هیچ وقت آن روز رو از خاطر نمی برم بعد از امتحان ادبیات فارسی مراقب وقتی اتمینان حاصل کرد کارم با ورقه تمام شده آرام در گوشم نجوا کرد رفتی پایین برو دفتر خانم مدیر. مانند بره ای حرف شنو همان کار را کردم. در دفتر خانم مدیر و مهندس ضرغام انتظارم را می کشیدند. چه صحنه عجیبی با تعجبی نا خواسته به میز...