پنهانی نزدیکت ،خانه میکنم
تا تو مرا نبینی و من
هر روز
از دیدارتو حظ دنیا را ببرم
تا تو بیخیال از سرنوشت من
زندگیت را بکنی و من
به شنیدن بوی تو
جان تازه بگیرم
از پشت تمام پرچینها
نگاهت میکنم
به شوق خنده هایت
سر از پای نمیشناسم
تو بی من بودن را عادت میکنی
من عاشقی را مرور میکنم...!