دلم برایت تنگ است ....یار من ...
دوست دارم .....تکیه کردن بر شانه هایت را .....زیرا تکیه گاه من تو هستی ....عشق من ...
یاد هست ؟؟
این منظره جزئی از خاطراطمان است .....فصلی از نگاهمان ....که ما را عاشقتر از همیشه کرد ...
نگاه خوشید ....دلمان را از همیشه گرم تر کرده بود ...
ترنم باد...
عشق من ...
هیچگاه ترکت نخواهم کرد...
من تو را در خود زندگی کرده ام ......من عاشقم بر تو .....ای عشق ....
مرا بیاب ......در جاده هایی که قاصدک های احساسم را به سویت روانه کرده ام .....
من همانجایی هستم که تو هستی ...
من ....اندیشه ام با توست ...همیشه و همه ی لحظه ها ....زندگی من ....
مانی...
وقتی کسی در کنارت هست ، خوب نگاهش کن :
به تمام جزئیاتش
به لبخند بین حرف هایش
به سبک ادای کلماتش
به شیوه ی راه رفتنش ، نشستنش
به چشم هاش خیره شو
دستهایش را به حافظه ات بسپار
گاهی آدم ها آنقدر سریع میروند که
حسرت یک نگاه سرسری را هم به دلت میگذارند...
خواهش می کنم
درد دارد …
وقتی
چیزی را کسر میکنی
که با وجودت جمع زده ای . . .
براي ديدن اين عكس با اندازه واقعي اينجا كليك كنيد . اندازه واقعي اين عكس 700x431 مي باشد
آدم ها می آیند…
خودشان را نشان می دهند…
وقتی که برایت مهم نیست…
اصرار می کنند!
اصرار برای اثبات وجودشان،
برای اثبات بودنشان…
و ماندنشان!
اصرار می کنند که تو نیز باشی همراهشان…
همان آدم ها،
وقتی که پذیرفتی بودنشان را ،
ماندنشان را…
وقتی که باورشان کردی…
می روند!
به بهانه...
در با تو بودن های خیالی پرسه میزنم..!
لبخندهای پی در پی،دزدکی نگاه کردن هایم به چشمانت..
رنگ عوض کردن هایم وقتی لبخند می زنی..!
نمی دانم چرا به جای تو فکر میکنم!?!
احساس می کنم دوستم داری اما به رویم نمی آوری
چه حدیث های نا گفته ای که بهر گیسوانت،مهربانیت نسروده ام.
اما مجال گفتنم نیست که...
باید عاشق باشی تا بفهمی نگاه سرد یعنی چه !
دست سرد یعنی چــﮧ ... حرف سرد یعنی چــﮧ !
در مقابل دوستت دارم گفتنت ، سکوت سرد یعنی چــﮧ !!
باید عاشق باشی تا بفهمی گرمای حرف و نگاه ودستت
وقتی بــﮧ سرمای او برخورد میکند ..
چگونه روزگارت بخار میشود ...
قطره میشود .....!!
سالها رفت وهنوز
يک نفر نيست بپرسد از من
که تو از پنجره عشق چه ها مي خواهي
صبح تا نيمه ي شب منتظري
همه جا مي نگري
گاه با ماه سخن مي گويي
گاه با رهگذران
خبر گمشده اي مي جويي
راستي گمشده ات کيست؟کجاست؟