نتایح جستجو

سلام مهدى جون خيلى چاكريم ...

سلاااااااااااااااااام حامد خودم،:gol: چاكريم آقا، مخلصيم آقا ... خوشت هست؟ خدا رو شكر... خيلى ميخوامت حامد جونا، ميدونستى ؟! :w16: نه بابا اينجا جزوه خارجى ميخوان، منم خارجيم خوب نيست!!!! :w10: :wallbash:

تا دست ارادت به تو داده‌ست دلم دامان طرب ز کف نهاده‌ست دلم ره یافته در زلف دل آویز کجت القصه به راه کج فتاده‌ست دلم

سلام سرمد جون:gol: خيلى مخلصم ما هميشه به يادت بوديم، يه كم سرم شلوغ بود حالا خدا رو شكر بهتر شده ... ايشالا از اين به بعد ميخوام بيشتر بيام باشگاه :w16:

سلام به همه بر و بچه هاى گل :w27: خوبين؟ دلم برا باشگاه و مخصوصا تالار مهندسى شيمى خيلى تنگ شده بود... :gol: همون طور كه قبلا گفته بودم درگير يه كارى بودم كه حالا خدا رو شكر اكى شده و يه يك ماهى هم ازش گذشته، ايشالا از اين به بعد بيشتر ميام... :w16: راستى انگار نيما نيستش؟! طورى شده؟ :w20...

ولى من به تو راى دادم حامد جون :w16: خيلى ميخوامت ;)

سلام مهندس. چطوری پسر ؟

ممنون از خبر رسانی های به موقعت....

مرسی نیما جون... خیلی کارت درسته :w16: راستی، به شما و سرمد جون هم سمت جدیدتون رو تبریک میگم (البته میدونم که خیلی تاخیر داشتم، باید ببخشین درگیر بودم ) :w14: جوجو تو چطوری؟ sali شما خوبی؟... انگار وضعیت تالار هم خیلی سر و سامون گرفته و بهتر شده... دست همگی درد نکنه.;) ایشالله مث اون وقتا...

سلام به همه دوستان، خیلی وقت بود که تو باشگاه فعالیت نکرده بودم (مشغول یه کار خیلی مهمی هستم، برام دعا کنین :smile:) دلم برا همتون تنگ شده بود گفتم یه سلامی کرده باشم... همتونو دوست دارم...:gol:

مجاهدان طلب را چو کاروان سلوک به کوی عشق درآید، شتر بخوابانند

سفر کردم به گورستان کم و بیش بدیدم حال ثروتمند و درویش نه درویشی در آنجا بی کفن بود نه ثروتمند داشت از یک کفن بیش

در ديده به جاي خواب، آب است مرا زيرا كه به ديدنت شتابست مرا گويند بخواب تا به خوابش بيني اي بي خبران چه جاي خواب است مرا

و در نهایت دست تقدیر اینگونه برایمان رقم زد که کنترل رو با دکتر شمس بگیریم و ما هم گرفتیم ... :w11: هر چی قسمت باشه همون میشه. :w16: بازم خدایا شکرت که ...

دنيا ديدی و هر چه ديدی هيچ است و آن نيز که گفتی و شنيدی هيچ است سـرتاسـر آفـاق دویـدی هیـچ است و آن نيز که در خانه خزيدی هيچ است

خوبرویان جهان رحم ندارد دلشان باید از خود گذرد هر که شود عاشقشان روز اول که سرشتند ز گل پیکرشان سنگی اندر گلشان بود همان شد دلشان والا شاعرشو نمیدونم کیه ... :cool: ;)

تا چند زنم به روی دریا ها خشت بیزار شدم ز بت پرستان و کنشت خیام که گفت دوزخی خواهد بود که رفت به دوزخ و که آمد ز بهشت .

از مـن رمقی بـسعی سـاقی مانده است وز صحبت خلق بی وفایی مانده است از بـاده دوشــین قــدحی بـيش نــمـاند از عـمر نـدانم که چه باقی مانده است .

خوبرویان جهان رحم ندارد دلشان باید از خود گذرد هر که شود عاشقشان روز اول که سرشتند ز گل پیکرشان سنگی اندر دلشان بود،همان شد دلشان

تنهاست کسی که هست تنها در خویش بیگانه تر از همه است، حتی در خویش این گونه که زخم خورده بر می گردد جنگی است میان خویشتن ها در خویش