نتایح جستجو

  1. *زهره*

    پيشينيان با ما در کار اين دنيا چه گفتند؟ گفتند : بايد سوخت گفتند : بايد ساخت گفتيم ...

    پيشينيان با ما در کار اين دنيا چه گفتند؟ گفتند : بايد سوخت گفتند : بايد ساخت گفتيم : بايد سوخت، اما نه با دنيا که دنيا را ! گفتيم : بايد ساخت اما نه با دنيا که دنيا را !!
  2. *زهره*

    اينجا همه هر لحظه مي‌پرسند: « حالت چطور است؟ » اما کسي يک بار از من نپرسيد « بالت . . ...

    اينجا همه هر لحظه مي‌پرسند: « حالت چطور است؟ » اما کسي يک بار از من نپرسيد « بالت . . . » ***** تقصير من نبودکه با اين همه . . . که با اين همه اميد قبولي در امتحان ساده‌ي تو رد شوم اصلاً نه تو ، نه من! تقصير هيچ کس نيست از خوبي تو بود که من...
  3. *زهره*

    اينجا همه هر لحظه مي‌پرسند: « حالت چطور است؟ » اما کسي يک بار از من نپرسيد « بالت . . ...

    اينجا همه هر لحظه مي‌پرسند: « حالت چطور است؟ » اما کسي يک بار از من نپرسيد « بالت . . . » ***** تقصير من نبودکه با اين همه . . . که با اين همه اميد قبولي در امتحان ساده‌ي تو رد شوم اصلاً نه تو ، نه من! تقصير هيچ کس نيست از خوبي تو بود که من...
  4. *زهره*

    وقتي تو نيستي نه هست هاي ما چونان که بايدند نه بايد ها… مثل هميشه آخر حرفم و حرف آخرم...

    وقتي تو نيستي نه هست هاي ما چونان که بايدند نه بايد ها… مثل هميشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض مي خورم عمري است لبخند هاي لاغر خود را در دل ذخيره مي کنم: باشد براي روز مبادا! اما در صفحه‌هاي تقويم روزي به نام روز مبادا نيست آن روز هر چه باشد روزي شبيه ديروز روزي...
  5. *زهره*

    وقتي تو نيستي نه هست هاي ما چونان که بايدند نه بايد ها… مثل هميشه آخر حرفم و حرف آخرم...

    وقتي تو نيستي نه هست هاي ما چونان که بايدند نه بايد ها… مثل هميشه آخر حرفم و حرف آخرم را با بغض مي خورم عمري است لبخند هاي لاغر خود را در دل ذخيره مي کنم: باشد براي روز مبادا! اما در صفحه‌هاي تقويم روزي به نام روز مبادا نيست آن روز هر چه باشد روزي شبيه ديروز روزي...
  6. *زهره*

    دل داده ام بر باد، بر هر چه بادا باد مجنون‌تر از ليلي، شيرين‌تر از فرهاد اي عشق از آتش، اصل...

    دل داده ام بر باد، بر هر چه بادا باد مجنون‌تر از ليلي، شيرين‌تر از فرهاد اي عشق از آتش، اصل و نسب داري از تيره‌ي دودي، از دودمان باد آب از تو طوفان شد، خاک از تو خاکستر از بوي تو آتش، در جان باد افتاد هر قصر بي شيرين، چون بيستون ويران هر کوه بي فرهاد، کاهي بدست باد هفتاد پشت ما...
  7. *زهره*

    شب از جنگل شعله ها مي گذشت حريق خزان بود و تاراج باد من آهسته در دود شب رو نهفتم و در گوش...

    شب از جنگل شعله ها مي گذشت حريق خزان بود و تاراج باد من آهسته در دود شب رو نهفتم و در گوش برگي که خاموش مي سوخت گفتم مسوز اين چنين گرم در خود مسوز مپيچ اين چنين تلخ بر خود مپيچ که گر دست بيداد تقدير کور ترا مي دواند به دنبال باد مرا مي دواند يه دنبال هيچ
  8. *زهره*

    بي تو نه بوي خاک نجاتم داد نه شمارش ستاره ها تسکينم چرا صدايم کردي چرا ؟ سراسيمه و مشتاق سي سال...

