میتوانستم دختری باشم از ایل بختیاری که وقت برگشت معشوقش گوشوارههای سنگیاش را به گوش میآویزد و با لباس محلیاش، به قشنگی تمام دنیا میرقصد.
میتوانستم دختر شاعری باشد که دیوان شعرش بازار همهی شاعران پایتختنشین را کساد کرده است.
میتوانستم نقاش باشم که روبهرویت نشسته است و بیآنکه کسی...