نتایح جستجو

  1. *زهره*

    شعر انگلیسی

    I Am in Need of Music by Elizabeth Bishop I Am in Need of Music by Elizabeth Bishop I Am in Need of Music I am in need of music that would flow Over my fretful, feeling fingertips, Over my bitter-tainted, trembling lips, With melody, deep, clear, and liquid-slow. Oh, for the healing...
  2. *زهره*

    شعر انگلیسی

    Hold You In My Smile by Ernestine Northover Hold You In My Smile by Ernestine Northover Hold You In My Smile Sweet moment, stay with me, and pray do not flee so soon, Let me enjoy the bliss of that first kiss beneath the moon. I wish to cradle this feeling, that has only just been...
  3. *زهره*

    شعر انگلیسی

    Silver by Walter de la Mare Silver by Walter de la Mare Silver Slowly, silently, now the moon...
  4. *زهره*

    شعر انگلیسی

    He Wishes For The Cloths Of Heaven by William Butler Yeats He Wishes For The Cloths Of Heaven by William Butler Yeats He Wishes For The Cloths Of Heaven HAD I the heavens' embroidered cloths, Enwrought with golden and silver light, The blue and the dim and the dark cloths Of night and...
  5. *زهره*

    شعر انگلیسی

    First Love by John Clare First Love by John Clare First Love I ne'er was struck before that hour With love so sudden and so sweet, Her face it bloomed like a sweet flower And stole my heart away complete. My face turned pale as deadly pale. My legs refused to walk away, And when she...
  6. *زهره*

    کوچه های تنهایی

    خفتن عاشق یکیست بر سر دیبا و خار چون نتواند کشید دست در آغوش یار گر دگری را شکیب هست ز دیدار دوست من نتوانم گرفت بر سر آتش قرار آتش آست و دود می‌رودش تا به سقف چشمه چشمست و موج می‌زندش بر کنار گر تو ز ما فارغی ما به تو مستظهریم ور تو ز ما بی نیاز ما به تو امیدوار ای...
  7. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    طبیبیم حکیمیم طبیبان قدیمیم شرابیم و کبابیم و سهیلیم و ادیمیم چو رنجور تن آید چو معجون نجاحیم چو بیمار دل آید نگاریم و ندیمیم طبیبان بگریزند چو رنجور بمیرد ولی ما نگریزیم که ما یار کریمیم شتابید شتابید که ما بر سر راهیم جهان درخور ما نیست که ما ناز و نعیمیم غلط رفت...
  8. *زهره*

    فراق یار

    تا با غم عشق آشنا گشتیم از نیک و بد جهان جدا گشتیم تا هست شدیم در بقای تو از هستی خویشتن فنا گشتیم تا در ره نامرادی افتادیم بر کل مراد پادشا گشتیم زان دست همه جهان فرو بستی تا جمله به جملگی تورا گشتیم یک شمه چو زان حدیث بنمودی مستغرق سر کبریا گشتیم زانگه که به...
  9. *زهره*

    كوي دوست

    ناگه بت من مست به بازار برآمد شور از سر بازار به یکبار برآمد بس دل که به کوی غم او شاد فروشد بس جان که ز عشق رخ او زار برآمد در صومعه و بتکده عشقش گذری کرد مؤمن ز دل و گبر و ز زنار برآمد در کوی خرابات جمالش نظر افگند شور و شغبی از در خمار برآمد در وقت مناجات خیال رخش...
  10. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    یکی را دست حسرت بر بنتگوش یکی با آنکه می‌خواهد در آغوش نداند دوش بر دوش حریفان که تنها مانده چون خفت از غمت دوش
  11. *زهره*

    غزل و قصیده

    ساقیا باده‌ی صبوح بیار دانه‌ی دام هر فتوح بیار قبله‌ی ملت مسیح بده آفت توبه‌ی نصوح بیار هین که طوفان غم جهان بگرفت می همزاد عمر نوح بیار وز پی نفی عقل و راحت روح راح صافی چو عقل و روح بیار دلم از شعر انوری بگرفت ای پسر قول بوالفتوح بیار
  12. *زهره*

