اگه با تعهد باشه شاید قانع کننده ولی چه تعهدی رو نمیدونم طولانی هم نباید باشه بنظر کسایی که واقعا تو حچلن باید این کارو کنن شاید اصلا نمیشه نتیچه گیری قطعی داشت
میگن باسه ازدواج باید از عقل پیروی کرد نه از دل این حرف و همه جا میشنوی ولی اگه عاشق نداشته باشی اصلا انگیزه ای باسه ازدواج داری همینطوری بری تا اخر عمر پیش یکی نه عشق نه علاقه چی بچه بشوری یا بیشتر بیخود کار کنی
مثلا کره گیاهی از گیاهه حقیقت اینه تو همه گیاهان و بیشتر مواد خوراکی چربی هست خوب ما نمیدونیم چه چربیه تو کره گیاهیه شاید چربی سبزی گندیده و ضد عفونی شده باشه یا هر آشقالی که به ذهن میرسه نمیشه گفت تقلبه یا نه؟؟
همه دنیا همینه کار یا درس باسه پول و کار بعد عروسی و کمر شکسته چی کار میخوای کنی بیخودی بخندی یا برقصی باسه شادی همیشگی ولی کسی که هنرمند باشه یا به هنر علاقه مند باشه خیلی با انگیزه تر و شادتر بار خواهد آمد حتی در سخت ترین شرایط
بنظرم این موارد اگه پدر دختر بزاره پدر پسر به هیچ وجه اجازه نخواهد داد و هر پدری هم این کارو میکنه در صورتی که فرزندش از نظر عقلی جون یا بالغ نباشه و از احساس بخواد عمل کنه بنظر من عشق با ازدواج فرق داره نه تو عاشقی ازدواجه نه تو ازدواج عاشقی
این که انتظار داشته باشی ممکن نیست باید ساخت مگر این که با کسی که مثل تو فکر میکنه یا موقعیت مثل تورو دوست داره ازدواج کنی مثلا یکی اگه بچه نخواد شاید به دعوا بکشه پس باید واقعا از اول رو این حساب بزرگی باز کنی تا مشکل ساز نشه ولی عجله هم خوب نیست باید به موقعیت و سنش برسی و عاقلانه تصمیم بگیری...