نتایح جستجو

  1. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    هیچ کس گمان نداشت این کیمیای عشق را ببین کیمیای نور را که خاک خسته را صبح و سبزه می کند کیمیا و سحر صبح را نگاه کن جای بذر مرگ و برگ خوانی خزان کیمیای عشق و صبح و سبزه آفریده است خنده های کودکان و باغ مدرسه کیمیای عشق سرخ را ببین! هیچ کس گمان نداشت این
  2. eksir

    شعر نو

    گیرم که این درخت تناور در قله ی بلوغ آبستن از نسیم گناهی ست اما ای ابر سوگوار سیه پوش این شاخه ی شکوفه چه کرده ست کاین سان کبود مانده و خاموش ؟ گیرم خدا نخواست که این شاخه بیند ز ابر و باد نوازش اما این شاخه ی شکوفه که افسرد از سردی بهار با گونه ی کبود آیا چه کرده بود ؟
  3. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ديدي اي دل که غم عشق، دگر بار چه کرد چون بشد دلبر و با يار وفادار چه کرد آه از آن نرگس جادو که چه بازي انگيخت آخ از آن مست که با مردم هشيار چه کرد
  4. eksir

    ترانه ها و تصنیف ها...

    اگه يه روز بري سفر ... بري زپيشم بي خبر اسير روياها مي شم ... دوباره باز تنهامي شم به شب مي گم پيشم بمونه ... به باد مي گم تا صبح بخونه بخونه از ديار ياري ... چرا مي ري تنهام مي ذاري اگه فراموشم کني ... ترک آغوشم کني پرنده دريا مي شم ... تو چنگ موج رها مي شم به دل مي گم خواموش بمونه ...
  5. eksir

    بیشتر از همه دلت برای کی تنگ شده؟

    مادر..............
  6. eksir

    اگه با نفر قبل تو کافی شاپ بودی چی سفارش می دادی؟

    اب معدني خنك با ليوان بلور
  7. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    ساغرم آیینگی کرد و جهانی یافتم وان جهان را بی کران در بی کرانی یافتم جسته ام آفاق را در جام جمشید جنون هر چه جز عشق تو باقی را گمانی یافتم
  8. eksir

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    ای نگاهت خنده مهتاب ها بر پرند رنگ رنگ خواب ها ای صفای جاودان هر چه هست باغ ها گل ها سحر ها آب ها ای نگاهت جاودان افروخته شمع ها خورشید ها مهتاب ها ای طلوع بی زوال آرزو در صفای روشن محراب ها ناز نوشین تو و دیدار توست خنده مهتاب در مرداب ها در خرام نازنینت جلوه کرد رقص ماهی ها و پیچ و تاب ها
  9. eksir

    شعر نو

    اگر چه می دانم ، که نیست تجربه هرگز تمامی معیار. اگر چه می دانی ، که از تعهد شمشیر و قلب بیزارم . اگر چه می دانند ، هنوز بیدارم ، هنوز …
  10. eksir

    پس ممنون وسپاس

    پس ممنون وسپاس
  11. eksir

    سيب به اين شكل نماد چيه؟ لابد عشق چروكيده:biggrin:

    سيب به اين شكل نماد چيه؟ لابد عشق چروكيده:biggrin:
  12. eksir

    منم عشق سيب

    منم عشق سيب
  13. eksir

    اينو يادگاري نگه دارم....؟پس اينه علت ناراحتي:w15: .

    اينو يادگاري نگه دارم....؟پس اينه علت ناراحتي:w15: .
  14. eksir

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من مگر طالع خود در تو توانم ديدن که توام آينه‌ي بخت غبار آگيني
  15. eksir

    متشكرم...... سئوالات همه پرسيده شد به هر حال دوستان قبول زحمت كردند من هم هر زماني سئوال...

    متشكرم...... سئوالات همه پرسيده شد به هر حال دوستان قبول زحمت كردند من هم هر زماني سئوال داشتم مي پرسم
  16. eksir

    اين موشا بي ازارند اهلي اهلي اميد وارم حقير رو هم دعا كرده باشي..... راستي صندلي داغ را خوب...

    اين موشا بي ازارند اهلي اهلي اميد وارم حقير رو هم دعا كرده باشي..... راستي صندلي داغ را خوب امدي خواندم حرفها خوب و صادقانه بيان شده بود
  17. eksir

    اين موشا بي ازارند اهلي اهلي اميد وارم حقير رو هم دعا كرده باشي..... راستي صندلي داغ را خوب...

    اين موشا بي ازارند اهلي اهلي اميد وارم حقير رو هم دعا كرده باشي..... راستي صندلي داغ را خوب امدي خواندم حرفها خوب و صادقانه بيان شده بود
  18. eksir

    **مشاعره با اشعار سهراب سپهری**

    شب سردي است و من افسرده راه دوري است و پايي خسته تيرگي هست و چراغي مرده مي كنم تنها از جاده عبور دور ماندند ز من آدمها سايه اي از سر ديوار گذشت غمي افزود مرا بر غم ها فكر تاريكي و اين ويراني بي خبر آمد تا به دل من قصه ها ساز كند پنهاني نيست رنگي كه بگويد با من اندكي صبر سحر نزديك است
  19. eksir

    شعرهای تنهایی و مرگ

    پس از چندین فراموشی و خاموشی صبور پیرم ای خنیاگر پارین و پیرارین چه وحشتناک خواهد بود آوازی که از چنگ تو برخیزد چه وحشتناک خواهد بود آن آواز که از حلقوم این صبر هزاران ساله برخیزد نمی دانم در این چنگ غبار آگین تمام سوگوارانت که در تعبید تاریخ اند دوباره باز هم آوای غمگین شان طنین شوق خواهد...
بالا