اه می بینیم که همه احساس میکنند،یک چیزی بت است ولی جرات این که تبر را بردارند و آن را بزنند،ندارند.وبه خاطر همین ضعف مدت ها بت،بت می ماند.علی رغم افکار عمومی و با این که همه فهمیدند که دیگر ارزش اش را از دست داده و نقشی ندارد ولی جرات این را که نفی کنند،ندارند.
شریعتی
مجموعه آثار 23 / ص 304
واكنش سيدعلی صالحی به وضعيت درياچه اروميه:
"اگر خواهرِ خزر بمیرد؛ خلیجفارس خواهد گریست"
وای بر ما
اگر خواهر خزر بمیرد
... خلیج فارس آنقدر خواهد گریست
که همه دریاهای دنیا بالا بیایند
و بالا میآیند
تا همراه رودها، چشمهها و
دو دیدهي من
از میان ِ مکافاتِ زخم و نمک بگذرند
و میگذرند...
نه هليا ,
تحمل تنهائي , از گدائي دوست داشتن , آسانتر است .
تحمل اندوه , از تکدّي همة شاديها , آسانتر است .
سهل است که انسان بميرد, تا آنکه بخواهد به گدائي حيات برخيزد .
(" نادر ابراهيمي" در كتاب "بارديگر شهري كه دوست ميداشتم")
مے پسـندم پاییـز را
که معافـم مے کنـد
از پنـهان کردن ِ
...
دردے(!) که در صـدایم مے پیچـد ُ
اشکے(!) که در نگاهـم مے چرخـد ؛
آخر همه مـے داننـد
سـرما (!) خورده ام !! .
روزی می آید
ناگهان روزی می آید
که سنگینی رد پاهایم را
در درونت حس می کنی
رد پاهایی که دور می شوند
... و این سنگینی
از هر چیزی طاقت فرساتر خواهد بود
ناظم حکمت
نه! نرو! صبر کن...
قرارمان این نبود...
باید سکه بیندازیم.
اگر شیر آمد:تردید نکن که دوستت دارم
اگر خط آمد:مطمئن باش دوستدارت هستم
صبر کن سکه بیندازیم...
اگر دوستت نداشتم.....
آن وقت برو...