نتایح جستجو

  1. سمانه آسمونی

    شعر نو

    ماندن یا نماندن سوال این نیست آی که چشم های تو می گویند : بمان می مانم حتی اگر جهان را بر شانه های خسته ی من آوار کرده باشی. حسین منزوی
  2. سمانه آسمونی

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    برایم سیگاری بگیران من از ماه درشتِ گلگون می‌ترسم، من این ساعت ِ خسته را برای هجرت شبانه کوک نخواهم کرد. (سید علی صالحی)
  3. سمانه آسمونی

    سلام ... مممنون ... یکم بی اعصابه :D

    سلام ... مممنون ... یکم بی اعصابه :D
  4. سمانه آسمونی

    نوشته های ماندگار

    اه می بینیم که همه احساس میکنند،یک چیزی بت است ولی جرات این که تبر را بردارند و آن را بزنند،ندارند.وبه خاطر همین ضعف مدت ها بت،بت می ماند.علی رغم افکار عمومی و با این که همه فهمیدند که دیگر ارزش اش را از دست داده و نقشی ندارد ولی جرات این را که نفی کنند،ندارند. شریعتی مجموعه آثار 23 / ص 304
  5. سمانه آسمونی

    رد پای احساس ...

    یورش آورده ای با لشکر سنگدلی ات به تمام احساس من. عقب نشینی نمی کنم. می خواهم از تمامیت ارضی قلبم دفاع کنم. دفاعی مقدس!!!
  6. سمانه آسمونی

    [IMG] [IMG] [IMG]

    [IMG] [IMG] [IMG]
  7. سمانه آسمونی

    [IMG][IMG]

    [IMG][IMG]
  8. سمانه آسمونی

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    وقتی تو نیستی شادی کلام نامفهومی است و «دوستت می­دارم» رازی است که در میان حنجره ­ام دق می­کند حسین منزوی
  9. سمانه آسمونی

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    تا بهحال کسی را به اندازه‌یتو دوست داشته‌ای که نخواهیخوابش رابياشوبی باصدای نفس؟ عباس معروفی
  10. سمانه آسمونی

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    بعـــد از رفتنتــــ جـــای خـــالی ات در دلـــم مثــل کفــش سیـــندرلا انــدازه هیــــچ یکـــــ ... از مردمـــ شهـــر نشد حتی بــــه زور!
  11. سمانه آسمونی

    شعر نو

    واكنش سيدعلی صالحی به وضعيت درياچه اروميه: "اگر خواهرِ خزر بمیرد؛ خلیج‌فارس خواهد گریست" وای بر ما اگر خواهر خزر بمیرد ... خلیج فارس آنقدر خواهد گریست که همه دریاهای دنیا بالا بیایند و بالا می‌آیند تا همراه رودها، چشمه‌ها و دو دیده‌ي من از میان ِ مکافاتِ زخم و نمک بگذرند و می‌گذرند...
  12. سمانه آسمونی

    رد پای احساس ...

    یک روز می آیی و در گورستانی دور در استخوانم می دمی تا شعر های نا سروده ام را بشنوی رسول یونان
  13. سمانه آسمونی

    بهترین رمانی که تا بحال خوندید را معرفی کنید ................

    رمانی که جدیدا خودندم و خیلی ازش لذت بردم کتاب "بادبادک باز" واسه "خالد حسینی" نویسنده افغانی بود ...
  14. سمانه آسمونی

    نوشته های ماندگار

    نه هليا , تحمل تنهائي , از گدائي دوست داشتن , آسانتر است . تحمل اندوه , از تکدّي همة شاديها , آسانتر است . سهل است که انسان بميرد, تا آنکه بخواهد به گدائي حيات برخيزد . (" نادر ابراهيمي" در كتاب "بارديگر شهري كه دوست ميداشتم")
  15. سمانه آسمونی

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    بهار من مرا بگذار و بگذر رهایم کن برو دلدارو بگذر من عادت می کنم اینجا به غمها مرا پر کن از این اجبارو بگذر
  16. سمانه آسمونی

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    مے پسـندم پاییـز را که معافـم مے کنـد از پنـهان کردن ِ ... دردے(!) که در صـدایم مے پیچـد ُ اشکے(!) که در نگاهـم مے چرخـد ؛ آخر همه مـے داننـد سـرما (!) خورده ام !! .
  17. سمانه آسمونی

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    این کفش هایِ لعنتی پافشاری می کنند به ماندن و گرنه من کجا و حسرتِ پیاده روهایِ خلوتِ خیس ...
  18. سمانه آسمونی

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    روزی می آید ناگهان روزی می آید که سنگینی رد پاهایم را در درونت حس می کنی رد پاهایی که دور می شوند ... و این سنگینی از هر چیزی طاقت فرساتر خواهد بود ناظم حکمت
  19. سمانه آسمونی

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    نه! نرو! صبر کن... قرارمان این نبود... باید سکه بیندازیم. اگر شیر آمد:تردید نکن که دوستت دارم اگر خط آمد:مطمئن باش دوستدارت هستم صبر کن سکه بیندازیم... اگر دوستت نداشتم..... آن وقت برو...
  20. سمانه آسمونی

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    حالا که آمده‌ای فقط به همین لحظه بیندیش به این همه شادمانی که آمده‌اند و برای دیدنت به هم تَنِه می‌زنند... محمدرضا عبدالملکیان
بالا