نتایح جستجو

  1. mani24

    مشاعرۀ سنّتی

    ای مه و خور به روی تو محتاج بر سر چرخ، خاک پای تو تاج چه کنم وصف تو که مستغنی ست مه ز گلگونه گل ز اسپیداج
  2. mani24

    ₪اشعار سیف فرغانی ₪

    غزل 18 در سمن با آن طراوت حسن این رخسار نیست در شکر با آن حلاوت ذوق این گفتار نیست ژاله بر برگ سمن همچون عرق بر روی او لاله در صحن چمن مانند آن رخسار نیست دوش گفتم از لبش جانم به کام دل رسد چون کنم؟ او خفته و بخت رهی بیدار نیست ای به شیرینی ز شکر در جهان معروف*تر...
  3. mani24

    ₪اشعار سیف فرغانی ₪

    غزل شمارهٔ ۱۷ همچو من وصل تو را هیچ سزاواری هست؟ یا چو من هجر تو را هیچ گرفتاری هست؟ دیدهٔ دهر به دور تو ندیده است به خواب که چو چشمت به جهان فتنهٔ بیداری هست ای تماشای رخت داروی بیماری عشق خبرت نیست که در کوی تو بیماری هست هر کجا دل شده*ای بر سر کویت بینم گویم المنةلله که مرا یاری هست گر من از...
  4. mani24

    ₪اشعار سیف فرغانی ₪

    غزل شمارهٔ ۱۶ دوست سلطان و دل ولایت اوست خرم آن دل که در حمایت اوست هر که را دل به عشق اوست گرو از ازل تا ابد ولایت اوست پس نماند ز سابقان در راه هر که را پیش رو هدایت اوست عرش بر آستانش سر بنهد هر که را تکیه بر عنایت اوست در دو عالم ز کس ندارد خوف هر که در مامن رعایت اوست چون ز...
  5. mani24

    ₪اشعار سیف فرغانی ₪

    غزل 15 یار من خسرو خوبان و لبش شیرین است خبرش نیست که فرهاد وی این مسکین است نکنم رو ترش ار تیز شود کز لب او سخن تلخ چو جان در دل من شیرین است دید خورشید رخش وز سر انصاف به ماه گفت من سایهٔ او بودم و خورشید این است با رخ او که در او صورت خود نتوان دید هر که در...
  6. mani24

    ₪اشعار سیف فرغانی ₪

    غزل شمارهٔ ۱۴ دلبرا عشق تو نه کار من است وین که دارم نه اختیار من است آب چشم من آرزوی تو بود آرزوی تو در کنار من است آنچه از لطف و نیکوی در تست همه آشوب روزگار من است تا غمت در درون سینهٔ ماست مرگ بیرون در انتظار من است عشق تا چنگ در دل من زد مطربش ناله*های زار من است شب ز افغان من...
  7. mani24

    ₪اشعار سیف فرغانی ₪

    غزل شمارهٔ ۱۳ دل تنگم و ز عشق توام بار بر دل است وز دست تو بسی چو مرا پای در گل است شیرین تری ز لیلی و در کوی تو بسی فرهاد جان سپرده و مجنون بی*دل است گر چه ز دوستی تو دیوانه گشته*ام جز با تو دوستی نکند هر که عاقل است گر من به بوسه مهر نهم بر لبت رواست شهد عقیق رنگ تو چون موم قابل است...
  8. mani24

    ₪اشعار سیف فرغانی ₪

    غزل 12 دلم بربود دوش آن نرگس مست اگر دستم نگیری رفتم از دست چه نیکو هر دو با هم اوفتادند دلم با چشمت، این دیوانه آن مست نمی*دانم دهانت هست یا نیست نمی*دانم میانت نیست یا هست تویی آن بی*دهانی کو سخن گفت تویی آن بی*میانی کو کمر بست بجانم بندهٔ آزاده*ای کو...
  9. mani24

    ₪اشعار سیف فرغانی ₪

    غزل ۱۱ تبارک*الله از آن روی دلستان که توراست ز حسن و لطف کسی را نباشد آن که توراست گمان مبر که شود منقطع به دادن جان تعلق دل از آن روی دلستان که توراست به خنده ای بت بادام چشم شیرین لب شکر بریزد از آن پستهٔ دهان که توراست ز جوهری که تو را آفریده*اند ای دوست چگونه جسم بود آن تن چو جان که...
  10. mani24

    ₪اشعار سیف فرغانی ₪

    ج غزل شماره ۲۴: ای مه و خور به روی تو محتاج چ غزل شماره ۲۵: زهی با لعل میگونت شکر هیچ د غزل شماره ۲۶: حق که این روی دلستان به تو داد غزل شماره ۲۷: دی یکی گفت، که از عشق خبرها دارد، غزل شماره ۲۸: نگارا دل همی خواهد که عشقت را نهان دارد غزل شماره ۲۹: نور رخ تو قمر ندارد غزل شماره ۳۰: دل بی رخ...
  11. mani24

    ₪اشعار سیف فرغانی ₪

    ب غزل شماره ۸: ای خجل از روی خوبت آفتاب غزل شماره ۹: ای پستهٔ دهانت شیرین و انگبین لب ت غزل شماره ۱۰: ای چو فرهاد دلم عاشق شیرین لبت غزل شماره ۱۱: تبارک*الله از آن روی دلستان که توراست غزل شماره ۱۲: دلم بربود دوش آن نرگس مست غزل شماره ۱۳: دل تنگم و ز عشق توام بار بر دل است غزل شماره ۱۴: دلبرا...
  12. mani24

    آرزو !

    دلبرا عشق تو نه کار من است وین که دارم نه اختیار من است آب چشم من آرزوی تو بود آرزوی تو در کنار من است آنچه از لطف و نیکوی در تست همه آشوب روزگار من است تا غمت در درون سینهٔ ماست مرگ بیرون در انتظار من است عشق تا چنگ در دل من زد مطربش ناله*های زار من است شب ز افغان من نمی*خسبد هر که...
  13. mani24

    دل

    دلم بربود دوش آن نرگس مست اگر دستم نگیری رفتم از دست چه نیکو هر دو با هم اوفتادند دلم با چشمت، این دیوانه آن مست نمی*دانم دهانت هست یا نیست نمی*دانم میانت نیست یا هست تویی آن بی*دهانی کو سخن گفت تویی آن بی*میانی کو کمر بست بجانم بندهٔ آزاده*ای کو...
  14. mani24

    بوسه

    ای پستهٔ دهانت شیرین و انگبین لب من تلخ کام مانده در حسرت چنین لب بودیم بر کناری عطشان آب وصلت زد بوسهٔ تو ما را چون نان در انگبین لب هرگز برون نیاید شیرینی از زبانش هر کو نهاده باشد باری دهان برین لب عاشق از آستینت شکر کشد به دامن چون تو به گاه خنده، گیری در آستین...
  15. mani24

    مشاعرۀ سنّتی

    تا در مقام خدمت پیش تو خاک بوسد روزی دو ره نهاده خورشید بر زمین لب از بهر آب خوردن باری دهان برو نه تا لعل تر بریزد از کوزهٔ گلین لب
  16. mani24

    [IMG]

    [IMG]
  17. mani24

    [IMG]

    [IMG]
بالا