شبي از پشت يك تنهايي نمناك و باراني تو را با لهجه ي گلهاي نيلوفر صدا كردم تمام شب براي با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهايت دعا كردم پس از يك جستجوي نقره اي در كوچه هاي آبي احساس تو را از بين گلهايي كه در تنهاييم روئيد با حسرت جدا كردم
و تو در پاسخ آبيترين موج تمناي دلم گفتي: "دلم حيران و...