نتایح جستجو

خلاصه ای از کتاب رو ک خوندم راغب شدم کتاب رو دانلود کنم .اما وقتی کتاب رو دانلود کردم همون صفحات اول کتاب منو مجبور میکرد تا ادامه داستان رو از دست ندم . می تونم بگم ی داستان متفاوت بین بقیه داستانهایی بود ک تا حالا خونده بودم .خیلی چیزها توی این کتاب یاد گرفتم .توی برخی مسایل دیدم عوض شد ...

مبارک تولدت...

ممنون ک زحمتش رو کشیدی.من اولین سال و اخرین سالی رو ک قرار دادی رو دیدم .بیشترین امار مال سنینی بوده ک در حال حاضر در جامعه در حال شکل گیریه .اما ی نکته ای جالب بود برام و همین رو میخاستم از این امار بدونم اینکه کسانی ک در سنین بالای 30 ازدواج میکنن چ دختر و چ پسر کمتر دچار طلاق میشند .و نتیجه...

من چند وقتیه دنبال اینم ک ایا طلاق در اشخاصی ک در سنین بالاتر مثلا 32 ب بالا صورت میگیره نسبت به اونهایی ک در سنین پایین تر هست چقدره ؟ در کل منظورم اینه ایا کسانی ک در سنین بالاتر ازدواج میکنند کمتر سمت طلاق میرند یا بیشتر ؟ ینی اگه بتونی ی مقایسه اماری طلاق از اونهایی ک در سنین بالا و پایین...

انصافن من ک خیلی موارد از مطالبت ک عین حقیقتم بود دستگیرم شد.مخصوصن اونجایی رو ک گفتی دور میزنن رو واقعن حال کردم

خره ( اصطلاح اصفهانی ) نمیشه تو جم توضیح داد .خوبیت نداره . . . .الکی مثلا موضوع حساسیه :D

ولی اینو ی روز یادت میاد ، شتر سواری دلا دلا نداره ! گرفتی مطلبو ؟

بلاخره بهشت زیر پای مادران است دیگه .ولی یادتون نره کلیدش دست پدران است !!!:tooth::whistle:

خدا از دهنت بشنوه :cool:

خیلی آقایی اتی خانوم!!! جون داداش اصن وقتی میخونی داستان رو ، هی دوست داری باردار شی .ب جون خودم راس میگم :Dمن تلاش کردم اما نشدم .:cool:

من نت رو بی خیال شدم .ی کتاب پی دی اف ک از همین باشگاه دان کردم .دارم اون رو میخونم .کتاب قشنگیه .قشنگیشم ب خاطر متفاوت بودنشه. اینم دارسش...

من فک میکردم فقط مال من اینطوری شد .ی بارم قط شد ک کلن برام قطی بی ثابقه بود تا الان. داغون ی چی اون ور تر .له له

اما من روی همین لینک کلیک میکنم برام باز میکنه تو گوگل بزن : سایت اپارات گاز گرفتن گردن مردقصاب توسط شتر

اتی بلا یا خودت مثه بچه ادم میای میری خدمت یا ب شتره میگم .... http://www.aparat.com/v/sFno4/%DA%AF%D8%A7%D8%B2_%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86_%D8%B3%D8%B1_%D9%82%D8%B5%D8%A7%D8%A8_%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7_%D8%B4%D8%AA%D8%B1

همین که نعش درختی به باغ می افتد بهانه باز به دست اجاق می اقتد حکایت من و دنیا یتان حکایت آن پرنده ایست که به باتلاق می افتد عجب عدالت تلخی که شادمانی هافقط برای شما اتفاق می افتد تمام سهم من از روشنی همان نوریستکه از چراغ شما در اتاق می افتد به زور جاذبه سیب از درخت چیده زمین چه میوه ای ز سر...

من را نگاه می کنی امــــا چــه سرسری جوری که ممکن است به زنهای دیگری… باتوم به دست! اینکه کتک می زنی منم ! همبازی خجـــــالتی و کوچکت ، پری! دمپایی ام همیشه مگر تـا بـه تــا نبود ؟ حالا مرا دوباره به خاطر می آوری ؟ ما سالهاست بی خبر از هـم گذشته ایم هریک بزرگ تر شده در چشم دیگری...

واقعن استفاده کردم .مخصوصن مطالبی ک در رابطه با نمایش ایران بیان شده بود.کوتاه و مختصر نکات لازم بیان شده بود. این پست شما من رو بایکی از نویسندگان آشنا کرد ک تصمیم گرفتم نقد آثار اون رو حتمن مطالعه کنم.

اره .مگه چشه هیم؟:mad:

77 77 پلــنگ سنگـــی دروازه‌ های بسته شهرم مگو آزاد خواهی شد که من زندانی دهرم تفاوت‌ های ما بیش از شباهت هاست باور کن تو تلخــی شراب کهنـــه ای من تلخــــی زهرم مرا ای ماهی عاشق رها کن فکر کن من هم یکـی از سنگ های کوچک افتاده در نهــرم کسی را که برنجاند تو را، هرگز نمی بخشم تو...

بچگی من....