نتایح جستجو

  1. *زهره*

    هنوزم بچه‌ست

    هنوزم بچه‌ست
  2. *زهره*

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    ادمینی مدیران را پند همی‌داد که جانان ادمین هنر آموزید که سایت و باشگاه دنیا اعتماد را نشاید و امتیاز و ستاره بر محل خطرست یا یکی از شما جلو بزند یا به تفاریق بخورید اما هنر چشمه زاینده است و دولت پاینده و گر هنرمند از دولت بیفتد غم نباشد که هنر در نفس خود دولتست هر کجا که رود قدر بیند و در صدر...
  3. *زهره*

    حالا ما هم شدیم تو حکایت سرمد جون به عزراییل نمی‌ده به من خون می‌ده؟

    حالا ما هم شدیم تو حکایت سرمد جون به عزراییل نمی‌ده به من خون می‌ده؟
  4. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    از دیده خون دل همه بر روی ما رود بر روی ما ز دیده چه گویم چه‌ها رود
  5. *زهره*

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    زهره‌ای در چاه افتاد لرد گفت: جائی مرو تا من بروم ریسمان بیاورم و تو را بیرون بکشم
  6. *زهره*

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    لردی دعوی خدائی کرد. ادمین وقت به حبسش فرمان داد. مردی بر او بگذشت و گفت: آ یا خدا (لرد) در زندان باشد؟ گفت: خدا همه جا باشد
  7. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    ای غایب از نظر که شدی همنشین دل می‌گویمت دعا و ثنا می‌فرستمت
  8. *زهره*

    خیلی لوسی من کجا بی‌ادبی کردم؟ تونستم اون موقع مسند رو از سرمد بگیرم میام

    خیلی لوسی من کجا بی‌ادبی کردم؟ تونستم اون موقع مسند رو از سرمد بگیرم میام
  9. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    این گل ز بر همنفسی می‌آید شادی به دلم از او بسی می‌آید پیوسته از آن روی کنم همدمی‌اش کز رنگ وی‌ام بوی کسی می‌آید
  10. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته‌ات به دو دست دعا نگه دارد
  11. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    ترسم که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود گویند سنگ لعل شود در مقام صبر آری شود ولیک به خون جگر شود خواهم شدن به میکده گریان و دادخواه کز دست غم خلاص من آن جا مگر شود از هر کرانه تیر دعا کرده‌ام روان باشد کز آن میانه یکی کارگر شود ای جان حدیث...
  12. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    سنین لطفون وار یولداش اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
  13. *زهره*

    شب اگه بودم خبرت می‌کنم کی میای؟

    شب اگه بودم خبرت می‌کنم کی میای؟
  14. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    من ترک عشق شاهد و ساغر نميکنم صد بار توبه کردم و ديگر نميکنم
  15. *زهره*

    اندر حکایات باشگاه مهندسان

    سلطان ادمین لردی ضعیف را دید که هی پست می‌گذارد. بر او رحمش آمد. گفت: ای لرد دو سه امتیاز می خواهی یا ستاره یا مدیریتی که به تو دهم تا از این زحمت خلاصی یابی. لرد گفت: امتیاز بده تا در میان بندم و با ستاره‌هایم راهی تالاری شوم و به دولت تو در باقی عمر آنجا بیاسایم. سلطان را خوش آمد و فرمود...
  16. *زهره*

    سلام الان هستم اگه بیکاری بیا

    سلام الان هستم اگه بیکاری بیا
  17. *زهره*

    تولدت مبارک عزیزم شاد و سربلند باشی [IMG]

    تولدت مبارک عزیزم شاد و سربلند باشی [IMG]
  18. *زهره*

    خواهش می‌کنم ما کوچیک شماییم

    خواهش می‌کنم ما کوچیک شماییم
  19. *زهره*

    بابا اینقدر داغون نیستی که نتونی یه کتاب داستان بچه‌ها رو بخونی از تو حرکت از خدا برکت یه...

    بابا اینقدر داغون نیستی که نتونی یه کتاب داستان بچه‌ها رو بخونی از تو حرکت از خدا برکت یه دیکشنری بذار کنارت کم کم شروع کن یه کتاب‌و که خوندی کتاب بعدب برات راحت می‌شه اینقدر سخت نگیر
  20. *زهره*

    سعی کن حفظ نکنی یادشون بگیری همین الان چند تا کتاب داستان کوتاه بگیر شبا که می‌خوای بخوابی چند...

    سعی کن حفظ نکنی یادشون بگیری همین الان چند تا کتاب داستان کوتاه بگیر شبا که می‌خوای بخوابی چند صفحه بخون هم راحت‌تر می‌خوابی هم اینکه یه چیزی هم یاد می‌گیری مگه ما چی بلد بودیم؟ خود من قبل از اینکه برم کلاس از این کتابا می‌خوندم هر کی تو حوزه‌ی تخصص خودش زبان بلده من ادبیات می‌خونم در حد ادبیات...
بالا