نتایح جستجو

سروده دلم سروده دلم تا خیال رفتن در سر نداری بدان که راکدی و اثر نداری بر بند بساط سکوت را کافیست این همه راز داری

سروده دلم سروده دلم مرگ را با تمام عواقبش ترجیح میدهم وقتی کنارمی اما با من نیستی

یک رودخانه پر از خون دیدم گفتن دیوانه شدی اما من دیدم که خونهای ادم برفیها در ان جاریست چشمان من زیبا نیست یا مردم...

من مردم تا که بگویم دوستت دارم تو مردی تا شنیدی دوستت دارم تو گفتی من دیگر عاشق نمیشوم اما من مرده بودمو عشقت بودم

بخدا من گفتم4 بعد فهمیدم از5 کوچیکتره بعد گفتم 6

مگه چند سالته:surprised:

خواهش;)

برق هم قطع شده است اب هم...

یکی از کاندیدای کارتم همین خواهد بود شک نکنید

موافقم بشمار

“پوستر های خارق العاده با موضوع نجات جهان (سری اول)“

پس منم شبیه دخترام البته یه خارجی قبل همشون اضافه میکنم ماشین (خارجیه زرده) چون اصلا تو ماشین استعداد ندارم فخط سوارش میشم

اینکه سالی پنج بار میمیره من روزی پنج بار

بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد ... بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد سارا به سین سفره مان ایمان ندارد بعد از همان تصمیم کبری ابرها هم یا سیل می بارد و یا باران ندارد بابا انار و سیب و نان را می نویسد حتی برای خواندنش دندان ندارد انگار بابا همکلاس اولی هاست هی می...

بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد ... بنویس بابا مثل هر شب نان ندارد سارا به سین سفره مان ایمان ندارد بعد از همان تصمیم کبری ابرها هم یا سیل می بارد و یا باران ندارد بابا انار و سیب و نان را می نویسد حتی برای خواندنش دندان ندارد انگار بابا همکلاس اولی هاست هی می...

قول شرف میدم الان توی صفاییه زندگی نمیکنی؟

خیلی جالب بود ولی کی تا اینجا رفته

پسرا بیشتر قدم میزنند تا اینکه یه جا بشینن(اگه بیرون باشن) لااقل من اینطوریم

نور چشمانت چه پر سو شده است گیسوان رقصانت چه خوشبو شده است امان از برش تیغ زبانت کز برش تیغش دلها خونی شده است...