نتایح جستجو

خداونــدگارا نظــــر كن به جود .......... كه جــــرم آمد از بندگان در وجود گنــــاه آيد از بنــــده خاكســار .......... به اميــــد عفـــو خـــــداوندگــار كريمـــا به رزق تو پـرورده ايم .......... به انعام و لطف تو خو كرده ايم گدا چون كرم بيند و لطف و ناز .......... نگــردد ز دنبـــال...

من كه خيلي راضيم. هروقت مي خوام سه سوته با شيخ اجل مي تونم كانكت بشم و شعراشو جيك ثانيه دانلود كنم.

آواز در دستگاه شور آلبوم: غوغاي عشقبازان شعر: سعدي من چـــرا دل بتو دادم كه دلــم مي شكنـــي .......... يا چه كردم كه نگه باز به من مي نكني دل وجانم به تو مشغول و نظر درچپ وراست.......... تا نگوينـــد رقيبـــان كه تو منظــور منـي ديگـران چـــون برونــد از نظـــــر از دل بــروند...

آواز در دستگاه شور آلبوم: ياد ايام شعر: حافظ دوش مـي آمـد و رخســـاره بــرافروخته بود .......... تا كجـــا باز دل غمــزده اي سوخته بود رســم عاشق كشـي وشيـوه شهـر آشوبي .......... جــامه اي بود كه برقـامت او دوخته بود جان عشــــاق سپــند رخ خـــود مي دانست .......... و آتش چهـــره...

زنده مي كرد مرا دمبــدم اميــد وصال ورنه دور از نظرت كشته هجران بودم

سعدي تو مرغ زيركي خوبت به دام آورده ام مشكـل بدست آرد كسي مانند تو شهبــاز را

ما قدم از سـر كنيـم در طلب دوستـان راه به جايي نبرد هر كه به اقدام رفت

از روي شما صبر نه صبـر است كه زهـر است و ز دست شما زهر نه زهر است كه حلواست

دم دركش از ملامتـم اي دوسـت زينهار كاين درد عاشقي به ملامت فزون شود

اي كه گفتــي دل بشوي از مهــــر يار مهـــربان من دل ازمهرش نميشويم تودست ازمن بشوي

مرا به هيـــچ بدادي و من هنـــوز برآنـم كه از وجود تو مويي به عالمي نفروشم

توي صفحه پروفايلم چند تا پيام رو كه برام اومده بود، حذف كردم. آيا امكان بازگردوندن اونها هست يانه؟ لطفا راهش رو به من بگيد. با سپاس

درود شما كه اينقدر انتقادپذيريد، حيفم اومد كه بهتون نگم كه ((سپاسگذارم)) درست نيست. درستش اينه ((سپاسگزارم)) حق نگهدارت

هرگلـي نو كه در جهــان آيد ما به عشقش هزاردستانيم

ياخود به حسن روي تو كس نيست درجهان يا هست و نيستــــم ز تو پــــرواي ديگـــري

مردكي را چشم درد خاست. پيش بيطار رفت كه دوا كن. بيطار از آنچه در چشم چارپاي مي كند در ديده او كشيد و كور شد. حكومت به داور بردند. گفت براو هيچ تاوان نيست. اگر اين خر نبودي پيش بيطار نرفتي! ------- بيطار : فردي بوده كه حيوانات را مداوا مي كرده

جوهر وجودي هر چيز حقيقت است. در وجود هر چيز در نتيجه ماهيت خود بايدها و نبايدهايي وجود دارد كه جدايي از آنها براي آن محال است چراكه جدايي از آنها به معني تغيير ماهيت و در نتيجه تغيير هستي مي شود. مجموعه اين بايدها و نبايدها حقيقت هر چيز است. به نظر من حقيقت هر چيز در تناسب با ماهيت آن است.

حيفم اومد كه صحبت از نثر فارسي باشه و قطعه اي از سعدي اونجا نباشه. سعدي كسي است كه نويسندگاني مثل قائم مقام در نثر پيرو او بودند. و واقع هم اينه كه زبان نوشتار و گفتار ما خيلي از سعدي درس گرفته. به قول دكتر محمد علي فروغي : برخي مي گويند كه سعدي 700 سال پيش به زبان ما سخن گفته ولي حق اين است كه...

دوستانت را كه داغ مهرباني دل بسوخت گر به دوزخ بگـذراني آتشــي بينند سرد ------------------------------------------- دال هاش رو بشمر. اگه كم بود بگو!

ســر كه نه در پاي عــزيزان بــود بار گراني است كشيدن به دوش