نتایح جستجو

  1. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    زلف او دام است و خالش دانه‌ی آن دام و من بر امید دانه‌ای افتاده‌ام در دام دوست
  2. eksir

    داستان هاي كوتاه

    آهنگری پس از گذراندن جوانی پرشر و شور، تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند. سال‌ها با علاقه کار کرد، به دیگران نیکی کرد، اما با تمام پرهیزگاری، در زندگی‌اش اوضاع درست به نظر نمی‌آمد. حتی مشکلاتش مدام بیش‌تر می‌شد. یک روز عصر، دوستی که به دیدنش آمده بود و از وضعیت دشوارش مطلع شد، گفت: «واقعا که عجبا...
  3. eksir

    عليك سلام گلم صبح بهاري شما هم به خير و شادي شما به كارتان برسيد ..........در پناه حق

    عليك سلام گلم صبح بهاري شما هم به خير و شادي شما به كارتان برسيد ..........در پناه حق
  4. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    تا به فراق خو كنم صبر من و قرار كو وعده وصل اگر دهد طاقت انتظار كو
  5. eksir

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    با اين عطش تا چشمه، ديگر دير خواهد شد دريا اگر باشد دلت تبخير خواهد شد
  6. eksir

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    بر استان جانان گر سر توان نهادن گلبانگ سر بلندي بر اسمان توان زد
  7. eksir

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    با تشكر ما گدایان خیل سلطانیم شهربند هوای جانانیم بنده را نام خویشتن نبود هر چه ما را لقب دهند آنیم گر برانند و گر ببخشایند ره به جای دگر نمی‌دانیم چون دلارام می‌زند شمشیر سر ببازیم و رخ نگردانیم دوستان در هوای صحبت یار زر فشانند و ما سر افشانیم مر خداوند عقل و دانش را عیب ما...
  8. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    سعدیا بی وجود صحبت یار همه عالم به هیچ نستانیم ترک جان عزیز بتوان گفت ترک یار عزیز نتوانیم
  9. eksir

    مشاعرۀ سنّتی

    تو به سیمای شخص مینگری ما در آثار صنع حیرانیم
  10. eksir

    مشاعرۀ سنّتی

    ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز تا دگر خون که از ديده روان خواهد بود
  11. eksir

    مشاعرۀ سنّتی

    تا مگر همچو صبا باز به کوی تو رسم حاصلم دوش بجز ناله شبگير نبود
  12. eksir

    عليك سلام بزرگوار چشم همين الان جواب ميدهم.... پايدار باشي

    عليك سلام بزرگوار چشم همين الان جواب ميدهم.... پايدار باشي
  13. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    بر لبش قفل است و در دل رازها لب خموش و دل پر از آوازها عارفان که جام حق نوشیده اند رازها دانسته و پوشیده اند
  14. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    هر چه گوید مرد عاشق بوی عشق از دهانش میجهد تا کوی عشق هر چه گویم عشق را شرح و بیان چون بعشق آیم خجل گردم از آن عاشقی گر زین سر گر زآن سرست...
  15. eksir

    پاينده باشي بانو

    پاينده باشي بانو
  16. eksir

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    مرا در منزل جانان چه امن وعيش چون هردم جرس فرياد مــــيدارد كه بربنديد محمــــــل ها
  17. eksir

    با سلام و عرض ادب سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل بیرون نمی توان کرد الا به روزگــاران

    با سلام و عرض ادب سعدی به روزگاران مهری نشسته بر دل بیرون نمی توان کرد الا به روزگــاران
  18. eksir

    به پاس ادب و احترام [IMG]

    به پاس ادب و احترام [IMG]
  19. eksir

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    شمع خلوت شد وپروانه به پرواز درامد محفل خلوتيان باز به اواز درامد او چو نقاش قلم زد ، در و ديوار وجود تا به نقشش برسد باز به اغاز در امد عاشق ار سينه ي چاكش به درايد هنوز اين همه مدعيان باز به انكار درامد چو سياوش دمي غافل از آن راز عبود تا به رستم رسيد، از پي پيكاردرامد
  20. eksir

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    اندر ضمیر دلها، گنجی نهان نهادی از دل اگر برآید، در آسمان نگنجد
بالا