نتایح جستجو

  1. ملیسا

    [IMG]هنوز 10 درصد قضیه پیشرفت داشته ملی ، هنوز خیلی مونده . یکی از دوستان ، دوستمون هست. هنوز...

    [IMG]هنوز 10 درصد قضیه پیشرفت داشته ملی ، هنوز خیلی مونده . یکی از دوستان ، دوستمون هست. هنوز هیشی معلوم نیست ملی .[IMG]
  2. ملیسا

    رمان در میان خواب هایم قدم بگذار

    بزنم موقع برگشتن ترانه و فرنام با ماشین ساسان به سمت شهر حرکت کردند.ساسان رو به مهتاب کرد -خوب کجا بریم؟ -نمیدونم عزیزم.... مهتاب برگشت. -نظر شما چیه..میگم بهتره بریم یه بستنی توپ بخوریم..الان هوا هم بهتر شده فرنام جواب داد -موافقم و رو به ترانه کرد.ترانه چیزی نگفت...
  3. ملیسا

    رمان در میان خواب هایم قدم بگذار

    یع...یع ن..ی چی؟ -اگه بخوام ازدواج کنم ..بدون رضایت پدرم نمی تونم..میدونید که روی مبل کنار ی ترانه نشست -باشه....کی ..این کار رو انجام میدیم..نگران نباش ...فقط به من اعتماد کن باشه ترانه لبخندی زد و بلند شد تا به سوی در برود.فرنام با عجله گفت -کجا میری؟ -میرم خونه فرنام سویچ را از روی میز برداشت...
  4. ملیسا

    رمان در میان خواب هایم قدم بگذار

    موقع رفتن کارمندان بود.به جزترانه کسی در دفتر نبود در زد با صدای فرنام که پاسخ داد بفرمایید داخل شد -سلام... فرنام سرش را بلند کرد چشمش به ترانه افتاد ازجایش بلند شد -خواهش میکنم..بفرمایید بفرمایید بنشینید سریع بیرون رفت و با دو تا فنجان چای برگشت.ترانه غرق فکر بود -بفرمایید ..ببخشید دیگه...
  5. ملیسا

    رمان در میان خواب هایم قدم بگذار

    کجا میخوای بری؟ -می خوام برم بهشت زهرا... -میخوای باهات بیام -نه سحر خودم میرم..میخوام یکمی تنها باشم..خواهش میکنم -باشه...پس بذار حداقل بگم محسن ببرتت ..اصلا صبرکن باهم بریم باشه... -نه من میرم تو محسن بعدا بیاین .. ساعت چهار بعد از ظهر پنج شنبه بود هوا ی اواسط اسفند هنوز سرد بود با این که همه...
  6. ملیسا

    [IMG]شاید به زودی ملی . میسی میسی ملی .[IMG]

    [IMG]شاید به زودی ملی . میسی میسی ملی .[IMG]
بالا