نتایح جستجو

  1. **setare**

    شبتون خوش عزیز.

    شبتون خوش عزیز.
  2. **setare**

    مشاعرۀ سنّتی

    ایام گل چو عمر به رفتن شتاب کرد ساقی به دور باده ی گلگون شتاب کن
  3. **setare**

    مشاعرۀ سنّتی

    شخصی همه شب بر سر بیمار گریست چون روز شد او بمرد و بیمار زیست
  4. **setare**

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    اینها کیستند که راه زندگی را می پیمایند از میان هجوم آتش و هوا، خاک و آب در مسیری مبهم و صعب با دعایی التماس وار از ته قلب؟ اینها دهان هایی هستند که از فنجان های خالی نوشیدند چشمهایی که هیچ کس اشکشان را پاک نکرد و واژه هایی فرو خورده که هیچگاه بر لب ننشستند از اینروست که باران، هرگز آسمان...
  5. **setare**

    مشاعرۀ سنّتی

    دوچشم از بر سر چو دو چشمه خون ز دود دهانش جهان تیره​گون
  6. **setare**

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    امشب هوس کردم برایت چیز بنویسم با سینه ای از خون دل لب ریز، بنویسم شاید تو از من انتظاری سبزتر داری اما فقط خوش دارم از پاییز بنویسم می خواهم از بی مصرفی، تکرار، خودرویی از بوته های هرزه ی جالیز بنویسم تاریک گفتن پیش از این ها مستحبی بود این بار واجب شد که یأس انگیز بنویسم شاید بدانی لحظه...
  7. **setare**

    مشاعرۀ سنّتی

    در اوج یقین اگر چه تردیدی هست در هر قفسی کلید امیدی هست چشمک زدن ستاره در شب، یعنی توی چمدان ماه خورشیدی هست
  8. **setare**

    مشاعرۀ سنّتی

    سادگی مرا ببخش که خویش را تو خوانده ام برای برگشتن تو به انتظار مانده ام
  9. **setare**

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    ما عاشق هم بوديم حسي كه يه عادت نيست از من كه گذشت اين رسم رفاقت نييست
  10. **setare**

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    ببخشیدم اگر، ... صبر من کم بود و خطای تو زیاد... اگر تحمل من اندک بود و اشتباهاتِ تو بی شمار... ببخشیدم اگر، ... صدای گریه شبانه ام خوابت را آشفت... اگر دیدن اشکهای من دلت را آزرد... ببخشیدم اگر، من پر از عشق بودم و تو پر از نفرت... اگر بخشیدن عادت من بود و خصلت تو، نبخشیدن! ببخشیدم، به...
  11. **setare**

    مشاعرۀ سنّتی

    تا مگر جرعه فشاند لب جانان بر من سالها شد كه منم بر در ميخانه مقيم
  12. **setare**

    ممنونم از عکس قشنگتون

    ممنونم از عکس قشنگتون
  13. **setare**

    مشاعرۀ سنّتی

    تو از سلاله نوری، تو آفتاب حضوری به رخش صبح سواری، چگونه بی تو بمانم؟
  14. **setare**

    مشاعرۀ سنّتی

    تو خود شعری وچون سحر و پری افسانه را مانی به افسون کدامین شعر در دام من افتادی
  15. **setare**

    // ... به نفر بعدیتون یک شعر هدیه بدین ...\\

    نه خطي ، نه خالي! نه خواب و خيالي! من اي حس مبهم تو را دوست دارم!
  16. **setare**

    مشاعرۀ سنّتی

    يك روز صرف بستن دل شد به اين و آن روز دگر به كندن دل زين و زان گذشت
  17. **setare**

    مشاعرۀ سنّتی

    شب که در بست و مست از می نابش کردم ماه اگر حلقه به در کوفت جوابش کردم
  18. **setare**

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    يک شاخه ء خشک ، زار و غمناک شکست آهسته فرو افتاد وبر خاک نشست آن شاخه خشک عشق من بود که مرد و آن خاک دلم ... که طرفي ازعشق نبست
  19. **setare**

    مشاعرۀ سنّتی

    در چنین عهدی که نزدیکان ز هم دوری کنند یار غم بین که ز من یک نفس هم دور نیست
  20. **setare**

    مشاعرۀ سنّتی

    دارد به جانم لرز می افتد رفیق؛ انگار پاییزم دارم شبیه برگ های زرد و خشک از شاخه می ریزم
بالا