نتایح جستجو

امام باقر سلام الله عليه: أربَعٌ مِن كُنوزِ البِرِّ : كِتمانُ الحاجَةِ وكِتمانُ الصَّدَقَهِ و كِتمانُ الوَجَعِ وكِتمانُ المُصيبَةِ چهار چيز از گنجينه هاى نيكى است: نهان داشتن نياز، پنهان دادن صدقه، پنهان داشتن درد، و نهان داشتن مصيبت. امالي مفيد، ص 208؛ گزيده تحف العقول، ص 47

چقدرسخته ادم تصمیمای مهم زندگیش رو باید تنهابگیره ... . . . خدایا، من میترسم... میترسم...

این یک جنون منطقی ست ... . . . که میخواهمت هنوز. +یداللهی...

سسلام ونوس کجایی گلدختر جات خالیه...

سلام مسروری جان نیستیا. .. موفق باشی هرجاهستی...

براساس خیلی از دیدگاههای ایجادشده(نمیگم حتما درست)،اکثراقایون از شرایطی که ازشون خواسته میشه مینالن و عدم درک توسط خانواده خودیا فردمقابل رو دلیل میارن. خب فرض کنید دلایل و خواسته ها از شخص مقابل منصفانه و خداپسندانه باشه.چطورباید به صداقت شخص،و عوض نشدنش و خیانت نکردنش اطمینان کرد!؟

. . . . سلام آقا...

تونیستی و شعرمن حوصله ندارد... . . . +اسم شاعررونمیدونم.):

وقتی دلت با خداست، بگذار هر کس میخواهد دلت را بشکند... وقتی توکلت با خداست، بگذار هر چقدر میخواهند با تو بی انصافی کنند... وقتی امیدت با خداست، بگذار هر چقدر میخواهند نا امیدت کنند... وقتی یارت خداست، بگذار هر چقدر میخواهند نارفیق شوند... همیشه با خدا بمان. چتر پروردگار، بزرگترین چتر دنیاست...

ای خدایی که به من نزدیکی: خبر از دلهره هایم داری ؟ خبر از لرزش آرام صدایم داری ؟ ای خدایی که پر از احساسی؛ چینی روح مرا بند بزن... تو که در عرش بلند؛ تکیه بر تخت حکومت داری!!! تو که دنیا همه از پشت نگاهت پیداست؛ تو که ذوق و هنرت را به سرم می باری و مرا با همه ی رنجش جان می خواهی چینی روح مرا بند...

چرا گریه!؟ خوبی؟

شکررر.. واووو..چه توپولو بودیدا ... خیلی چهرتون تغییر کرده که...(:

سلام خوبید؟ کیه این شازده پسر؟

سلامتی. میترسم از درگیرروزمرگی شدنها. تو چ خبرا؟

سلام عزیزمممم.شکربهترم. خوبی خودت؟

دراین سرای بیکسی کسی به درنمیزند به دشت پرملال ما پرنده پرنمیزند...

کاش به پشت پنجره فولادت... . . . یک لحظه سکوت بود... من بودم و تو...

سلام دوستم مرسی برای پاسخ http://www.www.www.iran-eng.ir/entry.php/4139-%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%85%D8%B1%DA%AF?bt=26332

هیچ وسیله ای برای تشخیص تصمیم درست وجود ندارد، زیرا هیچ مقایسه ای امکان پذیر نیست. در زندگی با همه چیز برای نخستین بار برخورد می کنیم. مانند هنرپیشه ای که بدون تمرین وارد صحنه شود. اما اگر اولین تمرین زندگی، خود زندگی باشد، پس برای زندگی چه ارزشی می توان قائل شد؟ اینست که زندگی همیشه به یک...

موجودی که من او را انتظار می کشم واقعی نیست. من آن را بارهای بار می آفرینم و باز آفرینی می کنم. آفرینشی ناشی از توان من برای عشق ورزیدن به آن، ناشی از نیاز من به آن. دیگری به این جا می آید، این جا که من او را انتظار می کشم، این جا که از پیش او را آفریده ام و اگر نیاید، من او را در توهم می...