حرفی نزد.پرسیدم:
ـ چرا جوابم نمی دهی؟با تو هستم.بگذار بفهمم تویی،تا حرفم را بزنم.حرفهایی که مدتها پیش باید گفته می شد.بگو جواب بده.
ـ آره من هستم.
ـ خب پس گوش کن.از همان روز اول که دیدمت،خیلی راحت به دلم نشستی.همان موقع با خودم شرط کردم،نظرت را جلب کنم.وقتی مرا به دفتر خودت بردی،برایت نامه و گل...