نتایح جستجو

مردي با اسب و سگش در جاده‌اي راه مي‌رفتند. هنگام عبور از کنار درخت عظيمي، صاعقه‌اي فرود آمد و آنها را کشت. اما مرد نفهميد که ديگر اين دنيا را ترک کرده است و همچنان با دو جانورش پيش رفت. گاهي مدت‌ها طول مي‌کشد تا مرده‌ها به شرايط جديد خودشان پي ببرند. پياده‌روي درازي بود، تپه بلندي بود،...

وحشی وحشی ازدیده ز رفتن تو خون می‌آید بر چهره سرشک لاله گون می‌آید بشتاب که بی توجان ز غمخانهٔ تن اینک به وداع تو برون می‌آید

چون تو مستغنی ز دل بودی دل آرایی چه بود بر دل و جان ناز را چندین تقاضایی چه بود در تصرف چون نمی‌آورد حسنت ملک دل این حشر بردن به اقلیم شکیبایی چه بود مشکلی دارم بپرسم از تو ، یا از یارتو جلوهٔ خوبی چه و منع تماشایی چه بود بود چون در کیش خوبی عیب عاشق داشتن جرم چشم ما چه...

با غیر دوش اینهمه گردیدنش چه بود و ز زهر چشم جانب ما دیدنش چه بود آن ناز چشم کرده سر صلح اگر نداشت از دور ایستادن و خندیدنش چه بود اظهار قرب اگر نه غرض بود غیر را از من ره حریم تو پرسیدنش چه بود گر وعدهٔ وصال نبودش به دیگران بی وجه تند گشتن و رنجیدنش چه بود وحشی اگر...

دوش در کویی عجب بی لطفیی در کار بود تیغ در دست تغافل سخت بی زنهار بود رفتن و ناآمدن سهل است با خود خوش کنیم دیده را نادیده کرد و رفت این آزار بود رسم این می‌باشد ای دیر آشنای زود سر آنهمه لاف وفا آخر همین مقدار بود یاری ظاهر چه کار آید خوش آن یاری که او هم به ظاهر یار بود...

آن مستی تو دوش ز پیمانهٔ که بود چندین شراب در خم و خمخانهٔ که بود ای مرغ زود رام که آورد نقل و می دام فریب آب که و دانهٔ که بود روشن بسان آتش حسنت می که شد شمعت زبانه کش پی پروانهٔ که بود آوازه‌ات به مستی و رندی بلند شد افشای آن ز نعرهٔ مستانهٔ که بود وحشی چه پرسش است...

کی دیدمش که قصد دل زار من نکرد ننشست با رقیبی و آزار من نکرد یک شمه کار در فن ناز و کرشمه نیست کز یک نگاه چشم تو در کار من نکرد گفتم مرنج و گوش کن از من حکایتی رنجش نمود و گوش به گفتار من نکرد خندان نشست و شمع شبستان غیر شد رحمی به گریه‌های شب تار من نکرد وحشی نماند...

اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

[IMG]

Alone by Ambrose Bierce Alone by Ambrose Bierce Alone In contact, lo! the flint and steel, By sharp and flame, the thought reveal That he the metal, she the stone, Had cherished secretly alone. Booley Fito...

Hawks Dream Hawks represent our yearning for freedom. If your dream Hawk is flying in the air, it suggests your plans are ambitious and you need to courage to see your vision to the end. If your Hawk is in a cage or trapped, you may be feeling like you are not allowed to express yourself...

Frog Animals in dreams such as Frogs represent blessings, love, and prosperity. If you dream of holding a frog in your hands, it suggests you fondest wish shall come true. Dream Frogs also symbolize spiritual and emotional transformation. I you hear Frogs croaking in your dreams, it is a...

Elephants Animals in dreams such as Elephants come into our dreams it is a message that we are able to deal with any obstacle we are faced with at this time. Dream Elephants represent power, sovereignty, stability, and stead-fastness. If you dream that you are riding an Elephant this...

Dogs As you might guess, Dogs in dreams deal with friendship and loyalty. Hearing dogs bark in your dream may represent damaging gossip in your life. Being bitten by a dog indicates you may be dealing with a guilty conscience. The dog is also a dream symbol for instict. Being attacked by...

Cats Cats in dreams represent feminine power. Cats also deal with esoteric knowledge, and spiritual guardianship. White cats represent hightened spiritual awareness. Black cats signify hidden secrets or hidden powers within the dreamer. Wild cats encourage us to exercise our will power...

آن دم که مرا می‌زده در خاک سپارید زیر کفنم خمره‌ای از باده گذارید تا در سفر دوزخ ار این باده بنوشم بر خاک من از ساقه‌ی انگور بکارید

میسی میسی تو باز این پرچمو گرفتی دستت؟ جریان این پرچمه چی هست اصن؟

میسی میسی تو باز این پرچمو گرفتی دستت؟ جریان این پرچمه چی هست اصن؟

میسی میسی تو باز این پرچمو گرفتی دستت؟ جریان این پرچمه چی هست اصن؟

موسم گل دو سه روزست ،به سر خواهد شد می درآید، که گل زرد به در خواهد شد چون فلک روی زمین از سمن و سوسن و گل همه پر زهره و برجیس و قمر خواهد شد غنچه چون با لب خشک آمده بود از اول غالب آنست که با دیدهٔ‌تر خواهد شد غصه چون دست برآرد تو به می دست گرای که چو سرمست شوی غصه به سر...