نتایح جستجو

  1. mahboobeyeshab

    مرا ببخـــــــــــــش...[IMG]

    مرا ببخـــــــــــــش...[IMG]
  2. mahboobeyeshab

    حامد!!! زهرا از من ناراحت شده!؟؟؟[IMG]

    حامد!!! زهرا از من ناراحت شده!؟؟؟[IMG]
  3. mahboobeyeshab

    مشاعره عرفانی

    یارب این قافله را لطف ازل بدرقه باد که از او خصم به دام امد و معشوقه به کام...
  4. mahboobeyeshab

    آقایون آدمو به چکاری که وادار نمیکنند

    اینو بهش میگن یه شوهر اصیل ایرانی..... که با یه زن مدرن ازدواج کرده...دی ولی خیلی بدم میاد از مردای غر غرو که زنشون باید حتی جورابشون رو بشوره!و فقط بلدن طلبکار باشن و همینطور از زنهایی که فقط بلدن تا هر چی میشه منت بزارن!
  5. mahboobeyeshab

    اگه نفر قبلیت صدات بزنه چه جوری جوابشو میدی؟؟!!

    ضعیفه بگو ببینم شوم چی گذاشتی!؟
  6. mahboobeyeshab

    مشاعره عرفانی

    تیر می اندازد به سوی سایه او ترکشش خالی شود از جست و جو تیر عمرش تهی شد عمر رفت از دویدن در شکار سایه تفت... جلال الدین مولانا امروز هم بزرگداشتشون هست....
  7. mahboobeyeshab

    وا!!!! خدا نکنه! دیونه است مگه!؟ خب یه کار بهتر هم میتونه بکنه تا تو برگردی! در ثانی چون جو سازی...

    وا!!!! خدا نکنه! دیونه است مگه!؟ خب یه کار بهتر هم میتونه بکنه تا تو برگردی! در ثانی چون جو سازی میکنه و دروغ میگه اخطار میگیره که!!!! تو هم که هوادرهات زیادن خب برگرد برو پیششون....دی
  8. mahboobeyeshab

    سپید زیبایی بود به دلیل طولانی بودن مجبور شدم در سه پست بفرستمش!

    سپید زیبایی بود به دلیل طولانی بودن مجبور شدم در سه پست بفرستمش!
  9. mahboobeyeshab

    ما زبانِ هم را نمی‌فهمیم و مانند دیپلمات‌ها به مترجم نیاز داریم من از تمام شدن چیزها می‌ترسم از...

    ما زبانِ هم را نمی‌فهمیم و مانند دیپلمات‌ها به مترجم نیاز داریم من از تمام شدن چیزها می‌ترسم از تمام شدن مهلت ثبت‌نام از مهلت ارسالِ پاسخ از تمام شدن تابستان از تمام شدن این قرار ملاقات و رفتن تو از تمام شدن این شعر بی آن که اتفاقی در زبان بیفتد ما سطرها را سیاه می‌کنیم لحظه‌ها را می کُشیم و در...
  10. mahboobeyeshab

    که روزی گمانِ ساده می‌بردم امن‌ترین جایِ جهان ست دارم به فاصله‌ی خودم فکر می‌کنم با شیطان ... به...

    که روزی گمانِ ساده می‌بردم امن‌ترین جایِ جهان ست دارم به فاصله‌ی خودم فکر می‌کنم با شیطان ... به فاصله‌ی خودم فکر می‌کنم با خدا به فاصله‌ی خودم فکر می‌کنم با خودم یکی از همین روزها به رییس اداره‌ام می‌گویم دست از سخنرانی بردارد یک دل ِسیر گریه کنیم بخشنامه‌ها را پاره خواهم کرد و در پاسخِ اداره...
  11. mahboobeyeshab

    چه فایده دارد این رفتن و برگشتن وقتی همان آدمِ دیروز را به خانه می‌بریم در لباس‌هامان؟ ما به...

    چه فایده دارد این رفتن و برگشتن وقتی همان آدمِ دیروز را به خانه می‌بریم در لباس‌هامان؟ ما به امضاهامان ما به کت‌و شلوارهامان بدل شدیم به مدیریتِ‌ محترمِ ... به جنابِ‌آقایِ ... و دیگر در مسیرِ راه درخت‌ها و دره‌ها را نمی‌بینیم مردمان چندی‌ست لبخندهاشان را، هم چون چاقوی ضامن‌دار در جیب...
  12. mahboobeyeshab

    سپید قشنگی بود اما به دلیل طولانی بودن مجبور شدم سه بار بفرستمش...

    سپید قشنگی بود اما به دلیل طولانی بودن مجبور شدم سه بار بفرستمش...
  13. mahboobeyeshab

    به مترجم نیاز داریم من از تمام شدن چیزها می‌ترسم از تمام شدن مهلت ثبت‌نام از مهلت ارسالِ پاسخ از...

    به مترجم نیاز داریم من از تمام شدن چیزها می‌ترسم از تمام شدن مهلت ثبت‌نام از مهلت ارسالِ پاسخ از تمام شدن تابستان از تمام شدن این قرار ملاقات و رفتن تو از تمام شدن این شعر بی آن که اتفاقی در زبان بیفتد ما سطرها را سیاه می‌کنیم لحظه‌ها را می کُشیم و در قرارهای ملاقات‌مان هیچ اتفاقی نمی‌افتد
  14. mahboobeyeshab

    دارم به فاصله‌ی خودم فکر می‌کنم با شیطان ... به فاصله‌ی خودم فکر می‌کنم با خدا به فاصله‌ی خودم...

    دارم به فاصله‌ی خودم فکر می‌کنم با شیطان ... به فاصله‌ی خودم فکر می‌کنم با خدا به فاصله‌ی خودم فکر می‌کنم با خودم یکی از همین روزها به رییس اداره‌ام می‌گویم دست از سخنرانی بردارد یک دل ِسیر گریه کنیم بخشنامه‌ها را پاره خواهم کرد و در پاسخِ اداره کل شعری پست می‌کنم با مُهر مخصوص و شماره‌ی...
  15. mahboobeyeshab

    چه فایده دارد این رفتن و برگشتن وقتی همان آدمِ دیروز را به خانه می‌بریم در لباس‌هامان؟ ما به...

    چه فایده دارد این رفتن و برگشتن وقتی همان آدمِ دیروز را به خانه می‌بریم در لباس‌هامان؟ ما به امضاهامان ما به کت‌و شلوارهامان بدل شدیم به مدیریتِ‌ محترمِ ... به جنابِ‌آقایِ ... و دیگر در مسیرِ راه درخت‌ها و دره‌ها را نمی‌بینیم مردمان چندی‌ست لبخندهاشان را، هم چون چاقوی ضامن‌دار در جیب...
  16. mahboobeyeshab

    سلام خوبی!؟ چی بهش گفتی اینجوری میگه!؟:surprised:

    سلام خوبی!؟ چی بهش گفتی اینجوری میگه!؟:surprised:
  17. mahboobeyeshab

    ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,

    ,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,
  18. mahboobeyeshab

    مشاعره عرفانی

    افرین ما را که درد عشق و بلای خمار کشت یا وصل دوست یا می صافی دوا کند.... حضرت حافظ...
  19. mahboobeyeshab

    [IMG]

    [IMG]
بالا