نتایح جستجو

  1. *زهره*

    ?What is this

    yes yours is a tent
  2. *زهره*

    شعر نو

    در بيداري لحظه ها پيکرم کنار نهر خروشان لغزيد مرغي روشن فرود آمد و لبخند گيج مرا برچيد و پريد ابري پيدا شد و بخار سرشکم را در شتاب شفافش نوشيد نسيمي برهنه و بي پايان سر کرد و خطوط چهره ام را آشفت و گذشت درختي تابان پيکرم را در...
  3. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد عجبست اگر توانم که سفر کنم ز دستت به کجا رود کبوتر که اسیر باز باشد ز محبتت نخواهم که نظر کنم به رویت که محب صادق آنست که پاکباز باشد به کرشمه عنایت نگهی به سوی ما کن که دعای دردمندان ز سر نیاز باشد...
  4. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
  5. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد ابری که در بیابان بر تشنه‌ای ببارد
  6. *زهره*

    ?What is this

    pomegranate
  7. *زهره*

    how is your mood now?

    ok i like him
  8. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
  9. *زهره*

    how is your mood now?

    right now a song by همای in persian indeed
  10. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    تا چند گرد کعبه بگردم به بوی دل؟ تا کی به سینه سنگ زنم ز آرزوی دل؟
  11. *زهره*

    شعر نو

    و نترسيم از مرگ مرگ پايان كبوترنيست مرگ وارونه يك زنجره نيست مرگ در ذهن اقاقي جاري است مرگ در آب و هواي خوش انديشه نشيمن دارد مرگ در ذات شب دهكده از صبح...
  12. *زهره*

    کوچه های تنهایی

    پیش از خزان به خاک فشاندم بهار خویش مردان به دیگری نگذارند کار خویش چون شیشهٔ شکسته و تاک بریده‌ام عاجز به دست گریهٔ بی‌اختیار خویش از وقت تنگ، چون گل رعنا درین چمن یک کاسه کرده‌ایم خزان و بهار خویش انجم به آفتاب شب تیره را رساند دارم امیدها به دل داغدار خویش سنگ تمام...
  13. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    # صمد بهرنگي # پيرزن و جوجه طلايي # صمد بهرنگي # پيرزن و جوجه طلايي پيرزني بود كه در دار دنيا كسي را نداشت غير از جوجه ي طلايي اش. اين جوجه را هم يك شب توي خواب پيدا كرده بود. پيرزن روشور درست مي كرد و مي برد سر حمامها مي فروخت. جوجه طلايي هم در آلونك پيرزن و توي حياط...
  14. *زهره*

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    خواری از اغیار بهر یار می‌باید کشید ناز خورشید از در و دیوار می‌باید کشید عالم آب از نسیمی می‌خورد بر یکدگر در سر مستی نفس هشیار می‌باید کشید شیشهٔ ناموس را بر طاق می‌باید گذاشت بعد ازان پیمانهٔ سرشار می‌باید کشید تا درین باغی، به شکر این که داری برگ و بار برگ می‌باید...
  15. *زهره*

    فراق یار

    پیرانه‌سر همای سعادت به من رسید وقت زوال، سایهٔ دولت به من رسید پیمانه‌ام ز رعشهٔ پیری به خاک ریخت بعد از هزار دور که نوبت به من رسید بی‌آسیا ز دانه چه لذت برد کسی؟ دندان نمانده بود چو نعمت به من رسید شد مهربان سپهر به من آخر حیات در وقت صبح، خواب فراغت به من رسید...
  16. *زهره*

    تک بیتی های ناب وپرمعنا

    ز ابر دست ساقی جسم خشکم لاله زاری شد که در دل هر چه دارد خاک، از باران شود پیدا
  17. *زهره*

    فخرالدین عراقی

    تماشا می‌کند هر دم دلم در باغ رخسارش به کام دل همی نوشد می لعل شکر بارش دلی دارم، مسلمانان، چو زلف یار سودایی همه در بند آن باشد که گردد گرد رخسارش چه خوش باشد دل آن لحظه! که در باغ جمال او گهی گل چیند از رویش، گهی شکر ز گفتارش گهی در پای او غلتان چو زلف بی‌قرار او گه‌از...
  18. *زهره*

    how is your mood now?

    would you like to listen to french songs? they are fantastic but if you want to listen to an English one i prescribe "sealed with a kiss" by chris de burgh
  19. *زهره*

    رباعی و دو بیتی

    حافظ حافظ نی قصهٔ آن شمع چگل بتوان گفت نی حال دل سوخته دل بتوان گفت غم در دل تنگ من از آن است که نیست یک دوست که با او غم دل بتوان گفت
  20. *زهره*

    مشاعرۀ سنّتی

    هر وقت خوش که دست دهد مغتنم شمار کس را وقوف نیست که انجام کار چیست
بالا