نتایح جستجو

  1. mani24

    به نام زن... ♡

    صدای برخورد موج ها به سطح سخت صخره هارو میشنید، خیسی آب دریا رو با پاهاش لمس میکرد، بوی شرجی دریا لای تار به تار موهاش پیچیده بود، ولی نمیتونست آبی دریارو ببینه. حتی هیچ تصوری از رنگ آبی توی ذهنش نداشت. سرشو روی شونه های من گذاشت و گفت:«گفتی دریا آبیه؟ آبی یعنی چه رنگی؟ دریا اصلا چه شکلیه؟»...
  2. mani24

    رد پای احساس ...

    گفتم بیا بشین کنار من یکم تنهایی در کن، خسته نشدی از بس دور اتاق راه رفتی و نرسیدی؟ گفت: بذار خبری ازش نگیرم ببینم اونم خبری ازم نمیگیره؟ گفتم: چی؟ گفت: لامپ آشپزخونه رو روشن گذاشتی؟ نیاد ببینه خاموشه چراغا فکر کنه خوابیدیم بذاره بره. گفتم: دیگه آخراشه. گفت: نکنه زیادی لاغریم، قد آغوشش...
  3. mani24

    گفتگو با خدا(::: مناجات نامه :::)

    الهى ! اگر چه درويشم ولى داراتر از من كيست؟ كه تو دارايى منى
  4. mani24

    كوي دوست

    دعوایمان شده بود. هیچوقت حتی فکرش را هم نمیکردم که یک روز مجبور شوم با موجودی که از من کوتاه تر، نرم تر و به مراتب زیبا تر است، بجنگم. دیگر کاملا داشت فریاد میکشید. با لبهایی که تا قبل از آن بلند ترین صدایی که از لا به لایشان بیرون آمده بود، صدای خمیازه هایش بود. شبیه گربه ای که در تنگنا...
  5. mani24

    یادداشت های شبانه

    گفتم نمی خواهم حرف بزنم. حوصله ی توضیحش را ندارم. و گوشی را قطع کردم. زر زدم. می خواهم حرف بزنم. به هرحال نوعی بی خیالی در رفتار تو هست که لج آدم را در می آورد. فکر می کردم بیشتر تلاش میکنی. بیشتر اصرار می کنی که برایت توضیح بدهم آنچه را که در درون غم انگیزم می گذرد. تو اما برخلاف پیش بینی هایم...
  6. mani24

    🔺️هوای تو... ♡

    میگفت دو ساله که سمت هیچ سازی نرفته. انقدر دلش گرفته بوده که صدای هیچ سازی نمیتونسته آرومش کنه. اونکه همیشه عاشق صداها میشد. شبی که صدای ویلون زدن شادمهر رو براش فرستادم تا خود صبح یه بند پلی ش کرده بود. تا صبح از شدت هیجان نخوابیده بود. دیروز که گیتارشو آورده بود تا من براش کوک کنم اینارو برام...
  7. mani24

    🔺️هوای تو... ♡

    قطار مترو تورو مثل مروارید توی خودش کشید و دراشو روت بست. نیمی از من با من برگشت، نیم دیگه م اما بازم روی نیمکتای آبی رنگ ایستگاه تئاتر شهر جا موند. قطار رفت. قطاری که قلب من بود. چشم تو پنجره هاش. سرت که روی شونه ی راستم بود، درست چند دقیقه قبل از اینکه بری، بوی عطرت روی آستینم جا موند...
  8. mani24

    غزل و قصیده

    صوفی ار باده به اندازه خورَد نوشش باد ور نه اندیشهٔ این کار فراموشش باد آن که یک جرعه مِی از دست توانَد دادن دست با شاهدِ مقصود در آغوشش باد پیرِ ما گفت خطا بر قلم صُنع نرفت آفرین بر نظرِ پاکِ خطاپوشش باد شاهِ تُرکان سخنِ مدعیان می‌شِنَوَد شرمی از مَظلَمِهٔ خونِ سیاووشش باد گر چه از کِبر سخن...
  9. mani24

    مشاعرۀ سنّتی

    دی پیر می‌فروش که ذکرش به خیر باد گفتا شراب نوش و غمِ دل بِبَر ز یاد گفتم به باد می‌دهدم باده نام و ننگ گفتا قبول کن سخن و هر چه باد، باد حافظ
  10. mani24

    ▪️به یاد همه آسمانی ها ▪️

    پنجشنبه است و دوباره دلم برای کسیکه ندارمش تنگ است. پنجشنبه است و چقدر جای خالی بعضیها رو زیاد احساس می‌کنیم. به رسم کهن، ياد ميکنيم از آن ها که وقتشان و مکانشان از ما جداست.. ياد ميکنيم از آن ها که دلتنگشان ميشويم.. ياد ميکنيم از انها که هنوز دوستشان داريم.. دلمان گرم به خاطره پدرهايي...
  11. mani24

    فاطمه بهروز فخر

    رفتن آدم‌ها، برایمان شبیه غول وحشتناک قصه‌های بچگی‌مان شده است. بیایم باور کنیم همه رفتن‌ها که بد نیست... همه رفتن‌ها که فاجعه نیست... همه رفتن‌ها تیغ نیست که خش بندازد روی نازکای دل ما... همه رفتن‌ها همیشگی نیست! بعضی‌ها موقتی می‌روند. می‌روند تا مدتی خلوت کنند... گوشه دنج یک کافه بنشینند،...
  12. mani24

    فاطمه بهروز فخر

    گاهی برایم نامه بنویس یا اصلا اگر حوصله‌ات نمی‌گیرد که توی یک کاغذ بلند بالا، برایم کلمه بنویسی پیامک بفرست... بنویس: خوبی عزیزم؟ عزیزم را یک جوری بنویس که دلم غنج برود بنویس: داستانت را تمام کردی؟ بالاخره مرد عاشق، محبوبش را بوسید؟ بنویس: هوا چقدر گرم است... اصلا به زمین و زمان بد و...
  13. mani24

    نوشته های ماندگار

  14. mani24

    نوشته های ماندگار

  15. mani24

    نوشته های ماندگار

  16. mani24

    🔺️🔻 عکس نوشته ها

  17. mani24

    🔺️🔻 عکس نوشته ها

  18. mani24

    🔺️🔻 عکس نوشته ها

  19. mani24

    🔺️🔻 عکس نوشته ها

بالا