نتایح جستجو

مثل در کویر مانده ای، سراب دیده، لبم پر ترک و دلم در عطشِ دیدار روی توست.

آرامشی ست در آغوش کشیدن تمام زیبایی های آسمان و زمین، این رازِ رویای توست میان بازوانِ خیال من.

یاد باد آن شب بارانی که تو در خانه ما بودی شبم از روی تو روشن بود که تو یک سینه صفا بودی رعد غرید و تو لرزیدی رو به آغوش من آوردی کام ناکام مرا خندان به یکی بوسه روا کردی باد هنگامه کنان برخاست شمع لبخند زنان بنشست رعد در خنده ما گم شد برق در سینه شب بشکست نفس تشنه تبدارم

منم هستم.............................

صفحه 470.......آیه 26 تا 33 سوره غافر صفحه 471.......آیه 34 تا 40 سوره غافر

أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ 7 مرتبه، التماسِ دعا

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

خارمن آن طفل آزاده سر خوشم که با اسب آشفته یال خیال درین کوچه پس کوچه ماه و سال چهل سال نا آشنا رانده ام ز سیمای بیرحم گردون پیر در اوراق بیرنگ تاریخ کور همه تازه های جهان دیده ام همه قصه های کهن خوانده ام چهل سال در عین رنج و نیاز سر از بخشش مهر پیچیده ام رخ از بوسه ماه گردانده ام به خوش باش...

سال شمار زندگی فریدون مشیری۱۳۰۵ - تولد فریدون مشیری سی ام شهریور در تهران، خیابان عین الدوله (خیابان ایران) ۱۳۱۱ - شروع تحصیل در دبستان ادیب ، پشت مسجد سپه سالار ۱۳۱۳ - حركت به مشهد و سكونت در آنجا و تحصیل در دبستان همت ۱۳۱۹ - ادامه تحصیل در دبیرستان شاهرضا در مشهد ۱۳۲۰ - بازگشت به تهران و ادامه...

میخواهمــــــ برایت تنهایـــ ــ ـی را معنی کنمــــــ : در ساحل کنار جاده نشسته ای ... هوای سرد، صدای باد، انتــــــظار انتــــــظار انتــــــظار … … … دستت می سوزد با سیگار ! به خودت می آیی، یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کند، نه دستی که شانه هایت را بگیرد، نه صدایی که قشنگ...

تو خفته‌ای و نشد عشق را کرانه پدید تبارک الله از این ره که نیست پایانش جمال کعبه مگر عذر ره روان خواهد که جان زنده دلان سوخت در بیابانش

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

من یاد گرفتم که هرروز عزیزانم را با زیباترین واژه ها بدرقه نمایم چون شاید آن روز آخرین فرصت دیدار ما باشد...

اگر کسی باعث زمین افکندن تو شد خدا هست دستتو بگیره و بلندت کنه اما اگه خدا فردی رو که زمینت زده زمین بزنه دیگه کسی نیست کمکش کنه...

آری آغاز دوست داشتن گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست...

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

دلتنگی یعنی: دقیقه به دقیقه گوشیتو چک کنی و وانمود کنی داری ساعتتو میبینی..

برگـَـــرد.. یادتـــــ ــ ـ را جا گذاشتــــ ـــ ـی.. نمی خواهم عُــمری به این امید باشَـــ ـــ ـم كه برای بُردنَش بر می گردی ..

من بی تـــو ، شعر خواهم نوشت.. تـــو بی من چه خواهی کرد ؟ اصلا" یادت هست که نیستم ...!؟