نتایح جستجو

  1. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    یارم چو قدح به دست گیرد بازار بتان شکست گیرد
  2. *زهره*

    thank you for allowing me to be one of your friends

    thank you for allowing me to be one of your friends
  3. *زهره*

    شعر انگلیسی

    O thou, my lovely boy, who in thy power by William Shakespeare O thou, my lovely boy, who in thy power by William Shakespeare O thou, my lovely boy, who in thy power O thou, my lovely boy, who in thy power Dost hold Time's...
  4. *زهره*

    شعر انگلیسی

    love at a glance by Ritty Patnaik love at a glance by Ritty Patnaik Love at a Glance love, at a glance happened one day...
  5. *زهره*

    اجازه دادی که چی‌؟

    اجازه دادی که چی‌؟
  6. *زهره*

    شعر انگلیسی

    A BEACON OF LOVE! by Ramesh T A A BEACON OF LOVE! by Ramesh T A A BEACON OF LOVE! Lonely as a cloud I was walking on the beach; Pain of love lost I was trying to forget in Nature. Reclined I on a sand meadow musing over...
  7. *زهره*

    شعر انگلیسی

    Holly by BRUCE MARTONE Holly by BRUCE MARTONE Holly there a lady i know who looks so good with...
  8. *زهره*

    غیر مهندسی یعنی ادبیات انگلیسی

    غیر مهندسی یعنی ادبیات انگلیسی
  9. *زهره*

    مطالب کوتاه و خواندنی

    Men Vs. Women Jokes Men Vs. Women Jokes It's all in the punctuation: An English professor wrote the words, "Woman without her man is nothing" on the blackboard and directed his students to punctuate it correctly. The men wrote: "Woman, without her man, is nothing." The women wrote...
  10. *زهره*

    مطالب کوتاه و خواندنی

    Business Jokes Business Jokes Job Interview Question You are driving along in your car on a wild, stormy night. You pass by a bus stop, and you see three people waiting for the bus: 1. An old lady who looks as if she is about to die. 2. An old friend who once saved your life...
  11. *زهره*

    مطالب کوتاه و خواندنی

    Men Vs. Women Jokes Men Vs. Women Jokes A woman walked up to a little old man rocking in a chair on his porch. "I couldn't help noticing how happy you look," she said. "What's your secret for a long happy life?" "I smoke three packs of cigarettes a day," he said. "I also drink a case of...
  12. *زهره*

    مطالب کوتاه و خواندنی

    Baby Jokes Baby Jokes Four best friends met at the hospital since their wives were giving births to their babies. The nurse comes up to the first man and says, "Congratulations, you got twins." The man said "How strange, I'm the manager of Minnesota Twins." After awhile the nurse comes up to...
  13. *زهره*

    fiction and short story

    The Last Leaf BY O. HENRY The Last Leaf BY O. HENRY In a little district west of Washington Square the streets have run crazy and broken themselves into small strips called "places." These "places" make strange angles and curves. One Street crosses itself a time or two. An artist once...
  14. *زهره*

    fiction and short story

    Bellflower BY GUY de MAUPASSANT Bellflower BY GUY de MAUPASSANT HOW STRANGE are those old recollections which haunt us without our being able to get rid of them! This one is so very old that I cannot understand how it has clung so vividly and tenaciously to my memory. Since then I have seen...
  15. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ساده بودی مثل سایه مثل شبنم رو شقایق مثل لبخند سپیده مثل شب گریه عاشق بی تو شب دوباره آینه روبرویه غم گرفته پنجره بازه به بارون من ولی دلم گرفته واژه رنگ زندگی بود وقتی تو فکر تو بودم عطر گل با نفسم بود وقتی از تو می سرودم از تو می سرودم وقت راهی شدن تو کفترا شعرامو بردن چشام از ستاره سوختن منو...
  16. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    کسی غير از تو نمونده اگه حتی ديگه نيستی همه جا بوی تو جاری خودت اما ديگه نيستی نيستی اما مونده اسمت توی غربت شبونه ميون رنگين کمون خاطرات عاشقونه آخرين ستاره بودی تو شب دلواپسی هام خواستنت پناه من بود تو غروب بی کسی هام لحظه هر لحظه پس از تو شب و گريه در کمينه تو ديگه بر نمی گردی آخر قصه همينه...
  17. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    بوی عيدی، بوی توت، بوی كاغذرنگی، بوی تند ماهی‌دودی وسط سفره‌ی نو، بوی یاس جانماز ترمه‌ی مادربزرگ، با اينا زمستونو سر می‌کنم، با اينا خسته‌گی‌مو در می‌کنم! شادی شکستن قلک پول، وحشت کم شدن سکه‌ی عیدی از شمردن زیاد، بوی اسکناس تانخورده‌ی لای کتاب، با اينا زمستونو سر می‌کنم، با اينا خسته‌گی‌مو در...
  18. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    کوچه‌ها باريک ان، دکونا بسته‌س خونه‌ها تاريک ان، طاقا شکسته‌س از صدا افتاده تار و کمونچه مرده می‌برن کوچه به کوچه؛ نگا کن مرده‌ها به مرده نميرن، حتي به شمع جون‌سپرده نميرن، شكل فانوسی ان، که اگه خاموش ئه، واسه نف نيس، هنو يه عالم نف توش ئه؛ جماعت! من ديگه حوصله ندارم، به خوب اميد و از بد گله...
  19. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    توی قاب خیس این پنجره‌ها عکسی از جمعه‌ی غم‌گین می‌بینم، چه سياه ئه به تن‌اش رخت عزا! تو چشاش ابرای سنگین می‌بینم. داره از ابر سیا خون می‌چکه! جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه! نفس‌ام در نمی‌آد، جمعه‌ها سر نمی‌آد! کاش می‌بستم چشامو، اين ازم بر نمی‌آد! داره از ابر سیا خون می‌چکه! جمعه‌ها خون جای...
  20. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    تو از متن کدوم روءیا رسیدی،که تا اسمت رو گفتی شب جوون شد که از رنگ صدات دریا شکفت و،نگاه من پر از رنگین کمون شد تو از خاموشی دلگیر روءیا،صدام کردی صدام کردی دوباره صدا کردی منو از بغض مهتاب،از اندوه گل و اشک ستاره صدام کردی صدام کردی نگو نه! اگرچه خسته و خاموش بودی تو بودی و صدای تو صدام زد...
بالا