نتایح جستجو

  1. eksir

    شعر نو

    تنها ايستاده ام بسان رهگذرخسته که مات و مبهوت سنگهاي دوسوي رودخانه را نظاره مي کند. کاش ميدانستم اين رود بيکران وآن سنگهاي فراوان مرا تا کدام ناکجا مي کشانند.
  2. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    تا تو هستی و غزل هست دلم تنها نیست محرمی چون تـو هنوزم به چنین دنیا نیست
  3. eksir

    رباعی و دو بیتی

    شب آمد دل تنگم هوای خانه گرفت دوباره گریه بی طاقتم بهانه گرفت شکیب درد خموشانه ام دوباره شکست دوباره خرمن خاکسترم زبانه گرفت
  4. eksir

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    مردان خدا پرده ي پندار دريدند يعني همه جا غير خدا يار نديدند هر دست که دادند همان دست گرفتند هر نکته که گفتند همان نکته شنيدند يک طايفه را بهر مکافات سرشتند يک سلسله را بهر ملاقات گزيدند جمعي به در پير خرابات خرابند قومي به بر شيخ مناجات مريدند
  5. eksir

    شعر نو

    به من نگاه كن درست به چشم هايم مي دانم كه تازه از زير چتر برگشته اي مي دانم كه وقت نمي كني دلت برايم تنگ شود ولي من از دلتنگي تمام وقت ها برگشته ام ...
  6. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    مرا هوشی نماند از عشق و گوشی که پند هوشمندان کار بندم مجال صبر تنگ آمد به یک بار حدیث عشق بر صحرا فکندم نه مجنونم که دل بردارم از دوست مده گر عاقلی ای خواجه پندم
  7. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من سالهای سال مُردم تا اینکه یک دم زندگی کردم ... تو می توانی یک ذره یک مثقال مثل من بمیری ؟
  8. eksir

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    رفیق من؛ سنگ صبور غمهام به دیدنم بیا که خیلی تنهام هیشکی نمی فهمه چه حالی دارم چه دنیای رو به زوالی دارم دنیایی که پر شده از سیاهی فاصله ای نداره تا تباهی مجنونم و دلزده از لیلیا خیلی دلم گرفته از خیلیا نمونده از جوونیام نشونی پیر شدم پیر تو ای جوونی
  9. eksir

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    مجو درستی عهد از جهان سست نهاد که این عجوز عروس هزاردامادست
  10. eksir

    غزل و قصیده

    صبح است ساقیا قدحی پرشراب کن دور فلک درنگ ندارد شتاب کن زان پیشتر که عالم فانی شود خراب ما را ز جام باده گلگون خراب کن خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد گر برگ عیش می‌طلبی ترک خواب کن روزی که چرخ از گل ما کوزه‌ها کند زنهار کاسه سر ما پرشراب کن ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم با ما به جام باده...
  11. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    می کَنم الفبا را، روی لوحه ی سنگی واو مثل ویرانی، دال مثل دلتنگی
  12. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من امشب خبر مي‌كنم درد را كه آتش زند اين دل سرد را
  13. eksir

    رباعی و دو بیتی

    خفته خبر ندارد سر بر كنار جانان اين شب دراز باشد در چشم پاسبانان اي صبح شب نشينان جانم به طاقت آمد از بس كه دير ماندي چون شام روزه داران
  14. eksir

    رباعی و دو بیتی

    بزن باران كه دين را دام كردند شكار خلق و صيد خام كردند بزن باران خدا بازيچه اي شد كه با آن كسب ننگ و نام كردند
  15. eksir

    رباعی و دو بیتی

    به من گفتي كه دل دريا كن اي دوست همه دريا از آن ما كن اي دوست دلم دريا شد و دادم به دستت مكش دريا به خون پروا كن اي دوست
  16. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    حرف هايی هست برای گفتن ،که اگر گوشی نبود نمی گوييم .حرفهايی هست برای نگفتن که هرگز سر به ابتذال گفتن فرود نمی آورند ، وسرمايه ی ماورايی هرکس حرف هايی است که برای نگفتن دارد.حرف هايی که پاره های وجود آدميند وبيان نميشوند مگر آن که مخاطب خويش را بيابند.
  17. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    آن که می خواهد دنیا را تکان دهد خودش باید نخست حرکتی بکند . بی هدف و آرزو زیستن خصلتی شیطانی است. برای آنکه خودت را بیایی به خودت بیاندیش.
  18. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    در عشق ، جمع یک بعلاوه می شود یک و نه دو. در ژرفای عشق دو بودن ناپدید می شود منطق ریاضی متعالی می گردد و دیگر بکار نمی آید. در ژرفای عشق ، دو تن دیگر دو تن نیستند ، یکی خواهند شد.آنها همچون یک تن احساس می کنند . یک واحد سازمانندو یک لذت سرشار از وجد و سرور.
  19. eksir

    شعر نو

    بی گمان نا آگاهیست آن چه آسان جو را وا می دارد که سراشیبی را نام بگذارد تقدیر و مقدر را چیزی پندارد که نمی یابد تغییر
  20. eksir

    سخنان بزرگان، جملات کوتاه و زیبا

    ماهاتما گاندي ميگويد:هفت چيز انسان را از پاي در مي آورد و هلاك ميسازد : 1-سياست بدون شرف 2- لذت بدون وجدان 3- پول بدون كار 4-شناخت بدون ارزشها 5- تجارت بدون اخلاق 6- دانش بدون انسانيت 7- عبادت بدون فداكاري
بالا