    بي تو نه بوي خاک نجاتم داد نه شمارش ستاره ها تسکينم چرا صدايم کردي چرا ؟ سراسيمه و مشتاق سي سال بيهوده در انتظار تو ماندم و نيامدي نشان به آن نشان که دو هزار سال از مسيح مي گذشت وعصر عصر واليوم بود و فلسفه و ساندويچ دل و جگر
  9. *زهره*

    لبخند تو خلاصه خوبي هاست لختي بخند، خنده گل زيباست پيشاني ات تنفس يک صبح است صبحي که انتهاي شب...

    لبخند تو خلاصه خوبي هاست لختي بخند، خنده گل زيباست پيشاني ات تنفس يک صبح است صبحي که انتهاي شب يلداست در چشمت از حضور کبوترها هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست رنگين کمان عشق اهورايي از پشت شيشه دل تو پيداست فرياد تو تلاطم يک طوفان آرامشت تلاوت يک درياست با ما بدون فاصله صحبت کن اي آن که ارتفاع تو...
  10. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    هزار سال به سوي تو آمدم افسوس ! هنوز دوري ! دوراز من اي اميد محال هنوز دوري آه از هميشه دورتري هميشه اما در من کسي نويد مي دهد که مي رسم به تو شايد هزار سال ديگر صداي قلب تو را پشت آن حصار بلند هميشه ميشنوم هميشه سوي تو مي آييم هميشه در راهم هميشه با تو ام اي جان هميشه...
  11. *زهره*

    شعر انگلیسی

    Ambition cannot find him by Emily Dickinson Ambition cannot find him by Emily Dickinson Ambition...
  12. *زهره*

    شعر انگلیسی

    Drinking Song by William Butler Yeats Drinking Song by William Butler Yeats Drinking Song Wine comes in at the mouth And love comes in at the eye; That's all we shall know for truth Before we grow old and die. I lift the glass to my mouth, I look at you, and I sigh...
  13. *زهره*

    شعر انگلیسی

    Love is too young to know what conscience is by William Shakespeare Love is too young to know what conscience is by William Shakespeare Love is too young to know what conscience is Love is too young to know what conscience is; Yet who knows not conscience is born of love? Then, gentle...
  14. *زهره*

    شعر انگلیسی

    My Pretty Rose Tree by William Blake My Pretty Rose Tree by William Blake My Pretty Rose Tree A flower was offered to me, Such a flower as May never bore; But I said 'I've a pretty rose tree,' And I passed the sweet...
  15. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    شوخی مکن ای یار که صاحب نظرانند بیگانه و خویش از پس و پیشت نگرانند
  16. *زهره*

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    توی قاب خیس این پنجره‌ها عکسی از جمعه‌ی غم‌گین می‌بینم، چه سياه ئه به تن‌اش رخت عزا! تو چشاش ابرای سنگین می‌بینم. داره از ابر سیا خون می‌چکه! جمعه‌ها خون جای بارون می‌چکه! نفس‌ام در نمی‌آد، جمعه‌ها سر نمی‌آد! کاش می‌بستم چشامو، اين ازم بر نمی‌آد! داره از ابر سیا خون می‌چکه! جمعه‌ها خون جای...
  17. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    دل برقرار نیست که گویم نصیحتی از راه عقل و معرفتش رهنمون شود
  18. *زهره*

    غزل و قصیده

    دلا در عشق تو صد دفترستم که صد دفتر ز کونین ازبرستم منم آن بلبل گل ناشکفته که آذر در ته خاکسترستم دلم سوجه ز غصه وربریجه جفای دوست را خواهان ترستم مو آن عودم میان آتشستان که این نه آسمانها مجمرستم شد از نیل غم و ماتم دلم خون بچهره خوشتر از نیلوفرستم درین آلاله...
  19. *زهره*

    شعر نو

    سرود سبز علفها نسيم سرد سحرگاه صفاي صبح بهاران ميان برگ درختان و خاك و نم نم باران و عطر پاك خاك و عطر خاك رها روي...
  20. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    دلم از دست خوبان گیج و ویجه مژه بر هم زنم خونابه ریجه دل عاشق مثال چوب‌تر بی سری سوجه سری خونابه ریجه
بالا