دل تا كى در اين زندان فريب اين و آن بينى
يكى زين چاه ظلمانى برون شو تا جهان بينى
ز يزدان دان، نه از اركان كه كوته ديدگى باشد
كه خطى كز خرد خيزد تو آن را از بنان بينى
دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
ز یزدان دان نه از ارکان که کوته دیدگی باشد
که خطی کز خرد خیزد تو آن را از بنان بینی