نتایح جستجو

  1. Ekram

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من مست می عشقم هشیار نخواهم شد وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد
  2. Ekram

    غزل و قصیده

    تو همچون دیگران رفتی ، ولی من همچنان ماندم چنان که آمدم تا انتهای داستان ماندم مرا تنها رها کردی شبی و بی خبر رفتی بلاتکلیف من بین زمین و آسمان ماندم تو را گم کرده ام آنگونه که گم کرده ام خود را نشانی نیست از تو آنچنان که بی نشان ماندم تو را صد حنجره آواز تا شیراز با خود برد و من چون بغض...
  3. Ekram

    نفر قبلی رو تو یه بیت توصیف کن

    همیشه در دل همدیگریم و دور از هم چقدر خاطره داریم با مرور از هم
  4. Ekram

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    با درو بر شما............ شعر زیبائی سروده اید و من دران نا زیبائی نمی بینم، شعر سپیدی ست متوسط و شاعرانه...... اما اگر تجربه های اول تان است، پیشنهادم اینست که خود را در سرایش شعر کلاسیک یا همان غزل اول محک بزنید تا قواعد در شما جا بیفتد و بعد راه خودتان را ادامه دهید، هر سبکی که دوست دارید...
  5. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    تنها تویی تنها توئی در خلوت تنهائیم تنها تو می خواهی مرا با این همه رسوائیم
  6. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    در درگه خلق بندگی مارا کشت وز بهر طلب دوندگی مارا کشت فارغ نشدیم یکدم از فکر جهان ای مرگ بیا که زندگی مارا کشت
  7. Ekram

    یه بیت به انتهای شعر اضافه کن

    مرا در سر هوایت آمد و در دل غم عشقت نه در سر ماند اعصابی نه در دل ماند ایمانی
  8. Ekram

    یه بیت به انتهای شعر اضافه کن

    بخوان از چهره ی زردم ، غزل های پریشانی تو که اندوه عاشق را ، بدون واژه می خوانی نگاهت آن طرف تر بود و دستت ضربدر میزد به روی مشق عمرمن ، که ننوشتم به آسانی منم آن چتر غمگینت ، که یادش هم نمی افتی سراغ من نمی آیی ، مگر در روز بارانی به منویّات شخصیّت، رسیدی از طریق من و من آرام خندیدم ، زدم خود...
  9. Ekram

    مشاعره از اون طرف

    دل-بی تو- درون سینه ام می گندد غم از همه سو راه مرا می بندد امسال بهار بی تو یعنی پاییز تقویم به گور پدرش می خندد
  10. Ekram

    مشاعرۀ سنّتی

    ای غنچه ی خوابیده چو نرگس نگران خیز // از خواب گران خیز از خواب گران خواب گران خواب گران خیز // از خواب گران خیز
  11. Ekram

    رباعی و دو بیتی

    من آمده ام که با تو راهی بشوم آنی که تو از دلم بخواهی بشوم دریا بغلم کن! بغلم کن دریا! می خواهم از این به بعد ماهی بشوم
  12. Ekram

    باران

    بر نیمکت شکسته ای در باران در دست تو چتر بسته ای در باران باران باران باران باران باران تنها تنها نشسته ای در باران
  13. Ekram

    مشاعره با شعر سعدی

    امید عافیت آنگه بود موافق عقل که نبض را به طبیعت شناس بنمائی
  14. Ekram

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من مرد تنهای شبم مهر خموشی بر لبم.........................
  15. Ekram

    مشاعره با شعر سعدی

    تو خاموشی بیاموز از بهایم نیاموزد بهایم از تو گفتار
  16. Ekram

    باران

    شبان استارگان یک یک شمارم به راهت تا سحر در انتظارم پس از نیمه شوان که تو نیایی زدیده اشک چون باران ببارم
  17. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    اشک بارانم بی جرم گناه در پشت میله های زندانم به جرم عاشقی در غربت محکوم به اعدامم اشک بارانم من یک رویا در نیمه شب زیر باران در بیابانم به قید قرعه در این گرداب گناه گرفتارم اشک بارانم دوست دارم عاشقانه بمیرم دوست دارم خودم را به تو برسانم اشک بارانم نمی توانم تو را در توصیف خود...
  18. Ekram

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    این بار بگذارید بگویم سپیدِ سپید به معنای واقعی..........
  19. Ekram

    شعر نو

    تو کجايى که نگاهم انقدر به دنبال تو گشت تا از نفس افتاد تو کجايى که دلم شب و روز براى گريستن تورا بهانه ميکند تو کجايى که احساسم را پيداکنى انوقت که نبودى در جست وجوى تو در کوچه پس کوچه هاى تنهايى گم شد تو کجايى که بدانى چقدر به اسمان چشم دوختم تا شايد قاصدک ها خبر امدنت رابرايم بياورند تو...
  20. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    کمی تا قسمتی ابریست چشمان تو انگاری سوارانی که در راهند میگویند می باری تو را چون لحظه های آفتابی دوستت می دارم مبادا شعله هایم را به دست باد بسپاری مبادا بعد از آن دیدارهای خیس و رویایی مرا در حسرت چشمان ناز خویش بگذاری زمستان بود و سرمایی تنم را سخت می لرزاند و من در خواب دیدم در...
بالا