نتایح جستجو

  1. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    وه که گر من باز بینم روی یار خویش را تا قیامت شکر گویم کردگار خویش را
  2. باران بهاری

    سلام کیوت جان! خوبی ؟؟ چه عکسای قشنگی..به خصوص بالاییه خیلی قشنگه..گویا هوا هم بارونیه..نه؟:gol...

    سلام کیوت جان! خوبی ؟؟ چه عکسای قشنگی..به خصوص بالاییه خیلی قشنگه..گویا هوا هم بارونیه..نه؟:gol: مرسی عزیزم که به یادم بودی. از اومدنت خیلی خیلی خوشحال شدم..:gol: مرسی بابت عکسای قشنگت:gol: تو هم همیشه شاد باشی عزیزم:gol:
  3. باران بهاری

    سلام ارغوان جون..:gol: مرسی خوبم..تو خوبی؟؟:gol: اتفاقا منم این شکلکه رو خیلی دوست دارم..خیلی با...

    سلام ارغوان جون..:gol: مرسی خوبم..تو خوبی؟؟:gol: اتفاقا منم این شکلکه رو خیلی دوست دارم..خیلی با نمکه:w05:دوباره گذاشتمش:D منم دلم برات تنگ شده ارغوان جون:(چند وقتیه که دیگه نمی تونم مثل گذشته زود به زود بیام باشگاه..:cry: مرسی عزیزم..تو هم همیشه شاد باشی:heart::gol:
  4. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکل است هر که ما را این نصیحت می کند بی حاصل است ... گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست همچنانش در میان جان شیرین منزل است
  5. باران بهاری

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    چه خوش است بوی عشق از نفس نیازمندان دل از انتظار،خونین؛دهن از امید خندان اگر از کمند عشقت بروم،کجا گریزم؟ که خلاص،بی تو بند است و حیات،بی تو زندان
  6. باران بهاری

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    با خردمندیّ و خوبی،پارسا و نیک خوست صورتی هرگز ندیدم کاین همه معنی دراوست گر خیال یاری اندیشند،باری چون تو یار یا هوای دوستی ورزند،باری چون تو دوست :gol:
  7. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است گو بران خوش که هنوزش نفسی می آید :gol:
  8. باران بهاری

    ترانه ها و تصنیف ها...

    نگاهم کن که شب گم شه!نگاهم کن که پیدا شم! نگاهم کن!نگاهم کن!نذار تنهاترین باشم! به تو می بخشم آوازُ چراغُ شبنم ُ نورُ... به تو می بخشم این قلب ِ به تو محتاج مغرورُ تو ابرا رو بگیر از من که چشمام خیس بارونه! بدون دور از تو پروانه نو حبس پیله می مونه! نگاهت رو نثارم کن!گل وحشی تو رامم کن...
  9. باران بهاری

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    به خون چو دامن گردون نشست چشم ترم شبی دگر به سر آمد چو هر شب دگرم ... نیازمند توام ای فروغ خلوت دل! بیا که بی تو ندانی چه می رود به سرم ز تاب ِ درد چو اندیشه گشته ام باریک شگفت تر که به اندیشه ی تو ره نبرم :gol:
  10. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    در غریبی و فراق و غم دل پیر شدم ساغر می ز کف تازه جوانی به من آر
  11. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز
  12. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    یاد باد آن صحبت شب ها که با نوشین لبان بحث سر عشق و ذکر حلقه ی عشاق بود حسن مهرویان مجلس گرچه دل می برد و دین بحث ما در لطف طبع و خوبی اخلاق بود
  13. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    شور شراب عشق تو آن نفسم رود ز سر کاین سر پر هوس شود خاک در سرای تو گوشه نشین چشم من تکیه گه خیال توست جای دعاست شاه من بی تو مباد جای تو
  14. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    ..لباسی بافتم بر قامت دل ز پود محنت و تار محبت
  15. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    آنچه در مدت هجر تو کشیدم هیهات در یکی نامه محال است که تقریر کنم
  16. باران بهاری

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد یک نکته از این معنی گفتیم و همین باشد :gol:
  17. باران بهاری

    مشاعرۀ سنّتی

    ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان جان به غم هایش سپردم،نیست آرامم هنوز
  18. باران بهاری

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    تا در قفس بال و پر خویش اسیر است بیگانه ی پرواز بود مرغ هوایی
  19. باران بهاری

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    روا مدار خدایا که در حریم وصال رقیب،محرم و حرمان نصیب من باشد
  20. باران بهاری

    هیچ چی..بی خیال کافر جان

    هیچ چی..بی خیال کافر جان
بالا