نتایح جستجو

  1. *زهره*

    شعر انگلیسی

    To The Men Of England by Percy Bysshe Shelley To The Men Of England by Percy Bysshe Shelley To The Men Of England...
  2. *زهره*

    از کی تا حالا بی خبر میای آقا حامد؟؟

    از کی تا حالا بی خبر میای آقا حامد؟؟
  3. *زهره*

    عید تو هم مبارک گلم

    عید تو هم مبارک گلم
  4. *زهره*

    عید شما هم مبارک عزیز دلم

    عید شما هم مبارک عزیز دلم
  5. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    یکی از دوستانم با یک زن بازیگر معروف که فوق‌العاده زیبا است ازدواج کرد. اما درست زمانی که همه به خوشبختی این زن و شوهر غبطه می‌خوردند، آنها از هم جدا شدند. طولی نکشید که دوستم دوباره ازدواج کرد. همسر دومش یک دختر عادی با چهره‌ای بسیار معمولی است. اما به نظر می‌رسد که دوستم بیشتر و عمیق‌تر از...
  6. *زهره*

    عزیزم خوبین همه؟!!

    عزیزم خوبین همه؟!!
  7. *زهره*

    مگه تو کار و زندگی نداری تمام مدت اینجایی؟

    مگه تو کار و زندگی نداری تمام مدت اینجایی؟
  8. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    روزی سقراط در کنار دریا راه می رفت که نوجوانی نزد او آمد و گفت: «استاد! می شود در یک جمله به من بگویید بزرگترین حکمت چیست » سقراط از نوجوان خواست وارد آب بشود. نوجوان این کار را کرد. سقراط با حرکتی سریع، سر نوجوان را زیر آب برد و همان جا نگه داشت، طوری که نوجوان شروع به دست و پا زدن کرد. سقراط...
  9. *زهره*

    ### دفتر مدیریت تالار زبان انگلیسی (نظرات، پیشنهادات و انتقادات) ###

    بفرمایید من از پیشنهادهای خوب و تاثیرگذار استقبال میکنم
  10. *زهره*

    مرسی شما خوبی؟ [IMG]

    مرسی شما خوبی؟ [IMG]
  11. *زهره*

    سلام مرسی شرمنده میکنین

    سلام مرسی شرمنده میکنین
  12. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  13. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    ما ایرانی ها صبح در تهران از خواب بیدار می شویم. محل شرکت تجاری و مرکز خریدمان در دبی است؛ استعدادمان در تهران کشف شده، اما نبوغمان در اروپا شکوفا می شود؛ برای تحصیل به فرانسه یا لندن می رویم، اما چون از کار در اروپا خوشمان نمی آید، در ایالات متحده آمریکا کار می کنیم، و هر وقت بیکار شدیم...
  14. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  15. *زهره*

    عکس پروفایل نو مبارک خیلی خوشگله مبارکه یم دی:

    عکس پروفایل نو مبارک خیلی خوشگله مبارکه یم دی:
  16. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    مردی به یک مغازه فروش حیوانات رفت و درخواست یک طوطی کرد. صاحب فروشگاه به سه طوطی خوش چهره اشاره کرد و گفت: طوطی سمت چپ ۵۰۰ دلار است. مشتری: چرا این طوطی اینقدر گران است؟ صاحب فروشگاه: این طوطی توانایی انجام تحقیقات علمی و فنی دارد. مشتری: قیمت طوطی وسطی چقدر است؟‌ صاحب فروشگاه: طوطی وسطی ۱۰۰۰...
  17. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    روزی روزگاری شیطان به فکر سفر افتاد. با خود عهد کرد تازمانی که انسانی نیابد که بتواند او را به حیرت وا دارد، از این سفر بر نگردد. نیم دو جین روح را در خورجین ریخت. نان جویی بر داشت و به راه افتاد. رفت و رفت و رفت. هزاران فرسنگ راه رفت تا اینکه تردید در دلش جوانه بست که شاید تصمیم غلطی گرفته...
  18. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  19. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  20. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
بالا