؟ من شدم شهرزاد قصه گو اینجا :دی -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
اینم حرفی بود! سلام -
-
سلام ببخشید یه سوال شما بیمارستان با کی گذروندین؟ حرفاتون خیلی شبیه به حرفایی که به ما می گفتن...
سلام ببخشید یه سوال شما بیمارستان با کی گذروندین؟ حرفاتون خیلی شبیه به حرفایی که به ما می گفتن من با دکتر حاج رضاپور داشتم- hd_memar
- ارسال پروفایل
-
المان های نوروزی شهر مشهد
:biggrin::surprised: واسه این المانا کی فراخوان داده بود؟ من واسه طراحی سر در و پروژه بهساز رو فهمیدم ولی اینو نه :-( سوتی میگیری مهندس؟ مدرکم نمی آوردی قبول بود :دی من اینو دوس دارم ولی ماهیه رو بیشتر از این خوشم میاد و اون عروسک میدون هنرستان و سر در پارک ملت شیپوره هم خیلی قشنگه -
انتقاداتـــ و پیشنهاداتـــ شما
سلام میشه اسم این تاپیک به المان های نوروزی شهر مشهد تغییر کنه؟ http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/357915-%D9%85%D8%AC%D8%B3%D9%85%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D9%88%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D8%B4%D9%87%D8%B1-%D9%85%D8%B4%D9%87%D8%AF مرسی:gol: -
مرسی درست میگی من اسمشو از تو فیسبوک کپی کردم :دی دقت نکردم به این موضوع!
مرسی درست میگی من اسمشو از تو فیسبوک کپی کردم :دی دقت نکردم به این موضوع!- hd_memar
- ارسال پروفایل
-
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
قصه ی محبوب شماست؟ -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
قصه محبوب شماست؟ -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
بار اول بود می خوندمش امشب دوسش داشتم -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
شما بخونش من که رفتم! شب خوش -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
وقتی خیلی کوچک بودم اولین خانواده ای که در محلمان تلفن خرید ما بودیم هنوز جعبه قدیمی و گوشی سیاه و براق تلفن که به دیوار وصل شده بود به خوبی در خاطرم مانده. قد من کوتاه بود و دستم به تلفن نمیرسید ولی هر وقت که مادرم با تلفن حرف میزد می ایستادم و گوش میکردم و لذت میبردم . بعد از مدتی کشف کردم... -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
درستشم همینه :دی حوصله قصه نیمه طولانی داری؟ -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
عدادى پيرزن با اتوبوس عازم تورى تفريحى بودند. پس از مدتى يکى از پيرزنان به پشت راننده زد و يک مشت بادام به او تعارف کرد. راننده تشکر کرد و بادامها را گرفت و خورد. در حدود ٤٥ دقيقه بعد دوباره پيرزن با يک مشت بادام نزد راننده آمد و بادامها را به او تعارف کرد. راننده باز هم تشکر کرد و... -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
خانم باربارا والترز كه از مجریان بسیار سرشناس تلویزیون های معتبر آمریكاست سالها پیش از شروع مبارزات آزادی طلبانه افغانستان داستانی مربوط به نقشهای جنسیتی در كابل تهیه كرد. در سفری كه به افغانستان داشت متوجه شده بود كه زنان همواره و بطور سنتی 5 قدم عقب تر از همسرانشان راه میروند. خانم... -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
ولی قشنگ بود دلم برای دوستام تنگ شد -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
خوبه! پس برو بخواب -
بیا زیر کرسی تا قصه های قدیمی رو واست تعریف کنم
گربه سیاه رو همه مشهد داره