نتایح جستجو

  1. امیر افشار

    من مردها را دوست ندارم!

    پیاده از کنارم گذشتی و اخمت سهم نگاه مشتاق من بود و لبخندت نصیب آنکه سواره بود سواره از کنارم گذشتی و مرا اصلاً ندیدی و کرشمه ات را به آنی ارزانی دادی که قیمت ماشینش از خونبهای من بیشتر بود در صف نان صدای لطیفت نانوای خسته را به وجد آورد و نوبتم را گرفتی و...
  2. امیر افشار

    کوچه های تنهایی

    و بهترین چیز رسیدن به نگاهیست که از حادثه عشق تر است
  3. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    به یاد یار و دیار آن چنان بگریم زار که از جهان ره و رسم سفر براندازم
  4. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    تا دل به تو پیوستم راه همه دربستم جایی که تو بنشینی بس فتنه که برخیزد
  5. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    تا خاطرم معلق آن گوش و گردنست ای پادشاه سایه ز درویش وامگیر
  6. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    ای صبا گر به جوانان چمـن بـاز رسی خدمت ما برسان سرو گل ریحـــان را
  7. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    دل من دار که در زلف شکن در شکنت یادگاریست ز سر حلقه شوریده سران
  8. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    دل چون آینه اهل صفا می شکنند که ز خود بی خبرند این ز خدا بیخبران
  9. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    تا کی از تزویر باشم خودنمای تا کی از پندار باشم خودپرست
  10. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    تو مرا واله و آشفته و رسوا کردی تو مرا غافل از اندیشه فردا کردی
  11. امیر افشار

    به دنبـال خـدا نگـرد...

    رضا جان دوست من از اینکه لطف کردی و وقت گذاشتی و خوندی ممنونم اما کسی حرفی از اسلام نزد بحث کلی هستش و ربطی به دین نداره تو همون جشنی که شما میفرمایی اگر حیوانیی قربانی نشه به نظر من خیلی قشنگتره تا جون حیوانی گرفته بشه انسان اشرف مخلوقات هستش قبول نه غارتگر اونها
  12. امیر افشار

    عکس/ ورودی بهشت و جهنم !

    گویند در بهشت می ناب و هور انگبین خواهد بود گر ما می معشوق گزیدیم چه باک چون عاقبت کار چنین خواهد بود
  13. امیر افشار

    مشاعرۀ سنّتی

    تا کی غم آن خورم که دارم یا نه این عمر به خوش دلی گذارم یا نه ؟
  14. امیر افشار

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    لهی آتش عشقم به جان زن شرر زان شعله‌ام بر استخوان زن چو شمعم برفروز از آتش عشق بر آن آتش دلم پروانه‌سان زن
  15. امیر افشار

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    همه عمر برندارم سر از این خمار مستی که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی
  16. امیر افشار

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    ای لوله بربت زن تو مست تری یا من؟ ای پیش تو چو مستی افسون من افسانه
  17. امیر افشار

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    دو زلفات بود تا ربابم چه می خواهی از حال خرابم تو که با ما سر یاری نداری چرا هر نمیه شب آیی به خوابم
  18. امیر افشار

    چند تا دوست داری؟

    خوشبحال خودم من حداقل 4 تا دوست حسابی دارم که همه مون جونمون واسه هم در میره و تا حالا هم در رفته و بازم واسه هم می میریم خدا دوستای خوبو واسه هم نگهداره
  19. امیر افشار

    کوئنچ چدن ها

    شما اگر مطالب مفصل میخواین به عملیات حرارتی گلعذار مراجعه کنید هر مطلبی بخواین هست حتی ساختار کریستالیشون
  20. امیر افشار

    کوچه های تنهایی

    تواند باغبانت، باغ را بیهوده در بندد ولى نتواند اى گل بلبلت را بال و پر بندد دل ما را به هم راهى است پنهانى كه مى‏آیم به كویت از رهى دیگر اگر راهى دگر بندد دلم با نور مه مى‏آید و باد سحرگاهى مگر در بر رخ نور مه و باد سحر بندد رقیبا رو دعایى كن كه عشق از ما زوال آید كه نبود در جهان دستى كه دست...
بالا