نتایح جستجو

  1. Ghazal_joon

    مشاعرۀ سنّتی

    در بخشش و دادن آمد پدید ببخشید دانا چنان چون سزید
  2. Ghazal_joon

    مشاعرۀ سنّتی

    تا مرا عشق تو تعلیم سخن گفتن کرد خلق را ورد زبان مدحت و تحسین من است
  3. Ghazal_joon

    مشاعرۀ سنّتی

    تو امیر ملک حسنی به حقیقت ای دریغا اگر التفات بودی به فقیر مستمندت
  4. Ghazal_joon

    خدا رو شکر

    خدا رو شکر
  5. Ghazal_joon

    مشاعرۀ سنّتی

    هر که نداند سپاس نعمت امروز حیف خورد بر نصیب رحمت فردا
  6. Ghazal_joon

    سلام خب واسه اینکه من هم به پروفایل کسی سر نمیزنم واسه همین خلوته[img] [img][img]

    سلام خب واسه اینکه من هم به پروفایل کسی سر نمیزنم واسه همین خلوته[img] [img][img]
  7. Ghazal_joon

    مشاعرۀ سنّتی

    ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون روی سوی خانه خمار دارد پیر ما
  8. Ghazal_joon

    مشاعرۀ سنّتی

    یوسف گم گشته باز اید به کنعان غم مخور کلبه ی احزان شود روزی گلستان غم مخور
  9. Ghazal_joon

    رباعی و دو بیتی

    خوشا آنانکه الله یارشان بی بحمد و قل هو الله کارشان بی خوشا آنانکه دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی
  10. Ghazal_joon

    غزل و قصیده

    صبا به لطف بگو آن غزال رعنا را که سر به کوه و بیابان تو داده​ای ما را شکرفروش که عمرش دراز باد چرا تفقدی نکند طوطی شکرخا را غرور حسنت اجازت مگر نداد ای گل که پرسشی نکنی عندلیب شیدا را به خلق و لطف توان کرد صید اهل نظر به بند و دام نگیرند مرغ دانا را ندانم از چه سبب رنگ آشنایی نیست...
  11. Ghazal_joon

    مشاعرۀ سنّتی

    شمایلی که در اوصاف حسن ترکیبش مجال نطق نماند زبان گویا را
  12. Ghazal_joon

    سلام آقای خوشمزه[img] نه من نبودم که پیام بزنم[img] خوبی؟[img]

    سلام آقای خوشمزه[img] نه من نبودم که پیام بزنم[img] خوبی؟[img]
  13. Ghazal_joon

    مشاعرۀ سنّتی

    هر گل نو که شد چمن آرای ز اثر رنگ و بوی صحبت اوست
  14. Ghazal_joon

    غزل و قصیده

    دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما ما مریدان روی سوی قبله چون آریم چون روی سوی خانه خمار دارد پیر ما در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم کاین چنین رفته​ست در عهد ازل تقدیر ما عقل اگر داند که دل دربند زلفش چون خوش است عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر...
  15. Ghazal_joon

    رباعی و دو بیتی

    خورشید به گل نهفت می‌نتوانم و اسراز زمانه گفت می‌نتوانم از بحر تفکرم برآورد خرد دری که ز بیم سفت می‌نتوانم
  16. Ghazal_joon

    مشاعرۀ سنّتی

    در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم کاین چنین رفته​ست در عهد ازل تقدیر ما
  17. Ghazal_joon

    مشاعرۀ سنّتی

    ای که بر مه کشی از عنبر سارا چوگان مضطرب حال مگردان من سرگردان را
  18. Ghazal_joon

    رباعی و دو بیتی

    خوشا آنانکه الله یارشان بی بحمد و قل هو الله کارشان بی خوشا آنانکه دایم در نمازند بهشت جاودان بازارشان بی
  19. Ghazal_joon

    غزل و قصیده

    اول دفتر به نام ایزد دانا صانع پروردگار حی توانا اکبر و اعظم خدای عالم و آدم صورت خوب آفرید و سیرت زیبا از در بخشندگی و بنده نوازی مرغ هوا را نصیب و ماهی دریا قسمت خود می​خورند منعم و درویش روزی خود می​برند پشه و عنقا حاجت موری به علم غیب بداند در بن چاهی به زیر صخره صما جانور...
  20. Ghazal_joon

    مشاعرۀ سنّتی

    در آن مقام که سیل حوادث از چپ و راست چنان رسد که امان از میان کران گیرد
بالا