نتایح جستجو

تبصره نيست در اين مرحله ارفاقم كن از رخ سعد تو اي ماه چه مسعود شدم

هستم هنوز مهندس نشدم كه

نيم چندان شگرف اندر سواري/ كه ارم پاي با شير شكاري

سلام عليك ........................

درر ز شوق برآرند ماهیان به نثار ... اگر سفینه حافظ رسد به دریایی

من ازآنجا سر خوش و آزاد دیده میدوزم به دنیایی که چشم پر فسون تو راههایش را به چشمم تار میسازد دیده میدوزم به دنیایی که چشم پر فسون تو همچنان در ظلمت رازش گرد آن دیوار میسازد

تنگ بلوري دلت درست مثل دل من کلي لبش پريده بود همش پره ترک بود

باز هم می نالی امشب ؟ - من ننالم پس که نالد ؟ - ناله ات امشب دگر چیست ؟ - ناله ام از داغ دیشب ؟ - دیشب اما ناله کردی ! - ناله از دیشب آن شب - پس تو هر شب ناله می کن ! - ناله تنها مرحم من - من ننالم پس که نالد ؟

روزها می گذرد و من هنوز خفته ام و خفته ام و خفته قلبها ترمیم می شوند و من هنوز قلبم شکسته است و شکسته است و شکسته لب ها می خندند و من هنوز لبانم بسته است و بسته است و بسته چشم ها انتظار را وداع می گویند و من هنوز چشم هایم منتظر است و منتظر است و منتظر دیدگان اشک نمیریزند و من هنوز دیدگانم...

ديشب از بام جنون ديوانه اي افتاد و مرد پيش چشم شمع ها پروانه اي افتاد و مرد از لطافت ياد تو چون صبح گل ها خيس بود شبنمي از پشت بام خانه اي افتاد و مرد موي شبگوني كه چنگش ميزدي شب تا سحر از سپيدي لا به لاي شانه اي افتاد و مرد ازدياد پنجره جان قناري را گرفت در قفس از نغمه ي مستانه اي افتاد و...

سلام صبح شمام بخير خواهش مي كنم...

حرفهای ما هنوز ناتمام... تا نگاه می کنی: وقت رفتن است بازهم همان حکایت همیشگی ! پیش از آنکه با خبر شوی لحظه ی عظیمت تو ناگزیر می شود آی... ناگهان چقدر زود دیر می شود...!

همیشه قصه این بوده یا مرگ قصه یا آدم

دل گر چه درین بادیه بسیار شتافت یک موی ندانست و بسی موی شکافت گرچه ز دلم هزار خورشید بتافت آخر به کمال ذرهای راه نیافت

در عوض عبیر جان در بدن هزار سنگ از تبریز خاک را کحل ضیای نفس ما

اي يــار جــفا کــرده ي پـيـونـد بـريـده *** ايـن بود وفـاداري و عـهد تو نـديده در کوي تو معروفم و از روي تو محروم *** گرگ دهن آلوده ي يوسف ندريده

می توان خفتن چو در کوی کسی همچون غبار پیکر تبدار ما را بستر دیبا مباد! سایه ی ویرانه ی غم خلوت دلخواه ماست کاخ مرمر گون شادی از تو باد از ما مباد!

از بيم و اميد عشق رنجورم آرامش جاودانه مي خواهم بر حسرت دل دگر نيفزايم آسايش بيكرانه مي خواهم

تکیه بر اختر شب دزد مکن کین عیار تاج کاووس ببرد . کمر کی خسرو

سلام :gol: من كه جديد نيستم :D