    شعر نو

    وقتي از قتل قناري گفتي دل پر ريخته ام وحشت كرد وقتي آواز درختان تبر خورده باغ در فضا مي پيچيد از تو مي پرسيدم به كجا بايد رفت ؟ غمم از وحشت پوسيدن نيست غم من غربت تنهايي هاست برگ بيد است كه با زمزمه جاري باد تن به وارستن از ورطه ستي مي...
  13. *زهره*

    تولدتون مبارک [IMG]

    تولدتون مبارک [IMG]
  14. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    لاله‌ای دیدم – لبخندی به دشت – پرتویی در آب روشن ریخته او صدا را در شیار باد ریخت: «جلوه‌اش با بوی خاك آمیخته.»
  15. *زهره*

    نظر پدر و مادر چقدر تو زندگي براتون مهمه ؟؟؟(نظر بدين !)

    من که کل زندگی‌م رو حرف مامان و بابام می‌چرخه هرکاری بخوام انجام بدم اول به اونا می‌گم، اگه قبول کردن که هیچی اگه قبول نکردن بازم حرف حرف اوناست
  16. *زهره*

    ما در عصر احتمال بسر ميبريم در عصر شک و شايد در عصر پيش بيني وضع هوا از هر طرف که باد...

    ما در عصر احتمال بسر ميبريم در عصر شک و شايد در عصر پيش بيني وضع هوا از هر طرف که باد بيايد در عصر قاطعيت ترديد عصر جديد عصري که هيچ اصلي جز اصل احتمال، يقيني نيست اما من بي نام تو حتي يک لحظه احتمال ندارم چشمان تو عين اليقين من قطعيت نگاه...
  17. *زهره*

    ما در عصر احتمال بسر ميبريم در عصر شک و شايد در عصر پيش بيني وضع هوا از هر طرف که باد...

    ما در عصر احتمال بسر ميبريم در عصر شک و شايد در عصر پيش بيني وضع هوا از هر طرف که باد بيايد در عصر قاطعيت ترديد عصر جديد عصري که هيچ اصلي جز اصل احتمال، يقيني نيست اما من بي نام تو حتي يک لحظه احتمال ندارم چشمان تو عين اليقين من قطعيت نگاه...
  18. *زهره*

    ما در عصر احتمال بسر ميبريم در عصر شک و شايد در عصر پيش بيني وضع هوا از هر طرف که باد...

    ما در عصر احتمال بسر ميبريم در عصر شک و شايد در عصر پيش بيني وضع هوا از هر طرف که باد بيايد در عصر قاطعيت ترديد عصر جديد عصري که هيچ اصلي جز اصل احتمال، يقيني نيست اما من بي نام تو حتي يک لحظه احتمال ندارم چشمان تو عين اليقين من قطعيت نگاه...
  19. *زهره*

    اينجا همه هر لحظه مي‌پرسند: « حالت چطور است؟ » اما کسي يک بار از من نپرسيد « بالت . . ...

    اينجا همه هر لحظه مي‌پرسند: « حالت چطور است؟ » اما کسي يک بار از من نپرسيد « بالت . . . » ***** تقصير من نبودکه با اين همه . . . که با اين همه اميد قبولي در امتحان ساده‌ي تو رد شوم اصلاً نه تو ، نه من! تقصير هيچ کس نيست از خوبي تو بود که من...
  20. *زهره*

    پيشينيان با ما در کار اين دنيا چه گفتند؟ گفتند : بايد سوخت گفتند : بايد ساخت گفتيم ...

    پيشينيان با ما در کار اين دنيا چه گفتند؟ گفتند : بايد سوخت گفتند : بايد ساخت گفتيم : بايد سوخت، اما نه با دنيا که دنيا را ! گفتيم : بايد ساخت اما نه با دنيا که دنيا را !!
بالا